واکاوی ریشه‌های اخلاقی وفرهنگی فرار مالیاتی

احمد چهرقانی
گروه اقتصادی: موضوع رابطه اقتصاد و اخلاق ریشه ای به دیرینگی علم دارد، از زمانی که ارسطو برای اولین بار از اخلاقی بودن اقتصاد سخن گفت و بعدها آدام اسمیت به عنوان پدر علم اقتصاد که خود استاد کرسی اخلاق در دانشگاه گلاسکو بود کتاب نظریه احساسات اخلاقی را نگاشت تا کنون که این پیوند از نظر تئوریک، کم و بیش با فراز و فرودهایی ادامه داشته است.
اما در دنیای تجربی نیز این دو حوزه روی هم تاثیر گذارند. اخلاق مردم جامعه روی رفتار اقتصادی آنان تاثیر می گذارد و وضعیت اقتصادی نیز به تبع روی رفتار اخلاقی مردم به ویژه در بعد اخلاق اقتصادی تاثیر می گذارد. یکی از زمینه های اینچنینی مورد بررسی موضوع مالیات است.
عوامل تمکین یا فرار مالیاتی در بسیاری از مطالعات مورد بررسی قرار گرفته است اما موضوع عوامل اخلاقی فرار مالیاتی برای اولین بار به طور جامع توسط کراو (۱۹۴۴) در رساله دکترایش مورد بررسی قرار گرفت.
کار کراو توسط نگارنده مورد مطالعه قرار گرفت و به نگارش مقاله ای با روش شناسی مشابه در اقتصاد ایران انجامید که نتایج جالب و بعضا مشابهی به دست آمد که در ادامه به چندی از آن پرداخته می شود.
هر چه میزان فساد اقتصادی افزایش یابد فرار مالیاتی مردم بیشتر می شود. به این دلیل که آگاهی مودیان مالیاتی از سطح فساد موجب کاهش یا از بین رفتن اعتماد آنان به سیستم مالیاتی شده و انگیزه آنان را برای پرداخت مالیات به شدت کاهش می دهد؛ چون آنان می_پندارند که درآمدهای مالیاتی حاصل از مالیاتهای آنان آن طور که باید صرف خدمات دهی به مردم نشده و به قول خودشان در جیب سیاسیون می رود.
بنابراین در یک سیستم اقتصادی فاسد، فرار مالیاتی امری غیراخلاقی نیست.
هر چه میزان دریافت خدمات توسط مردم کمتر ملموس باشد، فرار مالیاتی توجیه اخلاقی بیشتری پیدا می کند.
وقتی مودی مالیات پرداخت می کند ولی تا ده سال اخیر که خاطرش هست چاله خیابان محله اش همچنان به منوال قبلی است و ترمیم نشده است انگیزه ای برای پرداخت داوطلبانه و از روی رضایت مالیات برایش نمی ماند.
وقتی مردم مشاهده می کنند که بخشی از محارج حاکمیت که قسمتی از آن حاصل از مالیات است در زمینه هایی مصرف می شود که از نظر آنان اشتباه است، تمکین به مالیات برایشان اشتباه به نظر می رسد.
درست است که سیاستگذاران در برخی موارد بهتر از مردم تشخیص می دهند که مخارج در کجا صورت گیرد ولی قطعا بسیاری از مودیان مالیاتی از اینکه درآمدهای حاصل مثلا روانه کشورهای خارجی شود خشنود نخواهند شد حتی اگر مطمئن نباشند که این پول دقیقا مالیات آنان است یا نه.
عدالت مالیاتی نکته ای است که مورد نظر بسیاری از مودیان مالیاتی است. وقتی مودیان نابرابری و دقیق نبودن مالیات پرداختی را با توجه به وضعیت هم صنفان خود، یا به طور کلی در بین سایر مشاغل، مشاهده می کنند انگیزه فرار مالیاتی آنان بیشتر می شود.
مثلا یک مغازه مصالح ساختمانی در این خیابان مالیاتی پرداخت کند که در مقایسه با مغازه ای با وضعیت مشابه در همان خیابان بیشتر باشد. اینجاست که باز هم فرار مالیاتی توجیه اخلاقی پیدا می کند چون در ذهن مردم، عدالت و مباحث مربوط به آن به طرز پیچیده ای با اخلاق ارتباط می یابد.
در ضمن تبعیض در شکل های غیرمالیاتی آن شامل تبعیض قومیتی، تبعیض مذهبی، تبعیض جنسیتی به شدت موجب کاهش انگیزه های اخلاقی مودیان برای پرداخت مالیات می شود. به عنوان مثال وقتی مودیان احساس کنند که درآمدهای مالیاتی در مرکز استان، یا پایتخت بیشتر از شهرستان ها مورد استفاده قرار می گیرد آنگاه فرار مالیاتی بازهم توجیه اخلاقی پیدا می_کند.
از موارد دیگر توجه و احترام حاکمیت به عقاید سیاسی مردم است. هر چه احترام حاکمیت به عقاید سیاسی مردم کاهش یابد یا مردم احساس کنند که دولت یا در مجموع کل حاکمیت عقاید سیاسی آنان را نادیده می گیرد یا آنطور که باید به آن احترام نمی گذارد انگیزه آنان برای همراهی و همکاری با دولت و حاکمیت کاهش می یابد که در بحث پرداخت مالیات این موضوع به شدت نمود پیدا می کند. در پایان تحقیق خطوطی خالی برای مصاحبه شوندگان تحقیق درنظر گرفته شده بود که نظر خودشان را درباره علل اخلاقی فرار مالیاتی بنویسند که چند مورد از آنها در ادامه می آید:
من تا آنجا که می توانم در ایران مالیات نمی_دهم چون دولت پول های مرا درست خرج نمی کند.فرار مالیاتی در هر صورت و به هر شکل غیراخلاقی است. من مسلمانم و قرآن می_گوید که باید مالیات پرداخت شود مثل خمس و زکات.
اگر نرخ های مالیاتی عادلانه و متناسب با سطح درآمد باشد دلیلی ندارد که از مالیات فرار کنیم.
مردم در ایران از مالیات فرار می کنند چون هر چه مالیات بیشتری هم بدهند باز رفاه اقتصادی بیشتری را حس نمی کنند برای کسی که سرتاپاش قرض و وام هست دیگر چه مالیات دادن!
وقتی سیستم اقتصادی خراب است و سیاستمداران خودشان اخلاق ندارند چه انتظاری از مردم دارند؟!
پرداخت مالیات چه ربطی به اخلاق دارد!
وقتی دولت مردم را می چاپد، مردم هم باید دولت را بچاپند!
در کامنت های فوق شفافیت و صراحت بیشتری وجود دارد تا در ادبیات نگارنده از آنچه در ذهن مردم درباره عوامل اخلاقی فرار مالیاتی وجود دارد.
نکته ای که در اکثر موارد فوق به نوعی به آن اشاره شده است بحث اعتماد است. هر چه اعتماد مردم به سیستم اقتصادی، سیاسی و در کل مجموعه حاکمیت کاهش یابد، فرار مالیاتی توجیه اخلاقی بیشتری در ذهن آنان پیدا می کند لذا تمکین آنان کاهش می یابد. لذا بسیار مهم است که هر چه سریعتر این واقعیت مورد آسیب شناسی قرار گیرد و از گسترش آن جلوگیری کرد و موارد موجود را کاهش داد.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵ ساعت ۶:۰۷ ق.ظ

دیدگاه


6 × دو =