حذف کودکان_کار در اوضاع اقتصادی فعلی امکانپذیر نیست
گروه اجتماعی : رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه حذف کودک کار و خیابان در اوضاع اقتصادی فعلی امکانپذیر نیست، گفت باید کاری شود تا کودکان کار در کنار حضورشان برای کار در خیابان، به حقوقشان همچون امنیت، بهداشت، بیمه و آموزش نیز دسترسی داشته باشند.
سیدحسن موسوی چلک با اشاره به اجرای طرحهای مربوط به ساماندهی کودکان کار گفت: »طبق ماده ۷۹ قانون کار تمامی افراد زیر ۱۵ سال از کار منع شدهاند و کار نوجوانان باید به گونهای باشد که جسم و روح کودک آسیب نبیند و ساعات کار کمتری نسبت به کارهای عادی داشته باشد.«
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی با بیان اینکه افزایش کودکان کار و خیابان ناشی از وضع اقتصادی است، گفت:»امروز بسیاری از کودکان کار به دلیل تامین معاش خانواده به اجبار مشغول به کار میشوند و وقتی وضع اقتصادی خوب نباشد احتمال اشتغال کودکان افزایش پیدا میکند«
وی گفت: »جمعآوری کودکان کار عملی غیرکارشناسی شده است و موضوع جمعآوری در بخش کودکان کار با ادبیات تخصصی حوزه اجتماعی همخوانی ندارد چون در آییننامه مذکور در زمینه کودکان کار از عنوان جذب و شناسایی، توانمند سازی و نگهداری موقت استفاده شده است. بنابراین جمعآوری این کودکان اشتباه است و اصول مددکاری اجتماعی نیز با جمعآوری اجباری مغایر است.«
موسوی چلک با بیان اینکه نقش مددکاران اجتماعی باید این باشد که مهارت ارتباطی، اجتماعی و تحصیلی را به کودکان بیاموزند، گفت: »در اینگونه طرحها باید از خانواده کودکان حمایت شود و باید خدمات اجتماعی به جایی که این کودکان هستند برده شود تا آنها کمتر آسیب ببینند. کودکان کار، قربانی شرایطی هستند که منجر به گسترش این پدیده شده است از جمله خانواده بیسامان یا معتاد و نبود نظام فراگیر تأمین اجتماعی که باعث شده تا آنها کودکی را تجربه نکنند.«
وی تأکید کرد: »تا زمانی که عواملی که باعث شوند کودکان، مدرسه و خانه را بر کار ترجیح دهند که بخش عمده آن به دلیل فقر است، این معضل حل نمیشود و به شکلهای مختلف کودکان کار و خیابانی خواهیم داشت.«
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درباره وظایف دستگاهها در حوزه حمایت از کودکان کار گفت: «دستگاهها تلاش خود را میکنند چون اگر حمایتی نبود اوضاع بدتر از وضع فعلی بود اما تا زمانی که این مشکل از ریشه حل نشود، مشکل همچنان سر جای خود باقی است.»
وی تأکید کرد: «باید کاری شود تا کودکان کار در کنار حضورشان برای کار در خیابان، به حقوقشان همچون امنیت، بهداشت، بیمه و آموزش نیز دسترسی داشته باشند، چراکه حذف کودک کار و خیابان در اوضاع اقتصادی کنونی امکانپذیر نخواهد بود.»
این در حالیست که قبل تر هم حسینی با بیان این نکته که حذف کودکان کار و خیابان مساوی با حذف یک منبع درآمد خانواری است، افزود: »متاسفانه سیاستگذاران و متولیان اجرایی طرحهای ساماندهی کودکان کار و خیابان به این موضوع توجهی ندارند که اولا چرا کودکی به کار در خیابانها مشغول است و ثانیا حذف او از خیابانها چه خسارتی به اقتصاد خانواده او خواهد زد. به واقع این کودکان قربانیان وضع اقتصادی نامناسب خانوادههای خود هستند که به جای فعالیتهای مقتضی سن خود در حال کار و انجام فعالیتهای اینچنینی در سطح خیابانها هستند.«
عضو هیاتعلمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه انتقاد از ناهماهنگیهای موجود میان دستگاههای مختلف متولی در امور مربوط به ساماندهی کودکان کار و خیابان خاطرنشان کرد: »متاسفانه ما در اجرای چنین امور و طرحهایی همواره ناهماهنگ بودهایم. سازمانهای ذیربط همچون، بهزیستی، وزارت کار، کمیته امداد، نیروی انتظامی، دستگاههای قضایی و سازمانهای مردم نهاد با علم به این موضوع که تجربیات گذشته به دلیل وجود ناهماهنگیها و عدم همکاریهای دستگاهی و مردمی به شکست انجامیده بازهم راه ناسازگار از هم را پیش گرفتهاند و انتظار کسب نتیجه مطلوب را هم دارند.«
وی با اشاره به نقش بسزای مردم در پیشبرد چنین طرحهایی و تاثیرگذاری قابل تامل آنها در نتیجهدهی این پدیدهها اظهار داشت: «بهعنوان ارائه راهکار جهت نتیجهگیری مطلوب و دستیابی به سرانجام خیر سه سرفصل را مدنظر دارم؛ یک، تشویق خیرین به سمت شناسایی و رفع این نوع از آسیبها به جای خیرهای متداول. هیچ جامعهای حتی توسعه یافتهترینها نمیتواند ادعا بکند که بدون کمکهای مردمی و خواست جمعی به شرایط خوب و مطلوب دست یافته است. دولت بهعنوان نهاد بالادستی و متولی اصلی باید با این افراد و سازمانهای خیریه و مردمی مراوده داشته باشد و آمار این نوع آسیبها را در اختیار آنها قرار بدهد تا آنها نیز سرمایه و توان خود را در این جهت هزینه بکنند. ثانیا؛ ما بهعنوان مردم و نهادهای مسئول بهعنوان شخصیتهای حقوقی باید از تکرار تجربیات ناموفق قبلی فاصله بگیریم و بپرهیزیم. اینکه ما همچنان از سیاستهای قبلی که نتیجهای را نداشتهاند انتظار ایجاد نتیجه مثبت داشته باشیم، انتظار عبث و بیهودهای است. ثالثا؛ بارها گفته شده است که ما ۱۱میلیون نفر حاشیه نشین داریم، فلان قدر زیر خط فقر داریم و… یکی از نتایج طبیعی این معضلات کودکان کار و خیابانی است. پس وقتی نسبت به این موضوعات آگاهی وجود دارد چرا سیاستی در جهت کاهش آنها در سطح کلان صورت نمیگیرد؟ وقتی با توانمندسازیهای اقتصادی همین خانوادهها میتوان جلوی بسیاری از معضلات ثانویه را گرفت این امر چرا محقق نمیشود؟ به نظر من دولت باید پاسخگو باشد و در این رابطه تصمیمات خاص و کارگشا بگیرد، نه اینکه همواره درصدد پاک کردن صورت مساله باشد.»
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از سلامت نیوز، طرحهای مربوط به ساماندهی کودکان کار و خیابانی همواره در سالهای گذشته مسبوق به سابقه بوده و البته هیچکدام از آنها نیز نتیجهای را به دنبال نداشته است. طرح اخیر نیز با تبعیت از همان سازوکارها و ایراداتی شبیه به همان ایرادات وارد بر طرحهای قدیمیتر اجرا شد و تا به اینجا نتیجه خاصی حاصل نشده است اما در نگاهی کلان آنچه مورد نظر است و باید به آن توجه شود این است که این کودکان قبل از آن که مایه زشتی چهره شهر باشند، فرزندان این شهر هستند، همچون بسیاری دیگر از کودکان که برخلاف این کودکان کار فقط از عرض چهارراهها و خیابانها میگذرند تا به فلان کلاس، باشگاه و… خود برسند اما همین خیابانها امید کودکان کار است که نمیشود و نباید قربانی سیاستهای دست چندمی شوند که تنها ماحصل آنها چندماه قطع درآمد خانوادههایشان باشد.
Arazazarbaijan.ejtemai@gmail.com
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۷ ق.ظ