نسبت اختیار با قضا و قدر چیست

نسبت اختیار با قضا و قدر چیست

ابراهیم دینانی
گروه دین و زندگی : اختیار از نظام هستی بیرون نیست. اگر اختیار از نظام هستی بیرون باشد اصلا اختیار نیست. اختیار حلقه ای از حلقه های نظام بی پایان جهان است.
همه مردم به این مسئله می اندیشند که نسبت اختیار آدمی در افعال و کردارش با آنچه قضا و قدر خوانده می شود چیست. از سویی شکی نیست که انسان دارای اختیار است و از سوی دیگر شکی نیست که نظام آفرینش یک نظام منسجم، مقتدر و مرتب است.
این مسئله گاهی برای برخی افراد اشکالاتی پیش می آورد. شاید حیوانات هم مختار باشند ولی اختیار آنها آگاهانه نیست و آینده را هم نمی_توانند پیش بینی کنند. انسان تنها موجودی است که دارای اختیار است و بر اساس اختیار برای آینده می اندیشد و به سوی آینده حرکت می کند و روی به آینده دارد.تنها کسی می تواند به درستی به آینده بیندیشد و آینده را بر اساس موازین پیش بینی کند که نسبت به گذشته آگاهی داشته باشد.انسان ضمن اینکه در حال زندگی می_کند، ولی در حال و لحظه ای که زندگی می کند به گذشته هم می اندیشد. هم به گذشته دور و نزدیک می اندیشد و هم به آینده دور و نزدیک می اندیشد و می تواند پیش بینی کند.غلامحسین ابراهیمی دینانی، چهره ماندگار فلسفه و عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران با طرح این سوال که چگونه انسان می تواند آینده را پیش بینی کند، گفت: اگر آینده بر اساس موازین وجودی، منظم و مقدر نباشد، نمی شود آن را پیش بینی کرد. اگر پیش بینی معنی دارد برای این است که در نظام هستی معین است و اگر ما بتوانیم تا حدودی به نظام هستی آگاهی پیدا کنیم، می توانیم آن حادثه ای را که ممکن است در صد یا هزار سال آینده رخ بدهد را پیش بینی کنیم.
وی تاکید کرد: انسان اختیار دارد و با اختیار به گذشته می اندیشد و با اختیار به آینده می اندیشد، اما اختیار از نظام هستی بیرون نیست. اگر اختیار از نظام هستی بیرون باشد اصلا اختیار نیست و وجود ندارد. اگر اختیار وجود دارد حلقه ای از حلقه های نظام بی پایان جهان است. اختیار در نظام هستی است و چون در نظام هستی است، به حکم اینکه از آگاهی ناشی می شود می تواند به آینده هم پیش برود. جسم به گذشته برنمی گردد، آن چیزی که به جلو و گذشته می رود آگاهی است.
چهره ماندگار فلسفه با بیان اینکه چون آگاهی در قید زمان نیست می تواند به گذشته و آینده برود، گفت: اندیشه در زنجیر زمان و مکان اسیر و گرفتار نیست و می تواند از مرز زمان و مکان عبور کند و به آینده و گذشته بنگرد.
دینانی ادامه داد: هر آگاهی محبت می آورد. محبت مقدمه تحصیل آگاهی است، هر دو با هم ارتباط دارند، آگاهی بلافاصله موجب محبت است، ولی محبت ممکن است مقدمه آگاهی شود.
این استاد دانشگاه افزود: انسان لحظه به لحظه در طول عمرش اختیار می کند. اختیار را کسی نمی تواند از انسان بگیرد، حتی وقتی در قفس، زنجیر و زندان باشد. اختیار از شما سلب نمی شود. ممکن است نتوانیم عمل کنیم ولی اختیار از ما سلب نمی شود. پس اختیار همیشگی است ولی لحظه به لحظه شما اختیار می کنید.
وی ادامه داد: اختیار در عالم قضا و قدر کار می_کند، اختیار از نظام هستی بیرون نیست و نمی_تواند نظام هستی را به هم بزند. امور نظام با اختیار کار می کند.دینانی با بیان اینکه متاسفانه بیشتر انسان ها در طول عمرشان یا در خواب و رویا هستند و یا در حالت شبه‌خواب، افزود: ما بیشتر تحت تاثیر محیط هستیم، از بچگی یک فکر و اندیشه ای در ما القاء می شود و ما به آن عمل می کنیم. وقتی انسان بیدار می شود که به فردیت خودش آگاه شود. هر انسانی یک فرد و شخص است اما در عین اینکه فرد است، محدود به محیط پیرامون خودش است اما نباید فردیت خودمان را فراموش کنیم. ما یک فرد مستقل هستیم و فردیت داریم و خودم خودم هستم و در یک جامعه و محیط و فرهنگ زندگی می کنم.
اگر انسان به فردیت و تشخص خودش آگاه باشد، پس تصمیم هایش بهتر است و آگاهانه تر کار می کند.بعضی ها می گویند شخص زاده محیط است، این درست نیست. انسان شخص است و منفرد است، ولی تحت تاثیر محیط هم هست اما باید بداند که تا چه اندازه خودش است و تا چه اندازه از محیط گرفته است.
اگر این مرز را تشخیص بدهد، بهتر می تواند تصمیم بگیرد.وی اظهار داشت: ممکن است از انسان اختیار را بگیرید یا مانع برایش ایجاد کنید. پس فرق است بین اختیار را سلب کردن و گرفتن اختیار و مانع ایجاد کردن. اختیار سلب نمی شود و همواره انسان دارای اختیار است.
ابراهیمی دینانی با بیان اینکه اگر تمام عالم جمع شوند، اختیار را نمی توانند از شما بگیرند، گفت: مردم نمی توانند اختیار را از شما سلب کنند. حتی خودت هم نمی توانی اختیار را از خودت سلب کنی. حتی سلب اختیار از خود را با اختیار، سلب اختیار می کنی. همانطور که عقل ذاتی است، اختیار هم ذاتی است.
وی ادامه داد: اشخاص فکر می کنند اگر اختیار داشته باشند معنی اش این است که همه کار را در عالم می توانند انجام دهند. اختیار مقتضی عقل است آنجا که عقل نباشد اصلاً اختیار نیست آدم ها فکر می کنند بی بند و باری اختیار است.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: باید توجه کنیم اختیار و عقل همدوش یکدیگر هستند. اختیار آدمی زاییده عقل آدمی است انسان تا آنجایی مختار است که عاقلانه می اندیشد، اختیار در محدوده عقل است. تا آنجا که هر آدمی عاقل است دارای اختیار است.
چهره ماندگار فلسفه تأکید کرد: اگر من تشخیص دادم اجماع دو امر متناقض جایز نیست با اختیار تسلیم می شوم. اگر من به کوهی رسیدم و متوجه شدم آن کوه را نمی توانم با دستم بکنم تسلیم می شوم به آنچه که عقل اقتضا می کند و رضایت می دهم. به مجرد اینکه رضایت دادم، اختیار حاصل می شود.
رضایت اختیار است. من با اختیار رضایت دادم و با اختیار تسلیم می شوم. حتی آنجا که انسان تسلیم می شود، با اختیار تسلیم می شود. چون عقلش تشخیص می دهد که اینجا باید تسلیم شود و وقتی عقلش تشخیص می دهد، آنجا جای تسلیم است و با اختیار تسلیم می شود.عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران در ادامه گفت: اگر با درایت و با هوشمندی تسلیم شدی به محکم ترین رشته چسبیدی، با عقلانیت و هوشمندی رضایت می دهی به آن چیزی که باید رضایت بدهی.
دینانی با بیان اینکه انسان یک موجود خیلی عجیب و غریب است، گفت: همه موجودات در زمان زندگی می کنند ما در لحظه و آن زندگی می_کنیم. ولی ما همیشه با اختیار از لحظه و آن فرا می_رویم. فکر کردن به آینده از لحظه فرا رفتن است. وقتی به گذشته فکر می کنیم از لحظه فرا می رویم یا به گذشته می رویم یا به آینده یا به هر دو. این به گذشته پیش رفتن و به آینده اندیشیدن از لحظه و آن فرا رفتن است.
به گزارش آراز اذربایجان به نقل از مهر ،وی با اشاره به یکی از اشعار مولوی افزود: مولوی می گوید وقت را بشناس، فرزند وقت باش اما وقت چیست؟ وقت اکنون است یا اکنون زاییده گذشته یا مقدمه آینده است؟ وقت اکنون است. اکنون را بشناس.
بدان که این پایان گذشته است. وقت برآیند دو غیرمتناهی گذشته و آینده است.دینانی ادامه داد: حالا برای چه وقت را بشناسیم؟ برای اینکه از وقت استفاده کنم و از فرصت بهره مند شوم، اگر من از وقت استفاده نکنم وقت من را می کشد. وقت می آید که به من فرصت بدهد که استفاده کنم. اگر ما از این فرصت استفاده نکنیم ما را می کشد. وقت شمشیر برنده است. این شمشیر یک فرصت برای ما می گذارد اگر از این فرصت استفاده کردیم چه بهتر اگر استفاده نکردیم ما را به دو نیم می کند.وی در پایان ابراز داشت: اگر کسی زمان و وقت را نشناسد، مکان را هم نمی شناسد و اگر کسی زمان و مکان را نشناسد، هر آن چیزی را که در زمان و مکان است را نمی شناسد و کسی که زمان و مکان خود را نشناخت و آنچه در زمان و مکان است را نشناخت هیچ چیز نشناخته است.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۰۹ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۸:۰۰ ق.ظ

دیدگاه


− سه = 5