رابطه متقابل گسترش شهرنشینی و الگوی فرزندآوری

رابطه متقابل گسترش شهرنشینی و الگوی فرزندآوری

صالح قاسمی
گروه اجتماعی: اینکه طی حدود بیست‌وپنج سال، چگونه نرخ رشد جمعیت ایران از ۹/۳ درصد به ۲۴/۱ و نرخ باروری از ۴/۶فرزند به ۶/۱ سقوط کرد، حیرت کارشناسان و بسیاری از جمعیت شناسان ملی و بین‎المللی را برانگیخته است و به اذعان برخی از پژوهشگران بین المللی سرعت تحولات جمعیت در ایران در طول تاریخ بشریت بی‎سابقه است، ولی هم‎اینک شناخت و بررسی دقیق عوامل این سقوط، تنها راه یافتن راهکار مناسب برای اصلاح سیاست‎های تحدید نسل کشور خواهد بود.
لذا در این یادداشت به بازخوانی و بررسی یکی از دقیق‎ترین و مهم‎ترین عوامل سقوط نرخ باروری یعنی توسعه مدیریت نشده فرهنگ شهرنشینی و الزامات الگوی فرزندآوری در این فرهنگ می‎پردازم؛ مطابق با نتایج سرشماری‌‌های کشور، در سال ۱۳۶۵ میزان شهرنشینی۳/۵۴ درصد بوده که در سال ۱۳۷۵ به ۳/۶۱ درصد افزایش پیدا کرده است و تا سال ۱۳۹۰، به حدود ۴/۷۱ درصد رسیده است و هم اینک قریب به ۷۴ درصد جمعیت کشور در شهرها ساکن هستند، ضمن اینکه تا چهل سال آینده حدود ۸۵ درصد جمعیت ایران شهرنشین خواهند بود.
در حالیکه امروزه در دنیا با اعمال سیاست‎های تشویقی مردم و حتی سرمایه‎گذاران برای بازگشت فعال به روستاها ترغیب می‎شوند، با کمال تاسف در ایران روند مهاجرت از روستاها به شهرها همچنان ادامه دارد و رسانه‎های گروهی کشور نیز دائما در این روند نادرست می‎دمند که بحران روزافزون حاشیه نشینی و معضلات بی‎پایان آن یکی از پیامدهای این پدیده نامبارک می‎باشد.
در محیط روستاها و جوامع غیرشهری ارتباط‌ها چهره به چهره است و همه مردم از مشکلات و فرهنگ یکدیگر باخبر هستند، اما در جوامع شهری و صنعتی این‌چنین نیست و رشد شهرنشینی و ملزومات اقتصادی و فرهنگی آن یکی از عوامل گسست روابط خانوادگی و عاطفی بین خانواده‎ها و حتی اعضای یک خانواده است. شهرنشینی فارغ از توجه به نیازمندیهای واقعی، توقعات افراد را برای داشتن زندگی بهتر و مرفه‎تر افزایش می‌دهد و آنها را با افزایش چندبرابری هزینه‌‌های زندگی روبه‌‌رو خواهد کرد.
در واقع رقابتی که در اغلب شهرها در جریان است مسابقه تامین مایحتاج و نیازمندیهای واقعی نیست، بلکه مسابقه رفاه بیشتر و تجمل نمایان‎تر در حال برگزاری است که اغلب به اشتغال اجتناب ناپذیر بانوان در کنار مردان ختم می‎شود که نتیجه این اشتغال گسترده زنان و فراگیری تفکرات و جریاناتی از قبیل »فمنیسم اسلامیزه شده« موجب تغییر محسوس رفتارهای باروری زنان به نفع اندازة کوچک‌تر خانوار و تعداد کمتر فرزندان خواهد شد.
همچنین گسترش شهرنشینی موجب گسترش خانواده‎های هسته‌‌ای می‌شود که در کاهش تعداد فرزندان تأثیرگذار خواهد بود. لذا یکى از عوامل مهمی که سبب کاهش محسوس نرخ بارورى و تعداد فرزندان خانواده‎ها مى‏شود، پدید? شهرنشینى و گسترش آن است؛ چراکه آمارها تفاوت ۱ تا ۱/۵ فرزند میان خانوارهای شهرى و روستایى را نشان مى‏دهد.
در نتیجه این مهاجرت‎های مدیریت نشده به شهرهای بزرگ است که طی سال‎های اخیر تفاوت معنادار نرخ رشد جمعیت را در استان‏هاى مرکزى و استان‎های حاشیه‎اى شاهد هستیم. همین عدم تعادل در تراکم و توزیع جغرافیایی جمعیت در مناطق مختلف، ضمن داشتن آثار و پیامدهاى منفى ناشى از تراکم نامتوازن جمعیت براى زندگى افراد جامعه، از ناحیه کاهش زمین‏هاى کشاورزى موجود، تخلیه و کاربری بی‎رویه از منابع طبیعى و درنتیجه تضعیف امنیت غذایى کشور و به ‏تبع آن، افزایش وابستگى به مواد غذایى وارداتى و غیره، امنیت عمومى و ساختار اجتماعی جامعه ایرانی را نیز به‌شدت تهدید مى‏کند. بدیهی است دستیابی به استقلال همه‎جانبه کشور نیز بدون‏ توجه به تأمین مواد غذایی، امری محال است و با عنایت به اینکه بخش کشاورزی و منابع طبیعی، تأمین‌کننده مواد غذایی کشور است، آسیب دیدن این بخش در حقیقت، برای استقلال و امنیت ملی کشور مخاطره‌آمیز خواهد بود.
با وصفی که گفته شد، جوامع روستایی و عشایری به‌عنوان تولید‌کننده، بستر اصلی فعالیت‌های کشاورزی کشور هستند و هر تحولی در کاهش جمعیت در روستاها و بخش کشاورزی، تأثیر مستقیمی بر رونق اقتصادی کشور خواهد داشت و تغییرات موجود در جمعیت روستایی و نیز ترویج غیرهدفمند فرهنگ شهرنشینی، لاجرم در کنار سقوط بیشتر نرخ باروری و فرزندآوری خانواده‎ها، رکود در صنعت کشاورزی و به مخاطره افتادن امنیت غذایی کشور را نیز در پی خواهد داشت.
از نگاه اسلام، شهرنشینی امری مذموم نیست، بلکه زندگی در شهر مورد تأکید اسلام است. حتی در آیات و روایات، مدل شهر اسلامی نیز بیان شده است، ولی مدل مطلوب اسلامی به قدر کافی پردازش نشده و در نتیجه الگوی عمل دولتمردان نیز قرار گرفته نشده است.
بنابراین، از دید کارشناسان جمعیت، رشد الگوی فعلی شهرنشینى که کاملا تقلیدی و منطبق بر مولفه‎های زندگی غربی و مادی است، یکى از عوامل اصلی کاهش نرخ بارورى در ایران است.
یکی دیگر از پیامدهای گسترش شهرنشینی، کوچک شدن متراژ خانه‌‌ها و افزایش آپارتما‌‌ن‌‌هاست. خانه‌‌های آپارتمانی، به دلیل نوع فضاسازی و ساخت آن، بسیاری از کارکردهای سنتی‌‌اش، مانند محل تفریح و آسایش، محل ملاقات و میهمانی، محل جشن‌ها و برگزاری آیین‌ها، محل کار و تولید و همه چیز، بجز محل خواب را به فضاهای شهری و عمومی منتقل کرده است.
طراحی آپارتمان‌‌ها به‌گونه‌ای است که سبب اصالت بیشتر فرد و گسستن عاطفی اعضای خانواده از یکدیگر می‌‌گردد.
به عبارت دیگر، آپارتمان و زندگی آپارتمانی یکی از عرصه‌‌های تحقق وتبلور بیشتر فردگرایی شده است. در سال‌‌های اخیر، معماری نوین در ایران به سرعت به سوی کوچک‌‌سازی خانه‌‌ها پیش رفته است که به این ترتیب امکان نگهداری بیشتر از یک یا دو فرزند را از خانواده‌‌ها سلب کرده است.
طبیعی است که این امر نیز منجر به کاهش نرخ باروری در ایران گردیده است، چرا که در جامع? شهری که تراکم اصلی جمعیت در آپارتمان‎ها قرار گرفته است، افراد خواهان افزایش تعداد فرزندان نخواهند بود.
این در حالیست که جمعیت جهان رو به افزایش است و جمعیت ایران رو سالمندی می‌رود. این حرکت غیر همسو مدت زیادی است بنای سیاستگذاری‌ها را در کشور بر تغییر آمارها قرار داده‌ است؛ حال مدتی است تلاش می‌شود با فرهنگسازی‌ها و اقداماتی دیگر تمایل خانواده‌ها به فرزندآوری افزایش یابد.
برخی از کارشناسان معتقدند برای ترمیم شاخص‌های جمعیتی در کشور باید تمرکز خود را بر درمان زوج‌های نابارور قرار داد و حقی از آنها را که به عنوان حقوق باروری شناخته می‌شود، تامین کرد. سید علی آذین – رئیس پژوهشگاه ابن سینا در این خصوص تاکید می‌کند که حرکت به سمت افزایش نسل جوان، نیازمند پای کار آمدن بیمه‌ها است؛ چون امروز درمان‌های ناباروری دیگر لوکس محسوب نمی‌شوند.
سیدعلی آذین با اشاره به روند رو به رشد سالمندی در کشور، اظهار کرد: طی نیمه دوم دهه ۶۰ و دهه‌های ۷۰ و ۸۰ به دلیل پیش بینی عدم هماهنگی منابع با نرخ رشد جمعیت، تلاش شد سیاست‌های جمعیتی به سمت جمعیت کمتر پیش رود؛ اما ادامه این روند ممکن بود در دهه‌های آینده با جمعیتی نسبتا سالمند روبرو شویم.
در کنار اقدامات فرهنگی که برای تشویق فرزندآوری در حال انجام است و باید پیگیری شود، اما متاسفانه بخشی از خدمات تنظیم خانواده که سابق در سیستم مراقبت‌های اولیه به مردم ارائه می‌شد، حذف شده است؛ این موضوع صرف نظراز اینکه منافی حقوق باروری افراد است، باعث می‌شود برخی شاخص‌هایی که نظام سلامت چند دهه برای به دست آوردن آن تلاش کرده به شکل جدی تهدید شود؛ مثل ایجاد بارداری‌های ناخواسته و مرگ و میر مادران و نوزادان.
وی همچنین اضافه کرد: به نظر می‌رسد به جای این که برای افزایش جمعیت به حذف برخی خدمات اقدام کنیم، بهتر است در کنار فرهنگسازی، روی راهکارهایی مثل درمان زوج‌های نابارور تمرکز شود. از آنجا که شواهدی مبنی بر ناباروری یک زوج از هر پنج زوج ایرانی وجود دارد، نمی‌توان از کنار این موضوع به سادگی گذشت.
دسترسی به خدمات حوزه سلامت باروری از جمله تنظیم خانواده جزو حقوق زوجین است، اما از طرف دیگر نمی‌توان نسبت به مشکلات آنها در خصوص فرزنددار شدن بی‌تفاوت باشیم و بیمه‌ها نیز در این خصوص مسئولیتی نپذیرند.
رئیس پژوهشگاه ابن سینا با بیان اینکه اگر رشد در جوامع به صورتی کنترل شود که در نهایت طی چند دهه شاهد کاهش نیروی جوان در کشور باشیم، در آینده برای کشورها مشکلاتی ایجاد می‌شود، افزود: جوامع مختلف در طول تاریخ به لحاظ تغییرات جمعیتی مسیرهای پر فراز و نشیبی را طی کرده‌اند. با توجه به کنترل بیماری‌های حاد و کشنده به خصوص بیماری‌های عفونی، رشد جمعیت طی قرون اخیر افزایش یافت و باعث شد در یکی دو قرن اخیر با افزایش جدی جمعیت در جهان مواجه باشیم.
بسیاری از کشورها با توجه به پیشرفت‌های پزشکی و فناوری خود توانستند روش‌هایی را به کار گیرند که این رشد نامتناسب کنترل شود.
وی افزود: ما باید در عین حال که مراقب هستیم زوجین درگیر فرزند ناخواسته‌ای نشوند و زندگی آنها با چالش موجه نشود، سرمایه‌گذاری خود را روی زوج‌هایی داشته باشیم که خودشان مشتاق این فرزند هستند، اما گاهی به دلیل محدودیت مالی مجبور می‌شوند از فرایند درمان خارج شوند. اگر آنها را با حمایت‌های نظام سلامت در مسیر درمان نگهداریم و از طرفی مراکز درمانی استاندارد با نیروی انسانی متخصص داشته باشیم، راه منطقی‌تری خواهد بود و با تامین حقوق باروری افراد هم جهت است.
آذین ضمن اشاره به امکان دریافت خدمات درمان ناباروری در مراکز درمانی دانشگاهی، ادامه داد: در حال حاضر دانشگاه‌های علوم پزشکی همکاری خوبی با زوج‌های نابارور دارند، ولی محدودیت‌هایی نیز در این زمینه وجود دارد. به همین دلیل باید مراقب باشیم ارائه خدمت در سیستم دانشگاهی که با تراکم مراجعه کننده روبرو است، به کیفیت خدمات آسیب نزند.
باید تلاش شود همان استانداردهایی که در بهترین مراکز درمان ناباروری رعایت می‌شوند، در این مراکز نیز مد نظر قرار گیرند. در برخی مراکز دانشگاهی تا یک نوبت مداخلات درمانی کمک باروری به صورت رایگان انجام می‌شود، اما بسیاری از زوج‌ها با همان اقدام اول باروری را تجربه نمی‌کنند و کماکان مترصد ادامه درمان هستند.
به گفته وی، مراکز درمان ناباروری در دو دهه اخیر از لحاظ کمی رشد چشمگیری در بیمارستان‌ها و مراکز خصوصی و دانشگاهی داشته‌اند، اما عمده محدودیت این است که این درمان‌ها با توجه به نوع فناوری مورد استفاده و داروهای آن گران هستند.
آذین تاکید کرد: نظام بیمه باید همیاری بیشتری در این زمینه داشته باشد تا زوج‌ها از امکانات خوبی که در بخش خصوصی وجود دارد، استفاده کنند.
این حمایت‌ها باعث می‌شود بسیاری از بودجه‌هایی که صرف اقدامات کم تاثیر برای تغییر تصمیم مردم برای فرزنددار شدن می‌شود، به سمت زوج‌های مشتاق فرزند برود.
رئیس پژوهشگاه ابن سینا با بیان اینکه در حال حاضر درمان ناباروری در بخش خصوصی به جز برخی موارد تحت پوشش بیمه نیست، ادامه داد: بیمه‌ها حتی اگر تنها داروهای درمان ناباروری را پوشش دهند باز هم بار بزرگی از روی دوش زوج ها برداشته می‌شود.
وی در پایان صحبت‌هایش گفت: زمانی ارائه این خدمات جدید محسوب می‌شد و گستردگی زیادی نداشت، به همین دلیل بیمه‌ها توانستند آن را نادیده بگیرند و به نوعی لوکس تلقی کنند. ولی تقاضا برای این درمان‌ها امروز کاملا متداول است و امکان ارائه آن در بیشتر استان‌های کشور وجود دارد.
همچنین به دلیل سیاست‌گذاری جمعیتی جدید در کشور این وظیفه برای بیمه‌ها بسیار سنگین‌تر می‌شود.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۶:۱۵ ق.ظ

دیدگاه


+ هفت = 12