کشور در محاصره بد اخلاقی های اقتصادی
گروه اقتصادی: هر چقدر مهرههای اقتصادی را تغییر دهیم، تاثیری در وضعیت اقتصادی و رفاهی مردم ایجاد نخواهد کرد. بداخلاقی اقتصادی که متاثر بر مجموعه اقتصادی رانتی، دولتی ایدئولوژیک بوده بر کشور چیره شده است. اکنون ارز، طلا و سکه در حالت جهشی حرکت میکنند و ادامه پیدا کرده و ترس و وحشتی را در دل فعالان اقتصادی نسبت به آینده اقتصادی ایران انداخته است.
بیثباتی اکنون جز جدایی ناپذیر بازار شده است، بازاریان و مردم در دودلی کامل به سر میبرند. فنر افزایش قیمت سکه، طلا و دلار، رها و بازار متشنج شده است. این بلایی است که به عقیده کارشناسان حاصل سیاستهای اشتباه و تصمیمات لحظهای بوده است. یکی از این اتفاقات مربوط به بازار سیاه ارز میشود که فضای اقتصادی کشور را با مخاطراتی همراه ساخته است. بانک مرکزی ماه گذشته در سیاستگذاری جدید خود خرید و فروش ارز را در بازار آزاد ممنوع کرد و آن را قاچاق دانست و پس از مطرح شدن انتقادات فراوان از سوی کارشناسان و سایر فعالان اقتصادی حرف خود را پس گرفت و روز گذشته اعلام کرد که تا هفته آینده بازار غیر رسمی یا بازار سیاه به رسمیت شناخته خواهد شد. به این ترتیب رییس بانک مرکزی در آخر مجبور شد به صحبت منتقدان گوش دهد. البته شرایط نامناسبی که اکنون بر بازارهای مختلف کشور چیره شده است، میتواند یکی از دلایل این تصمیم باشد.
دولتمردان بدون راه حل
در حال حاضر با وضعیت ایجاد شده پیشنهاداتی برای تغییر تیم اقتصادی دولت مطرح میشود و برخی نیز به صراحت اعلام کردند که دولت باید استعفا بدهد. کارشناسان اذعان دارند که مسئولان اقتصادی هیچگونه برنامه و راهحلی را برای وضعیت بحرانی اقتصاد ایران ندارند؛ در همین حال یکی از مسئولان دولتی به صراحت اعلام کرده است که راهحلی برای شرایط فعلی ندارد. چندی پیش رییس بانک مرکزی در پاسخ به معاون اتاق بازرگانی در خصوص شرایط فعلی بازار ارز گفت: «نمیدانم در شرایط فعلی ارزی چه کار کنم، به احتمال زیاد باید دوباره کوپنها را در بیاوریم». این جمله مورد واکنشهای رسانهای زیادی قرار گرفت و دور از ذهن بود که این موضوع را مسئولان دولتی به راحتی به زبان بیاورند. به همین خاطر حیرت اصحاب رسانه را برانگیخت و نشان داد که دولتیها نیز از وضعیت فعلی ناامید شده و هیچ راه حلی برای بهبود آن ندارند. در این میان برخی اعلام کردند، مسئولانی که نمیدانند با این وضعیت چه کنند، باید استعفا دهند! از جمله این افراد سید حسین موسویان، سخنگوی سابق تیم مذاکره کننده هسته ای و از دیپلماتهای سابق نزدیک به حسن روحانی بود که گفت با به وجود آمدن این شرایط دولت باید استعفا دهد. موسویان در گفت و گو با همشهری بر لزوم وحدت ملی ولو با استعفای دولت تاکید کرد. اظهارات محمد نهاوندیان برای تغییر تیم اقتصادی دولت
با این حال محمد نهاوندیان، تئوریسین تیم اقتصادی دولت در صحبتهای اخیر خود اعلام کرد که اگر دولت به دنبال اصلاح وضعیت اقتصادی کشور است، باید ترکیب تیم اقتصادی خود را تغییر دهد. او در برنامه گفتوگوی ویژه خبری مطالبی را درباره وضعیت این روزهای بازار بیان کرد. او در این گفت و گو بیش از آنکه نگرانیها را کاهش دهد، بر نگرانیها افزود.
صحبتهای او و تصمیمات اخیر دولتمردان نشان میدهد که دولت برنامهای برای غلبه بر رکود بی سابقه کنونی ندارد و تنها در شرایط بحرانی که مردم از شرایط به تنگ میآیند، مسئولان به ناچار دستهای از بایدها را همراه خود دارند تا به عنوان آمال و آرزو تحویل مردمی دهند که در بازار آشفته کنونی دنبال فهمیدن برنامه شفاف دولت برای تصمیمگیری مناسب هستند؛ امیدی که هر بار به ناامیدی بدل میشود. نهاوندیان در بخشی از سخنانش گفته بود که در موضوع تقاضا مشکل داریم و با تصمیمات در بازار ارز در رابطه با خروجی قیمتها فکرهایی کردیم. وعدههای تکراری؛ آمار و ارقام خیالی
هر بار یکی از دولتمردان از شرایط اقتصادی سخن میگوید و امیدهایی را به دل مردم راه میدهد که پس از مدت زمان اندکی تبدیل به حسرت میشوند. این صحبتهای ضد و نقیض و استفاده از آمار و ارقام متناقض به مردم و فعالان اقتصادی کمک نمیکند و تنها آنها را به دولت و آینده اقتصادی کشور بدبینتر میکند. نهاوندیان در این گفتوگو همچنین اعلام کرده بود: در طرف عرضه رشد داشتهایم و این رشد در تولید داخلی هم قابل مشاهده است و بدون احتساب نفت ۴٫۶دهم درصد رشد کردهایم. در واردات هم افزایش داشته ایم و عرضه کل در اقتصاد بالا رفته و صادرات رشد خود را به وضوح نشان داده است. یکی از دولتمردان مطالبی را مطرح میکند و روز بعد شخص دیگری آن را نقض میکند. این تناقضات برای چیست؟ اگر اقتصاد دارای رشد ۴٫۶درصدی است، چرا در موضوع تقاضا دچار مشکل هستیم و این تناقض را چگونه می توان توضیح داد؟ آشفتگی و تب بالای بازار
نهاوندیان تعادل نداشتن بازار را ناشی از احساس ذهنی دانسته وگفته است که اگر احساس تورمی در افراد وجود داشته باشد، سبب ایجاد تورم میشود. این صحبتها شاید تا اندازهای درست باشد اما به طور کامل توسط کارشناسان اقتصادی رد میشود. درحالیکه در سه ماه اخیر آشفتگی قابل توجهی در بازارهای مختلف کالایی و سفته بازانه وجود داشته است. تیم اقتصادی دولت نشان داده است که تمام داشتههایش همین قدر است و حتی توان تحلیل نظری واقعیات اقتصاد را ندارد، چه رسد به توان اجرای عملیاتی و نتیجه این وضع ، چشم انداز مثبتی را به مردم منتقل نمیکند. بداخلاقی اقتصادی بر کشور چیره شده است
محمود جامساز، یکی از اقتصاددان کشور در خصوص شرایط اقتصادی فعلی میگوید: دولت نان را به نرخ روز میخورد. دولتی که نان را به نرخ روز بخورد، یعنی هیچ برنامه بلند مدت، مدون و راهبردی برای حل و فصل امور کشور ندارد و برنامههایی که اجرا و اعمال میکند، کوتاهمدت بوده که انتظار پاسخ سریع برای حل یک مساله خاص و زیربنایی دارد و احساسات را در مردم به وجود میآورد. اکنون ارز، طلا و سکه در حالت جهشی حرکت میکنند و ادامه پیدا کرده و ترس و وحشتی را در دل فعالان اقتصادی نسبت به آینده اقتصادی ایران انداخته اند. بنابراین وضعیت به شکلی است که فعالان اقتصادی بیمناکند. تمام این مسائل به این خاطر است که بداخلاقی اقتصادی که متاثر ازمجموعه اقتصادی رانتی، دولتی ایدئولوژیک است بر کشور چیره و گسترش پیدا کرده است. بهگونهای که هر فرد به فکر این است چگونه زندگی کند و توجه به حقوق دیگران ندارد که نقض شود یا خیر. مردم اکنون در شرایطی به سر میبرند که برای حفظ زندگی خود، حقوق دیگران را نقض میکنند. دولت اکنون بزرگترین ناقض حقوق مصرف کننده و تولیدکننده است. این بداخلاقیهایی که به جامعه سرایت کرده است، باعث شده که گرانی در کشور به وجود آید. انبارها مملو از کالاهاست او خاطرنشان میکند: باید بدانیم که گرانی با تورم متفاوت است. تورم یعنی افزایش سطح عمومی قیمتها اما گرانی به معنای کاهش بهیکباره قدرت خرید مردم و عرضه کالاهاست و ریشه آن در بدخلاقیهای اقتصادی بوده که ناشی از شک و تکان سیاسی- اقتصادی است و مردم را به احتکار وا میدارد. قبل از اینکه دلار تاثیری در کالاهای آنها بگذارد، میخواهند کالاهای خود را با ارز جدید به فروش برسانند؛ به همین خاطر احتکار میکنند. سرازیر شدن کالاها در انبارها و مجهز شدن سردخانهها نیز در سالهای اخیررواج پیدا کرده است؛ به شکلی که حتی کالاهای کم دوام(میوه و خوراکیها) را همچون کالاهای بادوام احتکار میکنند. این موضوع باعث افزایش قابل توجه گرانیها شده است. به این خاطر که عرضه وارد بازار نمیشود و تقاضا افزایش پیدا میکند و گران میشود و وقتی گران می شود، مردم قادر به خرید نیستند و دور باطلی تکرار میشود. موضوعی که بسیار مهم است، این است که دولت، اقتصاد دولتی را دارد. دولت که اقتصاد دولتی را در دست دارد، علاوه بر اقتصاد کلان در اقتصاد خرد نیز ریشه دوانده است. اقتصاد خرد، همین شرکتهای تولیدی و تجاری هستند. بسیاری از اینها که عرضه کننده کالا به شمار میآیند، انبارهایشان از کالاها پر است و احتکار میکنند. تصمیمات و سیاستهای سطحی و کوتاه مدت
جامساز ادامه میدهد: روحانی گفت جلوی احتکار را میگیرم و انبارها را باز میکنم اما کدام دولت جرات دارد که انبار برخی از ارگانها را بررسی کند. بنابراین بداخلاقی اقتصادی علاوه بر اینکه در شرکتهای دولتی فراگیر شده به شرکتهای خصوصی نیز گسترش پیدا کرده است. در نتیجه گرانی اقتصاد کشور از تعادل خارج میشود و بسامان کردن آن در کوتاهمدت امکان پذیر نیست. یک کار بسیار بلند مدت را میطلبد که مستلزم یک تغییر پارادایمی در اندیشه مسئولان اقتصادی و سیاسی کشور است که بتواند اقتصاد را بر محور تولید بچیند و درآمدها را به ثروت تبدیل کند تا به تولید برسد. چقدر باید فساد بر کشور حاکم باشد و اختلاس صورت بگیرد؟ این اتفاق باعث افزایش شکاف طبقانی و ریزش طبقه متوسط کشور شده است. تغییر مهرههای اقتصادی تاثیری ندارد
این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش که برخی پیشنهاد دادند که ترکیب تیم اقتصادی باید تغییر پیدا کند، آیا این تغییر تاثیری در وضعیت اقتصادی و بحران کنونی خواهد داشت، تصریح کرد: در برخی سیستمها اگر مهرهها را تغییر دهند، ممکن است در جهت هدف خود بهتر حرکت کنند. اقتصاد دولتی که بنده به عنوان سیستم آن را قبول ندارم و آن را یک مجموعه میدانم؛ مجموعه اقتصاد دولتی به این خاطر که یک هدف راهبردی دارد و هر چقدر مهرههای اقتصادی را تغییر دهند، تاثیری در وضعیت اقتصادی و رفاهی مردم ایجاد نخواهد کرد. منتها طبقهای به وجود آمده که پنج درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند که ۹۰درصد ثروت را در دست دارند و به کشور آسیب میزند. تمام اشخاصی که در تیم اقتصادی دولت هستند از اقتصاددانان این کشورند، اقتصاددانانی که طرفدار اقتصاد آزاد بودند. اینها از زمانی که روی کار آمدند، چه کردند؟ چه عملکرد مثبتی را نشان دادند و چقدر به مردم احساس آرامش و آسایش داد؟ تغییر پارادایمی در اندیشه و ساختار اقتصادی
جامساز در پایان گفت: بنابراین تفکر و ساختار اقتصادی باید تغییر پیدا کند و تنها تغییر مهرهها هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد. ساختار اقتصادی کشور باید از قید و بند سیاست نجات پیدا کند، باید آزاد باشد و بانک مرکزی مستقل عمل کند. همچنین تغییر پارادایمی در اندیشههایشان ایجاد شود و فکر نکنند با این مجموعه اقتصاد دولتی میتوانند اقتصاد کشور را پیش ببرند.به گزارش آرازآذربایجان به نقل از سرپوش ، مدیریت اقتصاد داخلی و دیپلماسی خارجی باید فعالیت شود. ما در حال تبدیل شدن به کشوری هستیم که به انزوا کشیده میشویم؛ کشوری که به دور خود حصار نامریی کشیده است و با دنیای خارج کاری ندارد. در این میان تا مساله دیپلماسی خارجی حل نشود، مسائل داخلی نیز حل نخواهند شد. اکنون دلار بسیار در حال افزایش است و باعث افزایش قیمت سایر کالاها میشود. اکنون برخیها به صورت رانت دلار ۴۲۰۰تومانی دریافت میکنند و کالاهایی را با چهار تا پنج برابر شایدبیشتر از آن در داخل کشور میفروشند.
Arazazarbaijan.aghtesadi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۶ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۹:۳۹ ق.ظ