تبدیل رسانه ملی به یک رسانه ارگانیک با مجیز گویی دولت‌ها!

تبدیل رسانه ملی به یک رسانه  ارگانیک با  مجیز گویی دولت‌ها!

بهروز کلاته
گروه خبر: بی‌شک هر رسانه‌ای که در برنامه‌هایش جانب مردم را بگیرد و بتواند موضوعات را طوری مطرح کند که در اجتماع طرفدار بیشتری پیدا کند، در این اوضاع و احوال سیاست کشور، برد کرده است. اما رسانه ملی که تک و تنهاست همیشه این کار را نمی‌کند و بنا به مصالحی این اصل را زیر پا می‌گذارد. به هر حال یک سیمای ملی است و انتظارات بسیار، پس باید قبول کرد که صدا و سیما نمی‌تواند مانند سایر رسانه‌ها یا حتی باب میل برخی جریانات خاص کار کند. با این حال اما، جریانات سیاسی همیشه به رسانه ملی معترض بوده‌اند و آن را عامل یک جریان سیاسی رقیب، خوانده‌اند؛ اما آیا به راستی صدا و سیما عامل یک جریان سیاسی خاص است؟
صدا و سیمای جمهوری اسلامی که رسانه رسمی نظام جمهوری اسلامی محسوب می‌شود، باید مواضع سیاسی‌اش را با اهداف کلان جمهور اسلامی تنظیم کند. البته که خیلی اوقات هم نمی‌تواند آن طور که از یک رسانه انقلابی انظار می‌رود، عمل کند. یکی از منتقدین اصلی صدا و سیما همواره دولت‌های مختلف بوده‌اند که رسانه ملی از ان‌ها انتقاد کرده. یا عملکرد آن‌ها را زیر ذره بین برده است و متاسفانه برخی دولت‌ها به این وجه صدا و سیما نه تنها روی خوشی نشان نداده‌اند، بلکه صدا و سیما را یک سازمان خودکامه و عامل جریان یا جریان‌های رقیب دانسته‌اند. دولت یازدهم این روز‌ها یکی از منتقدین سفت و سخت صدا و سیماست و دائما این رسانه را مورد نقد قرار می‌دهد و معتقد است صدا و سیما تحت تاثیر جریانی خاص به نقد این دولت می‌پردازد. این نظر نه چندان منصفانه دولت تدبیر و امید در حالی است که صدا و سیما در ? ماهی که از شروع به کار دولت یازدهم می‌گذرد، بیشترین تریبون را به دولتمردان دولت یازدهم داده تا بتوانند برای موجه کردن عملکرد خود و در جریان قرار دادن مردم نسبت به عملکرد دولت از یک تریبون عمومی با مردم ارتباط برقرار کنند؛ اما بازهم دولتمردان معتقدند که صدا و سیما صرفا منتقد دولت است. تمام این موارد در حالی است که دولت‌های گذشته هم از گزند نقد‌های صدا و سیما در امان نبوده‌اند ولی هیچگاه چنین هجمه‌ای را به صدا و سیما تحمیل نکرده‌اند. و شاید جای این سوال باشد که آیا اساسا صدا و سیما باید همواره از سیاست‌های دولت هر چه که باشد، حمایت کند؟ یا خیر؟ آیا آن وقت دچار صدا و سیمای غیر مردمی و غیر گفتمانی دولتی نخواهیم شد؟! مسلما صدا و سیما و دولت‌ها نمی‌توانند جدای از هم حرکت کنند، چرا که مردم به هر حال باید حاصل عملکرد دولتی را که انتخاب کرده‌اند، از طریق جایی همچون صدا و سیما مشاهده کنند و حتی در مورد اقدامات کلانی همچون هدفمندی یارانه‌ها و اقداماتی از این دست، باید صدا و سیما با تریبون دادن به دولتمردان این امکان را برای دولت ایجاد کند تا آن‌ها بتوانند مردم را در مقابل فرصت‌ها و چالش‌های طرح‌های کلان ملی اماده کنند؛ اما در کنار همه این موارد نمی‌شود از رسانه ملی انتظار داشت که به بلندگوی دولت تبدیل شود و همچون یک رسانه تبلیغاتی فقط و فقط و آنهم به طور کامل در اختیار دولت باشد. مردم و همچنین جریانات سیاسی رقیب دولت هم که از وزن بالایی برخوردارند این توقع را دارند که اگر دولت جایی اشتباهی مرتکب شد این اشتباهات مورد نقد قرار بگیرد و جریانات رقیب بتوانند اظهار نظر کنند. البته گرچه صدا و سیما به این مساله توجه کافی را داشته است و اتفاقا در چند ماه آغازین کار دولت، سعی کرده کاملا معتدل عمل کند، اما مردم انتظار دارند وقتی یک خبرنگار و مجری مقابل یک دولتمرد قرار می‌گیرد، جسورانه و بدون واهمه دغدغه‌های مردم را بیان کند. و به هیچ مصلحتی مگر مصلحت ملت و انقلاب نیاندیشد و به وظیفه اصلی یک خبرنگار که روشن ساختن حقیقت است، عمل کند. این مساله چیزی بود که در ارائه گزارش یکصد روزه رئیس جمهور محترم با گزینش شدن مجریان برنامه و حتی قرنطینه شدن آن‌ها و دست آخر لبخند‌های مصنوعی و سوال‌های کلی آن‌ها به هیچ وجه رعایت نشد، و سوال‌ها و ابهام‌های زیادی در خصوص نسبت رسانه ملی و منافع دولتی به معنای حزبی آن ایجاد کرد. مساله و نگرانی اینجا است که، چنین مواردی در دراز مدت می‌تواند باعث شود که رسانه ملی از رسالت خود خارج شده و فقط و فقط به یک رسانه ارگانیک تبدیل شود. حال آنکه در اصل ??? قانون اساسی آمده است، در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تامین گردد. البته برخی همواره با مطرح کردن این شبهه یا سوال که چون در قانون اساسی آمده است که عزل و نصب رئیس سازمان صدا و سیما بر عهده مقام معظم رهبری است، اصل آزادی بیان زیر سوال رفته است، و گروهی هم با طرح همین مقدمه نتیجه می‌گیرند که بنابراین انتقاد از عملکرد رئیس این سازمان به علت انتساب به رهبری غیر ممکن می‌شود، و هر آنچه از رسانه ملی پخش می‌شود و هر موضعی که از سوی این نهاد اتخاذ می‌شود، حتما و لابد مورد تائید رهبری است! این بحث شاید در نگاه اول صحیح به نظر برسد ولی تنها بیان نیمی از واقعیت است، چرا که رهبر انقلاب اگر چه رئیس سازمان صدا و سیما را انتخاب می‌کنند، ولی شورایی به نمایندگی و مرکب از قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضاییه (هر کدام دو نفر) بر عملکرد سازمان صدا و سیما نظارت کرده، و بار‌ها و بار‌ها در بسیاری از موارد ریاست سازمان صدا و سیما را مورد بازخواست‌های الزام آور قرار داده‌اند.
متاسفانه همین هم در بسیاری از موارد، رئیس رسانه ملی را مجبور می‌کند تا به نفع سیاست‌های هر یک از قوا تغییر موضع بدهد. علاوه بر این، رهبر انقلاب نیز بار‌ها و بار‌ها بر این نکته تاکید کرده‌اند که انتقاد بر عملکرد صدا و سیما نه تنها ممنوع نیست، بلکه امر بسیار پسندیده‌ای است. ایشان در همین مورد می‌فرماید: »یکی از این اعتراض‌ها، اعتراض به صدا و سیما بود و اینکه بعضی می‌گویند اگر چنانچه صدا و سیما را نقد کنیم، بر خلاف رهبری مطلبی گفته‏ایم؛ چرا؟« چون رهبری رئیس صدا و سیما را معین می‌کند! اگر واقعاً ملاک این باشد، که آدم باید به هیچ‏کس اعتراض نکند؛ چون رئیس قوه‏ قضائیه را هم رهبری انتخاب می‌کند، رئیس جمهور هم بعد از انتخابات، تنفیذ رهبری دارد؛ می‌گوید نصب کردم. پس باید به هیچ‏کس اعتراض نکرد. نه آقا، اولاً صدا و سیما را رهبری اداره نمی‌کند؛ این معلوم باشد. صدا و سیما را رئیس صدا و سیما اداره می‌کند. و رهبری هم در موارد زیادی اعتراضهایی دارد. همین اعتراضهایی که شما دارید، بعضی‏‌هایش یا خیلی‏‌هایش، اعتراض‌های ما هم هست. احتمالاً اعتراض‌های دیگری هم هست که چون برای من از جوانب مختلف گزارش می‌‏آورند – با اینکه خود من ممکن است به قدر شما تماشاچی تلویزیون یا گوش‏کننده‏ رادیو نباشم – اطلاعاتم زیاد است. از وضع صدا و سیما اعتراض‌هایی هم می‌کنیم، اشکالاتی هم می‌کنیم، گاهی با آن‌ها دعوا هم می‌کنیم. بالاخره آن‌ها هم یک ضرورت‌هایی دارند و جواب می‌دهند؛ گاهی جواب‌شان درست است، گاهی هم نادرست است. به هر حال اعتراض هست و انتقاد شما از صدا و سیما مطلقاً به رهبری منتقل نمی‌شود. شما حق دارید انتقاد کنید؛ هیچ اشکالی ندارد.» (????/??/?? دیدار جمعی از نخبگان علمی و دانشجویان دانشگاه‏‌ها) البته ذکر این نکته نیز لازم و ضروری است که رهبر انقلاب زمانی در شورای بازنگری قانون اساسی عضویت داشته و اتفاقا یکی از کسانی بوده‌اند که مخالف این امر بوده‌اند که عزل و نصب رئیس سازمان صدا و سیما بر عهده رهبری باشد.« ایشان در نفی دخالت رهبری در نصب مدیر عامل سازمان می‌گوید: »اگر رهبر در رأس (سازمان) باشد، اگر اشکالی باشد، ما از چه کسی مؤاخذه کنیم؟ دستگاه قضائی یا دستگاه مقننه که حق نظارت بر همه امور را دارند، باید سرکشی کنند، از کی مؤاخذه کنند؟ از رهبر مؤاخذه کنند که چرا صدا و سیما اشکالاتی دارد؟ چنین چیزی ممکن است؟ با این کار سیئات صدا و سیما دامن رهبر را خواهد گرفت، این را چیز کمی نگیرید، بهر حال سوءتفاهم‌هایی در مردم هست. یک وقت غفلتی پیش می‌آید، همه? مردم را به رهبری بدبین می‌کند، که این، هیچ به مصلحت نیست.« (مشروح مذاکرات بازنگری، ص ???)« در شورای بازنگری قانون اساسی اما کسان دیگری هم بودند که نظری مخالف نظر آیت الله خامنه‌ای داشتند. یکی از آن افراد آیت الله آذری قمی بود. در آن ایام آیت الله آذری قمی که هنوز در موضع دفاع از ولایت مطلقه قرار داشت و برای اینکه در قانون اساسی بر اختیارات رهبری افزوده شود، اصرار می‌ورزید و چنین استدلال می‌کرد که به‌‌ همان دلیل که فرماندهی نیروهای مسلح با رهبری است، مدیریت صدا و سیما هم باید با ایشان باشد، بلکه صدا وسیما و تبلیغات، از نیروهای مسلح و قوای نظامی مهم‌تر است. (مشروح مذاکرات بازنگری، ص???) ولی آیت الله خامنه‌ای به پاسخ این استدلال پرداختند و توضیح دادند که این قیاس مع الفارق است و صدا و سیما مثل نیروهای مسلح نیست که لازم باشد زیر نظر رهبری قرار گیرد. (مشروح مذاکرات بازنگری، ص ???). البته باید گفت یکی از انتقادهای جدی‌ای که اتفاقا به رسانه ملی وارد است، بعضا و در برخی موارد زاویه پیدا کردن با اهداف انقلاب، در ساحت کلان و تمدنی است که اتفاقا رهبر انقلاب نیز باره‌ها و بار‌ها در این زمینه به صدا و سیما انتقاد داشته‌اند. مسلما واضح است که صدا و سیما و دولت‌ها، جدای از یکدیگر نمی‌توانند حرکت کنند. اما قطعا هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد تنها رسانه سراسری کشور به صورت دربست، در اختیار جریان دولت قرار بگیرد و هر انچه که دولت انجام داد چه صحیح و چه غلط مورد تمجید قرار بگیرد. مسلما یکی از توانایی دولت‌ها باید این موضوع باشد که بتوانند علی رغم انتقادات اندکی که در برابر تبلیغاتی که رسانه ملی برای آن‌ها انجام می‌دهد اقدامات خود را موجه سازی کرده و آن‌ها را مورد پذیرش قرار دهند؛ نه اینکه از نقد فراری باشند و توقع داشته باشند رسانه ملی به رسانه دولتی تغییر هویت دهد.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۷:۰۷ ق.ظ

دیدگاه


+ شش = 10