کمبود نظارت عامل گرانی در موسم تعطیلات نوروزی
گروه اقتصادی:آیا نمیتوان بخشی از اعتبارات استانهای کمبهرهتر در گردشگری را در قالب یارانه سفر به این مناطق اختصاص داد و در قالب خدماتی مثل پرداخت بخشی از هزینه ایاب و ذهاب و اقامت مسافران، خدماتی ویژه ارائه کرد تا سود ناشی از گسیل داشتن این مسافران به آن شهرها، به توسعه آن مناطق منجر شده و کمبودهای این عرصه کمتر خودنمایی کند؟
با شروع اسفندماه، در حالی که هنوز راه زیادی تا فرا رسیدن جشن نوروز مانده، افزایش نرخ کرایه حمل و نقل برون شهری نشان میدهد هر چه دولتمردان در کاستن نرخ تورم موفق عمل کرده باشند، دیر نیست که بخشی از آن جبران شده و شاخ و شانهکشی نرخها تکرار شود.
هر چه ویژگیهای منحصربفرد کشورمان، دورنمای صنعت گردشگری در ایران را خوش رنگ و لعاب ترسیم میکند و برخی دولتمردان با تکیه بر این دورنما، از تصمیماتشان برای رونق دادن این عرصه سخن میگویند و مزیت نسبی کشورمان در جهان را، نه نفت، محصولات کشاورزی، محصولات معدنی و… که گردشگری مینامند، کافی است تا موسم جشن نوروز نزدیک شود تا تمامی کم و کاستهایمان در این عرصه بروز کرده و ثابت شود که جز حرف، رهتوشه دیگری برای توسعه گردشگری نداشتهایم.
سالیان سال است بر پایه همین دورنما، دولتها از تصمیماتشان برای رونق این صنعت در کشور میگویند و حتی از آن فراتر، دوران عبور از اقتصاد وابسته به نفت را در توسعه این صنعت ترسیم میکنند اما به وقت عمل، کمترین طرح و برنامهای برای رونق گردشگری، حتی از نوع داخلی نشان نداده و از آن بدتر، برای رفع موانعِ پیش روی گردشگران هم تلاشی نشان نمیدهند.
بهترین شاهد و مثال برای این مدعا، اوضاع نابسامانی است که در تعطیلات مناسبی در شهرهای پذیرای گردشگران بروز میکند.
آنجا که میبینیم ترافیک عذابآور محورهای برون شهری را در بر میگیرد، نرخ حمل و نقل و اقامت سر به فلک میکشد، فقدان نظارت بر بهداشت، کیفیت و نرخ خدمات در اماکنی مانند رستورانها بیش از پیش متجلی میشود و حتی کمبود اسکناس در دستگاههای خودپرداز، مشکل آنتن دهی موبایل کمبود سرویسهای بهداشتی و… نیز به عنوان مشکلاتی بسیار جدی مطرح میشود.اما هر چه این اوضاع در تعطیلات چند روزه در سال جلوه گر میشود، در انتهای سال و با فرا رسیدن تعطیلات مفصلتر نوروزی، به مراتب بر شدت آن افزوده شده و به چنان گرانیهایی گره میخورد که اگر بگوییم نشان از رها شدن گردشگری در کشورمان دارد، به نظر سخنی به اغراق نگفتهایم.
براستی چرا این گونه است؟! مگر نه اینکه همهمان به خوبی میدانیم با توسعه گردشگری، میتوانیم به رونق اقتصادی رسیده و به کمک کسب و کارهایی که به این صنعت مرتبط هستند، اوضاع معیشتی جامعه را تکانی اساسی دهیم؟ مگر غیر از این است که با صنعت گردشگری، توزیع متوازن ثروت در جامعه به گونهای محقق میشود که با توسعه هیچ صنعت دیگری دست یافتنی نیست؟
پس چرا تعلل میکنیم؟ سوالاتی از این دست با مجموعه پاسخهایی مواجه میشوند که مهم ترینشان، ضرورت سرمایه گذاری در این عرصه است.
سرمایه گذاری برای شکوفا شدن استعدادهای گردشگری کشورمان، برای تبدیل دیدنیهای کشورمان به جاذبههای گردشگری، برای هدایت گردشگران به مقاصد جدید و تبدیل چند مقصد خاص گردشگری به مقاصد متعدد این عرصه و در نهایت، فراهم آوردن زمینههای ورود گردشگران خارجی به میهنمان است.
بنابراین، به نظر میرسد که توسعه گردشگری در کشورمان زمانی محقق خواهد شد که در این صنعت، سرمایهگذاری شده و به نوعی، زیرساختهای لازم برای آن فراهم آید.
اشاره به فراهم آوردن زیرساختهای لازم، کافی است تا به نقش دولتمردان در این ماجرا پی برده و توقع داشته باشیم، کلیاتی چون توسعه حملونقل عمومی، توسعه ارتباطات زمینی و هوایی چون ساخت جاده، اتوبان، راهآهن و فرودگاه در اولویت کاری ایشان قرار گرفته و در گام بعد، احداث استراحتگاهها، اقامتگاهها، بازسازی و نوسازی اماکن دیدنی، مناسبسازی اماکن دیدنی طبیعی، دایر کردن امکاناتی چون سرویسهای بهداشتی، مراکز تجاری و تفریحی و… امثال آن با نظارت ایشان و مشارکت بخش خصوصی رقم بخورد.
اما تا چه اندازه چنین رویکردی را در کشورمان میتوان دید؟ آیا اتفاقی که در نتیجه آن جهشی در صنعت گردشگری در کشورمان رقم بخورد سراغ دارید که در حال رقم خوردن باشد؟ آیا به جنب و جوش خاصی برای بهبود اوضاع این حوزه پی بردهاید؟ از نگاه کلان به این امر که بگذریم، چطور؟
آیا پیرامون شما طرحی که در نتیجه آن یکی از دیدنیهای تاریخی یا طبیعی در حال تبدیل به جاذبه گردشگری باشد و بتواند سیل گردشگران را به آنجا سرازیر کند، در حال انجام است؟ اگر پاسخ به این سؤالات منفی باشد ـ که به نظر میرسد هست!
جا دارد که بپرسیم آیا سود ناشی از گردشگری و مزایایی که به توسعه این صنعت نسبت میدهند همه دروغ است و امثال فرانسه، سوییس، ایتالیا و حتی کشورهای دور و اطرافمان مانند ترکیه به دروغ در این عرصه صاحب نام شدهاند و مدعی هستند که کشورشان را با این صنعت سرپا نگه داشتهاند.
پس چرا ما از این سود سرشار چشم پوشیدهایم و هربار که نرخ نفت بالا و پایین میشود، نگران کسری بودجه میشویم؟ بدین ترتیب بیتوجهی مسئولان کشورمان به توسعه گردشگری در حکم ابهامی بزرگ متجلی میشود که قابل درک نیست.
از این روی، میگوییم قابل درک نیست که میبینیم نه تنها برای برداشتن سنگهای بزرگ از پیش پای توسعه گردشگری در کشور، کار خاصی صورت نمیگیرد، بلکه میبینیم به حد مقدورات هم در این عرصه فعالیتی مشاهده نمیشود.
کافی است به گرانیهایی که بر اثر نبود یا کمبود نظارت در موسم تعطیلات پیش رو (تعطیلات بلندمدت نوروزی) رقم میخورد دقت کنیم تا دریابیم نهادهای مسئول، به قدر انجام وظایف خود در این عرصه نیز ناتوان نشان میدهند، چه برسد به آنکه از ایشان توقع داشته باشیم روز به روز در مسیر توسعه گردشگری گام برداشته و تدابیری بیندیشند که در نتیجه آن، حال و روز گردشگران نوروزی بهبودی چشمگیری پیدا کند.
این اشکال زمانی دردناکتر جلوه میکند که میبینیم حتی برای توزیع متوازن گردشگر در کشورمان هیچ تدبیر و تصمیمی گرفته نمیشود تا دست کم کمبودها کمتر جلوه کند و مسیر مورد علاقه گردشگران به چند نقطه معدود، مثل شهرهای شمالی، شهرهای زیارتی و یکی دو کلان شهر، محدود نباشد.
براستی آیا نمیتوان هزینه سفر به برخی استانهای کم بهرهتر در گردشگری را کاهش داد تا عده بیشتری ترغیب شوند.
نوروز را به آن استانها سفر کرده و راه شمال در پیش نگیرند؟ آیا اکنون که رفع مشکلات مهم پیش روی توسعه گردشگری در کشورمان در کوتاه مدت ممکن نیست، نمیتوان بخشی از اعتبارات استانهای کم بهرهتر در گردشگری را در قالب یارانه به سفر به این مناطق اختصاص داد و در قالب خدماتی مثل پرداخت بخشی از هزینه ایاب و ذهاب و اقامت مسافران، به گردشگران این مناطق خدمات ویژه داد تا سود ناشی از گسیل داشتن این مسافران به آن شهرها، به توسعه آن مناطق منجر شده و توزیع گردشگر در کشور متوازنتر شود؟
آیا وقتی دولتمردان به سودآوری صنعت گردشگری اعتقاد داشته باشند، جا ندارد که منابعی را برای صرف در اموری از این دست (یارانه سفر به مناطقی که کمتر مورد توجه گردشگران است) در نظر بگیرند و دستکم کاری کنند که بهترین استفاده از خدمات موجود رقم بخورد؟
آیا سرمایهگذاری دولت در این عرصه، بهترین مشوق برای سرمایهگذاری دیگران در گردشگری نخواهد بود و بیتوجهی به آن، مهمترین عامل رویگردانی بخش خصوصی از نقشآفرینی در این صنعت نیست؟!
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۷:۵۱ ق.ظ