مقصر فرار از خانه کیست فرد یا جامعه
نگین باقری
گروه اجتماعی: حکایت دخترانی که به جرم فرار از خانه برچسب میخورند، حکایت تلخی است، چراکه معمولا تیر پیکان به سمت بلاهایی که بر سرشان آمده نشانه میرود، اما دریغ از آنکه بدون قضاوت به ریشهیابی مسائلشان بپردازیم و گره مشکلاتشان را باز کنیم..
دخترانی که مجهز به هیچ یک از ابزارهای مقاومتی نیستند و هر لحظه امکان دارد که به پایان تلخ زندگی خود نزدیک شوند.
بنابراین میطلبد که به جای پاک کردن صورت مساله به حل آن بپردازیم و فضا را به گونهای برای دختران مهیا کنیم که قرار را بر فرار ترجیح دهند.
وقتی مسیر صنعتی شدن جامعه با توسعه متوازن همراه نباشد، عوارض زیادی به دنبال دارد. آنچنان که برخی مولفهها میتوانند این عوارض را افزایش دهند.
برای مثال انواع آسیبهای اجتماعی و موضوع فرار از منزل مصداق این مدعاست. برای درک بهتر این مساله کافی است جوانی را تصور کنید که خود را با دیگران مقایسه کرده و به فاصله زیادش با آنها پی برده است.
از این رو امکان دارد که برای دستیابی به شرایط بهتر قید خانه و کاشانه خود را بزند و رهسپار دیاری شود که معلوم نیست چه آیندهای در انتظارش است.
در واقع وعدههای وعید، پوچ و توخالی تنها سرابی را به او نشان داده که زندگیاش را به بیراهه کشانده است.
این یک روی سکه است. روی دیگر آن به والدین برمیگردد.
برخی والدین از دوران حساس نوجوانی و جوانی بیخبرند و نمیدانند که فرزندانشان زیر فشار چه هجمههایی قرار دارند.
البته این تمام تعارض والدین و فرزندان نیست. نمود دیگر آن گسترش تکنولوژی و دسترسی آسان به اطلاعات است.
آنچنان که نوع تعاملات تغییر یافته و نوجوانان و جوانان با افرادی آشنا میشوند که امکان دارد مسیر زندگی آنها را به بیراهه بکشانند.
حال عمق ماجرا زمانی تاسفبرانگیز است که والدین به موازات تکنولوژی پیش نرفته و اطلاعاتی در این حوزه نداشته باشند.
آنگاه است که نمیدانند وقتی فرزندانشان زمان طولانی را در تلفن همراه خود سیر میکنند؛ ارتباطاتشان به چه سمت و سویی کشیده میشود.
بنابراین باید والدین همگام با فرزندان خود پیش رفته و بدانند که الگوهای تربیتی قدیم به نیازهای نوجوانان و جوانان امروزی پاسخ نمیدهد.
خلاصه کلام اینکه باید فضا در خانه به گونهای فراهم باشد که فرزندان خانه را دوست داشته و مجبور نشوند بودن در خیابان و ماندن در خانه را ترجیح دهند.
از سوی دیگر نیز امکان دارد که خدایینکرده فرزند درگیر آسیب اجتماعی باشد و فضای خانه برای پذیرش مجدد او فراهم نباشد؛ آنگاه است که امکان دارد هیچ گاه به خانه بازنگردد.
تمام این موارد فضایی را نشان میدهد که در آن والدین خود گرفتار آسیبهای اجتماعی نیستند. حال تصور کنید که والدینی قصد فروش فرزند خود را دارد؛ طبیعی است که در چنین خانوادهای فرزندشان فرار را بر قرار ترجیح دهد. بنابراین معضل فرار از منزل دختران ابعادی چندگانه دارد که باید به تمامی وجوه آن پرداخت.
الزاما دختران فراری مقصر نیستند
»دختران فراری قربانی ساختار خانواده و الگوهای تربیتی هستند، به گونهای که در خانه شرایطی را تجربه میکنند که برایشان آزاردهنده است.
برای مثال پدری معتاد و مجرم دارند. البته گاهی مواقع هم والدین دختران فراری درگیر جرم و آسیب نیستند، اما فضا در خانه به حدی بسته است که عملا بستر برای لذت بردن آنها در خانه فراهم نیست.
البته بسیاری مواقع چنین رویکردی عامدانه نیست و از روی ناآگاهی والدین صورت میگیرد.« این اظهارنظرات حسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به »آرمان« است. به گفته او نمیتوان به راحتی حکم صادر کرد که هرگاه فراری صورت میگیرد؛ الزاما دختران مقصر هستند.
البته بنده نمیخواهم برای خروج دختران از منزل مجوز صادر کنم و بگویم که اگر شرایط خانه باب میلشان نیست؛ فرار را بر قرار ترجیح دهند، اما باید دید که علت فرار دختران چیست.
موسویچلک با بیان اینکه منابع اجتماعی در کشور ما وجود دارند و میتوان از آنها استفاده کرد، میافزاید: ناسازگاری و تعارض در رفتار اعضای خانواده امری غیرطبیعی نیست.
تنها کافی است که اختلافات و تعارضات را مدیریت کنیم.
او با اشاره به اینکه در چنین شرایطی اولین قدم برای دختران و والدینشان مراجعه به مراکز مشاوره است؛ چه حضوری و چه صدای مشاور، ادامه میدهد: خط ۱۴۸۰ بستری است که افراد میتوانند با تماس تلفنی از خدمات مشاوران و متخصصان بهرهمند شوند. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به زمان طلایی پس از فرار از منزل اظهار میکند: اگر دختری یک شب بیرون از خانه بخوابد، پذیرشش به مراتب سختتر از دختری است که یک شب را بیرون از خانه در مراکز مجاز و معتبر گذرانده است.
طبیعتا دختری که در اورژانس اجتماعی باشد، خانواده او را راحتتر میپذیرد تا اینکه یک شب را در پارک، ترمینال و… گذرانده باشد. به همین دلیل منابع اجتماعی به نام اورژانس اجتماعی از ۲۱ سال پیش پیشبینی شد.
او عنوان میکند: خدمات مراکز شبانهروزی رایگان است و دختران آسیبدیده با یک تماس تلفنی میتوانند از این ظرفیت استفاده کنند.
از سوی دیگر، اگر نیاز باشد این دختران به مراکز مداخله در بحران یا پایگاه خدمات اجتماعی ارجاع داده میشوند.
حتی تیم سیار با خودروی خاصی به محل آمده و آنها را شناسایی کرده و به مرکز مداخله ارجاع میدهد.
از این رو وقتی شرایط دختران بررسی شد؛ اولویت بسترسازی، بازگشت آنها به محیط خانه است.
از این رو تعاملی با خانواده برقرار و آموزشهایی به طرفین داده میشود تا بازگشت دختران به خانه اتفاق بیفتد، اما اگر به هر دلیلی خانه شرایط مناسبی نداشته باشد، دختران مورد حمایت قرار میگیرند.
موسویچلک خاطرنشان میکند: در همه شهرهای بالای ۵۰ هزار نفر اورژانس اجتماعی تاسیس شده است. فقط ممکن است در سطح یک نباشند.
با این حال وقتی دختران فراری شناسایی میشوند؛ بلافاصله به مراکز مرتبط ارجاع داده شده و اصلا محدودیتی برای پذیرش آنها وجود ندارد.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از سرپوش ، او اضافه میکند: اگر دختران فراری زیر ۱۸ سال باشند؛ با هماهنگی سیستم قضائی به مراکز شبانهروزی ارجاع داده میشوند و برحسب شرایط خانوادگی دادگاه حضانتشان را به سازمان بهزیستی میدهد تا زمانی که شرایط برای بازگشتشان فراهم باشد. اگر شرایط هم مهیا نشد مانند سایر دختران بدسرپرست توسط دولت در مراکز نگهداری مورد حمایت قرار میگیرند.
او ادامه میدهد: اما اگر دختران فراری بالای ۱۸ سال باشند، به خانههای سلامت رفته و خدماتی را دریافت میکنند. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه اگر خدایینکرده دختران فراری درگیر مسائل اخلاقی شده باشند، میافزاید: این دختران بر حسب شرایطشان ممکن است به مراکز بازپروری زنان ارجاع داده شوند.»این در حالیست که رضا جعفری«، رئیس اورژانس اجتماعی کشور نیز با اشاره به اینکه این مرکز به هزار دختر فراری در سال گذشته خدمات روانشناسی و حمایتی ارائه کرده است، میگوید: ۵۰ درصد از این دختران در مراکز شبانه روزی ما پذیرش شدند و باقی در مراکز ندای مهر، خدمات روانشناسی و مددکاری دریافت کردند.
وی میگوید: علت ۵۰ درصد فرار دختران از خانهها به خشونت علیه آنها برمی گردد و ۲۰ درصد از آنها هم به علت اعتیاد از خانه هایشان فرار کردند.
همچنین، طلاق، تک والد بودن یا داشتن ناپدری و نامادری از عوامل دیگری است که دختران را به سمت فرار از خانهها سوق میدهد. جعفری تأکید میکند: تحقیقات نشان میدهد دخترانی که فرزند طلاق هستند و والدین آنها دچار اعتیادند بیشتر دست به فرار از خانه میزنند.
به همین علت تلاش کردیم تا با شناسایی این افراد در کشور سعی کنیم از این معضل جلوگیری کنیم. بهطوری که در سال گذشته توانستیم در این مراکزروزانه به ۸۰۰ دختر در معرض آسیب خدمات روانشناسی، حمایتی، حقوقی و آموزشی ارائه کنیم.
وی ادامه میدهد: در جلساتی که برای این دختران برگزار میکنیم از خانوادههای آنها هم دعوت میکنیم تا حضور یابند.
چرا که خانواده طرف اصلی بروز این اتفاق است.
جعفری در ادامه به مسئولیت گریز بودن خانوادهها، اقوام نزدیک و همسایهها برای اطلاع از آسیبها به اورژانس اجتماعی اشاره میکند و میگوید: خیلی از خویشاوندان و همسایهها ممکن است از در معرض خشونت بودن دختران در خانوادهها آگاه باشند اما این موضوع را با اورژانس اجتماعی کشور در میان نگذارند. این درحالی است که دیر اطلاع پیدا کردن اورژانس از این آسیبها ضررهای جبران ناپذیری برای خانوادهها دارد. وی در مورد نارضایتی برخی از دختران فراری از مراکز نگهداری سازمان بهزیستی کشور هم میافزاید: مراکز شبانه روزی بهزیستی دارای قوانین و مقرراتی است که باعث محدودیتهایی برای دختران میشود.
به همین علت ممکن است برخی از این دختران مایل به حضور در این مراکز نباشند و محیط آزاد بیرون را به آنجا ترجیح بدهند.
Arazazarbaijan.ejtemai@gmail.com
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۳ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۲ ق.ظ