پدرانی که تربیت فرزند را از لحظه انتخاب همسر آغاز میکردند
گروه اجتماعی:وقتى بشر، سر کشیدن به بلندترین قلّههاى عالم غیب را معنى زندگى دانست و فهمید که براى رسیدن به چنین قلّههایى، تربیتى خاص لازم است و تمدن غرب، هرگز چنین انسانى را نمىتواند بپروراند، اینجاست که سخت دست به دامن پیامبران و اولیای الهى شد تا از صعود به قلّههاى عالم معنا باز نماند و بتواند معنى حقیقى خود را به دست آورد. و در همین راستا، میراث تربیتی به جا مانده از معصومان (ع) را نباید به چشم رفتار و گفتار پدری معصوم با فرزند خود دانست، چرا که مخاطب قرار دادن فرد یا افرادی خاص در هنگام صحبت، اقتضای عالم ماده است. خطاب حقیقی امام معصوم، کل بشریت است و روشهای تربیتی او در تعامل با فرزندانش، الگوهایی برای تمام پدران و مادران روی زمین برای تربیت تمام نسلهای انسان روی زمین.
*اصولی کلی که معصومان در تربیت فرزند رعایت میکردند
بخشی از این میراث تربیتی به جا مانده از معصومان، اصول کلی رفتار یک پدر با فرزند را شامل میشود. امام معصوم در مقام یک پدر، اصول زیر را در تعامل با فرزند خود رعایت میکرده است.
در نگاه امام معصوم، »بدترین پدران کسی است که در نیکی به فرزند زیاده روی کند«. (۱) همان مسئلهای که در اصطلاح عرفی امروز به »لوس بار آوردن فرزند« تعبیر میشود. از سوی دیگر، ایشان »خشم« را ویران کننده تربیت میدانند(۲) و هرچند والاترین انسان روی زمین و دارنده بالاترین مقام در اجتماع بودهاند، اما در تعامل با کودک، با او کودکانه رفتار میکردهاند.(۳) نقلهای متعددی در سیره پیامبر اکرم (ص) مبنی بر همبازی شدن با کودکان و سواری دادن به حسنین (ع) در دوران کودکی وجود دارد. در روایات آمده است که نوازش فرزندان و نوهها برنامه هر روزه ایشان بوده است. (۴) از پیامبر (ص) همچنین روایاتی درباره ثواب زیاد شاد کردن کودک و آرام کردن او در هنگام گریه در منابع به جا مانده است.(۵)
مسئله? »اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط« که بر تمام آموزههای اسلامی سایه افکنده، در اینجا نیز قابل مشاهده است. در حالی که مهربانانهترین رفتارها با کودکان، در سیره معصومان (ع) دیده میشود، اما ایشان در عین حال، بدترین پدر را کسی میدانند که در محبت، زیاده روی کند. به نظر میرسد مقصود معصومان در مقام تربیت، پرورش انسانی است که در عین اینکه از لحاظ روحی نرمخو، مهربان و دارای سکینه است، از عافیت طلبی نیز دور بوده و پذیرش روحی برای حرکت به سمت سختیها را داشته باشد.
*معصومان احکام شرعی را چگونه به فرزندانشان میآموختند؟
بخشی از روایات به جامانده از معصومان (ع) گویای زمان و چگونگی آموزش مسائل شرعی و احکام به فرزندان و حقوق فرزند بر پدر است.
معصومان (ع) نامگذاری نیکو و تربیت صحیح را از اولین و مهمترین حقوق فرزندانشان میدانستند.(۶) همچنین درباره امر کردن فرزندان به نماز و روزه در روایتی آمده است: »ما کودکان خود را وقتى پنج سالهاند، به نماز امر مىکنیم؛ ولى شما کودکانتان را وقتى هفت ساله شدند، به نماز امر کنید. ما کودکان خود را وقتى هفت سالهاند، به روزه وامىداریم، به اندازهاى که توان دارند، چه نصف روز باشد یا بیشتر یا کمتر. وقتى تشنگى و گرسنگى بر آنان چیره شد، افطار مىکنند تا اینکه به روزه، عادت کنند و توان آن را بیابند، ولى شما کودکانتان را وقتى ۹ ساله شدند، به اندازهاى که توان دارند، به روزه وا دارید و وقتى تشنگى بر آنان چیره شد، افطار کنند.« (۷)
همچنین در روایتی دیگری، امام باقر (ع) زمان آموزش تعداد دیگری از مسائل شرعی را به کودک بیان نمودهاند: »هنگامی که کودک به سه سالگی رسید به او بگویند هفت مرتبه بگوید لا اله الّا الله (تا بیاموزد)، در چهار سالگی به او بگویند که هفت مرتبه بگوید محمد رسول الله (تا یاد بگیرد)، در پنج سالگی رویش را به قبله متوجه کنند و به او بگویند که سر به سجده بگذارد، در پایان شش سالگی رکوع و سجده صحیح را به او بیاموزند و در هفت سالگی به طفل گفته شود: دست و رویت را بشوی و پس از آن به او گفته شود: نماز بخوان.« (۸) آموزش قرآن به فرزندان نیز از اموری است که امام معصوم (ع)، آن را وظیفه پدر دانسته و در روایات متعددی بر آن تاکید شده است. در یکی از روایات در این زمینه آمده است: »کودک خود را تا شش سالگی فرصت دهید، سپس او را در فراگیری کتاب به مدت شش سال تربیت کنید.« (۹)
*مکاتبه پدری نمادین با فرزندی نمادین (۱۰)
نامه ۳۱ نهج البلاغه، هرچند در ظاهر، حاوی سفارشات امام علی (ع) به امام حسن (ع) است اما در واقع با طرح بینش جوانان از زندگی تحلیلهای پدری با تجربه را در اختیار فرزندان قرار میدهد. نگارش نامههایی اینچنین برای فرزندان، یکی از سنتهای معصومان بوده که اکنون نیز بسیاری از بزرگان از آن پیروی میکنند.
فرمایشات حضرت در این نامه، این هوشیارى را به پدران مىدهد که باید قبل از اینکه افراد سطحى، اندیشهشان را به فرزندان ما القا کنند، اندیشه صحیح را به آنها بگوییم، هرچند ممکن است در ظاهر نپذیرند، اما حتی در نگاه حداقلی، مقاومتى در مقابل اندیشههاى غلط در جانشان به وجود مىآید.حضرت علی (ع) در مقام یک پدر به امام حسن (ع) میفرمایند: »مىخواهم تو را ادب کنم قبل از اینکه قلب تو سخت شود و در مقابل مطالب حق مقاومت کند. و قبل از اینکه عقل و اندیشهات هواى دیگرى گیرد. تا با یک رأى و اندیشه محکم روى به کار آرى.«
پدر شیعیان و امیر مومنان، بر خلاف بسیاری از پدران به ظاهر دیندار امروزی که اصلیترین دغدغه فرزندانشان را »پول در آوردن« قرار میدهند، در سراسر نامه فرزندش را به دوری از دنیا میخواند: »از سوى پدرى براى تو نامه نوشته مىشود که این دنیا را مذموم مىداند، نه خوشى آن را مىپسندد و نه غمش را، کسى که دنیا را نخواهد دیگر از خوشىهاى دنیایى فریب نمىخورد و از غمهاى دنیایى افسرده نمى شود… و هر دوى آنها را در حد بازى مىبیند.«
مولای متقیان (ع) فرزند خود را در مقابل دو راه قرار میدهند: »تو دو راه، پیش رو دارى: یا دین را مىپذیرى یا نه. اگر پذیرفتى که کار تمام است. یعنى سرمایه تفکر و تحرک گذشتگان را براى خودت ذخیره کرده و نتیجه گرفتهاى. ولى ممکن است که نفس تو اِبا کند و از پذیرفتن آنچه که گذشتگان تو به آن رسیدند سر باز زند. اشکالى ندارد، اما اگر مىخواهى خودت مثل گذشتگان تجربه کنى و خودت مسائل را کشف کنى پس سعى کن با این قاعده جلو روى: طلب کردن تو باید همراه با در صحنه بودن فهم تو باشد نه خیالات و هوسهایت. هدف تو از طلب کردنت باید دانستن باشد نه قدرتنمایى و فضلفروشى و نه در ورطه شک و شبهه درغلتیدن.«
*شروع تربیت فرزند از هنگام انتخاب همسر
از مسائلی که امروزه ثابت شده است و شبههای درباره آن نیست، این است که هنگام شیر دادن به فرزند، خصوصیات شخصیتی مادر همراه با محبتها، عواطف و نوازشهای او به فرزندش انتقال مییابد و به رشد روانی او کمک میکند. امام علی (ع) قرنها قبل، این ویژگی را مورد توجه قرار داده و فرمودهاند: »این مادر است که به تو از عصاره قلبش غذا داد؛ قوتی که دیگری از دادن آن امتناع میکند. این مادر است که با تمامی اعضا و جوارحش با نهایت شادمانی و خوشرویی تو را از جمیع حوادث و رخدادها محافظت نمود.«
حضرت نه فقط در گفتار که در سیره خویش نیز این موضوع را مورد توجه قرار داد و چون به سوگ شهادت پاره تن پیامبر (ص) نشست، از برادرش عقیل خواست برای وی همسری بیابد که فرزندی شجاع به دنیا آورد؛ چرا که به طور مسلم سرشت و خصائص اجداد در فرزند تأثیر یافته و به او منتقل میشود.
در میان تیره حضرت ام البنین شخصی وجود دارد به نام عامر که به سبب قهرمان سالاری و شجاعتش، او را بازی گیرنده سرنیزهها لقب دادهاند. و این گونه مولای متقیان، در انجام وظایف پدرانه خویش، تربیت یکی از شاهکارهای خلقت را از هنگام انتخاب همسر آغاز نمودند. و همان گونه که خاتم رسولان، امام حسین (ع) را برای ایجاد حماسهای پرشکوه پرورش میداد و او را بر سر زانوی خویش با نوازشهای خاص به مراحل رشد و کمال میرسانید و سفارش وی را به تمام مسلمانان نمود و حسین را جزئی از خود و خود را جزئی از او معرفی نمود، حضرت علی (ع) نیز تربیت حضرت ابالفضل العباس (ع) را از هنگام انتخاب همسر آغاز کرد تا فرزندش، جلوه بدون نقصی از جانبازی را برای بشریت خلق کند.
منابع و مآخذ:
(۱) امام باقر (ع): بدترین پدران کسى است که [در نیکى از حد اعتدال خارج شود و] به زیادهروى بگراید (تاریخ یعقوبى، ج ۲، ص ۴۸۶).
(۲) امام على علیه السلام: لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ / با خشم، تربیت [ممکن] نیست (غرر الحکم، ح ۱۰۵۲۹).
(۳) پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: مَنْ کانَ عِنْدَهُ صَبِىٌّ فَلْیَتَصابَ لَهُ/ هر کس با کودک سروکار دارد، با او کودکانه رفتار کند (من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۸۳، ح ۴۷۰۷).
(۴) کانَ النَّبىُّ صلی الله علیه و آله و سلم اِذا اَصْبَحَ مَسَحَ عَلى رؤوسِ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِهِ / پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هر روز صبح بر سر فرزندان و نوههایشان دست [نوازش] مىکشیدند (بحارالأنوار، ج ۱۰۴، ص ۹۹، ح ۷۵).
(۵) پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: مَنْ بَکى صَبىٌّ لَهُ فَاَرْضاهُ حَتّى یُسَکِّنَهُ، اَعْطاهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الْجَنَّةِ حَتّى یَرْضى / هر کس کودک گریان خود را راضى کند تا آرام شود، خداوند از بهشت آنقدر به او مىدهد تا راضى شود (الفردوس، ج ۳، ص ۵۴۹، ح ۵۷۱۵).
(۶) امام على علیه السلام: وَ حَقّ الوَلَدِ عَلَى الوالِدِ أنْ یُحَسِّنَ اِسمَهُ وَ یُحَسِّنَ اَدَبَهُ، و یُعَلِّمَهُ القُرآنَ / حق فرزند بر پدر، آن است که نام خوب بر او بگذارد و او را خوب تربیت کند و قرآن به او بیاموزد (نهج البلاغه، حکمت ۳۹۹).
(۷) امام باقر علیه السلام /کافى، ج ۳، ص ۴۰۹، ح ۱٫
(۸) مکارم الاخلاق، ص ۱۱۵
(۹) امام صادق (ع) / وسائل الشیعه، باب ۸۲، حدیث ۲
(۱۰) برای تهیه مطالب این قسمت، از کتاب »فرزندم اینچنین باید بود« اثر استاد اصغر طاهرزاده استفاده شده است.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۳:۴۴ ق.ظ