گفتگو با استاد جلال محمدي شاعر، نويسنده و روزنامه نگار معاصر//

از پیشینه لغت نامه نویسی در آذربایجان تا هویت ایرانی زبان امروز مردم آذربایجان

از پیشینه لغت نامه نویسی در آذربایجان تا هویت ایرانی زبان  امروز مردم آذربایجان

قسمت چهارم
گروه فرهنگی: نکته دوم اینکه آوانگاری و تلفظ واژگان در این لغت نامه با الفبای رسمی دولت باکو نوشته شده است.
می دانید که پس از تشکیل حکومت کمونیستی در روسیه، الفبای تاریخی و اصیل و عربی فارسی را در قفقاز به الفبای روسی تغییر دادند تا ارتباط نسل حاضر را با گذشته تاریخی و فرهنگی و اسلامی و ایرانی خود قطع کنند.
بعد از فروپاشی شوروی در سال ۱۳۷۰ و تشکیل کشور جمهوری آذربایجان، باز هم مسئله تغییر الفبا در آنجا مطرح شد و در نهایت الفبای لاتین را با اعمال تغییراتی در آن به عنوان الفبای رسمی پذیرفتند و بیش از ده سال طول کشید تا این الفبای تازه بر مردم جمهوری آذربایجان تحمیل شد.
این الفبا، حدود بیست سال سابقه دارد. شگفت است که این الفبای نوپا، به عنوان ابزار آوانگاری و تلفظ کلمات مورد استفاده قرار گرفته است. آن هم در لغت نامه ای که آذربایجانی به فارسی است و کاربرد اصلی آن باید برای جامعه آذریهای ایران باشد!
متاسفانه در لغت نامه اطلاعات گمراه کننده نیز به مخاطب داده میشود ، مثلا در معنای لغت (اتاقی) نوشته شده: »در دیوان اللغات الترک در معنی باباجان و خطاب محبت آمیز به پدر آمده است« در این یک لغت، نام کتاب »دیوان لغات الترک« به غلط، اللغات الترک نوشته شده، دیگر اینکه مشخص نشده که لغت اتاقی در دیوان لغات الترک، مربوط به کدام قبیله از اتراک بوده و زیستگاه این قبیله کجا بوده است؟
در آذربایجان، هیچ وقت به پدر (آتاقی) گفته نشده و نمی شود! مخاطب عام تصور میکند که این لغت و صدها مشابه آن، از لغات زبان آذربایجانی است! لغت نامه منتشر شده ضعف های دیگری هم دارد. مثلا در ارائه شاهد مثال از اشعار، خیلی سطحی با موضوع برخورد شده است.
شاهد مثال در لغت نامه باید از اشعار فصیح ترین و بلیغ ترین شاعران ارائه شود نه از اشعار برخی شعرای ناشناس یا آشنای معاصر که اشعار آنها معیار بلاغت و فصاحت نیست. اشتباهاتی فاحش تر نیز در لغت نامه وجود دارد. شاید برای اهل فن قابل باور نباشد که اسم »بردع« که نام یکی از شهر های قفقاز است، در این لغت نامه به صورت »برده« نوشته شده است!
یعنی مهارت علمی تا این حد بوده که نام مشهوری مانند بردع را که در کتابهای ادبیات و تاریخ صدها بار تکرار شده، برده تصور کرده و برده نوشته اند!
*به نظر جنابعالی، دلیل اینکه کتاب را از لغاتی انباشته اندکه در ادبیات و تکلم مردم آذربایجان سابقه ندارد، چیست؟
در پاسخ به این سوال، ابتدا توضیح مختصری لازم است و آن این که؛ بر خلاف زبانهای فارسی و عربی که علیرغم داشتن لهجه ها و گویش های متفاوت، از قدیم دارای یک زبان عمومی و ادبی واحدی هستند، به گونه ای که یک فارسی زبان یا فارسی دان در تمام نقاط عالم مثلا اشعار نظامی گنجوی و صائب تبریزی و بیدل دهلوی و خاقانی شروانی را به آسانی و روانی می خواند و می داند و می فهمد، زبان ترکی از قدیم با داشتن گویشهای متفاوت از قرقیزی و باشغری و اویغوری و غیره، فاقد یک زبان واحد بوده است. در »دیوان لغات الترک« هم این موضوع مورد توجه نویسنده محقق آن قرار گرفته است.
عدم وجود یک زبان واحد ادبی و عمومی میان زبانهای ترکی و ترکی تبار، موضوعی است که سالهاست دغدغه برخی سیاستمداران و روشنفکران ترکیه است، اینها معتقدند که باید یک زبان مشترک ترکی وجود داشته باشد تا در ارتباطات و علایق میان ترکیه – که داعیه رهبری دارد – با اتراک سایر نقاط جهان نقش ایفا کند.
نظریه پردازان پانترکیسم نیز از زمان پیدایش این تفکر ضرورت وجود یک زبان واحد میان اتراک را احساس کرده و کسانی مانند علی بیگ حسین زاده ضرورت آن را متذکر شده اند.
اما چنین زبانی در گذشته نبوده و اکنون هم نیست. عدم وجود چنین زبانی موجب شده که برخی اهل قلم یا لغت نامه نویسان، مدخلهایی را که فی المثل در زبان آذربایجانی نیست، از زبانهای ترکی یا ترکی تبار دیگر وام بگیرند و لغت نامه آذربایجانی را از لغاتی پر کنند که در دایره واژگان آذربایجانی نبوده اند و نیستند.
تنها به این بهانه که آن لغات هم ترکی هستند! این یک برخورد غیرعلمی و غیرمسولانه و گاهی حتی سیاسی با کلمات است!
منطق علمی ایجاب می کند که برای ورود لغات غیر بومی یا دور یا بیگانه به یک زبان یا فرهنگ، قاعده و قانونی وجود داشته باشد. پر کردن لغت نامه از لغاتی که در ادبیات مکتوب و شفاهی و در تکلم گذشته و امروز مردم آذربایجان نمونه ای بر آنها نمیتوان یافت و »شاهد مثال« برای آن نمیتوان یافت، در واقع چیزی جز آسیب زدن به زبان آذری و تلاش برای یکسان سازی هویت آن با زبان های فرا ایرانی و حتی فراقفقازی نیست.
این کار علاوه بر اینکه غیرعلمی است، هویت تاریخی و ایرانی زبان بومی مردم آذربایجان را هم در معرض آسیب قرار می دهد.
پیش از این اشاره شد که زبان آذری امروز، اگر چه از رهگذر ورود و سکونت ترکان در آذربایجان پدید آمده، اما به دلایل متعدد از جمله تولد و رشد در بستر سرزمینی و فرهنگی ایران و در زمینه زبان فارسی و آذری قدیم، هویت ایرانی و متمایزی از زبان_های ترکی تبار یافته است. این زبان با گویش خاص خود در تمام جهان به آذری_ها اختصاص دارد.
فرهنگ آذریها متمایز از فرهنگ سایر اقوامی است که به زبانهای ترکی یا ترکی تبار تکلم می_کنند.
مثلا یکی از وجوه تمایز آذریها از دیگر اقوام مذهب تشیع است. تمام آذری های جهان، شیعه دوازده امامی هستند و این مذهب حقه، در تمام شئون زندگی آذریها از جمله در حوزه شعر و ادبیات و زبان تاثیر شگفتی دارد. ادامه دارد
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۲ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۰۶ ق.ظ

دیدگاه


+ 8 = شانزده