حال خوش در روزگار نارضایتی ها فقط پای سفره مصادره و رانت ممکن است
مهرداد خدیر
گروه جامعه: سالها پیش خوانده بودم که یاسر عرفات رهبر فقید سازمان آزادیبخش فلسطین در گفت و گویی دربار? زندگی شخصی خود گفته بود »شبها، قبل از خواب، کمی کارتون از تلویزیون تماشا میکنم تا در خواب دیگر، درگیر سیاست و اتفاقات روزمره نباشم.«
خبرنگار به جای شگفتزده شدن از پاسخ یک سیاستمدار/ مبارز و متخصص مذاکره که آن زمان ۶۰ ساله بود، از او میپرسد: کدام کارتون (انیمیشن)؟ و ابوعمار بی درنگ پاسخ داده بود: »تام و جری«.
مشخص نیست واقعاً در واپسین ساعات شبانه روز ولو دقایقی، »تام و جری« تماشا میکرده یا میخواسته تمثیلی به کار بَرَد چون در این انیمیشن، »جری« یا همان موش کوچولو، »تام« یا گربه را عاصی میکند و لابد میخواسته دربار? تلاشهای کامیاب یا ناکام خود برای بازپس گرفتن دستکم بخشی از خاک و حقوقِ فلسطینیها به زبان بینالمللی و همهکسفهم تمثیلی به کار برده باشد.
به همین خاطر و به تأسی از او هر چه به زمان خواب شبانه نزدیک میشوم ترجیح میدهم برنامه ای آرامشبخش و دور از هیاهوی روزانه تماشا کنم .
این مقصود در تلویزیون ایران با برنامههایی چون »دو قدم مانده به صبح« محمد صالح علا از شبکه ۴ یا »رادیو هفت« رفیق خودمان منصور ضابطیان حاصل میآمد و غالب اوقات با همان ۹۰ عادل فردوسیپور. (البته تنها تلویزیون این آرامش را نمیبخشد که میدانیم در غالب اوقات به عکس عمل میکند و ما را با خشم روان? تخت خواب میکند و چند بیت شعر یا نوای موسیقی برای چنین مقصودی مناسبتر است).
این مقدم? ظاهراً بیربط با تیتر مطلب از آن روست که بگویم پس از یک هفت? پرالتهاب و پر از اخبار منفی و نگرانکننده، تماشای »فوتبال ۱۲۰« از شبک? تلویزیونی »ورزش« یک اتفاق خوب بود و این سطور را مینویسم تا بگویم »حالِ آدم را خوب میکند« و اگر پنجشنبه شب ندیدهاید، ساعت ۱۸:۱۰ روز جمعه اول آذر ۱۳۹۸ و ۱۲:۱۵ شنبه دوم آذر ۱۳۹۸ بازپخش آن را میتوانید تماشا کنید.
راست این است که با همان انگیز? پیشگفته سالها به تماشای برنام? ۹۰ با شناسه و هویت عادل فردوسیپور مینشستم. چون لذت زندگی را در آن جاری میکرد و تنها فوتبال نبود.
در ۸ ماه ۹۸ اما ۹۰ در کار نیست و تحمل محمد حسین میثاقی را با ۹۰ جعلی که به نام فوتبال برتر به خورد مردم می دهند نیز ندارم.
هر چند مانند »استادِ خود« – تعبیری که برای عادل به کار میبُرد- جویده و تند صحبت نمیکند و بسیار میکوشد ادای او در بیاورد اما جدای این که نماد ناوفاداری در روزگار مدرن شده، آن، »آنِ« نود را ندارد که پیوند دادن فوتبال با زندگی بود و این همان نکتهای است که رییس جوان و جویای نام جدید درنیافت و خیال کرد اشارات عادل به برجام و قیمت دلار و ابراز علاق? ویژه به ناصر حجازی و احترام به صفایی فراهانی و اهل قلم و ترجمه بودن، فراتر از انتظاری است که از یک برنام? ورزشی متصور است و تنها باید مجری باشد یعنی از گوشی بگویند و او عمل کند و البته برای این کار عروسک کفایت میکند ولی عروسک گردانی هم آدم هنرمند می خواهد در اندازه ایرج طهماسب و حمید جبلی و آنها را هم هر از گاهی می رانند! عادل اما فیفایی فکر میکرد نه المپیکی و به خاطر همین نگاه است که جذابیت جام جهانی فوتبال با تنها یک رشته از المپیک با آن همه رشته بیشتر است.
با این انتظار و پس از یک هفت? ناگوار که همه جور خبر بد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی داشت، پای »فوتبال ۱۲۰« نشستم تا مثل »ورزش و مردم« های ده? ۶۰ که سخنرانی ها و ورزش زورخانه و پرگویی های مرحوم مجری طنز پرداز را تحمل میکردیم تا گلهای اروپایی را تماشا کنیم ولی فراتر از یورو ۲۰۲۰ بود. نه فقط به خاطر صدای عادل روی چند آیتم که چون روح نود در آن دمیده شده است در حالی که رفتار مجری آرام و بی حاشیه هیچ شباهتی به ورجه وورجه های عادل ندارد.
فوتبال ۱۲۰ پنج شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۸ یک برنام? استاندارد و واقعاً جذاب بود. ( می نویسم “بود” چون عجالتا دربار? این ویژهبرنامه مینویسم). هم به خاطر جذابیت فوتبال اروپایی و هم پرداختن به مسابقات پرگل مقدماتی یورو ۲۰۲۰ و هم چون دوباره ایتالیا، ایتالیا شده ولو برخی بگویند رقبای بعدی که مثل لیختن اشتاین نیستند.
اما چرا توصیه میکنم بازپخش آن را ببینید یا اگر همین روال، حفظ میشود برنامههای بعدی را نیز؟
اول به این خاطر که آرامشبخش است و حال و هوای ۹۰ را دارد و حتی میتوان گفت حاشیه ها و فرعیات ۹۰ را ندارد اما روح زندگی در آن جاری است خاصه این که گاهی صدای عادل فردوسیپور را می شنوی. صدا و خاطرهای که شاید تنها برای دو نفر – علی فروغی و محمد حسین میثاقی- ناخوشایند باشد.
دوم این که »حمید محمدی« بازگشت خوبی به این برنامه داشته و جای میثاقی یی نشسته که حالا در رؤیای ۹۰ است.
ویژگی حمید محمدی این است که لحن و آرامش و متانتی دارد که شاید از هنرمند بودن او (اهل خوشنویسی و آواز و کتابخوانی و خلوتگزینی) برآید و تماشای برنامه را برای علاقهمندان حوزه های فرهنگ و هنر هم جذاب میکند ولو این همه آرامش را برخی با هیاهوی ورزش مناسب ندانند.سوم البته همین ویژه برنام? یورو ۲۰۲۰ بود. چه بازیهایی و چه گلهایی و البته چه »ایتالیا«یی!اگر جام جهانی روسیه را در غیاب ایتالیا تجربه کردیم حالا روبرتو مانچینی انقلابی برپا کرده و ۱۰۰ درصد امتیاز ۱۰ بازی مقدماتی را دریافت کرده و در نظر سنجی برنامه هم بخت اول قهرمانی یوروست.
جدای جنبه های تخصصی، سه بخش فوتبال ۱۲۰ که با زندگی و جامعه پیوند بیشتری داشت و به روشنی نگاه عادل فردوسیپور را در آن میدیدی یکی گفت و گویی بسیار جذاب است با » جان لوییجی بوفون« دروازهبان افسانهای »یوونتوس« که هر چند جام جهانی و ثبت رکورد آن را به خاطر راه نیافتن ایتالیا به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه از دست داد اما با ایستادن دوباره در درواز? یوونتوس آن هم در ۴۱ سالگی رکورد دیگری ثبت کرد: ۹۰۳ بازی برای این باشگاه! دیگری مروری بر تاریخ دیدارهای برزیل و آرژانتین و ستاره های دیروز و امروز آنان از پله و مارادونا تا کاکا و مسی در این سال ها.
سومی هم «داستان های الهام بخش از چهار گوش? دنیا» که نگاهی کاملاً انسانی به فوتبال دارد تا آن را تنها در خدمت سرمایه داری ندانیم.
این یادداشت اما چنان که گفته شد بیشتربه خاطر گفت و گویی بسیار جذاب است با جان لوییجی بوفون و اگر از تلویزیون ندیده اید و اگر اینترنت شما وصل شد جست و جو کنید و ببینید. (همه جا را وصل کنید لطفاً. ما داشته باشیم و مخاطب نداشته باشد چه فایده؟).بوفون مرا البته به یاد ناصر حجازی هم می_اندازد با همان قد و بالا و همان قدر با شخصیت و البته نه کاملا به خوش تیپی ستار? فقید خودمان و شاید بخشی ازذوق زدگی به خاطر خاطره هایی باشد که با او داریم.دل آدم می سوزد که » جی جی« در ۴۱ سالگی می تواند به باشگاه محبوب خود بازگردد ولی ناصر خان در ۳۳ سالگی و به خاطر طرح ابلهانه ۲۷ ساله ها ناچار از ترک تیم ملی و حتی باشگاه خود شد و سر از بنگلادش درآورد و چه روزهایی؛ گزین? منچستر یونایتد برای دروازه بانی ناگزیر بود شکم خود را با موز سیر کند.حجازی هم البته به باشگاه بازگشت اما دیر و با فراز و نشیب های مربی گری دست و پنجه نرم می کرد.گفت و گو با بوفون از همه نظر جذاب است خصوصا اشارات او به سه شیء و یک خاطره و یک جمله درخشان در پایان.
آن ۳ شیء اینها هستند: یکی »وزنه« ای که یادآور پدر اوست چون قهرمان پرتاب آن بوده و دیگری »دیسک« مادر، چون او نیز مدت ها رکورددار »پرتاب با دیسک« بوده و همین کافی است تا با زمین? خانوادگی و روح ورزش در خانواد? او آشنا شویم (و جالب این که از »ژن خوب« خود سخنی نمی گوید و همه را به حساب پشتکار می گذارد).
آدم به یاد کسانی هم می افتد که تا پدر و مادر از دنیا می روند هم? وسایل را به سمساران می_سپارند و گمان می کنند اشیا جامداتی بی_روح_اند حال آن که برخی اشیا روح دارند و خاطرات فراوان در دل آنان حک شده است.
شیء سوم اما مهم تر است: »سوگند نامه برای دروازه« که فراتر از متن سخنرانی احتمالی به پاس ۲۵ سال دروازه بانی مستمردر عالی ترین سطوح ملی و باشگاهی – از ۱۷ تا ۴۲ سالگی- است:
» از روزی که به صورتت نگاه نکردم، شیفت? تو شدم تا از تو حفاظت کنم« و در آن از ارتباط متقابل بین دروازه بان و دروازه می گوید و یک آن خیال می کنی با یک فیلسوف رو به رویی که تنها ذهن خود را پرورش می داده نه بازیکنی که ۲۵ سال است جسم خود را در آماده ترین حالت ممکن نگاه داشته است و اینجا هم ناخواسته به یاد سوگند نامه های برخی حِرَف می افتی و بقراط و سقراط و باقی قضایا.
در روزگار نارضایتی ها اما آخرین جمل? جان لوییجی بوفون در خاطره بیشتر می ماند.
آنجا که می گوید: » وقتی راضی ام که در طول فصل، هیچ گلی دریافت نکرده باشم اما این اتفاق، هیچ وقت رخ نمی دهد. پس هیچ وقت راضی نیستم اما همین ناراضی بودن مرا به این نقطه رسانده که الآن هستم و باعث شده کسی باشم که هستم.«
فوتبال با هم? رشته ها متفاوت است و حتی اگر اهل ورزش نباشی از آن لذت می بری چون جلوه ای از زندگی است و به همین خاطر است که حمید محمدیِ خطاط و خبر خوان از عهد? اجرای یک برنام? فوتبالی برمی آید و مجید تفرشیِ سند پژوه و مورخ و حمیدرضا صدرِ منتقد سینما و اقتصاد خوانده پی گیر و صاحب نظر حرفه ای فوتبال انگلیس اند و این همان نکته ای است که رییس جوان شبک? سه درنیافت و می خواست عادل را تنها در یک چارچوب محدود کند حال آن که تفاوت او به خاطر سرک کشیدن های او بود و هست.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از عصر ایران؛ یک بار دیگر ساعت ۱۸:۱۰ جمعه به تماشای بخش جذاب گفت و گو با بوفون نشستیم . راستی آن بخش هم جذاب است که می گوید الهام بخش من برای دروازه بان شدن کارهای نمایشی »توماس انکونو« دروازه بان کامرون در بازی با آرژانتین در جام جهانی ۹۰ در ایتالیا بود و پس از آن چنان با انگیزه کار کرد که سر از سری آ درآورد.(اگر بخواهم دوباره گریزی به معقولات بزنم باید بگویم برخی تنها پای سفر? آماده نشستن و دسترنج دیگران را خوردن بلدند. بعضی اما میتوانند در یک شبک? مهجور یا جدید مثل شبکه ورزش یا شبکه نسیم برنام? پربیننده بسازند و گرنه مصادر? یک برنام? ۲۰ ساله و نشاندن دستیار به جای نفر اصلی از سرِ عادت به مصادره و رانت، که کاری ندارد. هنر این است که خودت بسازی و نان لیاقت و ذوق و نگاه خودت را بخوری).
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۹:۵۹ ق.ظ