برابری حقوقی اقوام ضامن تداوم وحدت تاریخی ایران است

برابری حقوقی اقوام ضامن تداوم وحدت تاریخی ایران است

گروه جامعه: سال‌ها است که فعالان حقوق فرهنگی و زبانی خواهان اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی و آموزش زبان مادری اقوام هستند. در مقابل، برخی آموزش زبان‌های مادری را به صلاح کشور نمی‌دانند و معتقدند به جریان‌های رادیکال قومی دامن می‌زند.
یک مدرس دانشگاه می‌گوید آموزش زبان مادری اقوام از طریق ایجاد برابری و عدالت بین قومی، به تقویت وحدت و انسجام ملی منجر خواهد شد.»فرامز تقی‌لو« استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تبریز معتقد است وحدت ملی در ایران، همواره در سایه برابری و به رسمیت شناختن همه اقوام فراهم شده و تلاش برای همسان‌سازی فرهنگی به قیمت حذف و طرد فرهنگ اقوام نتیجه‌ای جز اعتراضات قومی و تهدید امنیت ملی نخواهد داشت. در ادامه متن این مصاحبه آمده است؛
برخی نگرانند که آموزش زبان ترکی آذری در مدارس به تشدید احساسات قوم‌گرایانه و رادیکال شدن حرکت‌های تجزیه‌طلبانه دامن بزند. نظر شما در این مورد چیست؟
به نظر می رسد این نگرانی‌ها، از دو منشا متفاوت سرچشمه می‌گیرد. منشا اول را باید در مصلحت‌جویی ملی معطوف به وحدت و امنیت ملی دانست و منشا دوم را باید در عصبیت غیرعقلانی و غیراخلاقی مرتبط با ایدئولوژی مدرن ناسیونالیزم نژادی باستان‌گرایانه در ایران معاصر جستجو کرد که ناسازگار با مصالح عالی ملی است و من از پرداختن به آن پرهیز می‌کنم.
از حیث منشا اول و به عبارت دیگر از چشم انداز مصلحت ملی، نگرانی نسبت به وحدت ملی در جوامع دارای تعدد و کثرت فرهنگی و زبانی به مراتب بیشتر از جوامع تک‌فرهنگی است، بویژه در کشورهایی که در همسایگی آنها ملت-دولت‌هایی همسان با فرهنگ و زبان‌های اقوام و اقلیت‌های آن کشور وجود داشته باشند.
اگر با رویکردی عقلانی-اخلاقی به جامعه ایرانی نظر بیافکنیم، جامعه ایرانی در ادوار مختلف تاریخ خود همواره جامعه‌ای چند قومی-زبانی بوده. حکومت‌های متنوعی که با عاملیت اقوام مختلف در ادوار تاریخ ایران ظهور یافته‌اند، این ویژگی را به رسمیت شناخته‌اند. ایران با وجود تکثر قومی و چرخش قدرت در بین اقوام، وحدت و مرکزیت خود را حفظ کرده‌است. در عصر جدید که عصر حکومت قانون در قالب ملت-دولت دموکراتیک و اصول شهروندی است، برابری حقوقی اقوام ایرانی ضامن تداوم وحدت تاریخی ایران خواهد بود. این برابری حقوقی از طریق صیانت از حق آموزش زبان و فرهنگ اقوام ایرانی و تکلیف دولت در تامین و تضمین آن حاصل می شود. از چشم‌انداز عقلانی و معطوف به مصالح ملی نیز بهترین شیوه تامین و تحکیم وحدت ملی خواهد بود.
سایر کشورها در این زمینه معمولاً به دو شیوه رفتار شده که یکی از آن‌ها را می‌توان شیوه درست با نتایج مطلوب و دیگری را شیوه نادرست و با نتایج فاجعه بار دانست. در شیوه درست بر عدالت سیاسی-اجتماعی و رعایت حقوق و آزادی‌های برابر شهروندان در قالب دولت-ملت تاکید شده و حرمت حقوق فرهنگی و زبانی شهروندی از طریق شناسایی و آموزش زبان و فرهنگ تثبیت شده و بدین ترتیب وحدت ملی نیز به شیوه‌ای خودجوش و پایدار حاصل شده است.
نمونه چنین تجربه موفقی را در کشورهای توسعه‌یافته‌ای مانند سوئیس، آمریکا، کانادا و همچنین کشور در حال توسعه هند می‌بینیم. در شیوه نادرست سعی شده با محور قرار دادن یک قوم و نژاد، سایر زبان‌ها، فرهنگ‌ها و اقوام طرد و حذف شود و از طریق سیاست همسان‌سازی زبانی و فرهنگی و همچنین تاریخ‌سازی و هویت‌تراشی، به گونه‌ای رفتار شود که قوم و نژاد خاصی محور و رکن اساسی هویت ملی و ملیت تعریف شود و دیگر اقوام، فرهنگ‌ها و زبان‌ها به عنوان مهاجم یا مزاحم‌هایی تلقی شوند که باید در فرهنگ غالب هضم شوند.
این سیاست آنگونه که تجربه کشورهایی همچون ترکیه پس از فروپاشی عثمانی و ایران عصر پساپهلوی نشان داده، سیاستی شکست خورده است که نه تنها نتوانسته مساله هویت و وحدت ملی را به شیوه ای منسجم و مناسب صورتبندی کند، بلکه موجبات تفرقه و تضاد را در سطح ملی فراهم آورده است. تجربه ترکیه و ایران نشان می‎دهد سیاست همسان‌سازی خود از عوامل اصلی تحریک‌کننده خیزش‌ها و اعتراضات قومی-زبانی است.
اعتراضات کردهای ترکیه یا ظهور خیزش‌های اعتراضی قومی-زبانی در مناطق آذربایجان و کردستان در دهه ۱۳۲۰در ایران را می‌توان نتیجه سیاست همسان سازی مطرح کرد. سیاست همسان‌سازی فرهنگی و زبانی که مفروض آن ملت‌سازی بر پایه یک زبان، یک نژاد یا یک قوم است، گذشته از اینکه با واقعیت‌های تاریخی جامعه ایرانی ناسازگار است، پیامدها و نتایج نامطلوبی در دوران مدرن تاریخ ایران داشته و شکست آن در دست‎یابی به وحدت ملی نیز بر آنانی که عینک ایدئولوژی را از چشمان خود بردارند، پوشیده نیست.
تحت تاثیر ایدئولوژی مدرن ناسیونالیزم نژادی باستان گرایانه، تاریخ ایران به شیوه ای سیاه و سفید به دوران شکوه و عظمت آریایی-پارسی و دوران و ننگ و ذلت عربی، ترکی و …تقسیم بندی می شود، این در حالی است که اقوامی که در دوره های مختلف تاریخی پیش و پس از اسلام به سرزمین ایران وارد شده اند، بصورت یکسانی در ننگ و نام نقش داشته‌اند. به ویژه از جهت ملت-دولت سازی مدرن نباید نقش تعیین‌کننده ترکان در وحدت ملی ایران زمین نادیده گرفته شود، اگر شاه اسماعیل صفوی ترک و آقا محمدخان قاجار نبودند، شاید ایران کنونی با مرزهای فعلی وجود نمی داشت. این تقسیم‌بندی سیاه و سفید و دادن یک نقش ارجمند به یک قوم و در مقابل دادن نقش ننگ و ذلت به اقوام دیگر نگرش درستی نیست و واقعیت‌های تاریخی نیز آن را تایید نمی‌کند.
در یک جامعه آزاد و رقابتی، تاثیر جریان‌های ناسیونالیست افراطی غالبا بسیار محدود است. می‌بینیم در کشورهای توسعه‌یافته جریان‌های راست افراطی در مواقع بحران و زوال عقلانیت سیاسی و توده‌ای شدن فضای سیاسی قوت می‌گیرند و مصالح ملی و دمکراسی را تهدید می‌کنند. در یک جامعه عقلانی و دولت معقول، جایی برای ناسیونالیزم نژادی افراطی و سیاست‌های ناشی از نگرانی‌های نامعقول آن‌ها بویژه در تاکید بر همسان‌سازی و حذف و طرد کثرت فرهنگی و زبانی جامعه نیست.
این گروه‌ها معمولا خود را داعیه‌دار دفاع از وحدت، منافع و امنیت ملی معرفی می‌کنند و با همین ادعا خواهان کاربست سیاست همسان سازی و مخالفت با آموزش زبان‌های قومی هستند، اما ادعای آن‌ها آلوده به تعصبات ایدئولوژیک نژادی است که در صورت میدان داری می تواند کشور را به بحران و تنش سوق دهد.
آموزش زبان مادری موجب حس احترام و شناسایی متقابل و احقاق حقوق شهروندی و تقویت تعلق ملی در بین اقوام می‌شود. از این طریق اقوام احساس می کنند که در جامعه ایران از جایگاه و احترام برخوردار هستند و این باعث تقویت حس تعلق ملی و انسجام بیشتر می‌شود. دغدغه اصلی اکثر گروه‌های حفظ زبان و ادبیات مادری انتقال نسل به نسل آن است.
به گزارش آراز آذربایجان به نقل ازایرنا، حفظ و صیانت از زبان‌های مادری و انتقال از نسلی به نسل دیگر حق بدیهی همه اقوام است که باید از طریق آموزش از دوره ابتدایی تا دبیرستان پی گرفته شود و در دانشگاه نیز ادامه داشته باشد. دو ساعت در هفته یک قدم اولیه و کوچک است که می‌تواند به عنوان یک مقدمه مقبول باشد. ولی احقاق حق اصلی مستلزم آن است که زبان مادری در کنار زبان فارسی در مناطق قومی و با وقت و امکانات مناسب تدریس شود. از این بابت باید گفت دو ساعت در هفته ناکافی است. اما به عنوان یک قدم اولیه امیدوارکننده است و سیاست دوراندیشانه ای که برای آینده طراحی شده و هدفش هم گرایی ملی است.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۱ ق.ظ

دیدگاه


7 − = پنج