چانه زنی؛ فرهنگ یا عادت…!؟

چانه زنی؛ فرهنگ یا عادت…!؟

علی رزم‌آرای
گروه فرهنگی: همه ما این تجربه را داریم که هنگام خرید کالا چانه بزنیم. گویی توافق نانوشته اما قطعی میان مشتریان و فروشندگان، در این مورد وجود دارد. در این توافق، فروشنده از پیش، قیمت¬ها را طوری تنظیم می¬کند که به عادت و رویه منتظر چانه زندی در کمیت و یا کیفیت قیمت اجناس از سوی مشتریان است و از دیگر سو زمینه فراهم شود تا مشتریان بتوانند درباره کمیت و یا کیفیت قیمت اجناس چون و چرا کنند. مشتریان نیز متقابلاً می¬دانند که می‌توانند کالایی را با دریافت تخفیف خریداری کنند. این روحیه که کم و بیش هویت مشتری ایرانی را هنگام خرید شکل می¬دهد. اما ما چانه می‌زنیم: در خانه مناسبات بین والدین و فرزندان و فرزندان با یکدیگر بر مبنای صورت¬های مختلفی از چانه زنی استوار است. والدین نیز از راه چانه زنی با فرزندان تعامل گرم برقرار می¬کنند. سعی والدین این است که ارزش¬های خود را با فرزندان از راه چانه زنی به آن‌ها منتقل کنند. در مدرسه، دانشگاه، اداره و… نیز چانه¬زنی در امورات مختلف از تجربه¬های روزانه ماست. ما در هر جا، هر سطح و موقعیتی می¬توانیم پدیده چانه زنی را در گوشه گوشه جامعه و فرهنگ امروزمان مشاهده کنیم. کافی است کمی به فضای مناسبات در سازمان¬ها و ادارات توجه کنیم. کارمندان و مدیران در نوعی چانه زنی اداری مداوم بر سر توزیع امتیازات و پاداش¬ها از یک سو و انجام کار و وظایف اداری از سوی دیگر با یکدیگر چانه می‌زنند. این چانه زنی¬ها را می‌توان راهبرد اساسی زندگی در جامعه ایرانی دانست. در نگاه کلی چانه زنی راهبرد زندگی روزمره¬یی است که طی آن انسان ایرانی در موقعیت¬های عملی مشخص خود را با ساختارهای کلان در آن موقعیت¬ها وارد گفتمان می.کند. از طریق این راهبرد، یعنی چانه زنی، انسان ایرانی، موفق می‌شود که در مرحله اول درک و شناختی از موقعیت به دست آورد. چرا که در طی فرآیند چانه¬زنی مجموعه وسیعی از اطلاعات تولید و رد و بدل می¬شود. دوم اینکه در چانه¬زنی امکان تفسیر موقعیت وجود دارد. به عبارتی در فرآیند چانه¬زنی زمینه‌ای برای شناختی شخصی و متقاعد کننده و متناسب با تصمیم گیری ضروری از موقعیت به دست داده می¬شود و در مرحله سوم انسانی ایرانی از طریق چانه زنی به بازتولید یا تداوم ساختارها و نهادها می¬پردازد. ¬به بیان ساده‌تر اینکه می¬توان از طریق چانه¬زنی مناسبات الگو یافته و نهادینه‌شده در زندگی مانند مناسبات خانوادگی یا مناسبات اقتصادی در بازار یا مناسبات سیاسی در روابط بین دولت و شهروندان را بازتولید کرد. می¬توان اذعان کرد که¬ چانه¬زنی راهبردی معجزه آسا برای نوآوری، ایجاد تغییر و دست‌کاری در ساختارها، مرزها و مناسبات الگو یافته تثبیت شده تاریخ است. چیزی که چانه¬زنی را به ابزاری اثرگذاری تبدیل کرده است. چانه¬زنی از نظر جامعه¬شناختی و فرهنگی حتی یک هنر است. با چانه¬زنی مهارت¬های کلامی و زبانی و ارتباطی شکل داده شده و به رخ کشیده می‌شود. انسان ایرانی از راه چانه زنی نشان می¬دهد که قابلیت‌های ارتباطی تحسین برانگیزی دارد:این که بسیاری از افراد با صدای بلند به مهارت خود در چانه زنی می¬بالند. چانه زنی ارزش¬های اخلاقی نهفته نیز در خود دارد. از طریق چانه¬زنی می‌توان به ایجاد نوعی سازگاری با ساختارها و شرایط رسید. در این سازگاری طرفین مجادله و نیز مذاکره گاهی کوتاه می¬آیند، گاهی یکدیگر را متقاعد می‌کنند و در نهایت در اغلب مواقع این امکان را فراهم می¬کنند که امورات را سامان ببخشند. به تجربه حاصل شده است که چانه¬زنی در اغلب مواقع کارساز بوده است. تجربه¬های مختلف تاریخ خود مؤید این ادعا است. در چانه>زنی ویژگی¬های وجود دارد که می‌تواند انتهایی مسیر را به مدارا ختم کند. (در این معنا در فرهنگ مردم منطقه آذربایجان و در زبان ترکی واژه الدارلیق وجود دارد. الدار کسی که جمع¬اندیش بوده و جامع‌الاطراف می¬اندیشد تا همه را راضی نگه دارد و با همه کنار بیاید و به تناسب، الدارلیق هم به فرایند مبتنی بر کارکرد این واژه اطلاق می¬شود. ال به معنی ایل و جامعه طایفه، قوم و… است، دارلیق هم نگه داشتن اندیشیدن و … معنا می¬دهد) برای مثال، ما همه در یک توافق بین الاذهانی به این قاعده باور داریم که برای حل شدن و تسریع امور طرفین باید کوتاه بیایند … یکی دیگر از قواعد چانه¬زنی پرهیز از خشونت است. برای مثال ما در چانه زنی مجازیم صدای خود را کمی بلند کنیم. گاهی به شیوه‌ای لطیف گلایه کنیم. می-توانیم التماس کنیم یا می¬توانیم دیگران را واسطه قرار دهیم. گاهی نیز به سوگند متوسل می¬شویم. تمام این تمهیدات و تاکتیک¬ها برای آن است که معامله¬ای سرانجام گیرد، یا غائله¬ای ختم شود یا در موضوعات مختلف به تفاهم رسیده و همه چیز به خیر و خوشی تمام شود.
مهم‌تر از همه از بروز خشونت بحران یا مشکل جلوگیری کنیم. در این معنا چانه>زنی امری اخلاقی و بسیار به جاست. اما چانه زنی از نوعی ارزش اخلاقی ظریف و پوشیده دیگری نیز برخوردار است.
ما با چانه زنی، بسیاری از ارزش¬های اخلاقی دیگر را تولید و بازتولید می‌کنیم. برای مثال، چانه¬زنی می¬تواند، تمرینی برای گذشت باشد. در فرآیند چانه زنی ممکن است کم و زیاد چیزی را ببخشیده شود. مثلاً از خطای دیگری چشم پوشیده شود یا در قیمت¬ تخفیف داده¬شده و یا گرفته شود و یا با گذشتی به جا معامله‌ای را به سرانجام برسد. در فرهنگ ایرانی می‌توان به صورت¬های مختلفی از رفع و رجوع امورات اشاره کرد: ما با کمک چانه¬زنی ازدواج می¬کنیم صاحب خانه می‌شویم، کمک آن مانع از بروز اختلافات بزرگ بین افراد مختلف می¬شویم. در معنای کامل و در شرایط مناسب چانه¬زنی علاوه بر تمرین بخشش، گذشت و مدارا نوعی تمرین آزادگی و انسان بودن است. افراد جامعه شهری و کشوری ما تلاش می¬کند تا به جامعه و دیگران نشان دهد که انسان خوبی هستند. خوب بودن چیزی است که همه به آن نیازمندیم. چانه زنی موقعیت ارتباطی و اجتماعی مناسبی است تا این تجربه یعنی خوب بودن را شکل دهیم.چانه زنی با توجه به کارکردهای گسترده آن در مناسبات بین فردی و ابعاد مختلف زندگی انسانی ریشه در ارزش‌ها، باورها و فرهنگ ملی و بومی ما دارد. هم عرض فرایندی مانند چانه زنی در فرهنگ بومی و ملی ما، فرایندهای همچون تعارف کردن از عناصر مهم فرهنگی ما است که در شکل مثبت و به جای آن بسیاری از نیازهای ارتباطی، اجتماعی، اخلاقی و انسانی ما تامین می‌شود. اگرچه از دیدگاه انتقادی تعارف را در شکل منفی آن نشانه ریا، یا وجود فواصل مختلف اجتماعی ، فرهنگی و حتی طبقاتی دانسته¬اند. از دیدگاه انتقادی نیز در صورت و جلوه‌های منفی، چانه¬زنی می¬تواند نشانه نوعی بی‌ثباتی و هرج‌ومرج در نظم زندگی اجتماعی فرهنگی، اقتصادی دانست.
استناد به این امر در که مثلا در بازارهای جهانی از نظر اقتصادی چون ارزش و روابط اقتصادی شفاف و واقعی است پس دیگر تکلیف مشتری روشن است و جایی برای چانه¬زنی نیست و در ایران به دلیل فقدان نوعی نظام ارزشی در بازار و بی ثباتی اقتصاد چانه¬زنی یک معضل است تا فرهنگ! در این دیدگاه ، چانه¬زنی در حوزه¬های دیگر زندگی نیز نشانه نوعی آسیب یا مشکل در روابط فرهنگ تلقی می¬شود؛ اما خارج از این دیدگاه و دورتر از اشکال منفی، چانه‌زنی بیش از آنکه بیانگر نوعی آسیب یا بیماری یا بحران در کلیت اقتصادی یا فرهنگی ما باشد، نوعی راهبرد انسانی برای تعاملات مختلف است. چانه¬زنی در شرایط مناسب و سالم یک استراتژی است!

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۳:۴۷ ق.ظ

دیدگاه


2 + نُه =