آزادی اقتصادی ترویج‌دهنده فرهنگ وتوسعه انسانی

آزادی اقتصادی ترویج‌دهنده فرهنگ وتوسعه انسانی

گروه اقتصادی: اطلاعاتی که در شاخص آزادی اقتصادی گرد آمده شواهد محکمی ارائه می‌دهد مبنی بر این‌که آزادی اقتصادی پیش‌نیازی جدی است برای توسعه پایدار انسانی و اجتماعی. به صورت تاریخی، کشورهایی که از درجه بالاتر آزادی اقتصادی بهره برده‌اند هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ اجتماعی شکوفا شده‌اند. جوامع آزادتر بیشتر قادرند تا از مواهب نظام بازار آزاد بهره ببرند و بتوانند در پاسخگویی به انتخاب‌ها و امیال افراد، به طرقی سازنده‌تر و کاراتر عمل کنند. این جوامع برای افراد فرصت‌های هرچه بیشتری فراهم می‌آورند و قادرند حلقه‌های رشد اقتصادی بافضیلتی به وجود بیاورند که مشخصه‌هایشان تخصیص منابع کارآمد، افزایش ارزش چشمگیر و ابداع است.
به طور ساده، هر چه اقتصاد یک کشور آزادتر باشد، احتمال این‌که شهروندان آن کشور زندگی‌ای سودمند و کامیاب داشته باشند بیشتر است. سیاست‌هایی که آزادی اقتصادی را ترویج می‌کنند، خواه از طریق بهسازی حکومت قانون و ترویج کارآمدی و درهای باز، خواه از طریق محدود کردن متناسب اندازه و حدود دولت‌ها سیاست‌هایی هستند که می‌توانند محیطی به وجود بیاورند که در آن مردم برانگیخته می‌شوند و برای چالش‌های اجتماعی و اقتصادی که جهان با آن مواجه است، راه‌حل‌هایی عملی دست و پا کنند.
نتایج شاخص، شواهد متقاعدکننده‌ای ارائه می‌دهد مبنی بر این‌که پویایی اقتصادی زمانی به بهترین شکل پایاست که سیاست‌های رسمی‌شده‌ دولت‌ها در راستای توانمند کردن افراد باشد. وقتی مردم انتخاب‌های بیشتری دارند، احتمال بیشتری دارد که در فعالیت‌های کارآفرینانه شرکت کنند. به نوبه خود این فعالیت‌های کارآفرینانه است که شغل‌ها را پدید می‌آورد فرصت‌های سرمایه‌گذاری و محصولات تازه و خدماتی که زندگی‌مان را غنی می‌کند حاصل همین فعالیت‌هاست. از بسیاری جهات، آزادی اقتصادی عنوان اختصاری محیطی است که در آن کارآفرینی تهییج می‌شود. نمودار ۱ ارتباط نزدیک آزادی اقتصادی و فرصت‌های کارآفرینی را نشان می‌دهد.
یکی از نتایجی که می‌توان با اطمینان گفت فرصت‌های زایای کارآفرینی با خود به همراه دارد، رشد پایدار اقتصادی است؛ سیاستی که برای اغلب دولت‌ها سیاستی کلیدی است. رشد اقتصادی زمانی بیشینه می‌شود که مصرف‌کنندگان، سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان بتوانند در تشخیص، ارزیابی و جامه عمل پوشاندن به فرصت‌ها از بهترین قضاوت فردی خود بهره ببرند. همچنان که نمودار ۲ نشان می‌دهد، رابطه محکمی میان بهبودی آزادی اقتصادی و دست‌یافتن به رشد سریع‌تر اقتصادی هست. چه در درازمدت (۲۰ سال)، چه میان‌مدت (۱۰ سال) و چه در کوتاه‌مدت (پنج سال)، رابطه میان تغییر در وضعیت آزادی اقتصادی و نرخ رشد اقتصادی، رابطه‌ای است همواره مثبت و مستقیم. نرخ رشد اقتصادی سرانه سالانه به طور متوسط در کشورهایی که آزادی اقتصادی در آنها رشد داشته، دست‌کم ۵۰ درصد بیشتر از آن دیگر کشورهایی است که یا آزادی در آنها به رکود رسیده یا کند شده است. منافع بنیادینی که محصول رابطه مثبت میان آزادی اقتصادی و سطح درآمد سرانه‌اند هم به همان اندازه شایان توجه‌اند. برای کشورهایی که توانسته‌اند در شاخص آزادی اقتصادی امتیازی کسب کنند که حتی نمود سطح متوسطی از آزادی اقتصادی است (امتیاز ۶۰ یا بیشتر)، رابطه میان آزادی اقتصادی و سرانه تولید ناخالص داخلی به شدت چشمگیر است.
آنچنان که در نمودار ۳ هویداست، کشورهایی که در رده‌های بالاتر آزادی اقتصادی قرار دارند سطح متوسط درآمدشان به شکل تصاعدی بالاتر است. اقتصادهایی که در شاخص »آزاد« یا »نسبتاً آزاد« رده‌بندی شده‌اند، از سطح درآمدی بهره می‌برند که دو برابر متوسط سطح درآمد همه کشورهای دیگر، و بیش از چهار برابر درآمد اقتصادهای »سرکوب‌شده« است.
نظام بازار آزاد که ریشه در اصول آزادی اقتصادی دارد، سبب شده رشد اقتصادی‌ای در جهان رخ بدهد که هرگز تا پیش از آن سابقه نداشته است. آزادی اقتصادی بیشتر نه‌تنها بر تعداد افرادی که در فقرند تاثیر مثبت گذاشته بلکه از شدت فقری که هنوز کسانی در جهان تجربه‌اش می‌کنند، کاسته. شدت فقر، که برآیند درجه محرومیت فرد از آموزش، بهداشت و سلامت و استانداردهای زندگی است، در کشورهایی که سطح آزادی اقتصادی در آنها بیشتر است، بسیار پایین‌تر است. نمودار۵ نشان می‌دهد شدت فقر در کشورهایی که اقتصادشان نسبتاً آزاد یا تا حدی آزاد تلقی می‌شود، تنها یک‌سوم سطح شدت فقر در کشورهایی است که در رده‌بندی آزادی، در جایگاه‌هایی پایین‌تر قرار دارند. مساله دیگری که شایان ذکر است، توجه روزافزونی است که در سال‌های اخیر به اهمیت تامین امنیت خوراک شده است؛ بعدی حیاتی از جنگ علیه فقر، به‌ویژه در کشورهای رو به توسعه یا توسعه‌نیافته. تخصیص پول کمکی بیشتر نمی‌تواند امنیت خوراک را تامین کند، و چنین هم نخواهد کرد. تکلیفی که در پیش است چندبعدی است و به شدت با دست ‌یازیدن به پیشرفت در زمینه‌های توسعه کشاورزی، رشد اقتصادی، ثبات نهادی، استقبال از تجارت و به طور کلی، پیشرفت اجتماعی، پیوند خورده است. در غایت امر، مساله بر سر پیش بردن و پایدار کردن آزادی اقتصادی است، بدان درجه که حلقه بافضیلت رشد اقتصادی و توسعه بتواند به شکلی واقعی برای تعداد بیشتری از افراد عادی در جهان به وجود بیاید. همان‌طور که در نمودار ۶ نشان داده شده است، آزادی اقتصادی یک عنصر جدایی‌ناپذیر تقویت امنیت خوراک است. تنها دغدغه آزادی اقتصادی، رسیدن به موفقیت‌های مالی نیست. دست یافتن به رونق و کامیابی بیشتری ورای ابعاد مادی و مالیه‌ای سعادت، به همان درجه مهم است. میدان فواید اجتماعی آزادی اقتصادی خیلی بزرگ‌تر از درآمد بالاتر و کاستن از فقر است.
کشورهایی که از سطح آزادی اقتصادی بالاتر برخوردارند، سطح توسعه انسانی بالاتری را هم تجربه می‌کنند، و این در موضوعاتی چون امید به زندگی، سواد، آموزش، و کیفیت کلی زندگی مشهود است. همان‌طور که در نمودار ۷ می‌بینیم دولت‌هایی که سیاست‌های انتخابی‌شان، آزادی اقتصادی را افزایش می‌دهند، جوامع‌شان را در مسیری قرار می‌دهند که به سوی فرصت‌های آموزشی بیشتر، بهداشت و درمان بهتر، و استانداردهای بالاتر زندگی برای شهروندان راه می‌برد.جالب اینجاست که همان اصول بازار آزادی که ثابت شده کلید توسعه انسانی‌اند، به اثبات رسیده که باعث موفقیت در حیطه محیط زیست هم می‌شوند. در بعضی کشورها سیاست‌ها و اقدامات دولتی در مورد محیط زیست بیش از پیش مداخله‌گرانه شده‌اند و در اقتصاد اعوجاج ایجاد کرده‌اند. بسیاری از دولت‌ها برنامه‌هایشان را تا آنجا پیش برده‌اند که بابت آثار سوء تولید کربن مالیات بگیرند و مالیات بنزین و گازوئیل را افزایش دهند، و مبادلاتی ناشفاف و گاه فاسد ترتیب داده‌اند برای خرید و فروش ضایعات کربن، و برای انرژی‌های »سالم« یارانه‌ای تعیین کرده‌اند که به شرکت‌های به لحاظ سیاسی »خودی« تعلق گرفته است. این سیاست‌ها هزینه مستقیم کلانی بر دوش جامعه گذاشته و رشد اقتصادی را پس برده-و این‌همه در راه فواید محیط زیستی‌ای اتفاق افتاده که معلوم نیست واقعاً حاصل شوند.
چشمگیرترین بهسازی در زمینه انرژی سالم و کارآمدی انرژی در طول یک دهه گذشته، نتیجه نظارت دولتی نبوده‌اند بلکه از بابت پیشرفت در فناوری و تجارت اتفاق افتاده‌اند. در سرتاسر جهان ثابت شده است که آزادی اقتصادی می‌تواند توان کشورها را برای ابداعات تازه افزایش دهد، و به‌تبع آن، به بهبودی وضعیت کلی محیط زیست قادرشان کند. رابطه مسلمی که میان آزادی اقتصادی و سطح بالاتر ابداعات وجود دارد، باعث پویایی بیشتر اقتصادی در مواجهه با چالش‌های محیط زیست شده است هر جا که دولت‌ها به نیروهای بازار و رقابت اعتماد کرده‌اند تا کارآمدی محیط زیستی بیشتری از خود نشان دهند، حلقه‌ای بافضیلت از سرمایه‌گذاری، ابداع (از‌جمله ابداع فناوری‌های سبز) و رشد پویای اقتصادی در این زمینه بروز کرده است.
آزادی اقتصادی بیشتر همچنین می‌تواند زمین حاصلخیزتری را برای حکومت دموکراتیک کارا فراهم کند. آزادی اقتصادی در غایت امر با توان‌ بخشیدن به مردم در جهت به کار بستن مهار بیشتر بر زندگی روزانه‌شان، اصلاحات سیاسی به باور می‌آورد چراکه افراد را قادر می‌کند با کسب منابع اقتصادی لازم، بتوانند موجودیت‌های ذی‌نفعی را که دور از دسترس به نظر می‌رسند به چالش بکشند و برای رسیدن به قدرت سیاسی رقابت کنند، و بدین ترتیب آزادی اقتصادی ایجاد جامعه‌ای پلورالیستی را تهییج می‌کند.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ ساعت ۵:۳۵ ق.ظ

دیدگاه


هفت − 1 =