پرداختن به ناامنی محیط کاریک تابوی اجتماعی
گروه اجتماعی:با اینکه بیش از چهار دهه از مطرحشدن آزار جنسی و احساس ناامنی میگذرد، اما همانطورکه شواهد نشان میدهد، به موضوع احساس ناامنی در محیط کار بسیار کم پرداخته شده است و حتی در بعضی جوامع هنوز صحبت کردن از این قبیل موضوعها، به نوعی تابوی اجتماعی است.
در پژوهشی تلاش شد آزار جنسی زنان در محیط کار، علل، پیامدها و شیوههای مواجهه زنان در این موقعیتها، به روش کیفی مورد بررسی قرار گیرد.
مدتهاست زنان وارد بازار کار و محیطهای کاری شدهاند و بحث بر سر وارد شدن آنان به محیط کار، جای خود را به بررسی تجربیات، مسایل و مشکلات آنها داده است. با اینکه بیش از چهار دهه از مطرحشدن آزار جنسی و احساس ناامنی میگذرد، اما همانطورکه شواهد نشان میدهد، به موضوع احساس ناامنی در محیط کار بسیار کم پرداخته شده است و حتی در بعضی جوامع هنوز صحبت کردن از این قبیل موضوعها، به نوعی تابوی اجتماعی است. مطابق دادههای مجله فرصتهای برابر، از ۱۲سازمان در انگلستان، ۱۱۱سازمان، سیاست مبتنی بر آزار را که شامل آزار جنسی میشد، در پیش داشتند؛ در این گزارش ۶۹ درصد از پاسخدهندگان آزار جنسی را مسئلهای نسبتاً مهم، ۱۷ درصد آن را مسئلهای اساسی و ۲ درصد آن را به هیچوجه مهم نیست، قلمداد کردند. بر اساس گزارشی در انگلستان از هر ۱۰زن، هفت زن در دوره زندگی شغلی خود دچار آزار جنسی بودهاند. نگاه خیره و ادامهدار، صحبتها، تصاویر و فضای نامناسب، واردشدن به موضوعهای شخصی و خصوصی، تماسهای مکرر، پیشنهادها، تهدیدها و… محیط کار را برای زنان ناامن میکند؛ گویی ناامنی، در فضای کاری را جنسیتزده کرده است. از آنجاکه شرایط کاری برای زنان ناپایدار و متزلزل است، عمدتاً زنان جذب مشاغل پارهوقت با درآمد کم شده و علاوهبر آن، به علت محدودیت استخدام رسمی عمدتاً وارد محیطهای کار خصوصی میشوند. در این پژوهش، با توجه به اهمیت امنیت زنان در محیط کار، به سراغ زنان شاغل در تعدادی ادارات، شرکتها، مؤسسات و دفاتر خصوصی و دولتی شهر اصفهان رفتیم و در رابطه با این موضوع با آنها به مصاحبه پرداختیم. در رابطه با این موضوع باید به دو نکته توجه کنیم: اولاً، آمار و اطلاعات دقیقی از ناامنی در محیط کار در جامعه ما وجود ندارد و یا اگر هم وجود دارد، در دسترس عام قرار نمیگیرد؛ ثانیاً، در اکثر مواقع زنان در مواجهه با ایجاد ناامنی به خاطر ترس از بیآبرویی و داغ ننگ و نیز ترس از مقصر شناختهشدن خود، سکوت میکنند. هدف این پژوهش، به دست آوردن اطلاعاتی در رابطه با احساس ناامنی در محیط کار، دلایل مؤثر بر آن، استراتژیهای مورد استفاده و نیز پیامدهای آن است که در ادامه به آن اشاره میشود.
آزار جنسی چیست:آزار جنسی توجه جنسی ناخواسته است و اشکال رفتاری گوناگونی دارد که از راه چشم (نگاه هیز)، لفظی (جوکها، سؤالها یا اظهارنظرها با مضمون جنسی)، فشار ناخواسته برای برقراری ملاقات، لمس ناخواسته، فشار ناخواسته برای موافقت با رابطه جنسی با استفاده از تهدیدهای مرتبط با کار صورت میپذیرد. از جمله شرایط علی مهم که به ایجاد ناامنی در محیط کار منجر میشوند، عبارتاند از: محیط کار و سبک زندگی. محیط کار: مصاحبهشوندگان در رابطه با محیط کار به خصیصههای آن؛ یعنی خصوصی و دولتی بودن آن، کوچک یا بزرگ بودن، شلوغ و خلوت بودن و… اشاره کردند.
از جمله دلایل دیگر ذکرشده از سوی مصاحبهشوندگان کوچکی و بزرگی محیط است. از نظر آنها محیطی که کوچک باشد، هر اتفاقی در آن بیفتد، به سرعت پخش میشود، اما در محیط بزرگتر، افراد آزادی عمل بیشتری دارند. شاید گمنامیای که گیدنز آن را مطرح میکند، در ناامنی در محیطهای بزرگتر مؤثر است. همچنین، از دلایل دیگر خلوتبودن و شلوغی محیط است. مصاحبهشوندگان عنوان کردند که در محیط شلوغ به خاطر جمعیت زیاد، رفت و آمد زیاد و گستردگی مراجعه اربابرجوع، احساس ناامنی کمتر است؛ ولی در محیطهای خلوت تعداد و میزان مراجعتها کمتر است و فرصت بیشتری برای ایجاد ناامنی حاصل میشود. بیش از نیمی از مصاحبهشوندگان به این مقوله؛ یعنی کوچک و بزرگ و شلوغ و خلوت بودن محیط کار، اشاره کردند. دومین مقوله محوری سبک زندگی است. سبک زندگی عبارت است از تلاش برای شناخت مجموعهای منظم از رفتارها یا الگوهای کنش، که افراد آنها را انتخاب کردهاند. در این پژوهش سبک زندگی دربرگیرنده دو مقوله تجلی رفتاری جنسیتزده در شکل دادن به سبک زندگی افراد حایز اهمیت است. تجلی رفتاری، هم مردان و هم رفتار زنان را شامل میشود. مصاحبهشوندگان عنوان کردند که در محیطهای کاری هم رفتار مردان مهم است و هم زنان؛ ولی به اتفاق برآن بودند که در ایجاد ناامنی، رفتار مردان حایز اهمیت بیشتری است. رفتار مردان شامل بیان مسایل خصوصی و شخصی و پرسش از زنان، نوع نگاه، تماسهای بیمورد، برخوردهای متفاوت با همکاران و… در ایجاد ناامنی مؤثر است.
مقوله محوری سوم شگردهای مواجهه است. این مقوله در برگیرنده استرانژیهایی است که زنان در هنگام احساس ناامنی از آنها استفاده میکنند. از اولین مواردی که در طی مصاحبهها حاصل شد، مرزبندی است که شامل موارد زیر میشود: مصاحبهشوندگان بر این ادعا بودند که وقتی در محیط کار احساس ناامنی میکنیم، اولین کاری که شاید بتوان انجام داد، عدم رفتار صمیمی و رابطه صمیمانه، عدم صحبتهای شخصی، بیتفاوت نشان دادن خود در رابطه و رفتار با مردان، قطع تماسهای تلفنی و پیامک است، اخم و چشم غره رفتن، رفتار جدی و گاهی تند و خشن، تذکر لفظی به مردان و نیز در موارد حادتر، اطلاع دادن به حراست یا نگهبانی یا رییس؛ در مواردی نیز آرایش و پوشش مناسبتر، شناخت محیط کار و شناخت دید مردان از دیگر مواردی است که زنان در هنگام احساس ناامنی از آن ها استفاده میکنند. مصاحبهشوندگان علاوهبر این موارد، به ترک محیط کار به طور موقتی، تغییر محیط کار و در موارد حادتر نیز به ترک شغل و محیط کار برای همیشه اشاره کردند. البته، این سه مورد اخیر در شرایطی است که محیط کار برای آنها غیرقابل تحمل است. مصاحبهشوندگان در خصوص اشاره به شگردهای مواجهه خود با این احساس ناامنی به چند دسته تقسیم شدند: دسته اول که البته اکثریت زنان را شامل میشد، زنانی بودند که احساس میکردند اگر موارد ناامنی را چه به خود آزاردهنده، چه به حراست یا رییس و… اطلاع دهند، ضرر بیشتری به خود آنان وارد میشود و آن داغ بیآبرویی هم در محیط کار و هم در خانواده است؛ پس صبر و سکوت میکردند. دسته دوم افرادی بودند که به شخص با جدیت و به روشنی تذکر میدادند و در صورت عدم تصحیح رفتار به حراست یا رییس اطلاع میدادند. دسته سوم شامل زنانی است که در لفافه رفتار نامناسب مردان آزاردهنده را به آنان میفهماندند و رفتار غیرصمیمی و عدم صحبتهای شخصی و قطع تماسهای تلفنی و…را از خود نشان میدادند، که تعداد آنها از گروه اول کمتر و از گروه دوم بیشتر است. در هر سه گروه زنانی بودند که علیرغم استراتژیهای بهکار گرفته شده محیط کار را تغییر یا ترک میکنند. مقوله محوری چهارم که در واقع پیامد احساس ناامنی است، فرسایش روانی و شغلی و خانوادگی زنان است. یکی از منابع مهم استرس و فشار زندگی، مسایل محیط کار است و از جمله مسایل محیط کار، احساس ناامنی در آن است. اکثریت زنان به این مقولههای کلیدی اشاره کردند که وقتی زن در محیط کار احساس ناامنی کند، این حس سراسر زندگی او را تحتتأثیر قرار میدهد و باعث افسردگی، اضطراب و ترس و تشویش، نگرانیهای بیمورد، بیاعتمادی، تحلیل اعتمادبهنفس و حتی عدم اعتمادبهنفس، عذاب وجدان و احساس گناه، احساس مخدوششدن تعهدات خانوادگی، داغ ننگ و بدنامی، بیحوصلگی و دلزدگی از کار و بدخلقی در محیط کار و محیط خانواده و… میشود.
درحالیکه مصاحبهشوندگان عنوان کردند امنیت در محیط کار باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس، انجام دادن مناسبتر کارها و استفاده بهتر از توانمندیهای زنان و شکوفاسازی تواندمندیهای بالقوه آنها و… میشود و نیز در کنار آن زنان به راحتی بین محیط کاری و شغل و زندگی خانوادگی تعادل برقرار میکنند.
نوشته شده توسط admin در جمعه, ۰۸ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۷:۲۱ ق.ظ