امپراتوری گوکترکها ترکان آسمانی
قسمت اول
گروه تاریخ:گوکترکان : یا کؤک تؤرؤک .به معنای ترکان آسمانی، کنفدراسیونی عشایری متشکل از چندین قبیله در آسیای میانه بود.
گؤکتورکها به رهبری بومین خان توانستند پس از شکست دادن رورانها قدرت منطقه و همچنین سود و تجارتجاده ابریشم را که قبلاً بدست رورانها بود، بدست بگیرند.
خاندان آشینا، که رهبران گوکترکها بودند به احتمال زیاد خاندانی ایرانیتبار بودند که بعداً زبان ترکی اختیار کردند اما هنوز عنوانهای ایرانی شاهی خود نظیر خاتون و یبغو (چپگویه) را حفظ کردند. زبانشناسان و تاریخدانان متذکر میشوند که تقریباً تمامی عنوانهای فرمانروایان در زبان ترکی اولیه از ریشه ایرانی هستند.
خاقان عنوانی مخصوص فرمانروایان ژوآنژوآن بود و عنوان یبغو را گویا گوکترکها از کوشانها به وام گرفتند و در اصل به هونها تعلق داشته است.در سال قیام بر ضد ژوآنژوآنها بومین خود را خاقان و برادر کوچک خود ایستمی را به عنوان یبغو نامید. در اواسط قرن پنجم میلادی، پس از برافتادن حکومت هونها، خاندان آشینا به منطقه کوهستانی آلتای (واقع در مرز مغولستان و قزاقستان کنونی) مهاجرت کردند و به خدمت دولت ژوژوان مغول درآمدند. در سال ۵۴۶ به دنبال شورش برخی قبایل ترکزبان، دودمان آشینا به سرکردگی بومین خان آنان را سرکوب کرد و چون به پاداشی که انتظارش را داشتند نرسیدند به خود ژوژوانها حمله کردند.
بومین خان پس از درهم شکستن حکومت مغولها، خود را خاقان نامید و دشت اتوکن را مرکز حکومتش قرار داد. پس از آن آنها بتدریج سرزمینهای بزرگی در منطقه آسیای میانه فتح کردند. از سال ۵۵۲ تا ۷۴۵ این حکومت از یک کنفدراسیون عشایری به یک امپراتوری تبدیل شد و در نهایت به دلیل یک سلسله درگیری فروپاشید.
فرقه نسطوری در اواسط سد? ۶ م. در چین و آسیاى میانه انتشار یافته بود و قبایلى از ترکان مسیحیت را پذیرفته و از این طریق الفباى نسطورى در بینشان رواج یافته بود. غیر از مسیحیت، آیینهاى زرتشت و مانى و بودا نیز در بین ترکان باورمندانى داشته است. گوکترکها نخستین قبیله ترکزبان نبودند که تشکیل حکومت دادند اما نخستین قومی بودند به بنام ترکها تشکیل حکومت دادند. بنظر میرسد واژه ترک پس از تشکیل اتحادیه گوکترکها از حالت اسم خاص قبیله فراتر رفت و در سدههای بعدی قبایل بیشتری چون اوغوزها واویغورها را دربر گرفت.
تشکیل امپراتوری گوکترک:بعد از فروپاشى امپراتورى هون، کنترل استپها ابتدا به دست سینپىها و سپس ژوآنژوآنها افتاد و سرانجام گوکترکها در سطحى وسیعتر موفق به سازمان دادن قبایل کوچنشین دشتهاى آسیا شدند. خاندان حاکم و سازمانده اقوام و طوایف گوناگون، خاندان آشینا یا آسنا ??بود که بنا به منابع چینى از خاندانهاى حاکم هونهاى کهن بوده و در اواسط سد? پنجم میلادى، زیر ضربات و فشار ترکان تبقاچ (طمغاج و به چینى توپا) -که یک اتحادی? قبیلهاى بود و بر چین شمالى فرمان مىراند- به جنوب منطق? کوهستانى آلتاى پناه آورده بود.
ضعف حکومت ژوآنژوآنها و قدرتگیری گوکترکان:[گوک]ترکان در دورهاى که در آلتاى زندگى و به آهنگرى گذران مىکردهاند، تابع ژوآنژوآنها بودهاند. ژوآنژوآنها در نیمه دوم سد? ۴ م. با تشکیل دولتى نیرومند خلاء سیاسى را که بعد از فروپاشى دولت سینپى و ضعف حکومت مرکزى چین و پدید آمدن چند دولت کوچک در سرحدات شمالى چین، ایجاد شده بود، پر کردند. آنها اکثر خلقها و طوایف و تیرههایى را که پیشتر از هونها و سینپىها فرمان می برده اند، به اطاعت واداشتند و سراسر استپ را از حدود منچورى در شرق گرفته تا دریاچ? بالخاش و سینکیانگ در غرب و دیوار چین در جنوب زیر نظارت عالیه خود گرفتند. فرمانروایى ژوآنژوآنها بر آسیاى مرکزى تا اواسط سد? ۶ م.، به علت وقوع جنگهاى داخلى در قلمرو آن و شعله ور شدن آتش قیامهاى استقلالطلبان? خلقها و طوایف تابع به ضعف و تجزیه و تلاشى گرایید. در این هنگام، یعنى در نیمه اول سد? ۶ م. هیاطله همسایه غربى ژوآنژوآنها بودند و میتوان گفت که آسیاى میانه بین دو امپراتورى قبیلهاى صحرانورد مغولتبار تقسیم شده بود (به گمان بعضى از دانشمندان هیاطله مغول تبار بودهاند).
غیر از [گوک]ترکها یک قبیله ترک دیگر به نام تؤلس که گویا اسلاف اویغورهای بعدى بودند، در مجاورت آنها زندگى می کرده اند و از ژوآنژوآنها فرمان می بردند. تؤلسها در حدود سالهاى ۴۰ سد? ۶ م. بر ضد ژوآنژوآنها قیام کردند و در این هنگام بومین ، رئیس توکیوها (گوکترکان)، با حرکتى برقآسا تؤلسها را غافلگیر کرده، در سال ۵۴۶ م.
ضربه مهلکى بر پیکر آنها زد و اعتبار خود و قبیلهاش را بالا برد.
قیام علیه ژوآنژوآنها و تشکیل حکومت:در این هنگام توکیوها (گوکترکان) در پرتو آهنگرى خود و ثروتهاى کوهستان محل اقامتشان در شاهراه ترقى و کامیابی های روزافزون گام بر می داشتند و خود را براى ایفاى نقش فعالترى در حوادث آسیاى مرکزى آماده مىکردند. بومین بعد از درهم کوبیدن تؤلسها، خواهان ازدواج با دختر فرمانرواى ژوآنژوآن شد؛ اما فرمانروا به درخواست او ترتیب اثرى نداد. بومین مدتى بعد و در سال ???۱? م. با یک شاهزاده خانم از سلسله »وى« ?غربى ازدواج کرد. گفته شده است که »وى« یک سلسل? ترک تبار چینی شده بود و در شمال غرب چین سلطنت می کرد
ایجاد پیوند خویشاوندى با خاندان سلطنتى چین شمال غربى و متحد شدن با آن، ایستمى را از موقعیت مناسبى براى برانداختن یوغ استیلاى ژوآنژوآنها برخوردار کرد. چنانکه یک سال بعد بومین خود را خاقان اعلام کرد و آتش قیام ترکها بر ضد اربابان مغول تبار خود شعلهور گردید. این قیام منجر به پیروزى [گوک]ترکان و وارد شدن آنها به عرص? سیاست جهانى شد. [گوک]ترکها (توکیوها) با برانداختن ژوآنژوآنها پایههاى امپراتورى خود را در حدود سالهاى ۵-۵۵۲ م. در آلتاى ریختند. گسترش قلمرو و همسایگی با هیاطله:
بومین فرصت تعقیب سیاست خود را نیافت و در همان سال بنیانگذارى دولت گوکترک (یعنى حدود سال ۵۵۲ م.) درگذشت و پسرش قرا ایسیق خان جاى او را گرفت. وى نیز اندکى بعد درگذشت و جاى به موکان ??(۷۲-۵۵۳ م.)، برادر خود سپرد. در همین زمان ایستمى یبغو به توسع? قلمرو در جانب غربى پرداخت و به سرعت سرزمینهاى گسترده در غرب رشته کوه آلتاى، حوالى ایسیقگؤل و دامنههاى کوههاى تیانشان را به تصرف درآورد و قبایل ساکن آن سرزمین را به فرمانبردارى از خود واداشت و در غرب با دولت هیاطله همسایه شد.
اتحاد با ایران و نابودی هیاطله:دولت هیاطله در حد فاصل مرزهاى ایران و مرزهاى گسترش یابند? دولت نوظهور گوکترک قرار داشت و در حقیقت گذشته از تهدید مرزهاى شرقى ایران، منافع این کشور از بابت تجارت ابریشم را تهدید مىکرد. از سوى دیگر دولت نوظهور گوکترک هم که به شرقی ترین بخش این جاد? مهم کاروان روى بین شرق و غرب دست یافته بود، می خواست این جاده را تحت نظارت خود بگیرد و این خواست تنها با پیروزى بر هیاطله که راه پیشروى و توسعه آن را به سوى غرب سد کرده بود، ممکن می گردیدهمین موقعیت خاص دولت هیاطله زمینه لازم را براى نزدیکى انوشیروان و ایستمى فراهم آورد. ادامه دارد
نوشته شده توسط admin در جمعه, ۰۸ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۱۶ ب.ظ