تمام دغدغه های اشعارآیینی و شعر عاشورایی

تمام دغدغه های اشعارآیینی و شعر عاشورایی

رضا اسماعیلی
گروه دین و زندگی: در باور بسیاری هر شعری که موضوع دینی داشته و در مدح و منقبت و مراثی ائمه اطهار علیهم السلام سروده شده باشد, شعر آیینی ست این بدترین و نارساترین تعریفی ست که از شعر دینی و آیینی می توان ارائه داد با چنین تعریف نارسایی شاعرانی همچون حافظ به اعتبار این که پوسته, برونه و موضوع اشعارشان دینی نیست, بیرون از دایره شعر آیینی قرار می گیرند, و شوربختانه شاعرانی که شعرشان هیچ نسبتی با شعر آیینی اصیل و فاخر ندارد, صرفا به اعتبار این که موضوع اشعارشان دینی ست, در صف شاعران آیینی حال آن که اطلاق عنوان شعر آیینی بر بسیاری از شعرهایی که موضوع دینی دارند, به خاطر آن که از موضع و مضمون ارجمند و شریفی برخوردار نیستند, جفا به شعر و شاعران آیینی ست . در سال های اخیر، تمام دغدغه من شعر آیینی و دینی بخصوص شعر عاشورایی بوده است و بسیار و فراوان به تعریف درست آن اندیشیده ام. »شعر آیینی« تعریفی سهل و ممتنع دارد. سهل از آن جهت که می توان با تساهل و تسامح بر هر شعری که موضوع دینی داشته باشد، عنوان شعر آیینی نهاد. و ممتنع از آن روی که بسیاری از شعرها علی رغم این که با موضوع دینی سروده شده اند، به خاطر آن که در سیرت و باطن با آموزه های وحیانی و قرآنی در تقابل اند، شعر آیینی نیستند. به همین انگیزه و با تامل در تمام تعاریف ارائه شده، در این یادداشت به دنبال ارائه تعریفی جامع تر و کاربردی تر برای شعر دینی و آیینی هستم.
در باور بسیاری هر شعری که موضوع دینی داشته و در مدح و منقبت و مراثی ائمه اطهار (علیهم السلام) سروده شده باشد، شعر آیینی ست. این بدترین و نارساترین تعریفی ست که از شعر دینی و آیینی می توان ارائه داد. با چنین تعریف نارسایی شاعرانی همچون حافظ به اعتبار این که پوسته، برونه و موضوع اشعارشان دینی نیست، بیرون از دایره شعر آیینی قرار می گیرند، و شوربختانه شاعرانی که شعرشان هیچ نسبتی با شعر آیینی اصیل و فاخر ندارد، صرفا به اعتبار این که موضوع اشعارشان دینی ست، در صف شاعران آیینی! حال آن که اطلاق عنوان »شعر آیینی« بر بسیاری از شعرهایی که موضوع دینی دارند، به خاطر آن که از موضع و مضمون ارجمند و شریفی برخوردار نیستند، جفا به شعر و شاعران آیینی ست.به یاد دارم استاد حمید سبزواری نیز در مصاحبه با یکی از خبرگزاری ها در پاسخ به این سوال که:»آیا تمام اشعاری که با محوریت مسائل دینی سروده شده را می توان اشعار آیینی نامید؟« گفته بود:
باید همواره آگاه باشیم که هر نوع شعری که در باره دین گفته می شود شعر آیینی نیست. برخی شاعران دین شناس نیستند و آگاهی آنها بیشتر ناظر بر آگاهی طبقات جاهل و مبلغان ساده اندیشی است که برداشت غلطی از دین دارند؛ بنابراین این نوع شعرها نه تنها ارزش ادبی ندارد، بلکه به اصل دین نیز ضربه می زند. حتی در برخی مواقع به وضوح می توان در شعر برخی از شاعران جنبه های دین ستیزی را لمس و مشاهده کرد. بین متون اصلی دین و دینی که طبقات جاهل و مبلغان منحرف ارائه می کنند تفاوت وجود دارد اما بعضی از شاعران به این نکته توجهی ندارند و این عدم توجه در اطلاعات و دانش اندک آنها ریشه دارد. شاعرانی هم که عموماً در شعرهای شان دین ستیزی موج می زند گرفتار این بی دانشی هستند و نمی توانند بین اصل دین و دینی که بر اساس برداشت غلط عرضه می شود، تفکیک قائل شوند. موازین الهی و عقلی بسیار پیشرفته است، شاعر باید آنچه را از دین می آموزد بر اساس موازین الهی که در قرآن بر آنها تاکید شده و موازین عقلی که یکی از آنهاست بسنجد، نه این که دین را بر اساس قضاوت کسانی که شناخت دینی درستی ندارند بیاموزد، چرا که این شناخت نادرست هم به شعر شاعر و هم نسبت به باورهای عمومی خدشه وارد می کند».(حمید سبزواری، مصاحبه با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۸ دی ماه ۱۳۹۳
آری، شعر آیینی الزاماً نباید موضوع دینی داشته و در ستایش بزرگان دینی و مناسبت های مذهبی سروده شده باشد، بلکه پیش تر و بیش تر از موضوع دینی، باید »موضع« دینی داشته باشد. »موضوع« توقف در منزل صورت و ظاهر دین است یعنی مدح و منقبت صرف و »موضع« پرداختن به درونه، سیرت و حقیقت دین، یعنی بیان معارف و حقایق دینی و توحیدی. جان مایه شعر آیینی اصیل و فاخر »موضع مندی« آن است، نه »موضوع بندی« آن. یعنی ایستادن شاعر در جبهه »حق« و حق مداری و برائت از ظلم و باطل و زشتی و پلشتی. از این منظر حضرت لسان الغیب حافظ شیرازی آیینی ترین شاعر تاریخ ادبیات ماست، چرا که در همه سروده های خود موضع مسلمانی و ایمانی دارد. گفتیم شعر آیینی فاخر و اصیل شعری است که »موضع دینی« داشته باشد و این موضع منبعث از معارف الهی و حقایق توحیدی و نبوی باشد. برخورداری از مواضع منطبق بر آموزه های وحیانی و قرآنی نیازمند داشتن «دانش و بینش» دینی یا به تعبیری رساتر »بصیرت دینی« ست. در غیر این صورت حرکت در مسیر حق کاری ست بس دشوار و غیر ممکن، چنان که امام صادق می فرماید:‏ ‎»العامل علی غیر بصیرهٍ کالسّائر علی غیر الطّریق، و لا یزیده سرعه السّیر من الطّریق الاّ بعدا«، کسی که بدون بینش عمل کند، همچون کسی است که در بیراهه رود، چنین کسی هر چه تندتر رود، از راه دورتر می افتد.‏ (الأمالی للصدوق: ۵۰۷ر۷۰۵٫
برای شاعر عاشورایی شب چراغی پر فروغ تر از این فراز بصیرت بخش و معرفت آفرین زیارت اربعین نیست که »وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ لِیَستَنقِذَ عِبادِکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حَیرَهِ الضَّلاله، حسین (ع) خون قلبش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمات جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد.« یقینا اگر شاعر عاشورایی با آیات قرآن و بخصوص این فراز از زیارت اربعین زندگی کرده و جان و جهانش با معرفت قرآنی و حسینی عجین شده باشد، هرگز در اشعار خود راضی به بیان مطالب غیر مستند و آمیخته به خرافه و دادن نسبت الوهیت به حضرت نمی شود. مطالب غیر سودمند و وهن آلودی که هیچ گونه نسبت و قرابتی با فلسفه قیام اباعبدالله (ع) ندارد.
خداوند در آیه ۸۰ سوره مبارکه آل عمران می فرماید: »وَ لا یَأْمُرَکُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِکَهَ وَ النَّبِیِّینَ أَرْباباً أَیَأْمُرُکُمْ بِالْکُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ، و هرگز خدا به شما امر نمی کند که فرشتگان و پیامبران را خدایان خود قرار دهید، چگونه ممکن است شما را به کفر بخواند پس از آن که اسلام آورده باشید؟!«.
مولی الموحدین حضرت امیرالمومنین (ع) نیز در حدیثی می فرمایند: «إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ اللَّهِ لَا تُسَمُّونَا أَرْبَاباً جز این نیست که من یکی از بندگان خدایم ؛ ما را ربّ ننامید?» (‏بحار الأنوار،ج۲۶ص ۶
و باز در حدیثی دیگر با تاکید بر بندگی خویش می فرماید: »یَا أَبَاذَرٍّ! أَنَا عَبْدُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِیفَتُهُ عَلَی عِبَادِهِ لَا تَجْعَلُونَا أَرْبَاباً وَ قُولُوا فِی فَضْلِنَا مَا شِئْتُمْ ای اباذر! بدان که من بنده خدای عزّ و جلّ و خلیفه او بر بندگانم . ما را ربّ قرار ندهید و در فضل ما هر چه می خواهید بگویید!« (بحار الأنوار،ج۲۶ص۲).
با عنایت به این دقیقه، برای شاعر آیینی انس با قرآن، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و سایر ادعیه، آشنایی با روایات و احادیث و مقاتل معتبری همچون »لهوف« و »نفس المهموم«، مطالعه کتاب های ارزنده ای همچون »قیام حسینی« و »تحریفات عاشورا« از استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری، و اشراف به تاریخ اسلام یک ضرورت غیر قابل انکار است.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۸:۳۴ ق.ظ

دیدگاه


7 − دو =