آینده ایران چه خواهد شد
لیلا فرهادی
گروه جامعه: نشریه اکونومیست در گزارشی آینده ایران و جمهوری اسلامی را بررسی کرده و با توجه به موضعگیری در قبال جنگ حماس و تحرکات مثبت سیاسی بینالمللی، پیشبینی کرده که تغییرات مثبتی در راه است. این نشریه نوشته بزرگترین مشکل اما اینجاست که ابراهیم رئیسی سابقه خوبی در اقتصاد ندارد و همین نکته کافی است که همه معادلات به هم بریزد و آرامشی که با سیاست آیتالله خامنهای رخ داده، بار دیگر بر هم بریزد.
نشریه اکونومیست یادداشتی نوشته و به احتمال تغییر در نقش منطقهای ایران به دلیل مواجهه کشور با بحرانهای داخلی اشاره کرده است. این نشریه میگوید ایران در سالهای آتی با بحران جانشینی و اقتصاد در هم ریخته مواجه است و به دلیل اولویتی که برای این بحرانها قائل است حاضر نیست در یک وضعیت آشفته بینالمللی هم به سر ببرد. متن زیر مشروح یادداشتی است که نشریه اکونومیست در شماره این هفته خود درباره ایران منتشر کرده است.
تغییرات منطقه به نفع ایران
حماس در حمله به اسرائیل مؤثرتر از آنچه اکثر ناظران تصور میکردند، ظاهر شده است. سایر اعضای »محور مقاومت« هم با حمله به اهداف اسرائیلی و آمریکایی از عراق، لبنان، سوریه و یمن، قدرت ایران را به نمایش گذاشتند. در آن سو حوثیها به تانکرهای نفت در دریای سرخ حمله کردهاند و موشکهایی با برد ۸۰۰ کیلومتر شلیک کردهاند و همین شرایط به ایران اجازه میدهد همانطور که در حال حاضر بر عبور از خلیج فارس تسلط دارد، برای تجارت از طریق کانال سوئز هم قدرتنمایی کند.
یک دیپلمات سابق سازمان ملل در تهران میگوید: »آنها به جهان نشان میدهند که اگر میخواهد خاورمیانه را با ثبات نگه دارد، به ایران نیاز دارد. در واشنگتن، سیاستمداران جمهوریخواه تهدید منطقهای ایران را به عنوان دلیلی بر بیکفایتی ژئوپلیتیک جو بایدن میدانند.
قدرتنمایی ایران یک سال بعد از اعتراضات سال گذشته رخ داده است. در اواخر سال ۱۴۰۱ تظاهرات گستردهای بعد از مرگ مهسا امینی به راه افتاد. در نهایت این اعتراضات بود که از بین رفت، نه جمهوری اسلامی. انزوای دیپلماتیک و اقتصادی ایران نیز در حال کاهش است. این کشور خود را به عنوان تامینکننده مهم تسلیحات برای روسیه معرفی کرده است. صادرات نفت به ویژه به چین در حال رونق است. در ماه مارس چین میانجیگری کرد تا روابط دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی از سرگرفته شود. در ماه اگوست، ایران برای پیوستن به بریکس دعوت شد و در سپتامبر، آمریکا موافقت کرد ۶ میلیارد دلار از داراییهای ایران را به عنوان بخشی از مبادله زندانیان آزاد کند.
اما ایران کمتر از آنچه به نظر میرسد، اعتماد به نفس دارد. ایران حملات نیروهای مورد حمایت خود را در منطقه مهار کرده است. این کشور حمایت خود را از حماس نشان داده، اما به اندازهای پیش نمیرود که اسرائیل و آمریکا را که نیروی دریایی آنها در نزدیکی سواحل آن قرار دارد، به انتقامجویی دعوت کند. این احتیاط به نوبه خود نشاندهنده ضعف در اقتصاد ایران و نارضایتی در میان مردم عادی ایران است. مهمتر از همه تمرکز ایران به طور فزایندهای بر حفظ قدرت خود است، نه دامن زدن به هرج و مرج در خارج.
مصائب داخلی ایران چیست؟
همه اینها باید به اقتصاد کمک کند. درآمدهای نفتی و غیرنفتی ایران از زمان اعمال مجدد تحریمها در سال ۲۰۱۸ به بالاترین سطح خود رسیده است. فروش نفت ایران تنها به چین از ۲۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۲۰ به بیش از ۱٫۲ میلیون بشکه در ماههای اخیر افزایش یافته است. درآمدهای نفتی از ۲۵٫۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ به ۴۲٫۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ رسیده است. پروژههای بودجه ایران به ۷۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ خواهد رسید.
خیلی چیزهای بیشتری باید اتفاق بیفتد تا شهروندان ایران احساس کنند منافعی دارند. اگرچه صادرات ایران افزایش یافته است، اما تحریمهای آمریکا همچنان بازگرداندن درآمدهای حاصل از آن را برای ایران دشوار میکند. تاجرانی که با »کشور پسته« تبادل تجاری دارند، با کیسههای پر از پول نقد وارد دبی میشوند. برخی از آنها به صورت زمینی از طریق کردستان عراق یا افغانستان به ایران ارسال میشوند یا از طریق مبادلات غیررسمی ارز و معاملات ارزهای دیجیتال در دبی شسته میشوند.
نزدیک بندر الحمریه نواری از سالنهای ماساژ وجود دارد که از آنجایی که خدمات خود را به صورت نقدی ارائه میدهند، احتمالاً به پولشویی برای ایران کمک میکنند. یک دیپلمات غربی در دبی، با تکان دادن سر به آسمانخراشهایی که تا افق کشیده شدهاند، میگوید: »بسیاری از درآمدها اینجا باقی میماند«. شهر مملو از خانهها و کلوپهای هنری جدید ایرانی است.
ایران توان پرداخت آن را ندارد. حتی اگر تمام درآمدهایش به کشور برگردد، ایران همچنان با کسری بودجه زیادی مواجه خواهد شد. این کشور برای متعادل کردن بودجه خود نیاز به صادرات ۱٫۵ میلیون بشکه در روز به قیمت هر بشکه ?? دلار دارد. اما نفت در حال حاضر با قیمت کمتری معامله میشود و ایران باید به خریداران تخفیف زیادی نسبت به قیمت بازار بدهد.
در داخل، سپاه بخش زیادی از درآمد نفت را به دست میآورد و یک اقتصاد دو لایه ایجاد میکند. آقازادهها لامبورگینیهایشان را در شمال تهران به رخ میکشند و برای خرید و مهمانی راهی لندن یا دبی میشوند. هزاران نفر از آنجایی که گرفتن ویزا برای آمریکا دشوار است به کانادا پرواز میکنند. تورنتو اینقدر ایرانی دارد که به آن »تهرانتو« میگویند.
زندگی برای اکثر ایرانیها سختتر است. تورم شتاب گرفته و از رشد دستمزدها پیشی گرفته است. قیمت مواد غذایی نسبت به سال گذشته ۴۰ درصد افزایش یافته است. قیمت گوشت دو برابر این نرخ افزایش یافته است. طبق آمارهای رسمی، نرخ فقر در یک دهه از ۱۹ درصد به ۳۰ درصد افزایش یافته است. بیش از ۲۶ میلیون نفر، ۳۰ درصد از جمعیت، با کمتر از ۷ دلار در روز زندگی میکنند که خط فقر رسمی است. گزارشهایی از فروش اعضای بدن ایرانیان به ترکیه و امارات متحده عربی وجود دارد. کسانی که پول دارند آن را در خارج از کشور ذخیره میکنند.
این مشکلات سیاستمداران را به محک آزمون گذاشته است. متأسفانه دولت ابراهیم رئیسی، به عنوان ناتوانترین و همچنین تندروترین دولت جمهوری اسلامی شناخته میشود. اکثر وزرای او یا از سپاه هستند یا از فارغ التحصیلان امام صادق یکی از دانشگاههای حوزوی در پایتخت با گرایش ایدئولوژیک. در شش ماه گذشته آنها بنزین را به قیمت بازار وارد کردهاند تا کمبود تولید داخلی را جبران کنند. با این وجود، از ترس ناآرامیها، همچنان به یارانه بنزین را قطع نکردهاند و بنزین لیتری دو سنت باقی مانده است.
ایران چیزهای زیادی برای ارائه به سرمایهگذاران خارجی دارد، اما تحریمهای آمریکا در کنار سوء مدیریت ایران تقریباً همه این سرمایهگذاران را تارانده است. چین یادداشت تفاهمهای فراوانی امضا کرده است، اما منتظر لغو تحریمها برای اجرای آن است. سرمایهگذاری سعودی مشروط به توقف حمایت ایران از نیروهای نیابتی در منطقه است. روسیه آخرین امید است. ایرانیها میگویند در ازای تسلیحات ایرانی، بهویژه هواپیماهای بدون سرنشین، برای تهاجم روسیه به اوکراین، روسیه در میادین نفتی و یک اتصال ریلی شمال به جنوب به اقیانوس هند سرمایهگذاری خواهد کرد، اما اینها هم به جایی نرسیده است.
بدبختیهای زیست محیطی بدبختیهای اقتصادی را تشدید میکند. تابستان گذشته، دمای هوا در جنوب به ۶۰ درجه سانتیگراد نزدیک شد. خشکسالی تقریباً مخازن را خالی کرده است. بیابانزایی صدها هزار نفر را روانه شهرها میکند. اما آنها نیز دچار خاموشی و قطعی آب شدهاند که اعتراضهای بیشتری را برانگیخته است. مشاور رئیس جمهور هشدار داد که تا سال ۲۰۵۰ کمبود آب میتواند ۷۰ درصد از ایرانیان را مجبور به ترک کشور کند.
این استرسها تغییرات سیاسی آتی را دشوارتر کرده است.. در انتخاباتهای پیشین نظام تا حدی پاکسازی شده است. انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی هر دو در ماه مارس برگزار میشود. اما آنچه زمانی یک فرآیند نسبتاً رقابتی بود، به طور فزایندهای به نمایشهای صحنهسازی شده دیگر حکومتهای استبدادی خاورمیانه شباهت دارد. اصلاح طلبان و عمل گرایان از مجلس حذف شده اند. قدرت متمرکزتر است و بدون محبوبیت، شکننده است. یک تحلیلگر ایرانی میگوید: ما از دموکراسی به دیکتاتوری تغییر کرده ایم.
آینده ایران چه خواهد شد؟
در ابتدا، به نظر میرسید که جنگ غزه ممکن است تنشهای داخلی ایران را به نقطه شکست برساند. اما در حال حاضر، جمهوری اسلامی به دنبال آرام کردن شهروندان خود است. مجریان تئوکراسی هنوز فعال هستند. زنان چادری به پوشش افراد در ورودی ایستگاههای مترو نظارت میکنند. استادان دانشگاه به دلیل اجازه ورود زنان بدون روسری به سالنهای خود با اخراج مواجه میشوند. کافههایی که قوانین را زیر پا بگذارند جریمه و تعطیل میشوند اما نمیتوان همه کافهها را بست.
شورای نگهبان، در ماه اکتبر قانون حجاب و عفاف را که توسط تندروها در مجلس تصویب شد، به این دلیل که اجرای آن غیراسلامی است، رد کرد و در این شرایط حکومت ایران بدون اعتراف، مطالبات مردم را پذیرفته است.
نخبگان نوظهور ممکن است به طور غریزی لیبرالتر از نیاکان خود باشند. بسیاری از فرزندان ایدئولوگها به اندازه سایر جوانان ایرانی مجذوب آزادیهای غربی هستند. برخی تحلیل گران میگویند ایران ممکن است خودکامهتر شود، اما از سختگیریهای مذهبی دست بکشد و برخی هم سپاه را به عنوان موتورمحرکه تغییرات بعدی میبینند.
با گذشت زمان، برخی از تحلیلگران امیدوارند تساهل منطقهای که ایران در ۷ اکتبر نشان داد تبدیل به یک هنجار شود. ایران ممکن است حفظ وضعیت موجود را به هرج و مرج انقلابی ترجیح دهد. نیروهای نیابتی منطقهای ایران در حال حاضر بر لبنان، سوریه و یمن مسلط هستند. ایران ممکن است به جای گسترش بیشتر این نفوذ، به دنبال تحکیم باشد. حل و فصل بحران فسلطین را راه حل دو دولت میتواند ایران را قادر کند تا درگیری خود با اسرائیل را کاهش دهد. ایرانیها میدانند که آمریکا احتمالاً توافق هستهای را احیا نمیکند و تحریمها را در سال انتخاباتی لغو نمیکند. اما رسیدن به یک توافق جامع با آمریکا در میان مدت قابل تصور است.
به گزارش آراز اذربایجان به نقل از رویداد۲۴،با وجود خشم مردم، حکومت ایران مخالفان داخلی سازمانیافته اندکی دارد. اپوزیسیون در تبعید به هم ریخته است. یکی از کانال تلویزیونی آنها یعنی منوتو، اخیراً تعطیلی خود را اعلام کرد. طرفداران تغییر در ایران، امیدهای خود را به بعد از انتخابات آمریکا موکول کردهاند، که برخی مشتاقانه امیدوارند که ترامپ و سیاست فشار حداکثری او را بازگرداند. اما نظام ایران که سال آینده ۴۵ ساله میشود، مقاومت خود را ثابت کرده است. آنچه پیامدهای حمله حماس نشان داد این است که ایران دیگر حاضر نباشد به اندازه نیروهای نیابتی خود ریسک کند.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۸:۵۶ ق.ظ