انتقال آداب وارزشهای جامعه درفرهنگ نانوشته اقوام

انتقال آداب وارزشهای جامعه درفرهنگ نانوشته اقوام

گروه تحلیل : تغییرات حاصله از تحولات اجتماعی و تغییر نهادهای اجتماعی مانند خانواده باعث گردیده تا بسیاری از کارکردهای آشکار وپنهان پدیده های اجتماعی دستخوش تغییر وتحول گردند که یکی از آنها دوران سالمندی است ، درواقع نوع نگاه به این دوره از زندگی انسانها متأثر از فرهنگ جوامع می باشد به تعبیری دیگرجایگاه سالمندان در خانواده ها ، گروههای قومی مختلف ودریک مفهوم کلان ، فرهنگ ملی هر جامعه ای ، بازتابی است از شیوه تفکر آن قوم وفرهنگ که درزبان آنها متجلی می شود ودررفتار گروهی آن فرهنگ ظهور و بروزمی یابد ودرصورت استمرار نهادینه می شود .
برای مثال نوع نگاه به سالمندان درجامعه بزرگ ایران بر مبنای فرهنگ کهن ایرانی واسلامی از احترام به ریش سفیدان ، بزرگان وافراد سالمند ریشه می گیرد. احترام به بزرگترها وبویژه سالمندان ارزشی است که تا این اواخر دررگ وریشه همه ما وجود داشته است ولی متأسفانه چندی است که بدلیل تغییرات شگرف وبرق آسای جهانی ، درنسلهای جدید ما رو به افول گذاشته که بایستی توسط متولیان وسیاست گذاران فرهنگـی ورسانـه ای مجددا” احیا واشاعه یابد . از زمانی کـه مسیر پیشرفت جامعه عوض شـد و خانواده ها از صورت گسترده به صورت بسته درآمدند نگاه جامعه نیز به بسیاری از موضوع ها تغییر یافت و نگاه به سالمند نیز تابع چنین موضوعی شد.این وضعیت در بین سالمندان مختلف و در فرهنگ های مختلف متفاوت است ، برخی از سالمندان به مرور ازمشارکت درزنـدگـی اجتمـاعی کناره مـی گیرند و درمقابل در برخی جوامع سالمندان کنار زده مـی شونـد به طـوری کـه ممکـن است در آنها نـوعـی احساس بیهـودگـی و افسـردگـی پـدیـد آیـد . بدیهی است متغیرهای دیگری از جمله سلامت جسمی و خصوصیات فردی سالمند ، شرایط خانوادگی ، وضعیت مالی ، پایگاه اجتماعی وی درچگونگی طی شدن این دوره از زندگی بسیارتأثیرگذار است .همانگونه که اشاره شد نحوه برخورد با پدیده سالمندی درفرهنگ های مختلف متفاوت است برای مثال دراقوام بدوی وعشایر چادرنشین که همواره درکوچ دائمی بسر می برند افراد پیر وفرتوت که قادر به همراهی با طایفه نیستند ، بر اساس رسوم پذیرفته شده ای از جمع کنار گذاشته می شوند ، این نوع رفتار با سالمندان دربسیاری از اقوام ابتـدایی تـوسط مـردم شناسـان گـزارش شـده است .دربین برخی از عشایر کشور مانیز درگذشته های دور که تحرکات مربوط به کوچ عشایر به صورت پیاده بسیار سخت و طاقت فرسا بوده و تحمل آن برای سالمندان میسر نبوده است ، معمولا” سالخوردگان را در قشلاق باقی می گذاشته اند که بسیاری از آنها به علت بی غذایی یا گرمای تابستان جان می دادند . حتی چنانچه سالمند به همراه قبیله خود کوچ می کرد و در راه قادر به حرکت نبود ، او را درغارهای بین راه یا درمحلی که بدین منظور درست می کردند با مقداری آب وغذا باقی می گذاشتند وسپس به کوچ خود ادامه می دادند . حال در بازگشت از ییلاق ، چنانچه سالمند مورد نظر هنوز زنده مانـده بـود او را به قشلاق برمـی گردانـدنـد و اگر مـره بود، بقایای جسـد او را دفـن مـی کـردنـد . ایرانیان عهد باستان نیز نخستین مردمانی بوده اند که برای ادای احترام ، بزرگداشت و سپاسگذاری از مقام ، جایگاه و ارزش سالخوردگان روز مشخصی را در سال تعیین کرده بودند و این روز ۲۵ شهریور ماه هر سال بوده است که به آن “اشیش وانگ” ( asis vang ) می گفتند . قدمت این رسم به روایتی به ۳۰۰۰ سال قبل برمی گردد. یکی از عناصر وقالب های پرظرفیت برای انتقال ارزشها و قوانین نانوشته فرهنگی ، ضرب المثلها است . این گفته های کوتاه ومردم پسند جملاتی است که ازمیان مردم برخواسته است ومعنای هشدار ونصیحت را می دهد . به دیگر سخن ضرب المثلها بخشی از تعقل جمعی وخرد جمعی است که منشأ توده ای دارند وفرد مشخصی واضع آنها.نیست . این جملات پندگونه که از مخزن عقل وفرزانگی مردم سرچشمه گرفته عصاره تجربیات زندگی روزمره اند . حال وقتی عده ای دراثریک تجربه مشترک به حقیقتی می رسند آن را با جان ودل حفظ و برای اشاعه وانتقال آن به نسلهای بعدی آن را با بیانی مختصر وموجز بیان می کنند ودرمحاورات خود بکار می برند ، کوتاه بودن ، پرمغز بودن ، سادگی ، داشتن ساختاری متوازن ، وجود نظم ، وزن وقافیه در این جملات از رموز ماندگاری ضرب المثلها است ودر واقع یکی از بزرگترین گنجینه های معرفت دانش بشری است که حاوی تجارب تلخ وشیرین بسیاری است و ما را قادر می سازد تا به شیوه تفکر پیشینیان پی ببریم ، شاید بتوان گفت هنگام استفاده از ضرب المثلها مخاطب در افکاری عمیق فرو می رود و تأثیری ماندنی در او ایجاد می شود وپیوندی عمیق بین شخصیت های آن مثل و موقعیت خود احساس می کند .
امروزه با پیشرفت روز افزون جوامع ، خانواده های گسترده تبدیل به خانواده های کوچک وهسته ای شده اند که درآن بزرگ شدن فرزندان وکسب استقلال ، ارمغانی جزتنهایی برای پدران و مادران بهمراه نداشته است . پیچیدگی مناسبات کاری واجتماعی ، دغدغه های روز مره زندگی سبب گردیده تا بسیاری از روابط گرم خانوادگی که درگذشته اساس مناسبات خانوادگی محسوب می شده روبه سردی گراید . حال در این میان ضرر بیشتر وعمیق تر متوجه سالمندانی است که به سبب ویژگیهای سنی و فراغت بیشتر، انتظار محبت وتوجه بیشتری دارند . این انتظارات وتوقعات گهگاه تا جایی پیش می رود که در برخی موارد باعث بروز رفتارهای کودکانه وبهانه گیریهای بی دلیل می گردد که همگی ناشی از فقدان محبت وتوجه لازم از سوی دیگران می باشدآنها مـی خواهند در زندگی مانند گذشته سهم داشته باشند ، در تصمیم گیریها شرکت کنند ، جوانان را پند دهند ، تجارب خود را منتقل کنند . در کنار جوانان باقی بمانند ، چون جوان به آنها نوید زنده بودن می دهد . سالمندان دوست دارند از گذشته ها صحبت کنند چون درگذشته و با خاطـرات آن زنـدگی می کنند اما جوان ، بعلت اینکه دائما” در هوای آینده زندگی می کند از این ارتباط و همراهی با سالمند گریزان است.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۵:۰۴ ق.ظ

دیدگاه


+ یک = 4