مقایسه گری منفی موجب ناسپاسی و نارضایتی

مقایسه  گری منفی موجب ناسپاسی و نارضایتی

گروه خانواده وسلامت:یکی از مهمترین مشکلاتی که بر سر راه برخی از خانواده¬ ها و مخصوصا زوج ¬های جوان قرار می ¬گیرد، قرار گرفتن در دام»مقایسه¬ گری منفی« است.
کسی که به جای تمرکز در داشته ¬های خود چشم به زندگی دیگران می ¬دوزد، و به حال کمبودهای مادی خود افسوس می ¬خورد، همواره خویشتن را در تنگنای خطورات شیطانی قرار می_¬دهد و روی خوشی در زندگی خود نمی ¬بیند. کسی که بنای زندگی خود را بر اساس اصل مقایسه ¬گری قرار دهد، همیشه در ناراحتی و عدم رضایت به سر می ¬برد. انسان مقایسه¬ گر هر مقدار هم از نعمت¬ های دنیوی برخوردار باشد، باز هم چشمش به نعمت¬ هایی است که در دست دیگران است و از آن بی ¬نصیب است، روی همین حساب است که مقایسه ¬گری چیزی جز ناسپاسی در برابر نعمت ¬های الهی، ناشکیبایی در برابر نداشته¬ ها برای انسان فراهم نخواهد کرد! افرادی که گرفتار این نوع از مقایسه¬ گری می ¬شوند، همواره گمان می ¬کنند که همسر خوبی انتخاب نکرده ¬اند. آن¬ها مدام خود را سرزنش می¬کنند که چرا در انتخاب خوب عجله کرده ¬اند و چرا نتوانسته ¬اند با شخصی با این خصوصیات ازدواج کنند .
کم نیستند آقایان و یا خانم¬ های متأهلی که با مقایسه کردن همسر خود با دیگران، زندگی و آرامش خانوادگی خود را بر باد داده ¬اند و علاوه بر ظلم و اجحاف در حق همسر، خود را نیز به گناه معصیت آلوده کرده ¬اند. این نوع مقایسه ¬گری را می توان به سفره¬ ی غذا تشبیه کرد. فرض کنید یک روز جمعه سفره ¬ی آب گوشت را پهن کردید و با اشتهای کامل مشغول میل غذا هستید. در همین لحظه بوی کباب همسایه به مشامتان می_¬رسد. فرد مقایسه¬ گر در چنین لحظه ¬ای در حسرت کباب میل و اشتهای خود به غذای درون سفره را از دست می¬ دهد و مابقی غذا را با بی¬ میلی مصرف می¬ کند. فردی هم که با ارامش در کنار همسر خود زندگی می¬ کند و احساس رضایت ¬مندی دارد در مواجهه با نامحرم و توجه به جلوه¬ های خاص رفتاری او خویشتن را مغبون می ¬بیند و با آه جان ¬کاهی از اعماق وجود آرزو می¬ کند که کاش می¬ توانست همسر دیگری با آن ویژگی¬ ها داشته باشد در واقع تنها چیزی که موجب بروز نارضایتی است واقعیت زندگی آن_ها نیست؛ این افراد واقعیت زندگی خود را قبلا هم می ¬دیدند و در عین حال نسبت به آن احساس رضایت ¬مندی و خوش¬ بختی هم داشتند؛ تنها چیزی که موجب بروز نارضایتی است، چشم دوختن به سفره¬ ی زندگی دیگران و مقایسه کردن آن با داشته¬ های زندگی خویش است .
امیرالمؤمنین (علیه ¬السلام) در کلام زیبایی می ¬فرماید: »کسی که عنان چشم خود را رها کند، اندوهش بسیار است«.همچنین آن حضرت می ¬فرماید: »هر که چشم خود را رها کند، مرگ خود را فرا خواند«.
پس در نتیجه ـ بر خلاف تصور برخی افراد که ارتباط باز با نامحرم را نشان از ادب اجتماعی و دوری از این ارتباط را موجب شرمساری خویش می¬ بینند ـ دوری از نامحرم، کنترل چشم و نیز فاصله گرفتن از فضای مقایسه ¬گری، موجب تحکیم آرامش درونی و ثبات در زندگی خانوادگی خواهد شد.
گاهی شاهد هستیم که آقا همسر جوان و کم تجربه ¬ی خود را با مادرش که سال ¬ها تجربه¬ ی خانه ¬داری دارد مقایسه می ¬کند. در این مقایسه__گری وقتی مهارت اندک همسرش در اداره_ی کارهای خانه را با توانمندی ¬های مادرش مقایسه می ¬کند، گرفتار هول و اضطراب می ¬گردد و گمان می¬ کند که همسرش تا آخر هم این¬ گونه خواهد بود و استعداد لازم برای اداره¬ ی خانه را ندارد. این گونه آقایان شتاب ¬زده سلیقه¬ ی شخصی مادر را به رخ همسر می¬ کشند و خانه ¬داری او را زیر سؤال می ¬برند چنین افرادی توجه ندارند که مادر سال¬ های طولانی خانه داری کرده تا چنین تجربه¬ ای کسب کرده، اما همسرشان تازه مسئولیت خانه ¬داری را به عهده گرفته و تجربه ¬ی خاصی در این حیطه ندارد. بنابراین مقایسه کردن همسر جوان با افراد با تجربه، اشتباه و در اوج کم دقتی است. این مقایسه موجب می ¬شود تا قدر زحمات همسر خود را ندانید و با سرکوفت و سرزنش، توان بروز استعدادها وخلاقیت ¬های درونی را از وی بگیرید.
برخی از خانم ¬ها هم شوهر جوان خود را با پدر خویش مقایسه می¬ کنند و در این مقایسه ¬گری همسرخود را فاقد برخی از توانمندی ¬ها در اداره_¬ی زندگی خانوادگی می¬بینند. به عنوان مثال خانمی می ¬گفت: همسرم در هزینه کردن برای زندگی خسیس است. در ادامه¬ی صحبت با این خانم متوجه شدم که رفتار شوهر این خانم طبیعی است و مشکلی ندارد. مشکل در نگرش خانم نهفته بود.
این خانم انتظار داشته که همسرش همانند پدر برای خانه هزینه کند و حال آن¬که پدر، بار زندگی خود را بسته و در حدّ توانمندی خود برای خانواده هزینه می¬ کرده؛ اما همسر این خانم که در ابتدای راه اقتصادی قرار داشت، بیش از این نمی_¬تواند در رابطه با خانواده هزینه کند. مثلا می ¬دید که پدرش به راحتی تاکسی تلفنی می ¬گیرد، اما همسرش از اتوبوس استفاده می¬ کند. این خانم بدون توجه به تفاوت وضعیت اقتصادی طرفین، همسرش را متهم به خساست می ¬کرد، و بر این باور بود که همسرش ارزش چندانی برای وی قائل نیست، و حال آن¬که چنین نبود.
مقایسه¬ ی رعایت آداب و رسوم اجتماعی افراد با تجربه، با نوع رفتارهای اجتماعی همسر هم از همین باب است. در چنین مواردی هم به جای تحقیر و سرزنش همسر باید با صبر و شکیبایی به وی مهلت داد تا به تدریج با آداب و رسوم اجتماعی آشنا شود و آن ¬ها را در زندگی خود به کار گیرد.
توجه داشته باشیم که هر کس توانمندی¬ های خاص خود را دارد، و در بسیاری از موارد نمی_¬توان توانمندی¬ های افراد را با دیگران مقایسه نمود. برخی افراد »درون گرا« هستند و برخی هم »برون گرا«؛ نه صِرف »درون گرایی« را می ¬توان به عنوان ارزش معرفی کرد، و نه صرف »برون_گرایی« را می ¬توان به عنوان ضد ارزش تلقی نمود. اگر همسر شما فردی »درون گرا« است، او را همان ¬گونه که هست بپذیرید و در این خیال مقایسه¬ ی وی با افرد «برون گرا» نباشید. بعضی افراد کارهای خود را تند و سریع انجام می_¬دهند، و برخی دیگر هم به آهستگی و با تأنّی کار می ¬کنند. هیچ کدام از این امور از آن میزان درجه¬ ی اهمیت برقرار نمی¬ باشد که بخواهیم آسایش زندگی را تحت شعاع آن قرار دهیم.
یکی از عوامل بروز مشکل در روابط زن و شوهر مقایسه ¬گری در این حیطه است. مثلا آقا با دیدن تند تیزی خانم ¬های دیگر و سرعت عملشان در پذیرایی از مهمان و مرتب کردن خانه، توقع دارند که همسرشان هم این¬ گونه شود.
آقایی بود که خواهرش دست تند و تیزی داشت و کارهای خانه را به سرعت انجام می¬داد، به سرعت از مهمان پذیرایی می -کرد و خیلی سریع خانه را مرتب و جمع و جور می¬کرد، اما همسرش از این توانمندی بی ¬بهره بود. این آقا گمان می ¬کرد که همسرش در انجام کارهای خانه کوتاهی می¬کند و علاقه ¬ای در مهمان نوازی ندارد و حال آن¬که واقعیت چنین نبود. همسر وی هم تمام تلاش خود را به کار می¬ بست، اما بیش از این نمی ¬توانست کاری انجام دهد.از دیگر موارد مقایسه¬ گری، مقایسه¬ ی جلوه¬ های مادی زندگی دیگران با زندگی خویشتن است. این کار هم موجب می ¬شود تا آرامش و روحیه¬ ی شکرگزاری از خانواده دور شود، و جای خود را به افسردگی و کفران نعمت بسپارد.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۵:۳۲ ق.ظ

دیدگاه


2 + نُه =