چالدران آخرین جنگ شمشیر با تفنگ و توپ
قسمت دوم
گروه تاریخ :با این حال جنگ چالدران و نتایج آن درس سودمندی به حکومت نوپای صفوی داد. شکست چالدران باعث شد که ایرانیها به رفع نقائص و کمبودهای سپاهیان خود پرداختند. و در تهیه سلاحهای مدرن و جدید و اتخاذ شیوههای جدید جنگی فعال شوند و ارتش نوپای ایران را مطابق با تهدیدهای همسایگان خیره سر نوسازی کنند. مرزهای خود با کشور عثمانی را تقویت کنند و با گماردن مرزداران لایق و نیروهای نظامی کافی جلو تجاوزات دشمن را بگیرند و مهمتر آنکه از آن پس هیچ یک از شاهان صفوی پیش از آنکه ارزیابی درستی از توان نظامی خود و حجم نیروی دشمن به دست آورند، دست به جنگ بیرون نکند.
بررسی مکاتبات شاه اسماعیل جوان با سلاطین عثمانی و خوانین ازبک به خوبی حاکی از آن است که هدف شاه اسماعیل از قیام ، هرگز جنگ با همسایگان نبوده است. او در نامه هایش – علیرغم بی ادبی های سران ازبک و عثمانی و حتی داروغه خطاب کردن شاه اسماعیل – با احترام و متانت با دشمنان سخن می گوید. اما وقتی به خاک کشور تجاوز می کنند ، اینسان پاسخ میدهد : « یا علی مدد… چون خبر (خودسریهای ازبکان در خراسان) به ما رسید، به خاطر ما آمد که بخت از او برگشت. با آل علی هر که در افتاد برافتاد. پس بعون الله تعالی، به فتح و فیروزی سوار شدیم… ز مشرق تا به مغرب گر امام است/علی و آل او ما را تمام است در اسناد تاریخی بازمانده در برخی فرمان ها سجع مهر شاه اسماعیل چنین است: بود مهر علی و آل او چون جان مرا در بر/غلام شاه مردان است اسماعیل بن حیدر
در پایان ، دقت در این نکته مهم ضروری است که طی دهه های اخیر به علت تحولات سیاسی روی داده در قفقاز و پیدایش و فروپاشی روسیه نوین ( اتحاد جماهیر شوروی ) وتاسیس کشورهای نو در قفقاز جنوبی ، و نیز تحولات سیاسی در ایران طی دوره پنجاه ساله حکومت غربگرا و دین ستیزانه پهلوی ها ، تلاش گسترده ای برای تحریف نهضت شیعی شاه اسماعیل و شخصیت و اهداف قیام وی و سلسله صفوی صورت گرفته که عمده آنها ، حول محورهای زیر است:الف – نفی سیادت شاه اسماعیل و خاندان صفوی و انتساب این دودمان به اهل بیت علیهم السلام که نخستین بار ، کسروی ضد اسلام این موضوع را مطرح کرد که با استقبال همفکرانش در داخل و خارج روبرو شد.
این در حالی است که علاوه بر آثار و اسناد بازمانده از صفویان ، علمای بزرگ عصر صفوی نیز موضوع سیادت صفویان را در کتابهایشان مطرح کرده اند.
ب- استفاده ابزاری صفویان و شاه اسماعیل از مذهب تشیع ، که این اتهام نیز توسط نویسندگان و مورخان ضد دین مطرح می شود ، اخیرا نیز در باکو فردی به نام رامیز مهدی اف کتابی نوشته وبه این موضوع بسط داده است. یکی از علل طرح این موضوع و بسط و دامنه دادن به آن توسط برخی دولتها و نویسندگان ، این است که حاکمیت غیردینی و ضد دینی خود را توجیه کنند و این پیام را به افکار عمومی القا کنند که مذهب صرفا وسیله ای بوده که شاه اسماعیل از آن برای ایجاد حکومت سود جسته است .
در حالی که مراجعه به منابع تاریخی عهد صفوی – منابع ایرانی و خارجی مانند منابع تاریخی عثمانی و منابع اروپایی – و بررسی رویدادهای قیام شاه اسماعیل به روشنی حاکی از آن است که نهضت صفوی ، در ذات و ماهیت شیعی بوده است ، چنانکه شاه اسماعیل حتی حاضر می شود ، قاتل برادرش را به شرط قبول ولایت علی علیه السلام ببخشد.
ازاین گذشته ، اگر شاه اسماعیل به دنبال استفاده ابزاری از مذهب بود ، می توانست از مذهب تسنن همین بهره را ببرد ، چرا که به اعتقاد همین افراد ، در آن روزگار مذهب شافعی در آذربایجان رواج داشت!
ج- تحریف هویت شیعی ، ایرانی و ملی شاه اسماعیل و معرفی وی به عنوان فردی قومگرا و طایفه مدار و حتی ” پان آذریست !”. این اقدام نیز در باکو از دوره اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد و با سیاستهای قومی و ضد دینی و ضد ایرانی اتحاد شوروی مطابقت داشت.بعد از فروپاشی شوروی نیز همین سیاست در باکو ادامه یافت. جمهوری آذربایجان به عنوان یک کشور نوپا گذشته ای مشترک با ایران دارد ، اما دولت باکو به جای واقع گرایی ، بر خلاف واقعیتها و روند تاریخ ، تلاش می کند ، امروز ” گذشته مستقلی !” برای خود بسازد .
باکوی امروز، برای ساختن گذشته مستقل ! هویت شخصیتهای ایرانی مانند شاه اسماعیل را با اهداف امروز خود منطبق کرده و آنها را “جمهوری آذربایجانی !” قلمداد می کند .
تامل در محورهای سه گانه یاد شده ، گویای آن است که علت اصلی تلاشهای صورت گرفته حول محورهای مندرج ، “تحریف و تغییر هویت شیعی شاه اسماعیل و حکومت پایه ریزی شده توسط وی ” و در واقع ” نفی حکومت و حاکم دینی ” است. در هر صورت ، امروز شاه اسماعیل به عنوان یک چهره ملی و مشترک ایرانیان و شیعیان قفقاز و ترکیه شناخته می شود. و نام او ، همسان با حکومت مقتدر شیعی ، ایران و واژه هایی چون قیام و مقاومت است . او نقطه عطفی در تاریخ نهضتهای شیعه و بنیانگذار نخستین حکومت بزرگ شیعه در ایران است ،
و حکومتهای غیر دینی نمی توانند نام و قیام او و حکومت بنا شده توسط وی را از تاریخ و از حافظه مردم پاک کنند. بنابر این به تحریف ، جعل و تغییر هویت این شخصیت بزرگ تاریخ شیعه روی آورده اند تا شخصیت درخشان او را در غبار سیاست بازی ، تقلب و نیرنگ و قومگرایی به شخصیتی تحریف شده و همگون با اهداف سیاسی خود تبدیل کنند. اما آیا می توان خورشید حقیقت را پشت ابرهای تاریک جعل و تحریف و دروغ پنهان کرد ؟
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۵:۱۸ ق.ظ