دکترین شاه عباس درخلیج فارس

دکترین شاه عباس درخلیج فارس

قسمت پایانی
یعقوب تابش(فراشیانی)
گروه تاریخ: بی تردید فتح فارس، لارستان و کرمان در نگاه کلان، دکترین سیاسی شاه عباس مبنی بر تثبیت قدرت فراگیر حکومت مرکزی بر سراسر ایران را می نمایاند. شاه نمی توانست وجود حاکمانی را که تنها در پرداخت مال سالیانه و حضور در برخی مراسم ویژه با پایتخت پیوند داشتند تحمل کند. به ویژه اگر این حاکمان بر سرزمین هایی فرمان می راندند که ایران مرکزی و شمالی را به خلیج فارس پیوند می داد. برقراری امنیت تجاری در مسیر خلیج فارس که از آغاز سده های نوین در گستره ی جهانی اهمیت درخور نگرشی یافته بود نمی توانست از نگاه تیز بین شاه ایران پنهان بماند. او با گماشتن حاکمان لایقی چون الله وردی خان، امام قلی خان و گنجعلی خان در صفحات جنوبی کشور اهمیت این مناطق را نشان داد .. این حاکمان بازوی شاه عباس در اجرای اهداف سیاسی و تجاری اش در منطقه ی خلیج فارس به شمار می رفتند. پس از مرگ الله وردی خان، پسرش امام قلی خان به فرمانروایی فارس رسید. فرمانروای فارس بعد از شاه مهم ترین حکمران ایران بود . و مردان سپاه او بزرگ ترین قسمت ارتش ایران را تشکیل می‌دادند .. به پشت گرمی این نیروی بزرگ شاه عباس اطمینان یافت که می تواند از مسیر تجاری خلیج فارس به عنوان گزینه ی سوم در تجارت ایران با اروپا و مذاکرات سیاسی و تجاری با دربارهای اروپایی بهره برداری کند.
از نظر شاه مذاکرات سیاسی تجاری می‌توانست دست کم دو فایده داشته باشد: نخست آنکه مسیر تجارت ابریشم ایران را که از خاک بزرگ ترین دشمن ایران ( عثمانی ) می گذشت به سوی خلیج فارس هدایت می کرد. در صورت برقراری چنین تجارتی ایرانیان بدون واسطه در مرزهای سرزمینی خود با مشتریان اروپایی داد و ستد می کردند و به جای خطراتی که راه عثمانی برای آن ها داشت در سایه ی امنیتی که شاه در مسیر خلیج فارس به وجود آورده بود با خیال آسوده تری به کارشان مشغول می شدند. اروپاییان هم با قیمت کمتری ابریشم ایران را می‌خریدند.دومین فایده ی مذاکرات، اتحاد با اروپاییان علیه عثمانی بود.
مهم ترین کشوری که هدف مذاکرات شاه قرار داشت، اسپانیا بود. در این زمان پرتغالی های خلیج فارس و اقیانوس هند تحت تابعیت پادشاه اسپانیا بودند بنابراین شاه می توانست به راحتی با آن ها وارد مذاکرات سیاسی و تجاری شود. از سوی دیگر ناوگان دریایی اسپانیا در دریای مدیترانه و اقیانوس هند می توانست عثمانی را مورد حمله قرار دهد و توان نظامی ترکان را با گرفتار شدن در شرق و غرب کاهش دهد.کشور دیگری که می توانست اهداف تجاری سیاسی شاه را برآورده سازد انگلستان بود. ناوگان دریایی انگلستان در اواخر قرن دهم هجری/ شانزدهم میلادی همزمان با به تخت نشستن شاه عباس، بر ناوگان شکست ناپذیر اسپانیا در دریای مدیترانه پیروز شد و به زودی در سایه ی حکومت ملکه الیزابت یکم .خود را به عنوان یک قدرت دریایی در آب های جهان مطرح ساخت. از این رو به فرمان شاه عباس سفیران ایران هرگاه از دربار اسپانیا پاسخ مناسبی دریافت نمی کردند پیشنهادات ایران را در لندن مطرح می ساختند.
دومین فایده ی مذاکرات، اتحاد با اروپاییان علیه عثمانی بود. مهم ترین کشوری که هدف مذاکرات شاه قرار داشت، اسپانیا بود. در این زمان پرتغالی های خلیج فارس و اقیانوس هند تحت تابعیت پادشاه اسپانیا بودند بنابراین شاه می‌توانست به راحتی با آن ها وارد مذاکرات سیاسی و تجاری شود. از سوی دیگر ناوگان دریایی اسپانیا در دریای مدیترانه و اقیانوس هند می توانست عثمانی را مورد حمله قرار دهد و توان نظامی ترکان را با گرفتار شدن در شرق و غرب کاهش دهد.کشور دیگری که می توانست اهداف تجاری سیاسی شاه را برآورده سازد انگلستان بود. ناوگان دریایی انگلستان در اواخر قرن دهم هجری/ شانزدهم میلادی همزمان با به تخت نشستن شاه عباس، بر ناوگان شکست ناپذیر اسپانیا در دریای مدیترانه پیروز شد و به زودی در سایه ی حکومت ملکه الیزابت یکم .خود را به عنوان یک قدرت دریایی در آب های جهان مطرح ساخت. از این رو به فرمان شاه عباس سفیران ایران هرگاه از دربار اسپانیا پاسخ مناسبی دریافت نمی کردند پیشنهادات ایران را در لندن مطرح می ساختند.مذاکرات اصفهان- مادرید بر اثر دوگانگی سیاسی و نبود اعتماد بین دربار اسپانیا و پرتغالی ها عدم تمایل و توانایی اسپانیا در انجام تعهداتش، بدرفتاری پرتغالی ها با اتباع ایرانی، پیشروی شاه عباس به سوی خلیج فارس و تصرف برخی سواحل و جزایر مورد ادعای اسپانیا و پاره ای دلایل دیگر به ناکامی انجامید و فرجام تلخی داشت.یکی از فایده هایی که این مذاکرات طولانی و طاقت فرسا به همراه داشت شناختی بود که شهریار ایران از دستگاه سیاستگذاری اسپانیا و ضعف کارگزاران پرتغالی در خلیج فارس به دست آورد. این شناخت شاه را به برانداختن ریشه ی پرتغالی ها از خلیج فارس رهنمون ساخت.مذاکرات اصفهان – لندن نیز هرچند تا مرحله ی انعقاد قرارداد در دومین مأموریت رابرت شرلی پیش رفت اما به خاطر اختلافات شرکت های تجاری آن کشور نتیجه ی عملی دربر نداشت. با این حال یکی از شرکت‌های تجاری انگلستان موسوم به « شرکت هند شرقی انگلیس » چون از پیشنهادات شاه عباس به دربارهای اسپانیا و انگلستان آگاهی داشت و خود را نیازمند دادو ستد با ایران می دید توانست با شاه ایران قرارداد بازرگانی ببندد . و به عنوان متحد ایران در اخراج پرتغالی ها ظاهر شود.
روی هم رفته سی سال مناسبات سیاسی و تجاری با اروپا تجربه و شناخت کافی و شایسته ای را برای شاه عباس به همراه آورد و به او درپی‌ریزی شالوده ی سیاست تجاری ویژه اش در خلیج فارس کمک کرد. افزون بر این، در این مذاکرات برخی اندیشه های ارزشمند سیاسی و تجاری شاه عباس نمایان گردید. از نگاه شاه عباس حاکمیت بر خلیج فارس از حقوق تاریخی ایران به شمار می رفت. از نظر شاه صفوی فتح بحرین، گمبرون ( بندرعباس )، قشم، جلفار و برخی سواحل حق ایران و تکلیف سرداران و مردمان بومی ایران بود. پرتغالی ها در حکم غاصبان خلیج فارس بودند که درگیری با دشمنان دیگر و امیدواری شاه به توافق سیاسی و تجاری با دربار اسپانیا، برخورد همه سویه با آن ها را به تأخیر انداخت.از منظر دکترین تجاری شاه عباس که در سخنان و نامه های او آشکار است، دولت اسپانیا و پرتغالی ها مادامی که منافع بازرگانان ایرانی را در نظر می گرفتند و با آن ها بدرفتاری نمی کردند، شاهد روی آوردن گسترده ی، شاه عباس تجارت با ایران را در انحصار یک دولت خاص نمی دید و هرگاه دولتی به شاه خرده می‌گرفت که چرا با دولت دیگری قرارداد تجاری بسته است در جواب می گفت اگر شرایط ایران را بپذیرید همان تسهیلات برای شما نیز در نظر گرفته خواهد شد.
شاه قصد داشت تجارت خلیج فارس را مدیریت کند و از انحصارطلبی و نظامی گری . درامر تجارت بیزار بود. حتی پس از نبرد هرموز و تسلط کامل بر خلیج فارس با پرتغالی ها که پیش تر دشمن او به شمار می رفتند رفتاری بسیار دوستانه داشت . و با آن ها پیمان تجاری بست. بنابر یک گزارش هلندی، تجارت خلیج فارس در سال ۱۰۳۶هـ ق/ ۱۰۲۶م تنها محدود به کشتی های انگلیسی و هلندی در بندرعباس نمی شد بلکه کشتی های پرتغالی و انواع کشتی ها و قایق‌های محلی بین شبه جزیره ی عربستان، هند، مسقط، بصره، بندر کنگ، نخیلو و جاسک رفت و آمد داشته اند .از سوی دیگر تکاپوهای نظامی شاه عباس در سرزمین های ساحلی و پس کرانه‌ی خلیج فارس و گماردن فرمانروایانی با کفایت در این مناطق زمینه ی کامیابی های بزرگی را در آینده برای او فراهم آورد.بی تردید اگر تلاش های سی ساله ی شاه عباس در عرصه های سیاست، تجارت و نظامی گری نمی بود، نمی‌توانست به کامیابی های شگرف در خلیج فارس در دهه ی پایانی فرمانروایی اش دست یابد. همان کامیابی هایی که نیاکانش در طول سده ی دهم هجری/ شانزدهم میلادی از به دست آوردنش ناکام مانده بودند.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۴:۴۷ ق.ظ

دیدگاه


+ 9 = یازده