رواج روابط ارباب رعیتی و تداوم بردهداری در سایه گسترش شکاف طبقاتی
حسین راغفر
گروه اجتماعی: فقر، صرفا فقر درآمدی نیست بلکه فقر ناتوانی در دسترسی به فرصتهاست. توزیع نابرابر فرصتها در یک جامعه، میتواند عده زیادی را از دسترسی به فرصتهای رشد بازدارد.
طی دهه گذشته، این فرصت فراهم شد تا با سفر به برخی مناطق محروم، بیواسطه و از نزدیک با مصداقهای محرومیت در کشور مواجه شوم. دستاورد این سفرهای استانی، اما، در نهایت، این بود که شمار و احوال خانوادههایی که به دلیل نابرابری در توزیع متناسب منابع ثروت، از حداقلها و سادهترین الزامات یک زندگی همچون آب آشامیدنی سالم، برق، غذای کافی سرپناه امن، پوشاک مناسب فصل و منطقه محل سکونت و حتی خدمات اولیه بهداشت و درمان محروم مانده بودند، از عرض و طول صفحات کتابچههایم بیرون زد و فقط میشد در گوشهای از خاطراتم، یادداشت کنم که در تمام موارد، دلیل ماندگاری این حجم از محرومیت برای مردان و زنانی که در جواب نگاه مبهوت و خجالتزده من، فقط میپرسیدند »مگر ما ایرانی نیستیم؟«
این تصویرها که هنوز هم اگر سراغ هرکدامشان را بگیری، مثل نان از تنور بیرون جسته، داغ است، برآیند تحمیل یک نقطهچین است؛ نقطهچین و مرزواری که فقیر را از غنی محروم را از برخوردار و شرق را از غرب جدا کرده است. اینکه تقصیر کدام دولت بود که ساکن سواحل جنوب، قرار شد دستش را دراز کند برای یک قطره آب شیرین یا ساکن نقطه صفر مرز غرب، قرار شد کولش را بدهد زیر سنگینی دیوار کارخانه متروک که فرومیریخت و آخرین امیدها را هم دفن میکرد، بماند معطل تا بعد.
برخی اقتصاددانان از ابتدا معتقد بودند که فقر یک مفهوم نسبی است و یک امر مطلق نیست. اما آمارتیا سن (اقتصاددان هندی در زمینه اقتصاد رفاه، اقتصاد توسعه، اخلاق و برنده جایزه نوبل اقتصاد) هم این بحث را مطرح میکرد که فقر یک مفهوم نسبی است، اما یک هسته مطلق هم دارد؛ به این معنا که مردم برای زنده ماندن، نیازمند غذا و سرپناه و خدمات سلامت هستند منتها همه این مفاهیم با توجه به موقعیتهای جغرافیایی و فرهنگ مردم میتواند متفاوت باشد.
مثلا در تعریف فقر مطلق گفته میشود که همه افراد، صرفنظر از اینکه کجای عالم و در کدام موقعیت جغرافیایی هستند، باید از حداقل کالری برای زنده ماندن و از حداقل خدمات بهداشت و درمان برخوردار باشند. این، همان هسته فقر است که مطلق شمرده میشود.
اما اقتصاددانانی هم در دفاع از نسبی بودن فقر معتقد بودند که فقر با توجه به فهم منطقه و جامعه، از جامعهای به جامعه دیگر فرق میکند و بنابراین، تامین حداقل نیازها برای فقرا، باید براساس فهم منطقهای و شناخت ظرفیتهای محلی صورت بگیرد.
چنانکه سالها قبل در هند شاهد بودم که بسیاری افراد، در خیابان به دنیا میآمدند، در خیابان میخوابیدند و در خیابان هم میمردند و فرزندانشان هم در همین چرخه به زندگی ادامه میدادند و این شرایط، هنوز هم در هند قابل مشاهده است.
البته این پدیده به گونهای پایدار بود و مثلا گوشههای مسقف خیابان، یکی از محلهای شناختهشده برای پناه شبانه بود و البته یکی از دلایل این پدیده هم، جامعه بسیار پر جمعیت هند و تعداد بالای فقرا در برخی مناطق این کشور است.
در یک نگاه کلی، فهم از مسکن به عنوان سرپناه، برای فقرای خیابان خواب هند، از مفهوم مسکن در یک کشور سردسیر اروپایی متفاوت است. در یک کشور سردسیر اروپایی، هیچ فقیری، شب در خیابان نمیخوابد، چون حتما از شدت سرما، یخ میزند و میمیرد.
بنابراین، مفهوم اسکان و سرپناه در هند با این مفهوم در اروپا کاملا متفاوت است. حتی در مورد تغذیه هم این تفاوت مفهومی صادق است. ما در ایران میبینیم که شاید افراد در مناطق گرمسیر مثل بندرعباس و آبادان، بتوانند شب را در خیابانها دوام آورده و بیتوته کنند، اما قطعا نیازمند غذا هستند و البته غیر از تاثیرات اقلیم، تفاوتهای فرهنگی و حتی شرایط اقتصادی هم بر نحوه تغذیه تاثیر میگذارد.حتی ظرفیتهای تولید منطقه و قیمت تمام شده کالا برای مصرفکننده هم در شکلدهی سبد غذایی مناطق مختلف کشور تاثیرگذار است. آنچه باید به این مجموعه عوامل تاثیرگذار افزود و مورد اشاره شما هم بود فهم منطقهای از فقر است.
در اقتصاد، مبحثی به نام محرومیت نسبی داریم. یک زمان، افراد فقیرند، اما یک زمان دچار احساس فقر هستند با وجود آنکه ممکن است از نظر مالی فقیر نباشند ولی حس میکنند که فقیرند چون دسترسیشان به امکانات، محدود است و تصور میکنند که در این جامعه امکان رشد ندارند.
این تعریف در مورد شرایط بعضی گروههای اعتقادی صادق است، چون این اقلیت، از نظر مالی دچار احساس فقر نیست، اما در مواجهه با محدودیتهای اجتماعی، خود را دچار فقر و محرومیت نسبی میبیند. حس محرومیت نسبی زمانی ایجاد میشود که افراد، خود را با یک گروه مرجع مقایسه میکنند و این مقایسه بر ادراک آنها از فقر بسیار تاثیرگذار است.
چون حس میکنند که آن گروه مرجع، به رشد نسبی رسیده در حالی که آنها، به هر دلیل از رشد عقب ماندهاند و حتی اگر این عقبماندگی، تاثیر منفی در زندگی آنها نداشته، دچار احساس فقر میشوند.
در جامعهای مثل کره شمالی، همه مردم، مثل هم دچار فقرند. در چنین جامعهای، مردم احساس فقر نمیکنند، چون در این جامعه، همهگیری و فراگیری فقر، باعث میشود که فقر، نگرانکننده نباشد. فقر در یک صورت به یک مساله نگرانکننده تبدیل میشود.تفاخر و اشرافیتی هم که در جامعه ما شکل گرفته ناشی از همین اختلاف طبقاتی است و یکی از مصداقهای بارز آن هم، همین سگگردانی در خیابانهاست. سگگردانی صرفا، حمایت از حیوانات نیست بلکه این افراد میخواهند تمایز خود را به رخ مردم کوچه و خیابان بکشند و توجه مردم را به خود جلب کنند.
در جامعهای با اختلافات طبقاتی فاحش، از این وجوه تمایز بسیار میتوان مشاهده کرد. یکی دیگر از این وجوه در جامعه ما، رژه ماشینهای مدل بالا در خیابانهای شهر است.
بالای شهر، قیمت یک خودرو ۳۲ میلیارد تومان است و جنوب شهر، پدری، فرزندش را به قیمت یک و نیم میلیون تومان میفروشد. توجه کنیم که رژه تفاخر و اشرافیت در جوامع گرفتار اختلاف طبقاتی، غرور جوانها را به چالش میکشد.
حالا تمام این احساسات را به رواج روابط ارباب و رعیتی و تداوم بردهداری در مناطق محروم گره بزنید.
آنچه شما در مناطق محروم شاهد بودهاید احساس بیپناهی و ناامنی بوده که در نهایت هم به افزایش جرایم منجر خواهد شد، چون تمام انسانها، در مقابل این احساس واکنش یکسان ندارند. یک نفر به دلیل این احساس و مواجهه با توزیع نابرابر ثروت و امکانات، خفتگیری میکند، چون معتقد است دیگران، حق او را خوردهاند.
یک نفر دزدی میکند، یک نفر تمکین میکند و یک نفر هم در سطلهای زباله، دنبال متاع قابل بازیافت برای فروش میگردد تا از این راه، زنده بماند، اما در همه این آدمها، احساس تنفر و انزجار پنهان است، چون همه این افراد که به فقر تن میدهند و با آن خو میگیرند، فکر میکنند که این زندگی، سرنوشت آنهاست و لیاقت بیش از این ندارند.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از سرپوش ، لازمه تغییر، اراده است، اما در مناطق محروم، اراده در این افراد اصلا شکل نمیگیرد، چون نظام فرهنگی و آموزشی در این مناطق، هیچگاه به این افراد یاد نمیدهد که آنها هم میتوانند یک جراح باشند و حتی اگر هم بخواهند، زمینه این ارتقا در این مناطق وجود ندارد. بچههای مناطق محروم، اصلا در این حد نمیتوانند درس بخوانند که به تحصیل در مقطع جراحی برسند.
.Arazazarbaijan.ejtemai@gmail.com
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۵ ق.ظ