گفتگو با استاد جلال محمدي شاعر، نويسنده و روزنامه نگار معاصر//

از پیشینه لغت نامه نویسی در آذربایجان تا هویت ایرانی زبان امروز مردم آذربایجان

از پیشینه لغت نامه نویسی در آذربایجان تا هویت ایرانی زبان  امروز مردم آذربایجان

قسمت اول
گروه گفتگو: استاد جلال محمدی؛ شاعر نویسنده و روزنامه نگار معاصر از چهره های شناخته شده معاصر است. »ارمغان آفتاب«، » به رسم طایفه عشق«، »ماه و دریا« عناوین برخی از مجموعه شعرهای اوست که تاکنون منتشر شده است. مجموعه شعر » آدین چیچکله نیر« ( نامت شکوفا میشود) مجموعه ای از اشعار او به زبان آذری است که در ایران و نیز در باکو منتشر شده است. در حوزه ادبیات دفاع مقدس نیز آثار متعددی به قلم ایشان منتشر شده که از جمله آنها » قبیله خورشید« ، »ستاره بدر«، »گلهای عاشورایی« را می توان نام برد.
به گزارش آراز آذربایجان مجموعه ای از جریان شعر انقلاب در آذربایجان با نام »بیزیم قبیله میز، قبله میز بیردی« (قبله و قبیله ما یکی است) به همت وی تدوین و به چاپ رسیده است. »قافله قفقاز« عنوان مجموعه ای از اشعار جریان ادبی حسرت ( سروده های شاعران ایران به زبان فارسی و آذری در حسرت جدایی قفقاز و اندوه ناشی از عهدنامه های ننگین گلستان و ترکمانچای) است که حاصل سالها کوشش استاد جلال محمدی در راستای تبیین ادبیات معاصر آذربایجان و تداوم تلاشهای استاد شهریار در حفظ پیوندهای ادبی با آذری های قفقاز و دیار نظامی گنجوی و خاقانی شروانی است
. علاوه بر انتشار این گونه کتابها، استاد محمدی با بزرگان شعر و ادب جمهوری آذربایجان و شاعران و نویسندگانی مانند نبی خزری، ممّد آراز، یاشار قارایف و…ارتباط داشته است که این ارتباطات نیز حرکتی در راستای حفظ و تقویت پیوندهای ادبی میان ایران و قفقاز بوده است. به دلیل چهار دهه فعالیت در حوزه مسائل قفقاز، به یکی از ممتازترین کارشناسان این حوزه شناخته می شود.
»شهریار؛ انقلاب اسلامی و قفقاز«، نام کتاب دیگری به قلم استاد محمدی است که در پیوند با سروده های شاعر ملی ایران، استاد شهریار درباره انقلاب اسلامی و قفقاز به تحریر درآمده است.در حوزه شعر آیینی آذربایجان نیز آثار متعددی توسط استاد محمدی تالیف شده که «درآمدی بر مکتب شعر عاشورایی آذربایجان» از کتاب های مرجع در این حوزه می باشد.
علاوه بر تالیف و تدوین کتاب، دهها مقاله ادبی و فرهنگی به قلم ایشان منتشر شده است. نقش آفرینی در تاسیس یا فعالیت نهادهای ادبی و فرهنگی مانند » انجمن ادبی استاد شهریار« (۱۳۷۰- ۱۳۸۴تبریز)، » انجمن شاعران اهل بیت ع« ( تبریز ۱۳۹۰ » هفته نامه میثاق« ( ۱۳۷۵ ۱۳۸۹ » روزنامه آذربایجان«( ۱۳۷۲ » گروه دوستی روزنامه نگاران ایران و جمهوری آذربایجان« ۱۳۸۲گوشه ای دیگر از فعالیت های استاد محمدی در پیوند با فرهنگ و ادبیات است.
چندی پیش کتابی با عنوان »لغت نامه ترکی آذربایجانی« در اردبیل – دیار شور و شعور و شعر حسینی- رونمایی شد. به بهانه بررسی این کتاب گفتگویی طولانی با استاد انجام دادیم که مسائل مهمی در این گفتگو و در پاسخ به سؤالات ما مطرح شد.خلاصه ای از این گفتگو را برای خوانندگان عزیزمان تقدیم می کنیم:
*ابتدا می خواهیم نظر کلی شما را نسبت به انتشار فرهنگی که با عنوان »لغت نامه ترکی آذربایجان« منتشرشده و البته حاشیه هایی هم داشته است، بدانیم؟
این سوال، اگر چه سوال ساده ای به نظر می رسد، اما اگر بخواهیم پاسخ سنجیده ای به آن بدهیم، لازم است قدری عمیق تر پیرامون آن بیندیشیم. واقعیت این است، با پیشینه ای که آذربایجان و محققان و لغت دانان آذری در لغت نامه نویسی دارند و با توجه به الگوهایی که از فرهنگ نویسان گذشته و حتی امروز آذربایجان در دست داریم، تدوین و انتشار لغتنامه کار آسانی نیست.
پیشینه لغت نامه نویسی در آذربایجان به قرن پنجم می رسد. فرهنگ منسوب به قطران تبریزی و نیز »لغت فرس« اسدی طوسی در این قرن تالیف شده است. اسدی طوسی اگر چه اهل طوس بوده اما بخشی از عمر خود را در آذربایجان سپری کرده و در تبریز مدفون است. او گرشاسب نامه و لغتنامه خود را در آذربایجان سروده و نوشته است.
»صحاح الفرس« هم که در اوایل قرن نهم تالیف شده، اثر محمد بن هندوشاه نخجوانی است. فرهنگ »برهان قاطع« هم که فرهنگ معروف و شناخته شده ای است، توسط محمد بن حسین خلف تبریزی در قرن یازدهم هجری قمری تالیف شده است.
»فرهنگ عباسی« توسط صدر الدین محمد تبریزی به دستور عباس میرزا تالیف شده است. نیز در عصر قاجار فرهنگ دیگری به نام فرهنگ برهان جامع در عهد فتحعلی شاه قاجار توسط کریم بن مهدی قلی گرمرودی به دستور بهمن میرزا فرزند عباس میرزا تالیف شده است. جالب است که این لغت نامه در سال ۱۲۶۰ هجری قمری در تبریز چاپ شده است.
فرهنگ دیگری به نام »فرهنگ نوبهار« توسط محمد علی تبریزی معروف به مدرس و صاحب کتاب معروف ریحانه الادب تالیف و در سال ۱۳۰۸ شمسی در تبریز چاپ شده است. دکتر صادق رضا زاده ی شفق از دانشوران معاصر، »فرهنگ شاهنامه« را تالیف کرده است که دو بار چاپ شده است. در تالیف بزرگترین لغت نامه زبان فارسی یعنی لغت نامه دهخدا هم دانشوران آذربایجانی سهم بزرگی داشته اند.
اساتید مشهوری مانند محمدامین ریاحی، رعدی آذرخشی، منوچهر مرتضوی، حسن احمدی گیوی و حسن انوری در تالیف این لغت نامه سهم شایسته ای دارند و به قول دکتر حسن انوری، سهم احمد گیوی از همه مولفان بیشتر است، چنان که ۲۲ مجلد از مجلدات ۲۲۰ گانه لغت نامه دهخدا توسط وی تالیف شده است!
»فرهنگ معاصر« دیگری لغت نامه ای است که توسط دو استاد آذربایجانی یعنی مرحوم رضا انزابی نژاد و مرحوم منصور ثروت تالیف شده و در دهه شصت منتشر شده است. غیر از اینها، فرهنگ های دیگری نیز توسط اساتید آذربایجانی تالیف شده که یکی از مشهورترین آنها »فرهنگ بزرگ سخن« است. این فرهنگ با اشراف و هدایت و مدیریت دکتر حسن انوری منتشر شده و حاوی بیش از هفتاد و پنج هزار مدخل اصلی و حدود سی هزار مدخل فرعی است که در هشت مجلد منتشر شده است. بعد از انقلاب اسلامی هم فرهنگ های متعدد آذربایجانی – فارسی منتشر شده است که اغلب کارهای فردی است اما در حد خود مغتنم است و مورد استفاده طیفی از علاقه مندان بوده است. البته برخی از اینها متاثر از نگرشهای سیاسی خاصی است و بیش از آنکه دارای پشتوانه و منطق علمی باشد، ناشی از علاقه مولفان برای طرح مسئله زبان است.
البته در گذشته برخی از ادبا و علمای آذربایجان به تقلید از نصاب الصبیان کتاب هایی نوشته اند که اینها را به معنای واقعی نمیتوان لغت نامه یا فرهنگ دانست، بلکه مانند نصاب الصبیان، کتابهایی برای آموزش تعدادی لغت یا اطلاعات ادبی و دانستنی های ابتدایی برای کودکان بوده است.
در هر حال، با پیشینه ای که علم لغت نامه نویسی در آذربایجان دارد و رشد و تحولی که این رشته داشته، لغت نامه در آذربایجان امروز بایستی تجارب و میراث گذشتگان و معاصرین را در مسیر رشد و تحول به کار گرفته باشد و بر میراث گذشتگان چیزهایی نیز افزوده باشد.
درباره کتاب »لغت نامه ترکی آذربایجانی« که آذربایجانی – فارسی است، باید کتاب تحت سنجش علمی اهل فن قرار گیرد و در ابعاد مختلف با مدخلها، ترجمه واژه ها، درست نویسی تلفظ، شاهد مثال، منابع مورد استفاده و نیز کیفیت اطلاعات ارائه شده و سایر موارد مورد بررسی قرار گیرد. پس از آن روشن می شود که این کتاب، کتابی قابل استفاده است یا نه؟
اگر سوالات بعدی شما در پیوند با بررسی و ارزیابی کتاب باشد، من در حد دانسته ها و بضاعت علمی خویش پاسخ می گویم.
*از عنوان کتاب آغاز می کنیم، آیا این عنوان یعنی »ترکی آذربایجانی«برای زبان بومی مردم آذربایجان درست است؟
در مقدمه ای که امام جمعه محترم اردبیل و سید عالیشان جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن عاملی بر کتاب یاد شده نوشته اند، از منطقه آذربایجان با عنوان« استان های آذری زبان» و از زبان بومی مردم این سامان با عناوینی مانند »ترکی با گویش آذربایجانی« »گویش آذری« و »ترکی آذربایجانی« استفاده شده که گویی مفهوم واحدی از این عناوین در نظر بوده است.
روشن است که اگر عنوان و نام واحدی بر این زبان اطلاق می شد، به منطق علمی نزدیکتر بود.نمی شود که در داخل کشور، یک زبان را با چند نام معرفی کنیم. از نظر علمی هم مقبول نیست که روی جلد کتاب لغت نامه، نام زبان را ترکی آذربایجانی قید کنند و در مقدمه و پیشگفتار با اسامی متعدد مانند آذری، ترکی، ترکی آذربایجانی، ترکی با گویش آذربایجانی یا آذری آن را معرفی کنند. همچنین می دانید طی سالهای گذشته برخی محافل قومی، پیرامون نام زبان آذری مناقشه درست کرده اند و به شدت با واژه آذری مخالفت می کنند و حتی برای تحریف هویت آذربایجان نیز، واژه آذربایجان را به صورت» آزربایجان« می نویسند!به نظر می رسد عنوان »ترکی آذربایجانی« عنوان دقیق و علمی و منطبق با هویت این زبان و هویت و فرهنگ مردم آذربایجان نیست. وقتی از عنوان »ترکی آذربایجانی« یا »زبان ترکی« در وصف زبان بومی امروزی مردم آذربایجان استفاده میشود، گویی این پیش فرض پذیرفته شده که این واژه یعنی»ترکی« با هویت مردم آذربایجان ربط دارد.
در حالی که اگر با انصاف و وجدان علمی و رویکرد محققانه با منابع کهن و تاریخ مواجه شویم، به روشنی در می یابیم که آذربایجان تا قرنها بعد از طلوع اسلام، ارتباطی با ترکان نداشته و میان زیستگاه ترکان با آذربایجان نیز فاصله بسیار بوده است. ادامه دارد

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۶ ق.ظ

دیدگاه


+ 1 = پنج