سومین سال سپهر سیاست بدون هاشمی رفسنجانی

سومین سال سپهر سیاست بدون هاشمی رفسنجانی

مهرداد خدیر
گروه جامعه: رییس جمهور روحانی در کنگره دومین سالگرد درگذشت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی سنگ تمام گذاشت و چه بسا بتوان گفت نکت? ناگفته ای باقی نگذاشت و جز این هم از او انتظار نمی رفت.
بدین ترتیب می توان گفت تا انداز? زیادی سال گذشته را جبران کرد که از او انتقاد شد چرا به همایش نرفته هر چند در برنام? دیگری شرکت کرد.
اشارات روحانی به نقش هاشمی رفسنجانی در پایان جنگ و فناوری هسته ای و اعتدال سیاسی و علاقه به ایران مدرن نیاز به تکرار ندارد.
طبیعی است که در مراسم بزرگداشت و دومین سالگرد سخنرانان در ستایش بگویند و آن هم وقتی ناطق، حسن روحانی باشد که در سیاست چنان که خود گفته است دو نفر را الگو قرار داد: اولی سید محمد بهشتی و دومی اکبر هاشمی رفسنجانی و به همین خاطر در سخنرانی امروز بارها از شهید بهشتی نیز نام برد.
علاقه و سابقه روحانی با بهشتی چنان بود که می توان گفت اگر آیت‌الله بهشتی در هفتم تیر ۱۳۶۰ به شهادت نرسیده بود، به احتمال زیاد بیشتر به او نزدیک بود تا هاشمی رفسنجانی اما آن اتفاق هم سبب شد که روحانی و هاشمی نزدیک تر شوند و از این رو به درستی می گوید که گفت و گوهای آن دو شاید سر به ده ها ساعت بزند.
تازه ترین سخن روحانی در این کنفرانس این بود که »هاشمی به دنبال ایران مدرن« بود و این یعنی تفسیر او از توسعه »مدرنیزاسیون« بود نه مانند خاتمی که »دموکراتیزاسیون« یا بازرگان که »لیبرالیزاسیون« یا روشنفکران عرفی که »سکولاریزاسیون« را از مفهوم توسعه مراد داشتند.جدای آنچه رییس جمهوری در همایش امروز درباره هاشمی رفسنجانی گفت و اگر بخواهیم در دومین سالگرد کوچ این سیاست مدار توسعه گرای ایرانی سخن متفاوتی به نسبت آنچه سال پیش نوشتم بنویسم می توان به گفته ای از یک پژوهشگر فقید اجتماعی اشاره کرد.
آن گفته این است: مردان بزرگ و تاریخ ساز را با سه ویژگی یا یک یا دو مورد از این سه ویژگی می شناسیم.نخست این که اثر یا آثاری از خود بر جای می گذارند و معمولا منظور آثار مکتوب و کتاب است.از این روست که نویسندگان و شاعران برجسته را زنده و ماندگار می دانیم.دوم این که نهادی تأسیس کرده اند که در غیاب آنها هم ادامه دارد. این نهاد می تواند یک مؤسسه خیریه باشد، یک مدرسه یا دانشگاه، یک حزب یا تشکل سیاسی یا یک انجمن فرهنگی.
سوم این که راهی می گشایند و مسیر تازه ای در سپهر سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایجاد می_کنند یا نظریه ای در می اندازند.یکی از مثال ها در این باره می تواند مهندس بازرگان باشد که هم اثر بر جای گذاشت هم نهاد و هم گفتمان تازه ای را وارد ادبیات سیاسی کرد و هم راهی دیگر گشود.بحث بر سر این نیست که هوادار یا منتقد کسی هستیم یا نه. بر سر این است که اثر، نهاد یا راهی از او برجای مانده یا نه.به این اعتبار هاشمی رفسنجانی شخصیتی تاریخی و ماندگار است.
چون هم کتاب ها و آثاری از او برجای مانده مانند آنچه دربار? امیر کبیر و فلسطین و تفسیر راهنمای قرآن نوشت.هم نهاد سازی کرد و به نهادها توجه داشت.
از بزرگ ترین نهاد که ساختار سیاسی پس از سقوط رژیم سلطنتی است و در تأسیس و پاگیری آن نقش داشت تا نهادهایی چون دانشگاه آزاد و هم روش هایی که در سیاست ورزی به کار می_بست.
با این معیار می توان افراد مختلف را فارغ از آن که چقدر آنها را دوست یا قبول داریم محک زد.
منتقدان و مخالفان هاشمی رفسنجانی هم او را »بزرگ« می دانستند و کافی است حیات و ممات او با بسیاری دیگر مقایسه شود که نه در حیات چندان بحثی در می انداختند و نه در ممات جای خالی شان احساس می شود.
اما تنها ویژگی او »بزرگ« بودن نبود. این هم بود که به تعبیر سهراب سپهری برای شاعری دیگر »‌از اهالی امروز« بود.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از عصر ایران؛ پس دربار? هاشمی فقید و در آغاز سومین سال خروج او از صحنه سیاست در ایران می توان بخشی از شعر سهراب دربار? فروغ را تکرار کرد با این توضیح که اهل شعر وشاعری نبود و به جز پاسخ منظوم به شعری از شهریار علاقه ای به شعر و شاعر از او ثبت نشده است: بزرگ بود و از اهالی امروز و با افق‌های باز نسبت داشت…

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۷ ب.ظ

دیدگاه


سه + = 11