تعداد آثار تولیدی در حوزه بازآفرینی و بازنگری ادبیات کهن بسیار کم است

تعداد آثار تولیدی در حوزه بازآفرینی و بازنگری  ادبیات کهن بسیار کم است

گروه فرهنگی:محمدرضا یوسفی، نویسنده داستان‌های کهن ویژه کودکان و نوجوانان گفت: نویسندگان ما باید کار خلاقانه انجام دهند و بر اساس درک و دریافت خودشان از متون، آثار جدیدی خلق ‌کرده تا دیگران بتوانند به خوبی با این منابع ارتباط برقرار کنند.
محمدرضا یوسفی از نویسندگان پُرکار ادبیات کودک و نوجوان در سال ۱۳۳۲ در همدان زاده شد. وی بیش از ۳۰ سال است که برای کودکان در گروه‌های سنی گوناگون کتاب می‌نویسد. نخستین کتاب یوسفی برای کودکان با نام »سال تحویل شد« در سال ۱۳۵۷ منتشر شد.
محور اصلی فعالیت‌های وی ادبیات کودکان است؛ اما در زمینه فیلمنامه، نمایش‌نامه و مباحث نظری درباره ادبیات کودکان نیز آثاری دارد. یوسفی برای کودکان آثاری از ادبیات کهن فارسی را بازنویسی و بازآفرینی کرده که »افسانه شیر سپیدیال« و »قصه یارگار زریران«، »افسانه بلیناس جادوگر« و »افسانه شیرین کارنامه اردشیر بابکان« از جمله این آثار است.
کتاب‌های »ستاره‌ای به نام غول« و »حسنی به مکتب نمی‌رفت« برنده دیپلم افتخار IBBY شده و کتاب‌های دیگر او در جشنواره‌های داخلی نیز جوایزی به‌دست آورده‌اند.
با یوسفی درباره لزوم ارتباط کودکان و نوجوانان امروزی با ادبیات کهن گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
– چه لزومی دارد ارتباط بین کودک و نوجوان امروز با ادبیات کهن حفظ شود؟
هر قوم و ملتی با ادبیات کهن خود، ریشه‌های فرهنگی و تاریخی دارد. این ریشه‌های بنیادی هم در انسان و هم در ژنتیک او وجود دارند و به عنوان ریشه‌های آن قوم محسوب می‌شوند. انسان با ادبیات کهن خود ارتباط جسمی، روانی و روحی دارد؛ بنابراین جدا کردن انسان از ادبیات کهن غیرممکن است.
کسانی که در خارج از ایران زندگی می‌کنند هم با ادبیات کهن خود ارتباط دارند؛ حتی گاهی مواقع آنها سعی می‌کنند این ارتباط را بیشتر حفظ کنند؛ چرا که بسیاری از مراسم‌های کهنی که در گذشته در ایران مرسوم بوده و شاید حتی خود ایرانیان انجام ندهند، آنها برپا می‌کنند.
انسان‌ها پس از سال‌ها و قرن‌ها عملا ویژگی قومی خودشان را ضرورتا زنده نگه می‌دارند. بنابراین ارتباط با ادبیات کهن موضوعی کاملا ضروری است و کودک و نوجوان امروز هم به این ارتباط نیاز دارد.
انسان‌ها دوست دارند در زندگی اسطوره داشته باشند و اسطوره‌هایشان را بشناسند؛ پس باید ادبیات کهن را بخوانند و اسطوره کشورشان را بشناسند. کودک و نوجوان امروز، بزرگسال فرداست؛ بنابراین انتقال‌دهنده فرهنگ و تاریخ کشورش برای نسل بعدی است.
کودکی که فرهنگ ملی و ادبیات کهن خود را از یاد ببرد، هویت خود را از یاد برده است و در حال حاضر با این گروه از کودکان سروکار دارم. نویسنده‌ها و کودکانی که فرهنگ ملی خود را نمی‌شناسند، آشنایی با نویسنده‌های ملی خود، متون کهن و فولکلور ندارند و هری پاتر و ای‌کیو سان و کل آثار ترجمه‌شده را می‌شناسند و با این بحران درونی داستان می‌نویسند و داستان‌شان هیچ هویتی ندارد.
داستان‌های کودک و نوجوان به طور عام با فراهم‌آوردن زمینه و ارضای تخیلی، به مخاطبان خود این امکان را می‌دهند تا ضمن هم‌ذات‌پنداری و همانندسازی با شخصیت‌های داستان، به وجهی خیالی اما معرفت‌شناسانه، ماجراها و کشمکش‌هایِ گاه ناخوشایندِ زندگی را تجربه کنند و افق دید خود را گسترش بخشند.
– چگونه باید این ارتباط بین کودکان و نوجوانان امروز را با ادبیات کهن حفظ کنیم؟
همان‌طور که گفتم ضروری است کودک و نوجوان امروز با متون کهن خود ارتباط داشته باشد؛ اما چون این متون بسیار ثقیل هستند، باید به مطالب مفهوم و ملموس برای کودکان و نوجوانان تبدیل شوند.
البته تعدادی از فولکلورها معتقدند متون کهن، متن‌های مقدسی هستند و نباید به آنها دست زد؛ درصورتی که خودشان تحت عنوان تصحیح به این متون دست می‌زنند و آنها را تغییر می‌دهند.
در حال حاضر ما یک شاهنامه واحد نداریم چون مورد تغییرات بسیاری قرار گرفته است؛ اما به صورت کلی برای تبدیل متون کهن به مطالبی که کودکان و نوجوانان آنها را بفهمند، سه روش وجود دارد:
روش اول: ساده‌نویسی: در این روش، هنرمندان و نویسندگان داستان را ساده می‌کنند؛ یعنی تنها داستان را به صورت ساده نگارش می‌کنند و از آن حالت حماسی خارج می‌کنند. متأسفانه در حال حاضر ۹۰ درصد شاهنامه از معنای حماسی تهی شده است.
روش دوم: بازنویسی: در این روش، خودِ ماجرا وجود دارد و نویسنده تلاش می‌کند لحن حماسی را حفظ کند؛ اما متون، به متن‌های فهمیدنی برای مخاطب امروزی تبدیل می‌شود.
روش سوم: بازآفرینی: در این روش، نویسنده از اسطوره اصلی الهام می‌گیرد؛ اما اسطوره خودش را می‌سازد و درباره آن می‌نویسد. به عنوان مثال در شاهنامه درباره ضحاک و گذشته آن خیلی نوشته نشده است؛ در صورتی که ضحاک هزار سال حکومت کرده است.
نویسنده امروزی از ضحاک الهام می‌گیرد و درباره آن هزار حکومت و ظلم او می‌نویسد.
با این سه روش کم‌وبیش آثاری در کشور ما کار شده است. البته تعداد آثاری که در حوزه ساده‌نویسی و بازنویسی تولید شده چه برای بزرگسالان و چه کودک و نوجوان بسیار فراوان است؛ اما تعداد آثار تولیدی در حوزه بازآفرینی و بازنگری بسیار کم است.
بازنویسی و ساده‌نویسی‌ها بیشتر حالت کپی‌برداری و تکراری‌نویسی دارند؛ در حالی‌که نویسندگان ما باید کار خلاقانه انجام دهند و بر اساس درک و دریافت خودشان از متون، آثار جدیدی خلق ‌کرده تا دیگران بتوانند به خوبی با این منابع ارتباط برقرار کنند. اگر استفاده از متون کهن به سمت بازآفرینی نرود، خود به خود در حوزه تکرار این مطالب باقی می‌مانیم.
شایسته است ادبیات کهن بازآفرینی و زبان روزگار کهن با زبان روزگار جدید تلفیق و بیان شود.
– با در نظر داشتن این برداشت از وضعیت کنونی، برای ادبیات داستانی کهن ما چه آینده‌ای پیش‌بینی می‌کنید؟
خوشبختانه ما یکی از پنج کشور جهان هستیم که پیشینه بسیار غنی‌ در حوزه ادبیات کهن دارد. همچنین برتری دیگر ما این است که این متون کهن تبدیل به ادبیات شده است؛ مانند شاهنامه، سعدی، حافظ و اندرزنامه‌ها که جنبه‌های ادبی و هنری به خود گرفته‌اند.
علاوه‌بر این دنیای غنی‌‌ای که در حوزه متون کهن و مکتوب داریم، ادبیات فولکلور شفاهی هم جمع‌آوری و مکتوب شده است؛ این کار نخستین‌بار در دوره ساسانیان انجام شد. این پیشینه غنی در حوزه ادبیات مکتوب و ادبیات شفاهی، آبشخور ارزشمندی برای نویسندگان ما به‌وجود آورده و سبب شده است از نظر تعداد منابع که مسئله بسیار مهمی است، مشکلی نداشته باشیم.
کیفیت برگرداندن متون کهن به توانایی نویسندگان ما بستگی دارد که چگونه از این سرچشمه غنی برای استفاده کودکان بهره‌برداری کنند. تجربه تاریخ به بشر ثابت کرده است که فرهنگ، ادبیات کهن بشری است.
اگر ما از ادبیات کهن کشورمان استفاده نکنیم، کشورهای دیگر استفاده می‌کنند. اسطوره‌ها در تاریخ سفر می‌کنند و هرجا که جایی برای نشستن داشته باشند، می‌نشینند.
انسان با اسطوره‌ها خودش را تعریف می‌کند. باید کوشش کنیم به اشکال مختلف و هنرمندانه نه به صورت بازارگرانه و سوداگرانه، این متون را بازآفرینی کنیم.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایبنا،اگر ما فرهنگ مکتوب خودمان را بازآفرینی نکنیم، یا ممکن است از بین بروند یا کشورهای دیگر از آن استفاده کنند.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۸:۵۶ ق.ظ

دیدگاه


7 + = سیزده