کارگران سفید امضا مجبور به گرفتن انعام اجباری

کارگران سفید امضا مجبور به گرفتن انعام اجباری

گروه اقتصادی: برخی افراد پس از مراجعه به یک فروشگاه یا واحد خدماتی، ممکن است با رضایت خود پولی را به عنوان هدیه به کارگر آن بپردازند اما کار جایی خراب می شود که این مبلغ به زور از مشتری دریافت شود و وقتی هم مشتری دست در جیبش نکند، کلاهش پس معرکه است.
فرهنگ معین و دهخدا می گویند که ‘انعام’ در فارسی به معنی ‘نعمت دادن و بخشیدن’ است اما در فرهنگ عامیانه معانی مختلفی برای آن تراشیده شده است؛ از ‘پول چایی’ و ‘شیرینی بچه_ها’ گرفته تا ‘شاگردونگی’ و ‘عیدی بچه ها’.
این عبارات هزینه بردار که هر چند مدت یک بار عنوان جدیدی به آنها افزوده می شود، همگی یک معنی دارند؛ ‘طلب هزینه ای اضافه بر قیمت اصلی یک کالا یا خدمت که عمدتا از سوی کارگران مطرح می شود.’
انعام البته فقط مخصوص ایران نیست که حتی نقطه آغاز آن به اروپا بر می گردد و دهه های نخست قرن بیستم در رستوران های غرب رواج پیدا کرده است.
اولین بار در سال ۱۹۵۵ پرداخت انعام در رستوران های فرانسه به صورت قانون درآمد و با عنوان ‘حق سرویس’ به صورتحساب مشتریان افزوده شد که شامل چند درصد از کل مبلغ صورتحساب می شد. این قانون خیلی زود به سایر کشورها سرایت کرد و به صورت یک عرف در همه رستوران ها در آمد و پیشخدمت ها (گارسون) این حق را به خود می دادند که مبلغی اضافه بر صورتحساب از مشتریان طلب کنند.
کارگران سایر اصناف هم به سرعت موفق به تقلید از شگرد پیشخدمت های رستوران شدند و در بسیاری از کشورها گرفتن انعام از مشتریان به وسعت تمام بازار خرید و فروش ریشه دواند.
در ایران اما کارگران بسیاری از اصناف در مسابقه ‘پول اضافی درآوردن’، کار را به جایی رسانده اند که در موارد زیادی نه تنها نمی توان اسم آن را انعام یا هدیه گذاشت که حتی برخی برای آن از عبارت ‘تیغ زدن’ مشتری استفاده می کنند.
مثال ها در این زمینه آنقدر فراوان است که شاید به سختی بتوان کسی را پیدا کرد که تاکنون از دادن انعام اجباری آزرده خاطر نشده باشد.
شاید یقه مشتری برای گرفتن انعام گرفته نشود اما احاطه کردن وی توسط کارفرما و کارگران و در رودربایسی قراردادن وی، شرایطی مشابه اجبار را ایجاد می کند؛ البته در برخی مشاغل دادن پول اضافی اجباری است.
یکی از نمونه های شایع آن خرید لوازم خانگی است؛ برخی مشتریان درمانده که با هزار چک و چانه توانسته اند، فروشنده یخچال، لباسشویی و… را به تخفیف اندکی راضی کنند، در خوان اول از کارگر مغازه می شنوند که ‘انعام ما یادت نره’ یا ‘شاگردونگی ما فراموش نشه’. البته این در صورتی است که پیش از آن صاحب مغازه این ‘وظیفه’ را به مشتری یادآوری نکرده باشد.
بماند اینکه توقع درخواست کنندگان انعام هم کم نیست اما این تازه آغاز ماجراست؛ زیرا راننده ای که کالا را در منزل تحویل می دهد، افرادی که آن را به داخل خانه منتقل می کنند و نصابی که کالا را نصب و راه اندازی می کند، همگی شیرینی، پول چایی و عیدی می خواهند.
یکی دیگر از مکان هایی که انعام زوری در آن رواج دارد، کارواش هاست؛ به ویژه در مناطق بالاشهر.
راننده ای می گفت: یک بار که به کارگر کارواش پول ندادم، نه تنها شیشه ماشینم را تمیز نکرد که حتی چند تکیه و کنایه نثارم کرد و من در حضور دوستم که کنارم بود خجالت زده و بی خیال پیگیری ماجرا شدم.بخش زیادی از متصدیان پمپ های گاز و بنزین هم از شیوه مشابهی برای کسب درآمد اضافی استفاده می کنند و به بهانه نداشتن پول خرد، از پس دادن مابقی پول رانندگان که بین ۵۰ تا ۵۰۰ تومان و گاه بیشتر است، خودداری می کنند؛ در مواردی حتی طلب باقیمانده پول توسط مشتری، موجب عصبانیت کارگر مربوطه می شود. شوربختانه این عرف آزاردهنده فقط محدود به همین چند صنف نمی شود و از نمایندگی های فروش خودرو گرفته تا برخی شرکت های خصوصی و ادارات هم به چشم می خورد.
البته اینکه همه اصناف و کارگران زحمتکش جامعه را متهم به گرفتن انعام زوری کنیم، حتما بی انصافی است زیرا بسیاری از همین قشر محروم با وجود، دهها مشکل مالی و کاری، تمام تلاش خود را برای راضی کردن مشتری و انجام یک خدمت شرافتمندانه بکار می گیرند.
اما مشکل آنجاست که بخشی از همین قشر، برای بدنام کردن سایرین در ازای کمی درآمد بیشتر عزم خود را جزم کرده اند؛ البته به نظر می رسد منشا اصلی تقصیرها به خود کارفرما برمی گردد زیرا هل دادن نیروهای تحت امرشان به گرفتن انعام زوری یک ‘راه در رو’ برای فرار از زیر مسئولیت بیمه کردن و پرداخت حقوق قانونی آنهاست.با وجود منع قانونی، این روزها قرارداد بسیاری از کارگران ‘سفید امضا’ است و آنان جرات کمترین اعتراضی به حقوق و شرایط شغلی خود را ندارند؛ حتی موارد زیادی هم وجود دارد که کارفرما نه تنها زیر بار بیمه کردن کارگر خود نمی رود که حتی به او هم حقوق پرداخت نمی کند؛ البته در عوض او را ترغیب می کند که ‘هر چه توانستی از مشتریان به عنوان انعام بگیر.’
برخی از کارگران هم گرفتن انعام زوری را این طور توجیه می کنند که ‘ما در ازای خدمت بهتر و بیشتر، مبلغی را می گیریم و این حق ماست.’
در این میان این سوالات پاسخ داده نمی شود که کدام خدمت بهتر و بیشتر؟ پس وظیفه شما چیست؟ و رضایت مشتری چه می شود؟ البته مواردی هم به ویژه در مناطق مرفه نشین وجود دارد که فرد با رضایت خود مبلغی را به عنوان هدیه می پردازد که امری پسندیده است اما کار جایی خراب می شود که این مبلغ از طرف کارفرما یا کارگر به صورت اجباری دریافت می شود و وقتی هم مشتری پاسخ منفی بدهد، کلاهش پس معرکه است؛ هم نیش و کنایه و حرف زشت می شنود و هم کارش به خوبی انجام نمی شود.
خلاصه این اوضاع نابسامان این است که نه کارگر حقوق و بیمه دارد و نه مشتری راضی است؛ برای به سامان کردن این وضعیت نیازمند ورود جدی بخش نظارتی است.
در کرمانشاه این وظیفه بر گردن حوزه نظارت و بازرسی در استانداری، اداره کل صنعت معدن و تجارت و اصناف استان سنگینی می کند.
هم مردم و هم کارگران از متولیان امر انتظار دارند، نه قرارداد سفید امضا و کارگر بدون حقوق قانونی وجود داشته و نه خبری از گرفتن پول اضافی و اجباری از مشتری باشد و نیز اینکه ۶۵ هزار واحد صنفی استان هم از موضع اتهام تبرئه شوند.نباید غافل بود که دامنه این رسم ناپسند، فقط به رابطه کارگر و مشتری محدود نمی شود و خطر اصلی زمانی است که همین تفکر و شیوه رفتاری در دیگر بخش های خدمت رسان جامعه رسوخ کند و آن وقت دیگر همه ضرر خواهند کردند.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۰۷ دی ۱۳۹۴ ساعت ۷:۲۹ ق.ظ

دیدگاه


+ سه = 8