نقش ادبیات در تثبیت شخصیت و هویت کودکان

نقش ادبیات در تثبیت شخصیت و هویت کودکان

جواد نعمتی
گروه فرهنگی : درآغاز باید دید که ادبیات کودکان چیست؟ به تعبیری می توان گفت ادبیات کودکان متون نو و تازه ای هستند که دربردارنده درون و محتوای راستین واژه ها برای کودکانند. واژگانی که به منظور تربیت فردی و اجتماعی آنان به گونه ای زیبا و هنری بیان می شوند و افزون بر این، به رشد علمی و فکری و گسترش واژگان و نیز تخیل کودکان کمک می کنند.
چنین کاری با گزینش واژگانی که متناسب سن کودک و توان درک و دریافت وی باشد، البته با بهره وری از شیوه ای زیبا مناسب و رغبت انگیز به فرجام می رسد.نکته دیگر آن که ادبیات کودکان چگونه می تواند شخصیت آنان را شکل داده یا تثبیت کند؟ پاسخ این پرسش آن است که این مهم به گونه ای درونی و درمیان لایه های مسائل تربیتی، اخلاقی، علمی، فردی و اجتماعی و به شکل زیبایی که عرضه می شود، پدیدار می گردد.
*شرایط گزینش قصه برای کودکان
از نظر محتوایی قصه باید به کودکان در زمینه پاسخ یابی نسبت به پرسش هایی که دارد، شامل آگاهی های گوناگون، تفسیر مسایل طبیعی به گونه ای درست و علمی و دیگر پرسش های آنان، کمک کند.
هم چنین قصه باید تخیل کودکان را تقویت کرده و آنان را در فهم مسایل یاری برساند. قصه عموماً باید پایان خوشی داشته باشد، نسبت به زمان و مکانی که قصه در آن اتفاق می افتد، ساکنان آن منطقه، فرهنگ، آداب و رسوم آنان آگاهی های مطلوبی در اختیار کودکان قرار دهد.
موضوع قصه نیز باید به گونه ای باشد که ضمن وجود پیوستگی های لازم میان عناصر داستانی، ویژگی های فرعی قصه، فکر اصلی و هدف اساسی آن را تحت الشعاع قرار ندهد. هم چنان که قصه نباید به مبالغه بیش از حد در زمینه دشواری ها، اندوه شدید و بیش از اندازه بپردازد.گستردگی قصه و محتوای آن نباید فراتر از درک و دریافت عقلی کودکان باشد.
بدیهی است هرگاه در قصه ای در این زمینه ها، نکته ومطلب یا فرجام نامناسبی وجود داشته باشد، والدین یا مربیان می توانند به تغییر آن مبادرت ورزند یا از کودکان بخواهند که خودشان آن بخش ها یا پایان قصه را بسازند و تصویر کنند.
هم چنین محتوای قصه باید در بردارنده مسایل مورد توجه و علاقه کودکان و مبتنی بر تجربه های روزانه آنان باشد. به همین گونه محتوای قصه نباید آموزه های اسلامی را نفی کند و سرانجام محتوای یک قصه مناسب برای کودکان باید چنان باشد که آنان را به پرسش و بحث و کنجکاوی و اندیشه وادارد و تنها به شکل یک خطابه و سخن رانی ارائه نشود.
*شخصیت در قصه
شخصیت در قصه ها نقش مهمی را برای کودکان بازی می کنند. در واقع کودکان با شخصیت ها همراه و به آنان شبیه می شوند و از رفتارشان الگو می گیرند. هم از این روی باید به هنگام گزینش قصه با دقت به جنبه ها و ابعاد گوناگون شخصیت های قصه توجه داشت. مهم ترین ملاک های مربوط به شخصیت عبارتند از:
این شخصیت ها یا قهرمانان قصه، در جهان کودکان و با آنان آشنا و مأنوس باشند و در حقیقت بچه ها با آن ها زندگی کرده باشند. مثلاً از افراد خانواده یا حیوانات یا دوستان کودکان یا از میان گل ها، پرنده ها و درختان و مانند این ها باشند. قهرمان ها و شخصیت هایی که از لحاظ سخن گفتن، خندیدن و گریستن، بازی و سرگرمی و سایر مسایل زندگی به انسان ها شباهت زیادی داشته باشند.
دیگر این که تعداد قهرمان ها یا شخصیت ها به اندازه ای باشند که بتوانند در ذهن کودکان تثبیت شده و باقی بمانند. هم چنین این شخصیت ها مطلقاً تمثیلی و مجرد نباشند، بلکه چنان باشند که بتوانند از ناراستی ها و نادرستی ها فاصله گرفته و به سمت و سوی نیکی ها و درستی ها گرایش پیدا کنند و در نهایت به برتری ها دست یابند.
هرگاه شخصیت های قصه، از جنبه های خوب و مثبتی برخوردار باشند؛ کودکان قادر خواهند شد که از راه مقایسه، منفی ها و ناپاکی ها و پلیدی ها را بازشناسند و به درستی ها و خوبی ها و پاکی ها روی آورند. هم چنین ضروری است که زنان و مردان قصه در مقاطع و موقعیت های گوناگون، قانون گرا بوده و توانایی حل مشکلات و به کارگیری اندیشه را دارا بوده، برای خانواده اهمیت و احترام قائل باشند و کار و تلاش را ارج نهند.
نکته دیگر آن که شخصیت های قصه، کودکان را با انواع خانواده ها مثلاً خانواده های بدون فرزند یا تک فرزند و مانند این ها آشنا سازند. نیز لازم است این قهرمانان بازتاب دهنده راستین گروه های مردم مثل معلولان و بیماران و بیان گر نوع بناها، آداب و رسوم، پیشینه های فرهنگی و مانند این ها باشند. سرانجام، این که شخصیت ها به گونه ای راستین جلوه گر شوند، تنها بر روی یک گروه از مردم متمرکز نشوند و نژادپرستی و تعصب های ناروا را نفی کنند…
*فعالیت های پس از قصه گویی
بازپرسی از بچه ها در زمینه مسایل مربوط به قصه گفته شده، مانند این که به جز عنوان فعلی قصه، چه عناوین دیگری می توان برای آن درنظر گرفت؟ یا اگر شما به جای فلان شخصیت قصه بودید، چه می کردید؟ و پرسش های دیگری از این دست، از سوی مربی یا قصه گو، می تواند بچه ها را به بیان تجربه ها و ایده های خود درباره موضوع موردنظر تشویق کند.
حتی فراتر از موضوع قصه، مربی می تواند با طرح پرسش هایی مثل این که اگر موضوع این قصه مثلا جشن تولد یکی از بچه ها بود، شما آن را چگونه بیان می کردید؟ یا: اگر مامان وسایل شما را به برادر کوچک ترتان می داد، چه احساسی داشتید؟…
به پویایی هرچه بیش تر کودکان و به پرورش توانایی ها و تخیلات آنان، کمک کند، به گونه ای که اگر قصه مثلا پیرامون پختن غذایی بوده است، نشاط حاصل از آشپزی و تهیه آن غذا، به کودکان منتقل شود! یا اگر قصه درباره سفر با هواپیما بوده، شادمانی حاصل از مسافرت هوایی را در کودکان به وجود آورد.به انجام برخی فعالیت های دیگر در زمینه شناخت شخصیت ها [ از طریق بازی بچه ها در نقش آنان] با توجه به مسایل تازه موجود در قصه، هم چون کشیدن تصاویری از قهرمان ها یا مکان وقوع قصه یا رنگ آمیزی آن تصاویر، همچنین برپایی مسابقه یا بازی بر پایه موضوع قصه، نیز می توان اشاره کرد.
* تشویق کودکان به بازگویی قصه:
قصه گو می تواند زمینه های اجرای نمایش موضوع قصه را با دادن نقش های موجود در قصه به کودکان، فراهم سازد، یا از آن بخواهد درجای خود بنشینند و قصه را بار دیگر برای دوستان شان نقل کنند.هم چنین او می تواند با طرح پرسش هایی همانند این که: فلان شخصیت در قصه تو چه کسی بود؟ یا در آغاز قصه چه اتفاقی افتاد؟ پس از آن چه شد؟ چرا فلان شخصیت آن کار را کرد؟… و بچه ها را در تداوم بهره گیری از اهداف قصه گویی و رسیدن به استقلال و توانایی ابراز وجود [ از طریق مشارکت در فعالیتی جمعی، توانایی اظهارنظر گسترش زاویه دید و افزایش توجه و...] مدد برساند.به گزارش آرازآذربایجان به نقل ازمردمان ، از نظر محتوایی قصه باید به کودکان در زمینه پاسخ یابی نسبت به پرسش هایی که دارد، شامل آگاهی های گوناگون، تفسیر مسایل طبیعی به گونه ای درست و علمی و دیگر پرسش های آنان، کمک کند.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۲ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۵۱ ق.ظ

دیدگاه


6 + = یازده