ترویج کمرنگ فرهنگ صرفه جویی در مصرف آب

ترویج کمرنگ فرهنگ صرفه جویی در مصرف آب

محمد جواد سمیعی
گروه گزارش: هفته ای که سپری شد، در نخستین روزهای گرم ترین فصل سال، هفته صرفه جویی در مصرف آب نام داشت.
مشابه این هفته، در کشورهای دیگر نیز مرسوم است و هدف از آن، این است تا توجه عموم مردم و نخبگان را به مسئله “آب”، جلب کنند.
با این وجود به نظر می رسد (و برخی از پیمایش_های نیز موید آن است) که آگاهی و توجه لازم به مصرف صحیح آب و کاهش تلفات و اسراف ها، هنوز در بخش های عمده ای از جامعه ما، محقق نشده است.
تحلیل چرایی این امر و راهکارهایی که به بهبود شرایط این حوزه بپردازد، گام مهمی محسوب می شود که می تواند فرصت هایی نظیر “هفته صرفه جویی در مصرف آب” را کارآمدتر و موثرتر نماید:
۱- همچنان که در برخی از نظریات حوزه جامعه شناسی مطرح است، گاه در ارائه برخی آموزش ها و جلب توجه ها و نگاه ها، موانعی وجود دارد که از آن با عنوان “رقبای بازار” یاد می_شود.
بدون توجه به این موانع یا رقبا، عملا آموزش_ها و آگاهی بخشی ها، نجوایی در بازار مسگران است که امیدی به شنیده شدنشان وجود ندارد.
در حوزه مسائل آب، برخی از این رقبا و موانع ذهنی از این قرار است: “وقتی بیشترین مصرف آب در بخش کشاورزی است، مصرف صحیح در بخش آب شرب توسط من و اطرافیانم، چه تاثیری می تواند داشته باشد؟”
“اگر کم آبی درست است، چرا این همه چمن و فضای سبز انبوه در شهر به چشم می خورد؟” یا “اگر شرکت آب راست می گوید چرا تلفات شبکه و لوله های خودش را اصلاح نمی کند؟”.
آموزش صحیح و کمپین های موثر، حتما باید نسبت به شناسایی این موانع و گنجاندن آن ها در محتوای خودشان، اقدام نماید.
۲- طراحی و مهندسی پیام، یک فن مبتنی بر دانش، است که متخصصین خاص خود را می_طلبد.
روش های موثر برای آموزش های آبی به مخاطبان مختلف، امری است که مجموعه های پیشرویی در جهان، در حال کار بر روی آن ها هستند و نگارنده در دوره آموزشی- تحقیقاتی مرکز نوآوری دانشگاه کنکوردیا در کشور کانادا در سال گذشته، از نزدیک این امر را تجربه نمود.
حال به پیام هایی که برای دعوت به صرفه جویی در مصرف آب در کشور ما می شود توجه کنید؛ بسیاری از آن ها، کلیشه ای، خشک، بعضا رسمی و اداری و حتی گنگ و تکراری هستند. طبیعی است که در جهان پر سر و صدا و انبوه از زرق و برق، چنین پیام هایی، از تاثیرگذاری فاصله جدی داشته باشند.۳-پژوهش های مختلفی نشان داده اند که سرمایه اجتماعی و اعتماد به تریبون های رسمی، چندان بالا نیست.
اعتماد، پیش نیاز تعامل سازنده است و موضوع اعتماد پایین و سرمایه اجتماعی اندک، در حوزه آموزش ها و کمپین های آبی که توسط حکمرانی بخش آب کشور طراحی می شود می_تواند منجر به کمتر شنیدن پیام ها و یا تفسیر پیام ها به نحوی شود که به صرفه جویی منتهی نشود.
۴- از آن جایی که آموزش های آبی عمدتا توسط متخصصین و آشنایان به مباحث آبی طراحی می شود، گاه فراموش می کنیم که بعضی از مفاهیم، برای عموم، معنادار یا لااقل ملموس نیست. به طور مثال، در کارگاهی برای فعالان محیط زیستی دریافتم که وقتی به طور مثال حجم آب مصرفی، به واحدهای مرسوم نظیر لیتر یا مترمکعب، بیان می شود؛ چندان برای مخاطب ملموس نیست.
در عوض، به کار بردن تبدیل هایی واسط می_تواند بسیار کمک کننده باشد. به طور مثال تبدیل حجم آب مصرفی به تعداد بطری آب معدنی می تواند تصویر بسیار معنادارتری را برای مخاطب عمومی به همراه بیاورد و یا برای آموزش کودکان، به جای آنکه گفته شود آب مجازی مورد نیاز برای تولید یک عدد سیب فلان مقدار لیتر است؛ می شود گفت که وقتی یک سیب را گاز بزنی و دور بیاندازی، مثل آن است که دوش حمام را مثلا ۲۰ دقیقه باز بگذاری.
تصویری که از طریق این تبدیل ها، به ذهن مخاطب متبادر می شود، آموزش ها را بسیار معنادارتر می نماید.
۵- هدف از آموزش های آبی و کمپین ها، نباید تنها تغییرات رفتاری باشد. پیش و بیش از آن، ما نیازمند آنیم تا آگاهی صحیح و اصطلاحا سواد آبی را بهبود دهیم.
به طور مثال، کم آبی را بسیاری از افراد، معادل با بارش های کم در یک برهه زمانی می دانند.
طبیعی است که چنین پیش فرضی به این منتهی می شود که اگر بارش ها در برهه ای، نسبتا خوب باشد (نظیر بارش های بهاری امسال در برخی از مناطق کشور)، لزومی به صرفه جویی جدی نیست و یا تصویری که عموم مردم از منابع آبی دارند و عمدتا منابع آب سطحی نظیر رودخانه ها و سدها را در نظر می آورند و از منابع اصلی تامین آب در ایران، یعنی آب های زیرزمینی، غفلت می نمایند؛ مانع از آن می شود تا تصور صحیحی از مشکل و ابعاد آن داشته باشند. ما در این رابطه به آموزش های پایه ای نیازمندیم.
امری که در قالب طرح داناب و یا کتاب انسان و محیط زیست در وزارت آموزش و پرورش آغاز شده است اما نیازمند به گسترش و جدیت بسیار بیشتری است.
۶- آموزش و کمپین های به اصطلاح فرهنگ سازی وقتی اطلاعاتی یکسان در طول سال های مختلف ارائه کنند، از ادبیاتی ناامیدکننده و صرفا هراس آور بهره ببرند و یا آنگاه که چرخه: آگاهی حساسیت، مشارکت و همنوایی را در نظر نمی_آورند؛ به تدریج پدیده ای مشابه واکسینه شدن در مخاطبان خود ایجاد می کنند و این بدان معناست که دیگر مخاطب نسبت به شنیدن پیام_هایی با مضمون وجود مشکل در این حوزه بی تفاوت می شود و این می تواند بسیار خطرناک باشد.
۷- آموزش و ارتقاء آگاهی ها، یک جزء از پازل بزرگی است که برای “نجات آب” مورد نیاز است. کمپین ها باید به مخاطبان خود اطمینان دهند که قرار نیست آموزش و صرفه جویی عموم، به سپری برای فرافکنی ناکارآمدی ها در بخش های دیگر تبدیل شود و این که حاکمیت آب، برنامه های جدی و گسترده ای دارد که مشارکت مردم به موفقیت آن برنامه ها کمک می_کند. باید در نظر داشته باشیم که آگاهی بخشی یک ابزار است و نباید خود به یک هدف تبدیل شود. اعتماد سازی سطح حاکمیتی آب، به معنای آغاز از خود، پاسخگو بودن و پذیرفتن کاستی ها (نه توجیه آن ها)، سهم به سزایی در معنابخشی و اثرگذار کردن کمپین ها دارد.
در پایان و بعد از مرور این مشکلات که مانع از تحقق مدیریت مصرف مناسب آب تا به حال شده است؛ در نظر داشته باشیم که شرایط شکننده منابع آبی ما که به درستی می شود از آن با عنوان “ورشکستگی آبی” یاد کرد، نیازمند اقدامات جدی است و فرصت برای اصلاح و برگشت پذیر کردن بخشی از مسیر طی شده چندان زیاد نیست.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از فارس نخبگان و اثرگذاران فکری جامعه، سهم بسزایی در تغییر موقعیت کنونی دارند و چالش های یاد شده، نباید دلیلی برای ناامیدی از آغاز حرکت_های فراگیر باشد. چه بسا یک روزنه کوچک بتواند دومینویی از اقدامات موثر را به همراه بیاورد. به تعبیر مولوی:
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید// تو یکی نه ای هزاری، تو چراغ خود برافروز…
arazazarbaijankhabarname@gmail.com

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۹:۵۲ ق.ظ

دیدگاه


نُه − 8 =