حاشیه – متن و پژوهش های فرهنگی

حاشیه – متن و پژوهش های فرهنگی

علی رزم‌آرای
گروه فرهنگی: نقش پژوهش در عرصه فرهنگ به دلیل جایگاه این عرصه در بستر توسعه کشور کمتر از نقش تحقیق و پژوهش در دیگر عرصه¬ها نیست. از این منظر نگاه دقیق مدیران فرهنگی به ضرورت حضور پژوهشگران در تأمین نیازهای فرهنگی و نیز اختصاص سهم قابل توجهی از بودجه به تحقیق در این حوزه از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار بوده و هست. یکی از نکاتی که در خصوص پژوهش¬های فرهنگی وجود دارد و آن را از پژوهش در حوزه¬های دیگر متمایز می¬کند، دیربازده بودن این گونه پژوهش¬هاست و شاید از همین روست که مدیران و دست‌اندرکاران امور تمایل کمتری برای انجام تحقیقات در این حوزه دارند و سهم اندکی از بودجه های سازمانی را برای تحقیق در این حوزه اختصاص می¬دهند. در عین حال تمامی مشکل پژوهش در حوزه فرهنگ به بودجه¬های پژوهشی محدود نمی¬شود. در حال حاضر پژوهش در این بخش با چالش¬های مختلفی روبه روست. یکی از این چالش¬ها شکاف میان منابع پژوهشی با ابزار بسیار مهمی به نام رسانه است. تعامل اندک محققان و رسانه¬ها را باید مانعی بر سر کارآمد شدن این گونه پژوهش¬ها دانست. کمتر شاهد آن هستیم که یک پژوهشگر شاخص معاصر، حاصل پژوهش¬های خود را به روزنامه بسپارد تا در اسرع وقت منتشر شود و مخاطب روزانه و روزنامه¬ای از آن اطلاع یابد.
فرهنگ از جمله بخش¬هایی است که همواره با مشکلات خاص خود مواجه بوده است. پژوهش در این حوزه نیز به دلیل ویژگی¬های منحصر به فرد خود با چالش¬های عمده¬ای روبه رو بوده است. دامنه حضور پژوهشگر فرهنگی در جامعه و نگاه کنجکاوانه¬اش به رخدادهای پیرامونی کم اهمیت¬تر از مداقه پژوهشگر در دیگر حوزه¬ها نیست. با این حال چرا توجهی که به پژوهش¬های حوزه¬های دیگر می¬شود، شامل پژوهشگران حوزه فرهنگ نمی¬شود.
تفاوت پژوهش و تحقیق در حوزه فرهنگ و با پژوهش در دیگر حوزه¬ها:معمولا ًٌ برآیند پژوهش¬ها در حوزه فرهنگ چندان ملموس نیستند. اما نتیجه تحقیقات در حوزه¬های مثلا ً فنی و مهندسی، پزشکی و سایر حوزه¬ها مشهود است و پس از آن افرادی می¬توانند از نتایج این تحقیقات به طور مستقیم بهره گرفته و از آن استفاده کنند، اما در حوزه فرهنگ وقتی نتایج تحقیقات نشان می¬¬دهد که در بخشی از یک سیستم مشکلی وجود دارد، برای استفاده از این نتایج نیازمند گذشت زمان بسیار زیادی هستند. می¬توان گفت، برایند نتایج تحقیقات در حوزه¬هایی مانند علوم پایه بسیار نقد و در حوزه فرهنگ نسیه و یا مشمول زمان درازمدت است. علاوه بر این، برای مثال در طرح¬های علوم پایه سفارش کارفرما اهمیت زیادی دارد، اما در فعالیت¬ها و پژوهش¬های حوزه فرهنگ بیش از آنکه نیاز به کارفرما و ایده احساس شود، ایده و نظر محقق آن حوزه اهمیت پیدا می¬کند. به این معنا که وی به این نتیجه رسیده است که فلان موضوع و مسئله به انجام تحقیق نیاز دارد و باید بر روی آن کار کند. بنابراین در حوزه فرهنگ سفارش دهنده چندان کارفرما پذیر نیست و اگر احیانا ً کارفرما هم داشته باشد باید به سراغ محققانی برود که علاقه¬مند به تحقیق در آن حوزه باشند و موضوع مورد نظر به عنوان مسئله محقق نیز مطرح باشد.
نقش مدیران پر رنگ‌تر و مؤثرتر:از آنجا که مسئله نگرش¬ها و ایده¬های خود محقق نیز در این زمینه اهمیت زیادی دارد، مدیران در فرآیند پژوهش نقش بسیار موثری دارند که این پژوهش را به چه کسی واگذار کنند و با چه نگرشی این مهم را انجام دهند. بنابراین در حوزه فرهنگ آن بی طرفی علمی را که باید به انتخاب محقق وجود داشته باشد، وجود ندارد. بنابراین گاهی وقتی یک جریان فکری حاکم می¬شود، در یک حوزه خاص افرادی بیشتر تحقیق می¬کنند و وقتی در مقطعی دیگر یک جریان فکری دیگر حاکم می¬شود و مدیریت¬ها تغییر می‌کنند، محققان نیز بیشتر در آن حوزه تحقیق می¬کنند. بنابراین در حوزه فرهنگ تغییرات مدیریتی، بیشتر در پژوهش¬های فرهنگی تأثیر می‌گذارد. نسبت بخش فرهنگ و بخش¬های دیگر در نیاز به بودجه: در حوزه فرهنگ به دلیل منشاءای بودن پژوهش¬های آن، نیاز به بودجه های درصد و نسبتی افزون¬تری را می¬طلبد. اما متأسفانه در شرایط طبیعی در این حوزه با وجود اینکه بودجه نیز به موضوع تحقیق اختصاص می‌یابد، اما دخل و تصرف پیدا می¬کند. برای مثال به جایی اینکه صرفا ً به تحقیق و پژوهش در حوزه فرهنگ اختصاص پیدا می‌کند، به بخشی از خدمات فرهنگی تعلق می¬گیرد که می¬تواند نمود بیشتری در جامعه داشته باشد؛ مثلا ًبرپایی همایش¬ها و نشست-هایی که برگزار می¬شود. علاوه بر اینکه ما در خصوص بودجه¬های فرهنگی با مشکلات بنیادین مواجهیم و دلیل آن هم این است که نسبت بودجه¬های پژوهشی نسبت به تولید ناخالص داخلی پایین است، در حالی که در برخی کشورها ۲ تا ۳ درصد از بودجه ناخالص داخلی آن‌ها صرف پژوهش می-شود، اما در کشور ما در هیچ دوره¬ای این درصد به رقم «یک» نرسیده است. گاهی بخشی از این بودجه¬ها صرف طرح¬های عمرانی در حوزه پژوهش و نه طرح پژوهش می¬شود. بنابراین به دلیل همان خروجی¬های ناملموس و تفکر مدیرانی که در پی نتایج زودهنگام هستند، بودجه¬های بخش فرهنگ صرف تحقیقات در این حوزه نمی¬شود و یا اساسا ً به اصطلاح خودش را بروز نمی-دهد. این است که بسیاری از محققانی که قبلا ً در حوزه فرهنگ طرح¬های زیادی برای اجرا داشته¬اند، دیگر طرح¬های چندانی برای اجرا ندارند. حال آنکه در حوزه تحقیقات صنعتی و پزشکی کارفرمایانی را وجود دارد که حاضرند نتیجه تحقیق محققان را خریداری کنند. در بخش فرهنگ بخش خصوصی خریدار نتایج تحقیقات نیست. تنها دولت حاضر به انجام این کار است و اگر دولت هم نخواهد رویکردی مناسب¬تر در این موضوع داشته باشد، تحقیق در این بخش دچار مشکلات اساسی‌تری خواهد شد.
تحقیقات کاربردی: اصولا ً در حوزه فرهنگ تحقیقات شبکه¬ای از موضوعات مطالعاتی نیست که بخواهد از نقطه¬ای شروع شده و به نتیجه¬ای برسد، به همین دلیل دریافت¬های تحقیقاتی به شکل مطلوب مورد استفاده قرار نمی¬گیرد. علاوه بر این، وقتی چند موضوع مرتبط با یکدیگر در حوزه فرهنگ را تعریف می¬شود باید داده¬های آن تحقیق را فرآوری کرده و آن را به یک قانون و قاعده تبدیل نموده و تصویب کرد تا به مرحله اجرا درآید اما از آنجا که مدیریت¬ها در این بخش به سرعت در حال تغییر است، از نتایج پژوهش¬ها چندان استفاده نمی¬شود. در این حوزه مفهوم کاربرد با مفهوم کاربرد در تحقیقات فنی و مهندسی متفاوت است. محقق در حوزه فنی و مهندسی به فناوری دست پیدا می¬¬کند و کالایی را تولید می¬کند، اما در حوزه فرهنگ، محقق »داده« تولید کرده¬ است. مثلا ً محققی که در حوزه تعلیم و تربیت کار پژوهشی انجام داده است، می¬تواند نتایج کار خود را به مدیران آموزش و پرورش ارایه دهد؛ یعنی تولید آگاهی و دانش برای کسانی که در آن زمینه کار می¬کنند، »کاربرد« آن پژوهش است. بنابراین می¬توان گفت، نتایج تحقیقات فرهنگی ملموس نیست. وقتی محققی در حوزه فرهنگ نتایج تحقیق و پژوهش خود را در همایشی که در آن هزار مدیر فرهنگی حضور دارند ارایه می¬کند، ممکن است تنها صد نفر مدیر نتایج آن تحقیق را در حوزه مدیریت خود استفاده کنند و هیچ سیستمی وجود ندارد که به‌کارگیری نتایج تحقیقات در این بخش را کنترل کند .
نهاد متولی ارایه اطلاعات و طبقه بندی داده¬ها (بانک جامع اطلاعاتی) :متأسفانه هنوز در کشور به شکل متمرکز سامانه و شبکه¬ای که یافته های تحقیق را در معرض دید علاقه‌مندان به استفاده از این داده¬ها هستند، قرار دهد، وجود ندارد. در عصر حاضر شبکه اینترنت کمک زیادی به این موضوع کرده است و برای مثال در کشور ما پایگاه های اطلاعاتی برخی از دانشگاه‌ها فعال هستند، و مراجعه کننده می‌توانید به خلاصه نتایج بخشی از پایان نامه¬ها و یا داده¬های تحقیقاتی دسترسی پیدا کنید. به نظر می¬رسد، مراکز متولی حوزه پژوهش به ویژه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با تشکیلی یک بانک اطلاعاتی گستره باید سازمان¬ها را ملزم کند که نسخه ای از تحقیقات خود را به این بانک اطلاعاتی ارسال نماید.در هر حال تحقیق و پژوهش در حوزه فرهنگ و در کشور ما که نیاز بسیاری به جریان¬های مختلف فرهنگی در امر توسعه انسانی و فرهنگی دارد نیاز مبرم و از زیرساخت¬های مهم توسعه و توسعه پایدار است. همین امر می¬طلبد که مدیریت منطقه¬ای و استانی نیز به این مهم توجه لازم را نشان دهد.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۵:۰۴ ق.ظ

دیدگاه


+ هفت = 15