پژوهشگران در انتظار حمایتهای مالی مسئولان
گروه گزارش: این گزارش حاصل روایتی از دو جوان مستعدی است که میتوانند حرفهایی برای گفتن داشته باشند، اگر گوشه چشمی حمایت از سوی مسئولان ببینند و بتوانند پشتوانه مالی برای پیادهسازی طرحهایشان داشته باشند.
تحقیق و پژوهش لازمه کشف علوم و فناوریهای نوین بوده و به عنوان مهمترین عامل برای پیشرفت جوامع، مستلزم صرف هزینههای بسیار است. اکنون کشورهای مختلف دنیا بر سر دستیابی به دانش فناوریهای روز دنیا و نوآوری در این زمینه با یکدیگر رقابت میکنند که این عامل به عنوان مزیت رقابتی کشورهای مختلف دنیا تبدیل شده است.
بخشی از ناتوانی جوامع در حال توسعه برای انجام تحقیقات، به ناتوانی این کشورها در سرمایهگذاری مطلوب در این زمینه برمیگردد، بنابراین افزایش بودجههای تحقیقاتی در حد توان اقتصادی کشور میتواند بخشی از عقب ماندگی موجود را در این زمینه جبران کند.
اکنون با نگاهی واقعبینانه واضح است که کشور ما با وجود پیشرفتهای بسیار نسبت به دورههای گذشته، همچنان از بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان عقب مانده است که جبران این عقبماندگیها نیازمند جهشی بزرگ در زمینه تحقیق و پژوهش در کشور است.
در کشور ما به لحاظ فرهنگی این مسئله تا حدی جا افتاده است و همه جا سخن از ضرورت تحقیق و پژوهش است. اما باید دید این مسئله در واقعیت و عمل چگونه است؟ با نگاهی دقیقتر میبینیم که معمولا وقتی در جمعی راکد و بیانگیزه برای امور پژوهشی قرار داریم، با شعارزدگیها از فقر پژوهش و تحقیق بنیادین در کشور و به ویژه در میان دانشجویان گلایه میشود اما وقتی کسی در گوشهای از همین دانشگاهها برمیخیزد و میخواهد اندیشههای علمی در سر را جامه عمل بپوشاند، دیگر خبری از آن حرفها و حمایتها نیست. اما آیا واقعا بودجهای برای پژوهش در دانشگاهها در نظر گرفته نمیشود!؟
به نظر میرسد اکنون نبود بودجه به بهانهای برای کمکاریهای بسیاری از مسئولان تبدیل شده است، حال آنکه نکته مهمتر فقدان برنامهریزی مناسب در صرف هزینهها است، به طوری که گاه رنگ کردن هر از گاه جداول دانشگاه و امثالهم اولویتی بالاتر از تحقیق و پژوهش پیدا میکنند.
با توجه به رشد سریع فناوری اطلاعات در عرصههای مختلف و نیاز و وابستگی روز افزون به آن، به هنگام کردن امکانات موجود با دستاوردهای بشری و سپس خلق ایدههای نو در این زمینهها و به عبارت دیگر همسوسازی شرایط موجود با آخرین تغییرات روز دنیا، یکی از نیازهای اصلی جامعه است و شکی در ضرورت پیشرفت در این زمینه و اهمیت آن وجود ندارد.این مسئله با توجه قرار گرفتن ایران در صحنه نبرد جنگ نرم دشمنان بسیار مهمتر بوده و باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد که متاسفانه ظاهرا هنوز هم هستند کسانی که چوب لای چرخ جوانان میاندازند و به جای حمایت از آنها، دست رد بر سینهشان میزنند و این میشود سرآغاز مهاجرت جوانان به خارج از کشور برای بهرهبرداری از توانمندیهای ذهنشیان که اصطلاحا در ایران با عنوان پدیده «فرار مغزها» شناخته و محکوم میشود؛ کسی نیست این مسئله را ریشهیابی کرده و بخواهد بداند دلیل این اقدامها چه بوده است که کاسه صبر جوان لبریز شده و سختی دوری از آب و خاک را به جان میخرد تا برود به جایی که تنها گوشهایی برای شنیدن حرفهایش، دستانی برای یاریش و بستری برای رشد و شکوفایی استعدادهایش وجود داشته باشد.مسلم است که برای رسیدن به قله موفقیت باید پلهها را یکی یکی طی کرد و در این میان گرفتن ایده از کارهای انجام شده و تلاش برای دستیابی به دانش آنها میتوان خود زمینه ساز حرکتهای بزرگتر در جامعه شود که در این میان نقش مسئولان آموزشی و پژوهشی در هدایت این ایدهها و رساندن آنها به مرحله واقعیت بسیار مهم بوده و میتواند به عنوان مهمترین بسترساز، غیر قابل انکار باشد، لذا حتی وجود نمونه خارجی برای برخی ایدهها نیز نمیتواند بهانه مناسبی برای عدم حمایت از اجرایی کردن طرحهای مفید و بومیسازی آنها باشد. اکبر و احمدرضا دو تن از هزاران جوان با استعداد وطن هستند که با سودای کشف ندانستهها وارد دانشگاه شدهاند، شبانهروز وقت، انرژی و سرمایه در دست خود را صرف کردهاند تا شاید بتوانند با بهکارگیری آموختهها، خود بسازند آنچه را در سر دارند و بتوانند سهمی کوچک در رساندن ایران به جایگاهی که بتواند در دنیای IT نیز حرفهایی برای گفتن در دنیا داشته باشد، ایفا کنند. علی از چند سال پیش و احمدرضا از حدود یک سال گذشته در کنار دیگر دوستان خود گروهی تشکیل داده و مدام تحقیق و بررسی کردهاند و اکنون توانستهاند اصول پیادهسازی بسیاری از آنها را فرا گیرند ولی به دلیل نبود سرمایه کافی توان نهایی کردن طرحهای خود را نداشتهاند؛ در این مدت به این در و آن در زدند، ولی از همه درها یا رانده شدند یا دست خالی بازگشتهاند و اکنون منحل کردن گروه فعلی و خروج از کشور را آخرین گزینه پیش روی خود برای اجرایی کردن طرحها و ایدههای خود میبینند.این دو جوان در مصاحبه ای طرحهایی را مطرح کردند که بخشی از آنها را از زبان خود این دو دانشجو در زیر آوردهایم:
بخشی از طرحهایی که روی کاغذ ماندهاند و فرصتی برای پیادهسازی نداشتهاند
۱٫ «فشردهسازی متوالی داده» که امکان نگهداری دادهها در حجم بسیار اندک را ایجاد میکند، نخستین پروژه است که به گفته خود این دو محقق، با کاهش چشمگیر در فضای ذخیرهسازی دادهها، میتواند انقلابی در صنعت نرمافزاری ایجاد کند.این پروژه میتواند در زمینه پهبادها، سرورها و انتقال داده با سرعتهای بالا به کار رفته و از آن طریق در ساخت سرورهای قابل رقابت با سرورهای آمریکایی استفاده کرده و حتی با پردازش دادههای موجود از آنها برای پیشبینی آینده نیز استفاده کرد.
۲٫ »عینک مترجم« پروژه دیگری است که با آن میتوان پس از پردازش تصاویر متنی، بر اساس برنامه نرم افزاری موجود متن را به صورت آفلاین خواند که این مسئله میتواند برای نابینایان و کمبینایان کارایی فوقالعادهای داشته و در چند وظیفهای کردن کارها به هنگام مطالعه آثار مکتوب تأثیر شایانی داشته باشد. همچنین عملکرد آفلاین این عینک میتواند نقطه قوتی در رقابت با نمونههای خارجی موجود به لحاظ ضریب بالای امنیتی آن باشد که عموما به صورت آنلاین عرضه شدهاند.اکنون »گوگل گلس« تنها عینک هوشمندی است که گفته میشود با قیمتی معادل ۱۰ میلیون تومان پول ایرانی، در بازار عرضه شده و گوگل میلیاردها دلار برای ساخت آنها هزینه کرده است.
۳٫ »کدینگ مکالمات تلفنی« نیز دیگر پروژهای است که در صورت نصب نرم افزار خاصی بر روی گوشی، امکان درآوردن متن مکالمات و یا پیامکهای تبادل شده از طریق امواج مخابراتی به صفر میرسد و ضریب امنیتی آن به سبب چینش تصادفی دادهها در هر بار مکالمه، به حدی بالاست که میتوان ادعا کرد هیچ سرور مخابراتی امکان کنترل مکالمات تلفنی را نخواهد داشت.این مسئله نیز میتواند در حوزه مسائل امنیتی به کار رفته و در قالب طرحهای دیگری توسعه یابد.
۴٫ »صفحه کلید نوری« نیز پروژه بعدی است که با وجود اینکه نمونه مشابه خارجی آن در بازارها عرضه شده است، ولی امکان بومیسازی آن بر اساس یافتهها وجود دارد که می تواند با قیمتی ارزانتر در کشور عرضه شده و جامعه را از مزایای متعدد آن بهرهمند ساخته و با انبوهسازی آن کشور را از نیاز به واردات آن محروم کند.
۵٫پنجمین پروژه را میتوان به عنوان راهکاری برای فرار از معضل دیرینه قاچاق سوخت در کشور دانست که سوختگیری خودرو با کارت سوخت دیگر خودروها، خود نمونهای از این سوءاستفادهها است که با پیادهسازی طرح مد نظر ما میتوان امکانی را فراهم کرد که از طریق نصب سیستمی در جایگاههای سوختگیری، در صورت عدم تطابق کارت سوخت مورد نظر با مشخصات خودروی مورد نظر، کارت سوخت از سیستم اصطلاحا ریجکت شده و امکان سوختگیری با کارت دیگر خودروها وجود نداشته باشد.از مسئولانی که ناامیدی را در افکار جوانان میدمند تا مسئولانی که بیتفاوت از کنار آنان میگذرنداکبر غنیزاده به عنوان مدیر این گروههای پژوهشی ضمن ابراز ناخرسندی از نبود امکانات و سرمایه شخصی برای پیادهسازی این طرحها، از عدم حمایتهای مسئولان استانی از طرحهای این گروه گلایه کرد و گفت: اکنون بیش از یک سال است که این در و آن در میزنیم تا شاید گوشی برای شنیدن داشته باشیم تا بهایی به این تحقیقات ما داده و برای پیادهسازی و اجرایی کردن آنها دستمان را بگیرند.وی با روحیهای بسیار سرخورده ادامه داد: هر یک از مسئولان به نحوی چوب لای چرخ گذاشته و بهانهگیری میکنند، عدهای از نبود بودجه لازم برای اختصاص به این کارها مینالند و عدهای هم طبق رسم دیرینه بسیاری از مسئولان، توپ را به زمین دیگری میاندازند و به این ترتیب فرد را وارد بازیای میکنند که خودش آخر سر از پای درآید و از اقدامش صرف نظر کند.اکبر که دیگر ناامید از اجرایی شدن طرحهایش به نظر میرسید، از تحقیرهای عدهای از مسئولان گلایه کرد و گفت: برخیها که متاسفانه سررشته چندانی از علوم و به ویژه دانش IT ندارند، اکنون بر سر پستهایی جا خوش کردهاند که میبایست افرادی بسیار کارآزمودهتر و کاردانتر از آنها آن صندلیهای آنان را تصاحب میکرد.
اکبر و احمدرضا از رئیس دانشگاه گرفته تا مسئولان پارک علم و فناوری، از اتاق فکر شهرداری تا استانداری و شورای شهر و نخبگان سپاه استان، همه و همه را گشتهاند ولی تاکنون پاسخی که بتواند راهگشای آنان باشد را نشنیدهاند و اکنون که دیگر نایی برای دویدن و بالا پایین رفتن پلههای این ساختمان و آن مرکز را ندارند، سودای رفتن به خارج را در سر میپرورانند.
دانشگاهی که هیچ امکاناتی برای تحقیق و پژوهش ندارد
اکبر میگوید: رئیس دانشگاه پس از شنیدن طرحها از آنها استقبال کرد ولی وقتی دست یاری به سویش دراز کردیم، گفت آهی در بساط دانشگاه نیست و نمیتواند کاری برای ما و طرحهایمان انجام دهد، اگر هم همینطور باشد پس دانشگاهها که تحقیق و پژوهش را اساس کار خود میدانند برای ما دانشجوها چه کردهاند؟ ما حتی از اینترنت پرسرعتی که بتوانیم با آن مقالات علمی معتبر دانلود کرده و کتابهای الکترونیکی مطالعه کنیم در اختیار نداریم. دانشگاه ما فقط یک کافینت خصوصی با امکان دانلود محدود دارد و ما برای انجام یک تحقیق معمولی ناچاریم مقادیر زیادی پول خرج کنیم. دانشگاه حتی یک اتاق خالی برای پژوهش هم در نظر نگرفته است و این در حالی است که برای سایر تشکلهای دانشجویی که شاید خروجی و بازدهی چندانی هم نداشته باشند، اتاقی با رایانه و اینترنت و دیگر امکانات در اختیارشان قرار گرفته است. چند وقت پیش که در نمازخانه دانشگاه با بچهها دور لپتاپمان سر یکی از پروژهها بحث میکردیم مسئولان دانشگاه حتی از آنجا هم بیرونمان کردند.
اکبر بر اساس گفتههای مسئولان پارک علم و فناوری، تأسیس شرکت را لازمه اعطای وام یکساله برای اجرایی کردن طرحهایشان دانست و با ابراز گلهمندی از این مسئله، گفت: کجای دنیا بابت تحقیق و پژوهش وام می دهند؟ پولی میدهند و پس میگیرند؟
اکبر: وقتی طرحهایمان را با یکی از اساتیدمان در میان گذاشتیم، با نگاهی تمسخرآمیز گفت: »مگه بیکارید آخه، بشینید واحداتون رو پاس کنید و مدرکتون رو بگیرید و برید پی زندگیتون«!
احمد رضا: با استاد دیگری نیز این مطلب را در میان گذاشتیم که او نیز با دلسوزی خاصی، با توجه به احتمال افزایش نرخ عرضه پرتقال در بازار شب عید، سرمایهگذاری در این زمینه را به جای وقت گذاشتن پای این طرحها سوددهتر دانست و پیشنهاد داد دنبال چیزهایی بریم که نون توش باشه!!
پس کجاست آن همه بهایی که به تحقیق و پژوهش میدهند؟ در این شرایط اشتغالی که دولت تدبیر و امید از آن حرف میزند، آن هم در قالب کارآفرینی خود جوانان، چطور محقق میشود؟ با کدام حمایتها؟ در کدام شرایط و امکانات؟اکبر و احمد تنها دو نفر از هزاران جوانی هستند که بستری میخواهند برای شکوفایی استعدادهایشان، دستی برای یاریشان و تکیهگاهی برای دلگرمی خاطرشان. اما آنان هیچ کدام از اینها را ندارند، این فضا دیگر برایشان خفهکننده است. میخواهند بروند به جاهایی که شاید حرفهایشان خریدار داشته باشد، آیا نیست کسی که بخواهد دست یاری به سویشان دراز کند و آنها را از این اقدام بازدارد؟
میتوان منتظر خبرهای خوشی برای آینده این طرحها از سوی مسئولان کشوری بود
کار تنظیم گزارش تمام شده بود که خبر رسید ظاهرأ مسئول اتاق پژوهش و ارتباط با صنعت دانشگاه قاضی طباطبایی ارومیه طی سفر اخیری که در روزهای گذشته بابت شرکت در کنگره ملی همکاریهای دولت، دانشگاه و صنعت به تهران داشته است، خلاصهای از طرحهای این دانشجویان را به تعدادی از مسئولان مربوطه تحویل داده که میتوان منتظر خبرهای خوشی از ماحصل آنها بود.محمد نجفی، رئیس گروه پژوهش، فناوری، کارآفرینی و ارتباط با صنعت و دانشگاه قاضی طباطبایی ارومیه در گفتوگو با خبرنگار فارس در ارومیه گفت: با ارائه چکیده طرحها به تعدادی از مسئولان دانشگاه فنی و حرفهای کشور، خوشبختانه با برخورد مناسب و استقبال کننده آنان همراه بود که قرار شد پس از مطالعه طرحها، برای ادامه روند ثبت اختراع این تیم اقدامات و حمایتهای لازم را انجام دهند.
نجفی در پاسخ به سوال خبرنگار فارس مبنی بر حمایتهای مسئولان استانی از این طرحها گفت: متاسفانه در استان با وجود تلاشهای مکرر نتوانستهایم تا کنون حمایت مسئولی را برای ادامه این طرحها و نهایی کردن آنها جلب کنیم که لاجرم دنباله آنها را از پایتخت پیگیری میکنیم.به هر حال ما منتظر میمانیم و امیدواریم وعدههای مسئولان کشوری جامه عمل پوشیده و راشهگشای طرحهای این دانشجویان و صدها دانشجویی که در گوشه و کنار استان بدون پشتوانههای مالی قوی و یا حمایتهای مسئولان، طرحهایشان فرصت پیادهسازی نیافتهاند، شود و اگر این فرصت به نتیجه مطلوبی منتهی نشد و همچنان بیپاسخ ماند، مسئولان منتظر پیگیریهای خبرنگاران فارس باشند که به سراغشان خواهیم رفت تا پاسخهای آنها را در این رابطه بشنویم.اکبر غنیزاده و احمدرضا اصلانی، دانشجویان رشته نرمافزار دانشگاه قاضی طباطبایی ارومیه هستند؛ اگر مسئولی بود که با خواندن این گزارش قصد پیگیری ماجرا و یا کمک به این دانشجویان را داشت، میتواند تا دیر نشده از طریق برقراری ارتباط با شماره تماس ۰۹۱۴۶۲۰۹۸۶۶ با آنها ارتباط برقرار کند تا شاهد رسیدن به مصداق بارز »ما میتوانیم« باشیم.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۴:۴۶ ق.ظ