تاثیرات چرخه شوم فقر بر فرهنگ جامعه
گروه فرهنگی: تاثیرات فقر معمولاً مرتبط هستند، طوریکه یک مشکل به تنهایی اتفاق نمیافتد. بعنوان مثال، بهداشت نامناسب پخش شدن بیماریهای قدیمی و جدید را آسانتر میکند و گرسنگی و کمبود آب هم افراد را نسبت به آن آسیبپذیرتر میکند.جوامع فقیر معمولاً از تبعیضات رنج میبرند و اسیر چرخه فقر میشوند. اجازه بدهید ببینیم معنای دقیق آن چیست.
*فقر و جرم و جنایت
جرم در زمانها و مکانهای مختلف متفاوت است. در بعضی نقاط بسیار زیاد و در بعضی نقاط کمتر است که البته معمولاً از نظر ثروت تفاوت عمدهای دارند. این باعث شده است که متخصصین بر روی این موضوع تحقیق کنند که در مکانهایی که آمار جرم و جنایت بسیار بالا است دقیقاً چه اتفاقی میافتد.جای سوال نیست که جرم یکی از مهمترین معلولات فقر است و آندسته محلات فقیرنشین یا کل قسمتهای شهر همان مشکلات یکسان را با افراد کمسواد که بیکاری بیشتری داشته و بیشتر مرتکب جرم میشوند دارند و این منجر به فقر مزمن و درازمدت میشود.
*انواع مختلف فقر برای جرمهای مختلف
اما برای حل این مشکلات و مسائل، خیلی مهم است که تصویری عمیقتر و با جزئیات بیشتر از چرخه فقر و تاثیرات دقیق آن بر جرم و جنایت در جوامع و محیط های مختلف داشته باشیم.بعنوان مثال ثابت شده است که عامل بیکاری در برخی جرمها بسیار مهمتر از عامل نابرابری درآمد است. از طرف دیگر درآمد پایین جرمهای مربوط به اموال (سرقت و از این قبیل) را افزایش داده اما خشونت را کاهش میدهد.
تحقیقات کلی تاثیرات مختلفی از فقر را برای انواع مختلف فقر نشان دادهاند: از نابرابری درآمد تا محرومیت اجتماعی و بیکاری.
*تاثیرات فقر بر جامعه
چرخه شوم فقر که در بالا به آن اشاره کردیم یعنی مشکلات دائمی که از یک نسل به نسل بعدی منتقل میشود. بعنوان مثال چند نمونه از این مشکلات ارثی عبارتند از: نرفتن به مدرسه کار کودکان برای کمک به والدین، نداشتن بهداشت ابتدایی، انتقال بیماریها. بیکاری و پایین بودن سطح درآمد محیطی ایجاد میکند که کودکان نمیتوانند در آن به مدرسه بروند. برای آنها که قادر به رفتن به مدرسه هستند، نمیتوانند ببینند چطور کار زیاد میتواند زندگیهایشان را ارتقا دهد چون والدینشان مدام در حال شکست خوردن در کارهایشان هستند.
*تاثیرات کلی فقر بر جامعه
فقر بخاطر مشکل نابرابری، به ویژه نابرابری درآمد، یکی از اصلیترین علل فشارها و تهدیدات اجتماعی برای جدا کردن یک ملت است. این زمانی اتفاق میافتد که ثروت در یک کشور بین شهروندان آن به درستی توزیع نشده باشد. به عبارت دیگر، وقتی پول و ثروت در دست عده بسیار کوچکی از افراد باشد.
یکی از ویژگیهای کشورهای پیشرفته داشتن طبقه اجتماعی متوسط است اما اخیراً میبینیم که حتی در کشورهای فوقپیشرفته غربی نیز طبقه متوسط جامعه کمکم از بین رفته و به دنبال آن هم شورشها و برخوردهای شدید در جامعه ایجاد شده است. فقر عامل بسیار خطرناکی در جامعه است که میتواند ثبات کل جامعه را از بین ببرد.
»بهار عربی« نمونه خوب دیگری است که در کلیه کشورهای مربوطه، شورشها بخاطر کمبود کار و سطح بالای فقر ایجاد شدند. این باعث فروپاشی بسیار حکومتها میشود.
*کودکان قربانیهای ناتوان فقر
از دهه شصت میلادی تاکنون سهم کودکان متاثر از فقر بیشتر و بیشتر شده است. کودکان کمترین انتخاب و توانایی را برای تغییر اتفاقاتی که برایشان میافتد دارند. آنها برای کمک کردن به خانوادههایشان کاری نمیتوانند بکنند و اجباری هم به آن ندارند. تازمانیکه میتوانند به خوبی روی دو پای خود بایستند، تقریباً شش سالگی آنوقت وارد کار کودکان میشوند.تقریباً همه تاثیرات ممکن فقر بر زندگی کودکان تاثیر دارد. زیرساختهای ضعیف بیکاری، فقدان خدمات اولیه و درآمد بر نداشتن تحصیلات، تغذیه بد، خشونت در خانه و بیرون از آن، کار کودکان، انواع و اقسام بیماریها منعکس میشود.
*رفتار ضداجتماعی کودکان
یکی از تاثیرات فقر بر رشد کودکان این است که باعث میشود رفتار ضداجتماعی داشته باشند که بعنوان وسیله محافظت روانی درمقابل محیط خشن اطرافشان عمل میکند. تبعیض و محرومیت اجتماعی معمولاً آنها را به خشونت بیشتر و کنترل نفس کمتر در واکنش به اتفاقات استرسزا مجبور میکند. آنها که در کودکی معمولاً مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند، رویکرد سازنده ضعیفتری برای کنار آمدن و برخورد با مشکلات دارند.
*تاثیر فقر بر سلامتی
یکی از سادهترین مقیاسها برای سنجش فقر در کل دنیا نگاه کردن به وضعیت سلامت و امید به زندگی در بین جوامع است. جای تعجب نیست که هر کجای دنیا، جوامع فقیرتر وضعیت بدتری دارند. اما سلامت انسانها نه تنها تحتتاثیر فقر مالی بلکه تحتتاثیر محرومیت اجتماعی که یکی دیگر از اثرات نادیدهگرفتهشده فقر است، میباشد. مهم نیست که فقر بر سلامت جسمی کسی اثر میگذارد یا روحی، نتیجه نهایی یکسان است: فقرا به طور متوسط زندگی کوتاهتری نسبت به افراد ثروتمند دارند.
این حقیقت اقلیتهای قومی هم هست که در هر کشوری که باشند معمولاً اولین گروهی هستند که از تبعیضات و رفتارهای ناخوشایند رنج میبرند. این نشان میدهد که تاثیر فقر فقر جسمی نبوده بلکه بیشتر روحی و روانی است: به طرق مختلفی بر سلامت ذهنی و رفتار انسانی اثر میگذارد. هر نوع فقر، هر نوع محرومیت اجتماعی – چه مادی و چه نژادی – بر سلامت انسانها اثر دارد.
*غلبه بر تفاوتها
تلاش کشورها باید به جای ملیگرایی به متحد کردن افراد در جامعهای باشد که طبق یکسری ارزشهای واحد عمل میکند. به طور خاص باید جامعهای باشد که محیطی ایجاد میکند که همه شهروندان خود را مقدور میسازد از مهارتهای خود بهترین استفاده را کرده و تواناییهای خود را به بهترین شکل نشان داده و در توسعه جامعه شرکت کنند.
*مشکل بیکاری یا مسئلهای پیچیدهتر از این؟
روزنامهها به طور متداول فقر را یکی از عوامل مهم در تروریسم میداند که وضعیتی از بدبختی و ناامیدی برای افراد ایجاد میکند که مجبورشان میکند به سازمانهای تروریستی بپیوندند. بااینکه این ادعا شاید چندان بیپایه و اساس نباشد اما تحقیقات بسیار زیادی نشان میدهد که تاثیر فقر بر تروریسم به این مستقیمی نیست.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از مردمان شایان ذکر است که تروریستها در اکثر مواقع از کشورهای فقیرتر با نرخ بیکاری بالاتر هستند و سازمانهای تروریستی معمولاً درآمدهای بالاتری نسبت به شغلهای دیگر فراهم میکنند. درواقع، عوامل مختلف بسیاری در تصمیم به تروریست شدن اثر دارد. ایدآلهای شخصی و فرهنگی ارزشها و اصول و قواعد هم به همان اندازه دستاوردهای مادی و اجتماعی (اعتبار برای جنگ علیه امپریالیست) برای وارد شدن به تروریسم اهمیت دارد.
EMAIL.agazadeh1@gmail.com
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۶:۲۸ ق.ظ