افول فرهنگ صداقت تا مرز مخفی کردن کلاسهای درس بدون معلم
گروه فرهنگی: کلاسهای درس پرجمعیت که حالا به تعبیر معلمان، به مرز انفجار رسیدهاند! یکی از دهها مشکل مدارس دولتی است، کلاسهایی که حالا در کلانشهرها به ویژه در برخی استان بسیار بالاتر از استاندارد تعریفشده، دانشآموز در خود جای دادهاند و جریان آموزش در این شرایط حکایت خاص خود را دارد.
کلاسهای شلوغ و پرجمعیت مدارس دولتی که بیشترین آن هم سهم دانشآموزان دبستانی است، ریشه در مشکلات کلانتری همچون کمبود معلم، نبود فضای آموزشی لازم و ۶ پایه شدن دوره ابتدایی دارد و اینها دقیقاً همان مسائلی است که در بحث عدالت آموزشی و ایجاد شکاف طبقاتی در تحصیل مؤثرند.
حالا کلاسهای درس شلوغ که در برخی موارد حتی تا لبه سکو در آنها نیمکت چیده شده و دانشآموزان هم ناچارند در نیمکتهای سه نفره به سختی کنار هم جا شوند به یکی از مشکلات جدی معلمان به ویژه آموزگاران دوره ابتدایی تبدیل شده است و تمام این مسائل تدریس کیفی و از سوی دیگر بازخوردگیری لازم از دانشآموزان را با چالشهایی همراه کرده است.یک کارشناس مسائل آموزش و پرورش با اشاره به کلاسهای درس بدون معلم گفت: ستاد آموزشوپرورش مسائل را در داخل خود نگه میدارد و هر مسئولی که کمتر مشکلات را به سطوح بالاتر انعکاس دهد فرد بهتری شناخته میشود! حسین رمضانی سراجاری با اشاره به اینکه هم اکنون معلمان از شرایط آموزشوپرورش رضایت ندارند، اظهار کرد: معلمان فقط حقالتدریسها نیستند و هماکنون نیروهای خرید خدمات آموزشی مشغول به فعالیتند که با مشکلات متعددی مواجه هستند از سوی دیگر معلمان رسمی هم ساعات حقالتدریس دارند و گروههای دیگر همچون دانشجو معلمان، ورودیهای ماده ۲۸، سرباز معلمان و نیروهای آزاد که عمدتاً در مدارس غیردولتی کار میکنند با مشکلاتی مواجه هستند.
وی افزود: کانون صنفی معلمان، تمام گروههای مختلف را معلم میداند، معتقدیم مشکلات آنها در حوزههای آموزشی باید منعکس شود و بیشترین مشکلات مربوط به معلمان خرید خدمات آموزشی است و پس از آن معلمان حقالتدریس و سایر گروهها مشکلاتی دارند.
این کارشناس آموزش و پرورش گفت: آخرین پرداختی حقالتدریس معلمان رسمی، همین چند روز اخیر با پرداخت مطالبات مربوط به حقالتدریس اسفند سال گذشته تسویه شد، یعنی معلمان از سال تحصیلی گذشته، یک سال حقالتدریس داشتند که با تاخیر پرداخت شد و هماکنون مسئولان آموزش و پرورش میخواهند کلاسهای درس خالی را با حقالتدریس معلمان رسمی تکمیل کنند اما چون پرداختها با تاخیر انجام میشود، معلمان ناراضی هستند و ساعات حقالتدریس بر نمیدارند در این شرایط هنوز برخی مدارس به ویژه در دوره ابتدایی بدون معلم هستند.رمضانی ادامه داد: قطعاً آقای الهیار آمار دارد که چه تعداد کلاس درس در دوره ابتدایی، متوسطه اول و دوم بدون معلم است و کمبود نیرو و بیانگیزگی معلمان برای برداشتن ساعات حقالتدریس باعث این وضعیت شده است چون آنها مشاهده میکنند مجموعه ستادی همراه و پشتیبان نیستند.این کارشناس آموزش و پرورش ، با اشاره به این که تعداد مشخصی دانشآموز در هر پایه تحصیلی وجود دارد و برای کمبود معلم نیاز به اعلام ادارات کل آموزش و پرورش نیست، مطرح کرد: تعداد مشخصی هم معلم داریم و قطعاً ستاد آموزش و پرورش میداند که امسال چه تعداد معلم کم دارد.رمضانی افزود: اینکه آقای الهیار میگویند بعضی معلمان به مدارس برخی مناطق نمیروند و در مناطق آموزش و پرورش مینشینند، مگر در هر منطقه چه تعداد معلم چنین وضعیتی دارند، نهایت سه نفر اما وقتی در یک منطقه، ۱۵ کلاس ابتدایی معلم ندارد چه کار باید کنیم! تقریباً در تمام مناطق کلاس خالی وجود دارد و ستاد آموزش و پرورش وظیفه دارد که این مشکلات را بداند اما مشکل از اینجاست که لایه به لایه جلوی مسائل را میگیرند تا اطلاعات درباره مشکلات به بخشهای بالاتر نرسد.
وی متذکر شد: مسئلهای که معلمان دارند این است که ستاد آموزشوپرورش مسائل را در داخل خود نگه میدارد و هر مسئولی که کمتر مشکلات را به سطوح بالاتر انعکاس دهد فرد بهتری شناخته میشود، اگر مناطق مشکلات را درست اعلام کنند شرایط اینگونه نمیماند، هم اکنون مدارس به وضوح از خانوادهها پول میگیرند در حالی که طبق اصل ۳۰ قانون اساسی تحصیل رایگان است اما وقتی کارنامه نمیدهند خانوادهها مجبور به پرداخت پول هستند و ارزیابی عملکرد نیز حمایت میکند. ادارات کل آموزش و پرورش به وزارتخانه اطلاعات درست نمیدهند و اوضاع را خوب منعکس میکنند، از سوی دیگر وزارت آموزش و پرورش نیز مسائل را دقیق به دولت منعکس نمیکند، آقای روحانی حتی یکبار از معلمان نپرسید که مشکلات آنها چیست در حالی که بزرگترین حامی او معلمان بودند، اگر بودجه آموزش و پرورش کم بسته میشود، چرا مسئولان وزارت آموزشوپرورش اعتراض نمیکنند، کدام وزیر زمان بودجه استعفا داده و گفته است این رقم کفایت نمیکند. کلاسهای درس بالای ۴۰ نفر که حالا به تعبیر معلمان، به مرز انفجار رسیدهاند! یکی از دهها مشکل مدارس دولتی است و معلمان از مشکلات تدریس و یادگیری در این کلاسها برای ما گفتند و از اینکه گاهی کیفیت در مدارس برای برخی سیاستگذاران مقرون به صرفه نیست! تصور کنید، معلم دوره ابتدایی در کلاسی که طبق استاندارد باید پذیرای ۲۶ دانشآموز باشد با ۳۵ یا حتی ۴۵ دانشآموز مواجه است و با توجه به اقتضائات سنی کودکان در این دوره، اداره کلاس درس، تدریس مناسب، توجه به تمام دانشآموزان به ویژه کودکان دارای اختلال یادگیری و بازخوردگیری از عملکرد دانشآموزان چگونه ممکن است؟
در این حالت یا عملکرد کیفی معلم تحتالشعاع قرار میگیرد و نتیجه همان میشود که برخی معترضند چرا دانشآموز پایه چهارمی هنوز برای نوشتن مشکل دارد یا اینکه معلم دچار فرسودگی خواهد شد.
با رشد جمعیت دانشآموزی کشور و در کنار آن کمبود جدی معلم، داستان کلاسهای پرتراکم ماجرای تمام مهرماهها خواهد بود که نه تنها دود آن به چشم دانشآموزان میرود بلکه دیگر دلودماغی هم برای معلمان این کلاسها باقی نمیماند.
البته در کنار کلاسهای پرجمعیت و کمبود معلم باید موضوع کمبود نیروهای کیفی در مدارس “معاون، مشاور، مربی بهداشت و…” را هم اضافه کرد، عدم حضور معاون اجرایی “ناظم”در مدارسی که تراکم جمعیت آنها بالاست مشکلات خاص خود را رقم میزند و حوادث دانشآموزی هنگام زنگهای تفریح تنها یکی از آنهاست.
پای صحبتهای مسئولان و سیاستگذاران این بخش به ویژه در سازمان برنامهوبودجه که بنشینیم قطعاً خواهند گفت نسبت دانشآموز به معلم در کشور ما پایین است و رقم یک معلم به ازای ۱۵ دانشآموز که هماکنون شاهد آن هستیم باید افزایش یابد.در این باره باید به این مسئله توجه داشت که نسبت کل حقوقبگیران آموزشوپرورش به دانشآموزان، یک به ۱۲ و نسبت معلمان به دانشآموزان یک به ۱۸ است اما با احتساب ۷۰ درصد شهرنشین در ایران این نسبت در شهرها به یک به بالای ۳۰ خواهد رسید اما مسئولان آموزشوپرورش در تحلیلهایشان، به همان آمار یک به ۱۲ بسنده میکنند و در پی افزایش دانشآموزان نسبت به معلمند. این در حالی است که در بسیاری از مدرسهها به شدت کمبود نیروهایی مانند معاون، مشاور، مربی بهداشت هم احساس میشود.به گزارش آرازآذربایجان به نقل از تسنیم ، او معتقد است که این رفتار عجیب آموزشو پرورش هیچ توجیه عقلی ندارد مگر آنکه بپذیریم آموزشو پرورش فقط در تلاش است هزینههای خود را کاهش دهد به این شکل که هر سال با پایین و بالا رفتن جمعیت دانشآموزان همیشه سرانه کلاسهای درس ۳۵ الی ۴۰ نفر بود، چون تعداد استاندارد کلاس از نظر ریالی مقرون به صرفه نیست و حالا این بحث در سایر بخشها هم وجود دارد، در کدام منطق میگنجد که مدرسهای با با بیش از ۵۰۰ دانشآموز فقط یک معاون داشته باشد؟!
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۸ ق.ظ