هنجارهای فرهنگی تحت تاثیر شبکه های ماهواره ای

هنجارهای فرهنگی تحت تاثیر شبکه های ماهواره ای

شایان ربیعی
گروه گزارش:ایجاد محدودیت برای اکران فیلم هایی که تبلیغات آنها از کانال های ماهواره_ای پخش می شود، ریشه دریک سوال اساسی دارد.اینکه آیا ما مصرف کانال های ماهواره ای را درایران به رسمیت می شناسیم و آن را گسترش می دهیم یا خیر؟ بدون در نظرگرفتن این سوال، چه اهمیتی دارد اینکه تبلیغات فیلمی ازماهواره پخش بشود یا نشود؟همه این فیلم ها که به اکران رسیده اند، پروانه نمایش دارند و در چارچوب قانون کشورما تولید و اکران شده اند.
بنابراین بدون درنظر گرفتن پرسشی که ازابتدا مطرح کردم، تبلیغ این فیلم ها درهررسانه دیگری منطقا اشکال ندارد.بنابراین وقتی درباره محدودیت اکران فیلم های تبلیغ شده درکانال های ماهواره ای حرف می زنیم، محور اصلی بحث همان پرسش است.
پرسش ما دو بخش دارد، به رسمیت شناختن مصرف ماهواره درایران یک بخش است و گسترش دادن مصرف آن بخش دیگر. بخش اول این سوال بدیهی است.فکرنکنم کسی بخواهد با انکارمصرف ماهواره درایران، خودش را گول بزند.حتی برخی آمارها میزان مصرف برنامه های ماهواره ای درایران را تا ۵۰ درصد هم گزارش کرده اند که البته به نوبه خود جای تامل دارد.
به هرحال ما می دانیم که برنامه های ماهواره_ای درسطح بسیار قابل توجهی در ایران دیده می_شود.اما بخش دوم سوال تبصره و تفسیردارد.تبصره وتفسیر این سوال وقتی شکل می گیرد که بدانیم کدام کانال های ماهواره ای دارند فیلم های روی پرده سینمایی را تبلیغ می کنند؟ این کانال ها که مبلغ سینمایی ایرانی شده اند، چه برنامه هایی تولید می کنند وچه جهان بینی ها و گفتمان هایی را در برنامه های خود ترویج می کنند؟ نکته اصلی موضوع اینجاست.
درواقع ما با تبلیغ فیلم های سینمایی روی پرده دراین کانال ها نه به کلیت ماهواره بلکه به مصرف این کانال ها رسمیت می بخشیم.
کانال هایی که به گواه قریب به اتفاق کارشناسان وهنرمندان کشورمان هدفی جزبه هم ریختن سازمان اجتماعی ایران درسر ندارند.سازمان اجتماعی ایران متشکل ازهمه وجوه بنیادین جامعه از جمله هنجارهای فرهنگی از یک سو و قوانین اجتماعی از سوی دیگر است.
این موضوع فرهنگی، اجتماعی، سیاسی است.ابتدا خانواده را متلاشی می کند، سپس هنجارهای فرهنگی را و به این ترتیب ساختار هویت جامعه رامتزلزل می کند.تبلیغ کردن فیلم های سینمایی ایران را هم دردستورکارخود قرار داده اند، به یک نتیجه ختم خواهد شد؛ فروریزی ارکان حیاتی انسجام اجتماعی.این موضوع صرفا سیاسی نیست که مخالفان نظام هم بخواهند به لحاظ سیاسی از آن سود بجویند.
تبلیغ کردن فیلم ها در این کانال ها متضمن پذیرفتن و سرخم کردن به این اهداف است.جالب این است که تهیه کننده فیلم»عادت نمی کنیم« گفته که این کانال ها بدون هیچ گونه سفارش و مبلغی از سوی تیم سازنده این فیلم، اقدام به پخش آگهی فیلم کرده اند.این موضوع اگرچه ممکن است چندان هم واقعی نباشد اما بعید هم نیست.
وقتی یک کانال یک کانال ماهواره ای تبلیغ رایگان یک فیلم سینمایی به عنوان یک اثر فرهنگی و هنری را در کنار تبلیغات پرشمار لوازم و ابزارآلات آرایشی و جنسی به صورت مکرر ومداوم پخش می کند، معلوم است که سرنخ قضیه به کجا می رسد.
یادمان نرود سونامی طلاق درسال های پایانی دهه هشتاد که آمارهای عجیب وغریبش داد همه را درآورد، درست زمانی اتفاق افتاد که تازه مصرف برخی کانال های ماهواره ای مثل فارسی وان و…در ایران جا افتاده بود.این موضوع شوخی نیست.همچنان که قبلا هم گفتم یک موضوع سیاسی صرف نیست که محل جدال باشد و بتوان بر اساس رویکردهای سیاسی مختلف، تفاسیر متعددی از آن داشت.بحث درباره فروپاشی سازمان اجتماعی است که با به هم خوردن زندگی تعداد پرشماری از زوج های جوان دراواخر دهه هشتاد شروع شده است.
تولید وپخش سریال هایی بی محتوا ودرجه سه وچهار که صرفا قرار است موضوع زیبایی و جذابیت جنسی را برجسته کنند تا مخاطب با دیدنشان آماده پذیرفتن آگهی های تجاری بعدی باشد، علت اصلی شکل گیری این کانال هاست.
اما این همه ماجرا نیست.آنچه دردناک تر است، به سخره گرفتن شئون فرهنگی مخاطب ایرانی دراین سریال هاست، آن چنان که شیوه زندگی شخصیت های سریال ها به عنوان شیوه مطلوب وشیوه زندگی مخاطبان ایرانی این سریال ها به عنوان شیوه مطرود بازنمایی می شود.
باری، موضوع این نوشته چیزی دیگری است.اینکه هرنوع کمک به این کانال ها درواقع کمک به انهدام بنیادهای اجتماعی خانواده بزرگی به نام خانواده های ایرانیان است.این کمک چه با پرداخت پول برای پخش آگهی تجاری یک فیلم باشد، چه با رسمیت دادن به فعالیت این سازمان_ها به هرنحو.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۴:۵۹ ق.ظ

دیدگاه


− 2 = هیچ