دختران روستا؛ از درآمد نداشته تا کارهای بسیاری که میکنند
مریم شکرانی
گروه اجتماعی: هر صبح با طلوع خورشید از دامنههای کوه گیاهان دارویی میچینند گوسفندان را به چرا میبرند، میدوشند و ماست و پنیر محلی تازه درست میکنند، تخممرغها را جمعآوری میکنند. بذر میپاشند و در برداشت سبزیجات کمک میکنند. نان میپزند و گاهی پشت دارهای قالی و گلیم مینشینند و میبافند. ساقههای ترد و نازک علفی را به هم گره میزنند و سبد و زنبیل میسازند یا بر پارچههای سفید نقش آرزوهایشان را مینشانند. دختران روستایی و عشایر یکی از اصلیترین مهرههای زندگی جوامع هستند بیآنکه هرگز نقش آنان به چشم بیاید. آنان به سادگی در روزمرگیهای زندگی گم میشوند و گاه تمام این اقدامات ارزشمند را جزو وظایف خود میشمارند بیآنکه مزد یا حق و حقوقی برای خود قائل باشند.
***
دختران بخش عمدهای از نیروی کار جوامع روستایی در سرتاسر جهان را تشکیل میدهند. آنان علاوه بر اینکه یکی از اصلیترین گردانندگان صنعت کشاورزی و دامپروری به شمار میآیند در توسعه صنایع دستی جهان ایفا کننده نقش اصلی به شمار میآیند. در آفریقا ۷۵ ?? درصد جامعه کشاورزی قاره سیاه را دختران و زنان تشکیل میدهند و در امریکای لاتین و خاورمیانه دختران و زنان اصلیترین نیروی فعال در مزارع و دامپروریها هستند و مردان وظیفه بازاریابی و فروش محصولات را به دوش میکشند. به گفته جامعهشناسان، در ایران نیز این نقش پررنگتر از گذشته به دوش دختران و زنان افتاده زیرا با تغییر سبک زندگی در جوامع روستایی و شهری و افزایش مشکلات اقتصادی، مردان روستایی برای کار و اشتغال روانه شهرها شدهاند. آنها با کارگری و دستفروشی و دلالی در شهرها تلاش دارند تا به مشاغل پردرآمدتر از کشاورزی و دامپروری وارد شوند و مزرعه و دامداریها را به زنان و دختران خود سپردهاند.
در این شرایط که بخش عمده تولیدات کشاورزی ما مبنی بر تولید سنتی و نه صنعتی است میتوان گفت که دختران روستایی بیآنکه به چشم آیند یکی از مهمترین ارکان امنیت غذایی کشور محسوب میشوند. آنان علاوه بر تأمین مواد غذایی مورد نیاز کشور نقش مهمی در صادرات محصولات کشاورزی و ارزآوری ایفا میکنند.
*نقش اول صنایع دستی از آن دختران روستایی
نقش دختران روستایی بیشتر از آنکه در کشاورزی و دامپروری مشهود باشد در تولیدات صنایع دستی آشکار است به گونهای که بسیاری از شاغلان رشتههای این هنر- صنعت را جمعیت دختران روستایی و عشایر تشکیل میدهند و این حرفه به صورت عمده، حرفهای زنانه به شمار میآید. دختران روستایی و عشایر ایران بافندگان اصلی گلیم و گبه نفیس کشور به شمار میآیند. گلیم و گبه در رأس صادرات اقلام صنایع دستی کشور است و سالانه بیشتر از میلیون ۷۰ دلار درآمد ارزی نصیب کشور میکند. دختران روستایی در هر نقطه از کشور در تولید بخش عمدهای از صنایع دستی مربوط به آن خطه فعالاند؛ به طوری که در روستاهای جنوب شرقی کشور، دختران روستایی اصلیترین هنرمندان شاغل در صنایع هنری پتهدوزی، آینه دوزی، سوزندوزی و سایر هنرهای نفیس پارچه دستدوز به شمار میآیند. در شمال دختران به بافت حصیر و مصنوعات حصیری اشتغال دارند. در مرکز آنها به گیوهبافی چارقدوزی، میناکاری، بافت پارچه و… مشغولاند. در شرق چرمدوزی و در غرب و جنوب غربی کشور دختران روستایی و عشایر تولیدکنندگان اصلی بافتههای داری مانند گلیم و گبه و قالی به شمار میآیند. در سایر کشورهای مطرح در زمینه صنایع دستی مانند هند، چین و ژاپن دختران روستایی جزو عمده تولیدکنندگان هستند و نقش مهمی در توسعه درآمدهای ارزی کشورهای محل سکونتشان ایفا میکنند.
*کار بیمزد و مواجب را وظیفه خود میدانند!
با وجود آنکه دختران روستایی نقش بسیار مهمی در تولید و اشتغال روستایی به عهده دارند اما در بسیاری از موارد حق و حقوق آنان نادیده گرفته میشود. مهرنوش رهبر، جامعهشناس در این باره میگوید: اصلیترین مسئله در زمینه اشتغال دختران روستایی این است که با وجود کار زیاد و حتی طاقتفرسا هیچ درآمدی به آنان تعلق نمیگیرد، مزد دختران به پدرانشان پرداخت میشود و در صورت ازدواج شوهران درآمد زنان خود را میگیرند. کار برای دختران روستایی در حکم یک وظیفه بدون مزد و مواجب است و بسیاری از آنان به دلیل ناآگاهی از حقوق اجتماعی خود این کار تحمیلی را میپذیرند و اعتراضی به آن ندارند.
این کارشناس ادامه میدهد: مشکل کار بدون مزد دختران روستایی درباره دختران تحصیلکرده تا حدودی رفع شده است. آنان غالبا در روستایشان به تدریس اشتغال دارند یا وظایف اداری و سازمانی روستا را بر عهده گرفتهاند و میدانند درآمد حاصل از کارشان جزو حقوق مسلم و بیچون و چرای آنان است اما این موضوع درباره دختران بیسواد یا کم سواد شکل حادی به خود گرفته است. دختران روستایی و عشایر با وجود انجام امور داخل و خارج از خانه تمام روزمرگی خود را به کار میپردازند. کارهایی که گاه بسیار سخت و طاقت فرساست و همسن و سالان آنها در شهرها هرگز قادر به انجام آن نیستند با این حال کمترین بهرهای از دستاوردشان ندارند و درآمد آنها جزو درآمد پدر و بعدا شوهرانشان به شمار میآید. این مهمترین مسئلهای است که باید در جامعه روستایی مورد بررسی قرار گیرد و حقوق دختران روستایی را به رسمیت بشناسد. پس از پشت سر گذاشتن این گام که مقدماتیترین و اولیهترین گام در راستای احقاق حقوق دختران روستایی به شمار میآید مباحث دیگری مربوط به توسعه کار، آموزش و رشد آگاهیها و انگیزههای دختران روستایی میتواند مورد مطالعه قرار گیرد.
*دختران روستایی نیازمند چتر حمایتی ویژه
دختران کار در روستاها گاهی به عنوان کودک کار شناخته میشوند. به گفته کارشناسان آنان از ابتداییترین سالهای زندگی خود ناچار به کار در خانه و مزارع یا قالیبافی هستند. این مسئله گاهی تحصیل دختران را تحتالشعاع قرار میدهد و آنان را از رشد اجتماعی باز میدارد. این در شرایطی است که دختران روستایی در ازای انجام کارها و وظایفی که در برخی موارد خارج از توان و بنیه آنهاست هیچ دستاوردی اعم از مادی یا معنوی نخواهند داشت و آنها مجبور به ایفای نقش در یک سیکل بسته و کلیشهای با عنوان دختر، همسر و مادر هستند بیآنکه تصمیمگیرنده اصلی درباره پیشرفتهای شخصی، کار یا درآمدشان به شمار آیند. رهبر در این باره میگوید: این ناآگاهیها نسبت به حقوق فردی نه تنها درباره دختران کمسوادتر روستایی احساس میشود که دختران تحصیلکرده نیز در موارد بسیاری از حرکتهای مدنی زنان شهری عقبترند. نتایج یک نظرسنجی از دختران روستایی تحصیلکرده نشان داد بسیاری از آنان معانی اصطلاحاتی که دختران شهری در حمایت از حقوق خود مطرح میکنند را نمیدانند. آنان با بسیاری از حرکتهای زنان شهری در راستای احقاق حقوق خود بیگانهاند. از آخرین مصوبات درباره زنان و واکنش دختران و زنان شهری نسبت به آن بیاطلاعند. این موضوع درباره دختران کمسوادتر و بیسواد حادتر میشود و وضعیت بغرنج اجتماعی آنان را در فضای بستهتر و محدودتری قرار میدهد. در خانوادههای روستایی که متشکل از مردانی با تفکر سنتی و زنانی ناآگاه از حقوق اجتماعی خویش است فرزندان دختر جایگاه خاصی پیدا نمیکنند و با وجود کار و مهارت بیشتر نسبت به دختران شهری نمیتوانند صاحب شأن و منزلت ویژه شوند یا مهارتهایشان را به طور قابل توجه توسعه دهند و با آن آگاهانه برخورد کنند. این موضوعات مستلزم آموزش دختران روستایی و خانوادههای آنان است و حمایت ویژه ارگانهای روستایی و عشایری از دختران کار را میطلبد.
*تلاشهای جهانی برای احیای نقش دختران روستایی
موضوع نادیده گرفته شدن حقوق دختران روستایی و عشایر تنها منحصر به جوامع روستایی ایران نیست و در سایر کشورهای جهان نیز کموبیش عمومیت دارد؛ اما اولین بار در سال ۱۹۷۹ میلادی کنفرانس جهانی اصلاحات کشاورزی و توسعه روستایی حقوق دختران کار در روستاها را به رسمیت شناخت. در این کنفرانس به ایجاد تشکلهای زنان روستایی تاکید و پیشنهاد شده بود کشورهای جهان اولویت ویژه برای دسترسی دختران و زنان روستایی به فناوریهای مرتبط به کار روستایی داشته باشند تا بخشی از حجم کار پر زحمت و دشوار آنان کاسته شود. یک بررسی جهانی نشان میدهد تا پیش از سال ۱۹۸۴میلادی هیچ کشور در حال توسعهای زنان و دختران را در برنامههای توسعه کشاورزی خود در نظر نداشته است. در سال ۱۹۸۸ میلادی سازمان خواروبار و کشاورزی یا فائو در نود و چهارمین نشست خود مقرر کرد که تمام کشورهای در حال توسعه برنامههای خود را برای توسعه نقش زنان و دختران روستایی در جوامع خود اعلام کنند. در این میان کشورهایی مانند برزیل، پرو، کاستاریکا، تایلند، بنگلادش و هند با حمایتهای فائو توانستند برنامههای قابل توجهی برای ایجاد برابری بین دختران و زنان روستایی نسبت به مردان کشاورز به اجرا بگذارند. آنها آموزشهای وسیعی برای روستاییان در نظر گرفتند تا طی آن دختران روستایی و زنان مورد حمایت بیشتری قرار گیرند. این برنامهها به صورت پراکنده در ایران نیز به اجرا گذاشته شده است. نمونه این برنامهها تشویق زنان و دختران روستایی به عنوان کشاورز و یا دامپرور نمونه بوده است. ایجاد نمایشگاههای صنایع دستی از تولیدات دختران روستایی و شرکت دادن آنها در جشنوارههای مختلف بخش دیگری از این حمایتها بوده است که به نظر میرسد این حرکتها هنوز بسیار خام و ناکافی است و نیازمند برنامه ریزی دقیقتر کارشناسان است. علاوه بر این نقش نهادهای حمایتی و اجتماعی برای همکاری با ارگانهای روستایی و وزارت کشاورزی در راستای حمایت از دختران کار در روستاها چندان قابل توجه نبوده است.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۴ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۶:۰۰ ق.ظ