حال و هوای بچگی عوض شده اما بهتر نه
فاطمه کمانی
گروه اجتماعی: آن وقتها عروسک فقط برای بچه پولدارها بود، ما گاهی جلد شامپو و گاهی هم شانه و تخته چوبی بین حوله میپیچیدیم و مثل عروسک بغلش میکردیم و سرگرم بودیم.
کمتر بچهای عروسک و اسباب بازی داشت یک قابلمه گِلی داشتیم که تنها وسیله بساط خالهبازی بود و یک مشت برنج توی آن دم میکردیم و دور هم با بقیه بچهها هر کدام یک قاشق میخوردیم. زیرانداز حصیری پارهای داشتیم که هفت، هشت نفری روی آن جمع میشدیم و چادرنمازهای گل گلی سر میکردیم و ادای مامانها را در میآوردیم.
اوج خوشحالی وقتی بود که یک ریال داشتیم و بستنی فروش چرخی بستنی میآورد، یا دانه انار خشک شده میخریدیم یا برگه قیسی و بادام.
پسرها هم همینطوری بودند، یک لاستیک کهنه و قدیمی دوچرخه را پیدا میکردند و با یک ترکه چوب بلند از بالا به پایین و از پایین به بالای کوچه به لاستیک میزدند و دنبالش میدویدند، اسمش را هم ارابه میگذاشتند و گاهی پنج تا پسر دنبال یک ارابه ۲۰ بار در روز کوچه را بالا پایین میکردند.قمچان و تیلهبازی هم از سرگرمیهای ثابت پسرها بود، گاهی هم با چوب و کش تیر کمان میساختند و گنجشکها را میزدند.
در کوچههایی که کمتر باریک بود میشد فوتبال هم بازی کرد، یک توپ پلاستیکی که سه چهار بار روکش شده بود یا توپ پارچهای چهل تکه.کوچهها همیشه همین شکلی پر از جیغ و داد بچهها بود. یک تکه نان سنگک دست میگرفتند و گاهی از تشنگی سر توی آب حوض میکردند، حوضی که آبش از چندین خانه گذشته بود و پایین رسیده بود.
آن روزها توی هر محله یک یا دو خانه تلویزیون داشتند، شبها بچهها دور هم جمع میشدند و یک روز در هفته اجازه داشتند به خانهای که تلویزیون داشت بروند و فیلم ببینید. آن وقتها تلویزیونها کمد شکل بود و فقط یک شبکه سیاه و سفید داشت و به غیر از وقتی که پدر و مادرها اجازه بدهند در این کمد قفل میشد.
همه دفتر کاهی داشتند و مدادهایی که گاهی از وسط میشکست و هر دو سمت آن را با چاقو میتراشیدند، همه مدرسه دولتی میرفتند و خبری از سرویس نبود. پای پیاده توی برف و سرما با پوتینهای پلاستیکی تا مدرسه میرفتند و بوی دوده بخاری نفتی چکهای همه را سر کلاس منگ میکرد.
بچهها هم ترکه میخوردند و هم فلک میشدند، اما عوضش حسابی درس میخواندند. گاهی بعضی از پدر و مادرها حتی نمیدانستند فرزندشان کلاس چندم است.
آن وقتها اسم معلم خصوصی و کلاس تابستانی به گوش کسی نخورده بود. درس اول مهر شروع میشد و آخر خرداد تمام. بچهها اتاق شخصی نداشتند و آخر شب همه پاهای یخ زده را زیر کرسی میکردند و میخوابیدند.
…حال و روز و دنیای بچههای امروز اما فرق میکند، هر کدام یک اتاق شخصی پر از وسایل مدرن و زیاد دارند که دیگر از جلوی چشمهاشان افتاده و هیچ رغبتی برای بازی با وسایل ندارند.
یک گوشه اتاق قفسهای پر از انواع عروسک از سخنگو گرفته تا آوازخوان و یا ماشینهای کنترلی و تفنگهای با خشاب پلاستیکی پر و… .
گوشه دیگر اتاق لپتاپ هست و بعضی بچههای لاکچریتر حتی توی اتاق خوابشان تلویزیون جدا دارند و میتوانند هر زمان که بخواهند فیلم و کارتون مورد علاقهشان را ببینند.
بچههای این دوره و زمانه نور نمیبینند، کمتر توی کوچهها خبری از دویدن بچهها هست، اکثر بچهها چاق و قوز کرده هستند و هیچ تحرکی ندارند.تبلت و گوشی سرگرمی اول بچههاست و از همان سن چهار، پنج سالگی با بازیهای گوشی انس گرفتهاند و حتی گاهی “پو”، “نینجا” و … را به بودن کنار پدر و مادرشان ترجیح میدهند.
در انواع بازیهای کامپیوتری به اندازه یک مهندس کامپیوتر سررشته دارند، اما هیچ چیزی از قمچان، لیلی، گرگم به هوا و … نشنیدهاند.
بچههای این دوره اهل نان سنگک و آب حوض نیستند، فقط پیتزا و سیبزمینی سرخ شده و سوسیس میخورند.
خبری از قصه و کتاب در دنیای بچههای امروز نیست، کوچه رفتن و تعامل با بقیه بچهها را بلد نیستند، از صبح تا شب توی اتاقهای چند متری آپارتمان گوشی بازی میکنند.
مهر و تابستان و زمستان برای کودکان امروز فرق ندارد. مدرسه که تمام شود بساط کلاسهای تابستانی درسی، زبان، موسیقی، ورزش و … برقرار است.
دنیای کودکان امروز با کودکان چند دهه قبل از زمین تا آسمان شده و روز به روز بیشتر به فجاعت نزدیک میشود، کودکانی با مغز کامپیوتری که خبری از کوچه و بازی و جیغ و داد در آنها نیست، کودکانی بیاعصاب، تنبل و عاشق تبلت.کودکانی که حتی گاهی از وجود پدر و مادر هم به دلیل شاغل بودن آنها محرومند و روزگارشان را با پرستار و پدربزرگ و مادربزرگ سپری میکنند…. امروز ۱۶ مهر روز جهانی کودک است، اما شاید دیگر نتوان بچههای امروز را جزو کودکان دانست، آنها بزرگسالانی در قامت کودک هستند که به شدت با دنیای کودکی واقعی بیگانهاند.فراموش نکنیم که فقط بخشی از این شرایط مربوط به پیشرفت تکنولوژی و تغییر شرایط جامعه است. بخش زیادی از حال و روز بچههای امروز به دست پدر و مادرهایی رقم خورده که وقتی خسته از سر کار میآیند برای اینکه حوصله بچه را ندارند تبلتی دستش میدهند تا صدایش بالا نیاید.کودکان امروز کودکان سیبزمینی سرخ کرده، تبلت، اتاق چند متری آپارتمان و جای خالی پدر و مادر هستند که معلوم نیست عاقبتشان چه میشود. روز این بچهها مبارک، اما فکری باید به حال کودکیشان کرد.
***
در سال ۱۹۴۶ یعنی بعد از اتمام جنگ جهانی دوم، مجمع عمومی سازمان ملل به منظور حمایت از کودکان، سازمان یونیسف را ایجاد کرد، در سال ۱۹۵۳ یونیسف به یک بخش دائمی در سازمان ملل تبدیل و روز ۸ اکتبر(۱۶ مهر) روز جهانی کودک نام گذاری شد. محمد لطفیآذر در گفتوگو با خبرنگار ، در رابطه با حقوق کودکان در قانون اساسی جمهوری اسلامی عنوان کرد: در قانون اساسی هیچ اصلی وجود ندارد که مشخصا به کودکان و حقوق آن ها به طور مستقل پرداخته باشد، کودکان در قانون اساسی، در ذیل خانواده تعریف می شوند؛ فقط یک جا در قانون اساسی کلمه “کودک” به صورت مستقیم استفاده شده که در مورد کودکان بی سرپرست است.وی در توضیح اصل ۲۱ قانون اساسی گفت: در بند ۲ اصل ۲۱ قانون اساسی اینگونه آمده است که “حمایت مادران، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بیسرپرست”، پس مشخصا کلمه کودک را فقط در این بند و آن هم ذیل حقوق زنان داریم، ولی به صورت غیر مستقیم در چنداصل از کودکان یاد شده است.
لطفی آذر افزود: در اصل ۳ قانون اساسی به صورت عام حقوق برای مردم در نظر گرفته شده که کودکان هم طبیعتا در این گروه قرار می گیرند، به عنوان مثال در بند ۳ اصل ۳ قانون اساسی دولت موظف شده که “آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه، در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی” را ایجاد کند، قسمت آموزش و پرورش کاملا مربوط به کودکان است و باید به این مسئله توجه کرد که در این بند گفته شده باید به صورت رایگان این خدمات در اختیار افراد قرار بگیرد، اما متاسفانه در حال حاضر آنچه که در خصوص تحصیل کودکان شاهد آن هستیم با آنچه که در قانون اساسی آمده در تناقض است.
وی ادامه داد: در اصل ۳۰ قانون اساسی آمده “دولت موظف است وسایل آموزش و پروش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم آورد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خود کفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد”؛ در ذیل دو اصل از قانون اساسی در خصوص آموزش و پرورش رایگان کودکان قانون وجود دارد، وقتی تعداد کودکان بازمانده از تحصیل و یا کودکان کار که به دلیل کار کردن در سن کم از تحصیل محروم شده اند را می بینیم مشخص می_شود که این قانون به درستی اجرا نشده است. این کارشناس ارشد حقوق و روابط بین الملل خاطر نشان کرد: بند ۹ اصل ۳ درخصوص “رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه ، در تمام زمینه های مادی و معنوی” است و بند ۱۲ همین اصل دولت را موظف به “پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه برطبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه” کرده است.
وی در ادامه با اشاره به بند ۱۲ اصل ۳ افزود: وقتی سیاست های رفاهی که در قانون اساسی آمده را با برنامه هایی که برای رفع فقر اقتصادی اجرا می شود مقایسه می کنیم، فاصله بین آنچه که در قانون اساسی آمده و آنچه که هست بسیار زیاد است.
در قانون اساسی، قانون مستقلی برای کودکان نداریم
لطفی آذر اظهار کرد: در مورد کودکان در دو حالت می توان سخن گفت، یکی بحث حقوق مستقل کودکان و یکی حقوق کودکان در ارتباط با خانواده است؛ در قانون اساسی، قانون مستقلی برای کودکان دیده نشده و این خود یک مشکل است، آنجایی هم که در پیوند با خانواده درباره کودکان قانون وجود دارد باید به این مسئله توجه شود که وضعیت خانواده ها از نظر تغذیه بهداشت، مسکن و کار خوب نیست.
وی تصریح کرد: اصل دیگر در قانون اساسی که باز هم به صورت غیرمستقیم در کودکان تاثیر می گذارد، اصل ۴ قانون اساسی است که این اصل می گوید “کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید براساس موازین اسلامی باشد، این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر برعهده فقهای شورای نگهبان است”، این قانون درجایی به کودک مربوط می شود که قرار است سن کودکی را تعیین کنیم.
این همه اختلاف در تعریف سن کودکی برای چیست؟
این عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان بیان کرد: مسئله ای که در قوانین وجود دارد، بحث تعریف سن کودکی است، این تعریف در هر قسمتی از قانون متفاوت است یعنی سن کودک در قانون مجازات، قانون مدنی و قانون سن ازدواج با یکدیگر متفاوت است.
وی عنوان کرد: فعالان مدنی معتقدند که سن کودک را باید زیر ۱۸سال تعریف کرد، اما فقهایی که سن کودکی را تالیف می کنند براین باورند که سن کودکی را باید بر اساس اصل ۴ و موازین اسلامی تالیف شود، طبق موازین اسلامی هم سن کودک را باید بر اساس سن بلوغ تعریف کرد.
لطفی آذر با تاکید بر تعریف موازین اسلام از سن کودکی، گفت: این درحالی است که در قانون کار سن ۱۵سال، در معاملات سن ۱۸سال، در ازدواج بلوغ خاص و در مجازات نظام پلکانی مطرح می شود، این همه اختلاف برای چیست؟ زمانی هم که فعالان مدنی سن ۱۸سال را مطرح می کنند، با این پاسخ مواجه می شوند که باید سن کودکی طبق اصل ۴ بر اساس موازین اسلامی تعریف شود.
وی ادامه داد: جای دیگری که به کودکان اشاره شده، در اصل ۲۱ ذیل حقوق زنان است، دراین اصل بحث حمایت از مادران مطرح می شود، مادر در پیوند با کودک معنا پیدا می کند، یعنی اگر کودکی نباشد آن شخص صرفا یک زن است، در بند ۲ اصل ۲۱ مستقیما به مادران و به خصوص مادران باردار اشاره شده است.
این نماینده سمن ها در ملجا ملی کنوانسیون حقوق کودک خاطرنشان کرد: در بند ۵ اصل ۲۱ قانون اساسی مسئله “اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولی شرعی” بیان شده، یعنی در اینجا هم کودکان در نسبت با زنان مطرح می شوند.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایسنا، وی با اشاره به اصل ۴۳ قانون اساسی، اظهار کرد: اگر فقط بند یک این اصل را در کنار وضعیت جامعه در نظر بگیریم، متوجه اختلافی که بین آنچه باید باشد و آنچه که هست، می شویم، به نظر می رسد که باید کسانی که مسئول هستند ولی نمی توانند بر اساس قانون اساسی عمل کنند را مورد بازخواست قرار داد.
.Arazazarbaijan.ejtemai@gmail.com
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۲ ق.ظ