تاثیرات دوران کودکی بر شخصیت بزرگسالی

تاثیرات دوران کودکی بر شخصیت بزرگسالی

گروه خانواده وسلامت:گروه خانواده وسلامت:تجربیات دوران کودکی بر شخصیت و رفتار افراد در بزرگسالی تاثیر می گذارد و روابط خانوادگی و والدین مهمترین نقش را در شکل گیری شخصیت یک فرد دارند.
تاثیر دوران کودکی بر شخصیت بزرگسالی
آیا تجارب دوران کودکی تاثیری در ویژگی های رفتاری و شخصیتی یک شخص بزرگسال و بالغ دارد یا نه؟ در این بخش قصد داریم به بررسی این موضوع بپردازیم. ظرفیت های رفتاری ، شناختی و ذهنی که خداوند متعال در دستگاه عصبیه یک نوزاد انسان به امانت گذاشته است پس از این که به دنیا آمد برای به فعلیت درآوردن همین ظرفیت ها مستلزم محیط آموزشی مناسب می باشد. بنابراین می توان گفت شخصیت و رفتار دوران بزرگسالی متاثر از تجربه های دوران کودکی می باشد حتی اگر هیچ اطلاعی از این ارتباط نداشته باشیم.
بزرگسالی در ادامه ی تجربیات دوران کودکی است
همه افراد با وجود تمامی ویژگی های خود که دارند در ادامه تجربیات کودکی خود به سر می برند که در گذشته آن ها را سپری کردند اکثر آنها با تجربه اتفاقات منفی در دوران کودکی شان هنوز تاثیر آن اتفاقات را در زندگی خود می بینند و متاسفانه بسیاری از همین تجربیات منفی تا بزرگسالی ادامه داشته و فرد را دچار درگیری های فراوانی می کند چراکه تجربیات دوران کودکی بر روابط اجتماعی فرد ، روابط عاشقانه و همچنین آموزش و پرورش تاثیر گذار می باشد.
نقش والدین در شکل گیری شخصیت کودکان
اکثر خصوصیات شخصیتی ارثی نیستند بلکه بسیاری از آنها نتیجه تجربیاتی می باشد که هر شخصی در زندگی خود با آنها مواجه می شود. مرحله کودکی هر فرد حساس ترین و مهمترین بخش شکل گیری شخصیت ، خصوصیات فردی انسان و رفتار اجتماعی اش می باشد که همگی تا حدودی از آموزش ها و محیط تاثیر می گیرند و همچنین تکامل روانی و جسمی و همچنین رشد کودک در این دوران بسیار حائز اهمیت است.
اگر در این مرحله آسیب هایی به کودک وارد شود پیامد های طولانی مدت در آینده برایش به وجود می آید مخصوصاً اینکه چون آزارها و آسیب های وارد شده به کودکان کمتر قابل شناسایی است و کودک قادر به بیان آسیبی که به او وارد شده نیست به خاطر همین در حال و آینده عواقب جبران ناپذیری به زندگی اش وارد می شود به طور مثال در وجود هر کودکی ظرفیت زبان آموزی وجود دارد ولی چنانچه همین ظرفیت در دوره حساس رشدی که ۱ تا ۴ سالگی می باشد فعال و اکتیو نشود کودک دیگر هیچ وقت کادر به یادگیری سخن گفتن نمی باشد.
به گفته ی کارشناسان روانشناسی در آن دسته کودکانی که در محیط شایسته و با محرک های مناسب بزرگ می شوند یعنی والدین و اطرافیان برایشان وقت میگذارند و به نوعی با او می گویند و می شنوند ، کتاب می خوانند و توجه خاصی به او دارند نسبت به کودکانی که در محیطی نا آرام و محروم بار می آیند از لحاظ ذهنی و هوشی برتری دارند.
پس می توان گفت در شکل گیری رفتار و روحیه کودکان و نوجوانان نقش پذیری اهمیت بسیار بالایی دارد که در علوم رفتاری به این موضوع همانند سازی می گویند یعنی کودکان خصوصیات عاطفی ، رفتاری و فکری افرادی که شاخص زندگیشان هستند را قبول می کند بدون آنکه آگاه باشد شبیه آن ها می شود.
به خاطر همین مادر خوب ، دختر خوب را برای مادر بودن و همسر بودن پرورش می دهد و پدر خوب همچنین پسری نمونه به بار می آورد. چنانچه والدین نقشی در زندگی فرزند خود نداشته باشند هویت مناسبی نصیب فرزند نخواهد شد و چنانچه پدر و مادر بد اخلاق باشند فرزند اجتماعی ستیز با هویت منفی را پرورش می دهند. گذشته همیشه به شکل دیدگاههای شخصیتی در زندگی آینده شخص آشکار می شود.
امروزه به غیر از آموزگاران و والدین ، رسانه های گروهی بالاخص تلویزیون در شکل گیری رفتار و خلق و خوی کودک و نوجوان نقشه بسزایی دارند و چنانچه تبلیغاتی شایسته داشته باشند کودک با اکتفاء به همانند سازی با این نمونه های خوب سعی بر تقلید رفتار آنها می کند اما چنانچه این نمونه ها دارای رفتار و گفتاری نادرست باشند دروغگویی ، بی مسئولیتی ، قانون شکنی و رفتارهای غیر اخلاقی را ترویج می کند.
کودکان و نوجوانانی که به هر علتی دچار تشویش و استرس می شوند در دوران بزرگسالی احتمال دارد دو برابر بیشتر از دیگران دچار بیماریهای روانی شوند به عقیده دانشمندان یکی از عوامل مهم بروز بیماری های روحی و روانی افسردگی داشتن نگرانی و استرس در دوره کودکی و نوجوانی می باشد و اگر این حالت را تجربه می کنند به تدریج مشکلات تغذیه نیز به دیگر مشکلاتشان اضافه می شود و همینطور مشکلات زیادی در محیط کار و زندگی روزمره خود شاهد خواهند بود، برعکس اشخاصی که در یک محیط دنج و آرام و به دور از استرس بار می آیند در زندگی خود بسیار موفق بوده و دارای آرامش روانی خواهند بود و میزان رضایت بیشتری نسبت به افراد پر استرس خواهند داشت.
به خاطر همین ضرورت دارد والدین از همین حالا تنها به فکر اصلاح رفتارها و خصوصیات نامناسب خود باشند بلکه مراقب باشند فرزندانشان در مورد کاربرد ماهواره و اینترنت مورد غفلت قرار نگیرند و می توان گفت فرزندی آگاه به جامعه تحویل دهند.
احساسات در دوران کودکی چه تاثیری در شخصیت دارد؟
دانستیم بزرگسالی افراد متاثر از تجربه های دوران کودکی اش می باشد بنابراین می توان گفت احساسات دوران کودکی زندگی افراد بزرگسال را به نوعی درگیر خود کرده است و همان طور که پیش از این ذکر شد نگرش و شخصیت هر فرد نسبت به شرایط مختلف زندگی از دوران کودکی تاثیر می پذیرد و چنانچه اتفاقات دردناکی را تجربه کرده باشند بسیاری از درد و رنج ها در وجود فرد بروز می کنند که شانس برگشت همین ترس ها درطول دوره بزرگسالی زیاد است و برخوردهای ناعادلانه ،از این فرد یک انسان بدبین و منفی در زندگی می سازد.
چنانچه هر یک از شما در دوران کودکی تجربیاتی تهاجم گونه داشته باشید کودک درونتان تحقیر شده و عزت نفس پایینی پیدا می کنید و به تدریج عمیق ترین ترس ها در شما نمایان می شود پس طبیعی است که هنوز هم در وجودتان این زخم های احساسی زندگی کنند و روزمرگی امروز شما را تحت تاثیر قرار دهند.
باید بدانید روابط مختلف شکل گرفته در دوران کودکی کمک بسیار بالایی به رشد می کند و چنانچه این روابط آسیب زننده و مخرب باشند تاثیرات بسیار بعد و منفی بر زندگی فرد در بزرگسالی می گذارد.
رو به رو شدن کودکان با آسیب های عاطفی و جسمی در سنین کم روی سلامت روان و امید به زندگی و روابط آن ها اثرات مخربی دارد تحقیقات و بررسی ها ثابت کرده آسیب هایی همچون طلاق والدین ، آزار اذیت جنسی در دوران کودکی و مصرف الکل در خانه احتمال ابتلای فرد به افسردگی ، سکته مغزی ، بیماری های قلبی و دیابت در سنین بالا را افزایش می دهد.
علاوه بر آن وجود این مشکلات در سنین کودکی رفتارهای پرخطری همچون روی آوردن به قلیان و سیگار را افزایش داده و می تواند امید به زندگی فرد را کاهش دهد و نیز به علت آنکه این کودکان توسط افرادی که وظیفه محافظت و تربیت آن ها را داشته اند مورد آزار و اذیت قرار گرفتند یک حس بی اعتمادی به دیگران در آن ها ایجاد می شود.
نتیجه گیری
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از نمناک،زخم های احساسی دوران کودکی انسان را به فکر رویارویی با زندگی آینده وا می دارد. چنانچه دوست ندارید آسیب های احساسی بر رشد فرزندتان تاثیر بگذارد بایستی در طول رشد و تربیت آنها دقت بیشتری داشته باشید. فراموش نکنید که هر کودک ویژگی ها و مهارت های خاص خود را دارد و در سریعترین زمان این مهارتها را آپدیت و به روز رسانی می کند و مسیر و روند سریعی را در پیش می گیرد.
هرگز اقدام به مقایسه آنها با هم کلاسی ها و دوستانشان نکنید و اگر خواستار تغییر و تحول در رفتار فرزندتان هستید باید دوستانه با معقول ترین روش و صحبت کردن بدون تنبیه و بدون رفتار ناعادلانه با او مطرح کنید تا به راحتی مسئله را درک کند.
در نتیجه وظیفه والدین این است که ارتباط خود با فرزندانشان را حفظ کرده تا به آنها احساس امنیت داده و با این احساس امنیت هراس ها و مشکلات خود را با آنها در میان بگذارند و از والدین بخواهند سریع ترین راه حل ها را برای مشکلاتشان ارائه دهند و در تصمیم گیری نهایی درست ترین گزینه را انتخاب کنند.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۸:۴۶ ق.ظ

دیدگاه


یک + 9 =