یک تعویض می توانست سرنوشت قهرمانی را تغییردهد

یک تعویض می توانست سرنوشت قهرمانی را تغییردهد

نوشین احسانی
گروه گفتگو: به گزارش آراز آذربایجان، یدالله کارگرپیشه که سال قبل در تیم والیبال شهرداری ارومیه سرمربی بود توانست با وجود شرایط و جایگاه نامناسب تیم ارومیه در انتهای فصل رتبه سوم را کسب کند جز مربیانی بود که در ابتدای فصل با حمایت از جهانگیر سیدعباسی از ظرفیت بومی حمایت کرد.
وی در طول فصل در اکثر مسابقات تیم شهرداری ارومیه حضور داشت و به تبع شخصیت والای خود در والیبال ارومیه هر زمان که نیاز بود از تیم و کادر فنی پشتیبانی کرد؛ کارگرپیشه که اکثر والیبال دوستان ایرانی والیبال ارومیه را به نام وی می‌شناسند سعی کرد تا در ابتدای فصل طی جلسه‌ای که با شهردار ارومیه داشت به همراه بقیه پیشکسوتان والیبال ارومیه با حمایت از کادر فنی تیم شهرداری حاشیه را از والیبال ارومیه دور کند.
بازی فینال سوپرلیگ والیبال که مردم ارومیه ۱۰ سال در انتظار آن بودند و قهرمانی تنها چیزی بود که هواداران عاشق والیبال را در ارومیه راضی می‌کرد با باخت ارومیه‌ها همراه شد؛ قطعا اظهار نظر در مورد بازی فینال والیبال و البته تیم ملی کار آسانی نیست اما کارگرپیشه از معدود نفراتی است که با توجه به حضور بیش از نیم قرن او در والیبال حرفی برای گفتن دارد. در این خصوص گفت‌و‌گویی با وی صورت گرفته که مشروح آنرا را در زیر می‌خوانید:
* تیم شهرداری ارومیه در گروه خود یک سر و گردن بالاتر بود
در گروهی که تیم شهرداری ارومیه در آن قرار داشت هیچ تیمی نبود که بتواند در مقابل ارومیه دوام بیاورد. متین ورامین که بعد از ارومیه تیم دوم گروه به شمار می‌آمد در دو بازی که مقابل ارومیه به میدان رفت امیر غفور و حمزه زرینی را در اختیار نداشت و همین امر سبب می‌شد که متین با تمام قوای خود در مقابل ارومیه ظاهر نشود. متین در بازی که در ارومیه مقابل شهرداری ارومیه انجام داد بازی را واگذار کرد که البته در این پیروزی نباید نقش تماشاگران ارومیه را نادیده گرفت. اما در بازی که در ورامین صورت گرفت تیم ارومیه نتوانست پیروز از زمین خارج شود. بقیه تیمهای حاضر در گروه شهرداری ارومیه بسیار ضعیف‌تر از تیم ارومیه بودند. هرچند پس از نیم فصل صحبت از آسیب‌دیدگی به میان آمد اما اگر ارومیه بازیکن جایگزین و نیکت قدرتمندی نداشت نمی‌توانست پیروز از زمین خارج شود. پیروزی در بازیهای خصوصا خانگی با وجود مصدومیت چند نفر از یاران تیم شهرداری ارومیه موید این مطلب است که ارومیه پشتوانه بسیار خوبی در روی نیمکت داشت. هرچند من اعتقاد دارم که تیمهای دیگر گروه ضعیف بودند و برای ارومیه سخت نبود که در مقابل آنها برنده باشد.
*بازی فینال سوپرلیگ والیبال و تک بازی برگزار شدن آن در تهران
پس از برگزار شدن بازی فینال سوپرلیگ والیبال در تهران حرف و حدیث‌های زیادی در خصوص این بازی مطرح شد. باید متذکر شوم که این برنامه‌ریزی فدراسیون والیبال بوده و از همان ابتدا قرار بر این منوال بود که بازیهای نیمه نهایی و نهایی در تهران برگزار شود. هرچند به علت آماده نبودن ورزشگاه ۱۲ هزار نفری بازیهای نیمه‌نهایی به صورت رفت و برگشت برگزار شد و این خود امتیاز بزرگی برای ارومیه و سایر تیمهای شهرستانی به حساب می‌آمد. در واقع در بازی نیمه نهایی ارومیه باید در مقابل تیم قدرتمند میزان صف آرایی می‌کرد و برگزار شدن دو بازی از سه بازی در ارومیه کار ارومیه را راحت‌تر می‌کرد که البته کار به بازی سوم نکشید. برنامه فدراسیون برای بازی فینال از همان ابتدا میزبانی تهران بود البته در ورزشگاه دوازده هزار نفری که به دلیل آماده نبودن زمین آنجا محقق نشد اما میزبانی تهران بحثی بود که مورد قبول واقع شده بود.
* بازی فینال و بهانه برای نا آشنا نبودن زمین
پس از بازی فینال عنوان شد که اگر بازی در تهران نبود و در یک زمین بی‌طرف برگزار می‌شد تیم پیکان نمی‌توانست صددرصد سرویس بزند و ضریب اشتباهات بالاتری را مرتکب می‌شد. در صورتی که این یک فرضیه است و فرضیه دیگر این است که آیا ارومیه میتوانست بازی خوبی را انجام دهد؟ بازی فینال طبق نظر و خواسته فدراسیون در سالن فدراسیون والیبال برگزار شد. سالنی که به جز بازیکنان تیم ملی سایر بازیکنان در آن تمرین نکرده بودند.
از لحاظ آمار ملی‌پوشان نیز تیم ارومیه و پیکان در شرایط یکسانی به سر می‌بردند و هیچ برتری از این لحاظ بر هیچ کدام از تیمها حاکم نبود. در واقع ناآشنا بودن سالن بهانه خوبی برای باخت در بازی فینال محسوب نمی‌شود. البته اگر بازی در ارومیه برگزار می‌شد شرایط کاملا متفاوت بود چون بیش از هشت هزار نفر تماشاگر در سالن حضور داشتند. هرچند در تهران نیز تعداد تماشاگران ارومیه بیش از پیکان بود و سالن به نوعی در اختیار تیم ما بود و ما در تهران غریبه نبودیم.
*بازی فینال از بعد فنی
در بازی فینال تیم ارومیه ست اول را واگذار کرد در شرایطی که می‌توانست بر نده باشد. چند اشتباه فردی سبب شد تا پیکان در این ست برنده از زمین خارج شود اما در دو ست بعدی ارومیه سوار بازی شد و توانست دو بر یک پیش بیفتد. در ست چهارم ارومیه بازهم پیش بود و توان برنده شدن و قهرمانی را نیز داشت اما نتوانست برنده از زمین خارج شود. در واقع در چنین بازیها و مواقع حساسی نقش کادر فنی و خصوصا سرمربی کاملا تعیین کننده است. در ورزش حرفه‌ای یک بازیکن نمی‌تواند همیشه در شرایط آرمانی باشد و این وظیفه مربی است که این امر را تشخص دهد.در بازی فینال و خصوصا در گیم چهارم و پنجم شهرام محمودی آماده نبود و باید تعویض می‌شد. فرهاد پیروت‌پور که در تمرینات نیز عملکرد فوق‌العاده‌ای داشت می توانست با ورود به زمین بازی را به نفع ما به اتمام برساند. در والیبال پاسور و پشت خط‌ زن کلیدی‌ترین پست‌ها در تیم می‌باشند و از هر پست فقط دو بازیکن در تیم وجود دارد. مربی باید در نظر داشته باشد که تعویض‌ها به گونه‌ای صورت پذیرد که اگر اتفاقی برای پاسور یا پشت خط زن حاضر در زمین رخ داد جایگزینی برای وی وجود داشته باشد که این اتفاق در بازی فینال برای ارومیه رخ نداد و فرهاد پیروت‌پور در گیم چهارم بجای سرعتی‌زن برای زدن سرویس وارد زمین شد که مسئولیت این اشتباه نیز به عهده کادر فنی است. در واقع علت باخت ما اشتباه کادر فنی ارومیه و البته تجربه کادر فنی پیکان بود که با تعویض‌های به موقع و با نیمکت نشین کردن میرزاجانپور و قرا دو یار اصلی خود و استفاده از قلی‌زاده و صفایی در ترکیب پیکان بود البته تغییر ارنج و عدم توجه کادر فنی ارومیه به این امر نیز در باخت ارومیه بی‌تاثیر نبود. به عبارتی تمامی این مسائل دست به دست هم داد تا ارومیه بازهم در حسرت قهرمانی بماند.
* رفتن سعید معروف بزرگترین آسیب را به ارومیه زد
رفتن سعید معروف خلا بزرگی برای ارومیه بود. با رفتن معروف ارومیه دچار بحران شد و دلیل آن نبود معروف به عنوان پاسور نبود بلکه نبود وی به عنوان یک مدیر در تیم بود. سعید معروف بازیکن و کاپیتانی بود که بازیکنان وی را قبول کرده بودند و به او اطمینان داشتند. باشگاه می‌توانست سعید را به عنوان بازیکنی که با آنها قرارداد داشت نگه دارد چون ارومیه واقعا قهرمانی می‌خواست. اما ارومیه اجازه داد تا معروف برود و این ضربه بزرگی برای تیم شهرداری ارومیه بود. هرچند به نظر من والریو پاسور بسیار بزرگی است و واقعا بی نقص عمل کرد. وی هر موقع در زمین حاضر شد بهترین بازی خود را ارائه داد اما در زمانی که همه چیز برای قهرمانی مهیا بود تیم به مدیریت معروف نیاز داشت.
*دو ضعف تیم والیبال پیکان که تیم ارومیه استفاده نکرد
تیم والیبال پیکان دو ضعف بزرگ داشت. اولین ضعف تیم پیکان ساعد ضعیف میرزاجانپور بود که به عنوان یک دریافت کننده ضعف بزرگی به شمار می‌رفت. قلی‌زاده نیز که به جای میرزاجانپور وارد زمین شد دریافت آنچنان خوبی نداشت.
ضعف دوم تیم پیکان دفاع پاسور این تیم بود. امیر حسینی کوتاه قامت‌ترین پاسور لیگ محسوب می‌شود و عملا نمی‌توانست در مقابل اسپک‌های تیم ارومیه دفاع کند. اما تیم ارومیه از این دو ضعف بزرگ نتوانست آن‌طور که باید و شاید استفاده کند و کفه ترازو را به نفع خود نماید.
* هیچ کس کواچ را در ایران به اندازه من نمی‌شناسد
زمانی که کواچ در ایران حضور داشت من مربی او بودم و شناخت خوبی از وی دارم. کواچ شعور والیبالی بسیار بالایی دارد و علاوه بر این بسیار باهوش است. او در طول این مدت افرادی را که مدنظر دارد به تیم اضافه خواهد کرد و کسی نمی‌تواند پیش بینی کند که کواچ از چه ترکیبی برای بازیهای تیم ملی استفاده خواهد نمود. بازیهای تدارکاتی فرصت خوبی برای بازیکنان است تا بتوانند خودی نشان دهند و در ترکیب حضور یابند. جای بسی خوشحالی است که پنج بازیکن از آذربایجان‌غربی به تیم ملی دعوت شده‌اند در صورتی که هر پنج نفر آنان شانس حضور در ۱۴ نفر اصلی را دارند. سعید معروف، عبدالرضا علیزاده و میلاد عبادی‌پور که دوره قبل نیز در تیم ملی حضور داشتند و بازیهای خوبی نیز به نمایش گذاشتند. این دوره فرهاد پیروت‌پور و حامد رضایی نیز با نظر کواچ و البته به دلیل بازیهای بسیار خوبی که انجام دادند به تیم ملی دعوت شدند که با پشتکاری و توانایی که از آنان سراغ دارم لیاقت حضور در ترکیب تیم ملی را دارند و امیدوارم به این مهم دست پیدا کنند.بازی فینال سوپرلیگ والیبال که ۲۷ اسفند سال ۹۳ در تهران برگزار شد با نتیجه سه بر دو به نفع تیم پیکان به اتمام رسید تا حسرت جام قهرمانی همچنان بر دل هواداران عاشق والیبال ارومیه باقی بماند. تیم ارومیه امسال با داشتن بازیکنان بسیار خوب در ترکیب خود یکی از شانس‌های اصلی قهرمانی به شمار می‌رفت که تجربه پیمان اکبری و البته ضعف کادر فنی ارومیه خصوصا در تعویض مانع این امر شد. هرچند پنج بازیکن از آذربایجان‌غربی در لیست ۲۵ نفره و نهایی تیم ملی حضور دارند که متاسفانه برخی‌ها به جای حمایت و پشتیبانی از بازیکنان متعصب بومی از هم تا اکنون سعی در تخریب روحیه آنها دارند که جای بسی تاسف است. شاید دعوت پنج بازیکن از مهد والیبال کمی درد هواداران را تسکین ببخشد.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۴:۲۹ ق.ظ

دیدگاه


هفت − 6 =