اشاعه شیوههای فرزندپروری مثبت ضرورتی اجتنابناپذیر برای جلوگیری از کودکآزاری
گروه اجتماعی: دستان کوچک و جسم نحیف اش آنقدر آسیب پذیر است که با یک تلنگر بزرگسالان میشکند. رویاهایش کودکانه و دلش پاک است، همیشه بدون هیچ ترس و ابایی صحبت میکند و از شیطنتهایش میگوید. گاه همین فاش شدن شیطنتها کار دستش میدهد و بزرگسالان را متوجه آنچه ندیده اند، میکند. آنها هم که خود را والدین کودک میدانند، برای جلوگیری از تکرار دوباره آن دست به تنبیه او میزنند. البته نه این که فکر کنید کودک آزاری تنها به همین تنبیههای گاه و بی گاه ختم میشود. نه! هر از چند گاهی مصادیق این گونه اعمال غیراخلاقی در صفحات روزنامهها نقش میبندد و خیلی زود هم از یاد و خاطر افکار عمومیپاک میشود. اگر به سراغ والدینی که کودکانشان را به باد کتک میگیرند یا آنان را با روشهای مختلف آزار میدهند، بروید و به آنها رفتارهای اشتباهشان را گوشزد کنید، با جمله ای تکراری روبهرو خواهید شد: ما هم این چنین تربیت شده ایم. این در حالی است بسیاری از روانشناسان معتقدند که این قبیل برخوردها نه تنها بر کودکان اثر مثبتی ندارد، بلکه ممکن است آنها را نیز دچار مشکلات روحی و روانی درمان ناپذیری کند. تا جایی که اثرات مخرب این تنبیهها – که ما به خوشبینانه ترین مثال آن اکتفا کردیم- میتواند حتی بر رفتارهای فردی و اجتماعی این کودکان اثر بگذارد.کودک آزاری تنها به تنبیههای بدنی و روحی در محیط خانواده ختم نمیشود و مواردی همچون انواع آزار و اذیتهای جنسی، محروم کردن کودکان از امکانات تحصیلی، رفاهی و غیره را هم شامل میشود. مواردی که آنها را از حق داشتن یک زندگی عادی و طبیعی محروم میکند. با این مقدمه به سراغ دکتر شیوا دولت آبادی، روانشناس کودک رفتهایم و با ایشان در رابطه با کودکان و حقوق آنها گفت و گو کردهایم.
***
تعریف کودک آزاری شامل چه مواردی است؟ هر عملی که سلامت جسم و روان کودکان را تهدید کند، کودک آزاری محسوب میشود. ممکن است که ما به اشتباه یک بار با فرزندمان درست رفتار نکنیم، ولی وقتی این عمل برایمان به صورت الگو درآید و تکرار کنیم، مانع از سلامت جسمانی و روانی کودک میشویم. تداوم این عمل از رشد صحیح جسمی، روانی و شخصیتی کودک جلوگیری میکند و او نمیتواند یک زندگی سالم را در آینده تجربه کند.
والدینی که خود در گذشته قربانی کودک آزاری بوده اند، چگونه رفتار صحیحی با فرزندانشان داشته باشند؟ کسانی که در کودکی مورد آزار قرار گرفتهاند، بیشتر از دیگران ممکن است این عمل را در آینده روی کودکشان تکرار کنند. به طور معمول این افراد از نظر روانی آسیب دیدهاند و تجربه و الگوی نامناسبی داشته اند. آزارگر نبودن را یاد نگرفته اند و نمیدانند چگونه رفتار کنند، اما وقتی از عوارض کودک آزاری مطلع شوند، میتوانند با کنترل و مدیریت هیجانهایشان برخشم خود غلبه کرده و رفتار سنجیدهای در رابطه با فرزندشان داشته باشند.
چگونه میتوان والدین را درباره حقوق کودکان مطلع کرد؟ یکی از روشهای موثر، آموزش افراد در مدارس است. پس از آن که فرد به سمت بزرگسالی میرود و تصمیم به تشکیل زندگی مستقل میگیرد، نیاز به آگاهی دارد. با آموزش عواقب کودک آزاری در سطح گسترده میتوان الگوهای سنتی و نادرستی که افراد در ذهن دارند را تا حد قابل توجهی اصلاح کرد. بیشتر والدین تصور میکنند که میتوان با تنبیه کودکان-بهخصوص تنبیه بدنی- آنها را از رفتارهای اشتباه باز دارند. این عمل نه تنها در کودکان نتیجه مثبتی نخواهد داشت، بلکه آثار درد بر بدن کودک، منجر به ایجاد حس تنفر او از والدین میشود که بدترین نوع روابط را میان والدین و فرزندان شکل میدهد. تنبیه کودکان، آنان را از خطا باز نمیدارد. در نقطه مقابل تنبیه، تشویق است که به کودکان رفتارهای صحیح را آموزش میدهد و تاثیر آن ماندگارتر از برخوردهایی است که در نتیجه ترس صورت میگیرد. ما امروزه هرچه بیشتر بتوانیم عموم مردم را آگاه سازیم، آینده سالم تری را برای کودکانمان به ارمغان خواهیم آورد.
چه نهادها و سازمانهایی وظیفه آموزش به مردم را بر عهده دارند؟ در ایران حقوق این انسانهای کوچک مهم شمرده شده و مسئولیتی است بر دوش بزرگسالان تا شرایط را برای رشد و آموزشهای لازم فراهم کنند. وظیفه آموزش والدین به غیر از سازمانهای رسمی، از راههای دیگری همچون از سوی مهدهای کودک و مدارس برای والدین امکان پذیر است. با کمک رسانههای جمعی هم الگوهای مناسب تربیتی به والدین آموزش داده و با تکرار آنها، میتوان فرهنگ نادرست گذشته را با نگرشهای مثبت جدید جایگزین کرد.
برای حمایت از کودکان چه قوانینی در ایران وجود دارد؟ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۸۱ تصویب شده که در آن کودک آزاری و نقض حقوق کودکان جرم شناخته شده است. این یک دستاورد بسیار مهمیاست که از آزار کودکان ایرانی جلوگیری میکند و دامنه این قانون تا جایی است که نه تنها کسانی که دست به آزار جسمیو روانی کودکان میزنند را مجرم میشمارد، بلکه کسانی را هم که از کودک آزاری در بین اقوام یا محل زندگیشان خبر دارند و به مراجع قانونی اطلاع نمیدهند را مجرم تلقی کرده و به ۶ ماه حبس محکوم میکند. مراکز قضایی و انتظامینیز در این زمینه موظف هستند خانوادههای کودک آزار را شناسایی کرده و در مورد آنها به موقع اقدام کنند. با این حال تمام این اقدامها بدون اطلاع رسانی صحیح و فرهنگسازی موثر نخواهد بود. به این امر باید تا جایی پرداخته شود تا هرکس که از کودک آزاری در اقوام یا همسایگی خود خبر دارد به مراکز قضایی خبر دهد.
چه مجازاتی برای کودک آزار در نظر گرفته شده است؟ مجازات مجرمان کودک آزار به میزان و شدت جراحات جسمیو روحی بستگی دارد. آزارهای جسمیبا نمایان شدن آثار آن بر بدن کودک قابل تشخیص است و مراکز قضایی میتوانند حکمیمتناسب با شدت جراحتها را صادر کنند. اما کودک آزاریهایی که بر روح و روان اثر میگذارد، هیچ نشانه و آثار قابل مشاهده ای ندارد. متاسفانه کودکانی که مورد آزارهای روحی قرار میگیرند، خیلی دیرتر فریادشان به گوش دیگران میرسد که این مسئله خود حساسیت قضایی ویژه ای را میطلبد.
مهمترین معضل یا چالشی که برای حمایت از کودکان وجود دارد، چیست؟مورد آزار قرار گرفتن کودکان به شرایط خانوادهها بسیار مرتبط است، خانوادههایی که فقر یا مسائلی چون اعتیاد در آنها مطرح است، موجب از هم گسیختگی در آنها میشود و در آزار دیدن کودکان موثر است. حتی خانوادههایی که موارد فوق را ندارند نیز ممکن است آزارگر باشند، چرا که عواملی چون فقر فرهنگی و دلایل دیگر در نقض حقوق کودکان موثر است. بنابراین بخشی از دلایل آزار دیدگی کودکان که آنها را از امکانات مناسب رشد محروم میکند، مربوط به قوانین اجرایی است و بخش دیگر را فرهنگ جامعه تشکیل میدهد. نحوه عملکرد سازمانها و مراکزی که با کودکان در ارتباط هستند نیز حائز اهمیت است. آموزش و پرورش باوجود فعالیتهای سودمند خود که با مشکلاتی از قبیل پراکندگیهایی جغرافیایی و جمعیتی روبه رو بوده، در این زمینه به خوبی عمل کرده است. اما در رابطه با محتوای مطالب درسی که باید در زندگی کودکان کارایی داشته باشد، نتوانسته امکانات کافی را در اختیار دانش آموزان قرار دهد.
در کنار همه این موارد خانوادهها و سازمانهایی که هر کدام به نحوی با کودکان در ارتباط هستند، باید برنامههای خود را در جهت پرورش انسانهای خلاق و مسئولیتپذیرهدفمند سازند. اما وقتی هر کس با سلیقه خود و براساس آرمانهای نادرست به مسئله تربیت و رشد کودکان نگاه میکند، مشکلات و موانع زیادی را برای کودکان به وجود میآورد.
کودک آزاری چه تبعات و آثار روانی در جامعه دارد؟ کودک آزاری احساس امنیت و اعتماد به نفس را از کودکان میگیرد و معمولا کسانی که در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، به دو شکل رفتاری متفاوت پاسخ میدهند. یا رفتارهایشان خشمگینانه وپرخاشگرانه است یا فرد را گرفتار افسردگی و کنارهگیری از جامعه میکند.
چه پیشنهادی برای حل معضل کودک آزاری دارید؟ با آگاهی دادن، آموزش و اشاعه شیوههای فرزندپروری مثبت در جامعه میتوان فرزندانی سالم داشت و خانوادهها نیز میتوانند با رعایت اصول علمیو بدون آزار دادن کودکان به حل مشکلات آنها بپردازند. اگر هم خانوادهها خود آزارگر هستند با داشتن این آگاهی که اشتباه میکنند، میتوانند رفتار خود را اصلاح کنند و با آموزش به فرزندان خود آنها را از گزند کودک آزاری دور نگاه دارند.
از مسئولان برای بهبود وضع کودکان چه توقعی دارید؟از نظر قانونی هرچه قوانین دوست دار کودک را افزایش دهند، فضا برای رشد مناسب کودکان بیشتر فراهم میشود و از نظر آموزشی هر چه الگوهای تربیتی مناسب کودکان بیشتر به والدین آموزش داده شود، از آزار دیدن کودکان بیشتر جلوگیری خواهد شد. من بیش ازهرچه میگویم تن نحیف کودکان و پناه آوردن آنها به بزرگسالان، باید بزرگترین مانع برای این باشد که ما کودکانمان را تنبیه کنیم.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۵ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۷:۲۲ ق.ظ