معضلات اجتماعی آذربایجان غربی چشم انتظار تدبیر مسئولین
گروه اجتماعی: دولت جدید که بر سر کار آمد اوضاع و احوال جامعه را سنجید و برای بهبودی این شرایط نسخه درمان اقتصادی را پیچید.این موضوع در دستور کار قرار گرفت و مسئولان مختلف کشوری و استانی با برنامه های مختلف درصدد اجرای این نسخه برامدند چراکه به زعم دولت و بسیاری از کارشناسان حل مسائل اقتصادی به خودی خود بخش اعظمی از مشکلات اجتماعی ار نیز مداوا می کند.اوضاع و احوال مشکلات اجتماعی در کشور خوب نیست. به تبع این وضعیت آذربایجان غربی نیز از شرایط خوبی برخودار نیست.
آمارهای نگران کننده ای از طلاق،اعتیاد بیکاری، جرم،تکدیگری، سرقت به گوش می_رسد. ارگانها و مسولین بسیاری بر حسب قانون وظیفه سروساماندن دادن و نه مداوای کامل آن را برعهده دارند لذا در فضاهایی تحت عنوان جلسات و کارگروه ها و همایش ها قرار می_گیرند تا بتوانند راهکارهایی نو را بیندیشند و یا اینکه سیاست های دیکته شده از مرکز را اجرایی سازند.
با شروع بکار دولت جدید مسئولین استانی نیز با جدیت بیشتری برای حل آنها پای کار آمده اند نشان به آن نشان که معاون سیاسی امنیتی استاندار بیش از آنکه برای حل مسائل سیاسی وقت بگذارد هم و غم مسائل اجتماعی دارد و این را باید به فال نیک گرفت.
حداقل این توجه و جدیت مسئولین استانی را که در قالب کمیته های ساماندهی متکدیان، شورا ی سالمندان،شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر و… مشاهده میکنیم را می توان در مقابل دیدگاههای سعید معید فر جامعه شناس قرار داد که معتقد است بیتوجهی به مسائل جامعه و انفعال در مقابل آسیبها مهمترین مشکلات اجتماعی کشور ما هستند.
ما سالهاست که درباره مشکلات و مسائل اجتماعی کشورمان صحبت میکنیم و جالب اینجاست که هیچ اتفاقی هم نمیافتد. انگار وظیفه ما عده اندک آن است که حرف بزنیم و آن عده زیاد تماشاچی سکوت کنند و حرفهای ما هم به هیچ کجا نرسد. انگار این وظیفه ما شده است که برای رسانهها خوراک تهیه کنیم و با حسرت بگوییم که هر سال دریغ از پارسال. متاسفانه باید اعتراف کنم که مشکلات جامعه ما در حال تلنبار شدن است و درباره این مشکلات هم هیچ گونه اظهارنظر تخصصیای انجام نمیشود. اگر هم اظهارنظری تخصصی انجام گیرد متاسفانه برای آن ارزشی قائل نمیشوند.
مهمترین مشکل جامعه ما بیتفاوتی نخبگان نسبت به مشکلات است. از طرفی میبینیم که مسئولان هم به هشدارهایی که به آنها داده میشود توجه نمیکنند. عده معدودی هم که سعی میکنند همگان را نسبت به مشکلات و آسیبهای جامعه آگاه کنند متهم به سیاهنمایی میشوند. این ماجرا به شدت خطرناک است و باید فکری به حال آن کرد .
چندی قبل مدیرکل بهزیستی آذربایجان غربی ۵ آسیب عمده استان را اعلام کرد. اگر چه این آسیب_ها برای کسی موضوع تازه و جدیدی نبود اما همین اعلام و انکار نکردن مشکلات خود موجب می شود تا بخش اعظمی از مداوای مشکل طی شده تلقی شود.برای حل بحران بزرگ فقط و فقط یک راهحل وجود دارد و آن این است که از طرح مسائل و مشکلات نترسیم و بتوانیم راهکارهای مناسبی را برای حل مشکلات اجتماعی خود ارائه بدهیم.
کمتر مشکلی در طول تاریخ – پس از وقوع – به طور کامل ناپدید شده است. چرا؟ چون مشکل ایجادشده – پیداشده – مانند دیگر امور اجتماعی در جامعه استقرار یافته و جریان تطوریاش را طی میکند. مشکلات دیروز در درون مشکلات امروز خودنمایی میکنند. به همین دلیل است که سطح و میدان و تنوع مشکلات در دوره جدید قابل مقایسه با مشکلات در دورههای گذشته نیست. به عبارت دیگر، مشکلات اجتماعی امروز بسیار فربهتر و همهجانبهتر از مشکلات اجتماعی در گذشته است. بدین دلیل است که طرح این ادعا صادق است: مشکلات اجتماعی نمیبایست امکان بروز بیابند.
وقتی ظهور میکنند میمانند. وقتی پیدا شدند در صورت مقابله ناقص با آنها پنهان میشوند و در موقعی که لازم باشد، بروز میکنند. مشکلات هم جان دارند و حیات. تصور اینکه مشکلات اموری عدمیاند، پس نیستند و یا چون عدمیاند وهمی و خیالیاند و با نام نبردن از آنها ناپدید میشوند، غلط است.
تازه اگر به خاطر داشته باشیم داستانهای دیو و پری که هم دیو و هم پری خیالی است، رهایی پری از دست دیو نیازمند به شکستن طلسم است. زیرا در طلسم رمز حیات دیو نهفته است.
قهرمان داستان با دستیابی به طلسم امکان کشتن دیو و نجات پری را مییابد. ولی در جنگ رودررو با دیو شکست میخورد.
به عبارت دیگر، حتی دیو که امری موهومی است هم با توهم و خیال از بین نمیرود. باید طلسم او را پیدا کرد و بر سر سنگی بزرگ زد و با شکستهشدن طلسم دیو ناپدید میشود.مدیران قصد دارند تا به هر شکلی شده است نرخ مشکلات اجتماعی را پایین بیاورند.
به همین خاطر در گزارشها از کاهش جرائم و مشکلات در جامعه در مقایسه با دو یا سه سال گذشته سخن میگویند. گویی که با نشان دادن زور بازو به مشکلات موجود میخواهند مشکلات را دچار وحشت و هراسی بنیادی کنند به طوری که همه آنها گورشان را گم کرده از این دیار بروند.
غافل از اینکه مشکل واردشده در جامعه تا تناسبش را با کلیت نظام اجتماعی معلوم نکند قابل فهم و کنترل و معامله نیست.
بعد از اینکه رابطهاش را با نظام اجتماعی معلوم کرد، میتوان در مورد سهم او در مناسبات اجتماعی سخن گفت.
اگر بر اثر بدسلیقهگی یا بدفهمی با مشکلات بدرفتاری شود، آنها تنها مخفی میشوند و در زمانی دیگر موذیانه بروز و ظهور مییابند و منشاء حوادث غیرمترقبه خواهند شد.
مدیرکل امور اجتماعی استانداری به تازگی منصوب شده و با ورود هوشنگ عطاپور فعل و انفعالاتی در خصوص به تحرک واداشتن ارگانهای دخیل در مداوای مشکلات اجتماعی به وجود امده است.
مسئولین این حوزه بادی بیش از اینکه دوباره وقت را برای تحلیل اوضاع و شرایط موجود صرف کنند راهکارهایی را در رابطه با اجرای قوانین و وظایف مشخص ارگانها بیندیشند تا بیش از این نهادهایی چون بهزیستی، کمیته امدا و حتی نیروی انتظامی وظایف سایر ارگانها را به دوش نکشند.
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از جوان پرس وقتی می توان از بار سنگین مشکلات اجتماعی استان کاست که علاوه بر همسویی نهادها و مسئولین امر فکری به حال نهاد خانواده و تحکیم روابط بین اعضای خانواده بکنند و این هدف جز با برنامه هایی اجتماع محور میسر نیست. برنامه های کلیشه ای و نخ نما و از سوی دیگر بی بهره نمی تواند جوابگوی این زخم های عمیق اجتماعی در استان باشد.
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۹ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۵:۳۸ ق.ظ