مد در جامعه ما تقلید صرف بدون هیچ درون‌مایه سیاسی یا فکری

مد در جامعه ما تقلید صرف بدون هیچ درون‌مایه  سیاسی یا فکری

مریم علی بابایی
گروه فرهنگی: زمانی می‌توانیم بگوییم که یک »فرم« یا »شکل« از پوشش و لباس به یک »مد« تبدیل شده است که آن فرم خاص به مصرف بخشی از توده‌های جامعه برسد. یعنی جمعی (توده‌ای) از جامعه آن را مصرف کنند.
در چنین وضعیتی می‌توان این سوال را پرسید که نسبت مدگرایی با جامعه توده‌ای چیست؟ آیا رواج مد که با نوعی از مکانیسم »تقلید« پیش می‌رود نشانگر این نیست که جامعه دارای یک فضا یا فرهنگ توده‌ای شده است؟ زیرا در برهه‌ای از تاریخ و در برخی از کشورهایی که فضاهای رادیکال قوت گرفته بود، رواج اشکال خاصی از پوشش ـ که بعدها تبدیل به مُد شد ـ نتیجه نوعی مقاومت با نظم حاکم داشت، مثلا پانک‌ها دقیقا از پوشش خاص‌شان که »بعدها« مُد شد، برای نوعی نفی نظم موجود در عرصه سیاست و جامعه بهره می‌بردند؛ یا به‌عنوان مثال »شلوار جین« برای نخستین بار به عنوان پوشش اعتراضی گروه‌های چپگرا در آمریکا برای همراهی با کارگران معادن و کشاورزان استفاده شد! این‌ها نشانگر نوعی مقاومت غیرتوده‌ای و رویکردهای انتقادی بود که در قیاس با مُدگرایی در جامعه ما بسیار متفاوت است. به نظر می‌رسد در جامعه ما مدها بیشتر نوعی تقلید صرف از نظم عمومی و توده‌ای حاکم است و هیچ درون‌مایه سیاسی یا فکری خاصی را دنبال نمی‌کند.
به طور معمول وقتی کسانی از »مُد« پیروی می‌کنند، در اصل قرار است نوعی »خاص بودن« را به نمایش بگذارند، مثلا لباسی را می‌پوشند که نوعی تمایز را القا می‌کند، یا مدل مویی را استفاده می‌کنند که کمتر کسی موهایش را با آن می‌آراید و…؛ اما به نظر می‌رسد که مدها در یک جامعه توده‌وار به ضد خودشان بدل می‌شوند؛ زیرا همه (هر کسی که یکبار لباسی یا مدل موی مُد شده را می‌بیند) فی‌الفور از آن تقلید می‌کند و در کوتاه‌ترین زمان ممکن مدها فراگیر و همگانی می‌شوند و دیگر ویژگی »خاص« و »متمایز« بودن/کردن را از دست می‌دهند. به عبارتی در چنین جامعه‌ای، هر آن‌کسی‌که می‌خواهد خود را با پیروی از مُد، »خاص« جلوه دهد، اتفاقا به جریانی پا گذاشته است که شدیدا افراد جامعه را همسان و هم‌شکل و یکدست می‌کند. احتمالا یکی از دلایلی که مدها در جامعه ما زود به زود تغییر می‌کنند همین است؛ اگر بپذیریم که فرایندهایی برای همسان‌کردن و یکدست‌کردن توده‌ها در جوامع مصرف‌کننده‌ مُد وجود دارد باید دید این‌ها »پروسه«های طبیعی چنین جوامعی است، یا نه »پروژه«‌هایی است که توسط گروه یا گروه‌های خاصی که از این وضعیت سود می‌برند، برنامه‌ریزی شده است. گفتگو با ابوالفضل داودی، کارشناس حوزه مد و لباس و رییس دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد یزد در همین رابطه در ادامه می‌آید:
داودی درباره سوژه‌های طبقه متوسط و تاثیر بلاگرها در فضای مجازی بر روی مُد در جامعه می‌گوید: »در درجه اول باید به این موضوع اشاره کنم که سوژه‌های طبقه متوسط در کشور، فاقد کیفیت و جاذبه مناسب هستند. در خصوص این سوژه‌ها، بحث نوینی با عنوان اینفلوئنسر مارکتینگ مطرح است. اینفلوئنسرها، افراد تأثیرگذار و به نوعی رهبران فکری یک جامعه به‌شمار می‌آیند که در مواردی دارای ارزش و گاهی نیز فاقد ارزش اجتماعی هستند. به عنوان مثال مدیران و رهبران سازمان‌های موفق، وکلا پزشکان، معلمان و اساتید رهبران فکری ارزش مدار هستند این افراد اگر رفتار یا محصول یا شیوه‌ای از پوشش را استفاده می‌کنند به دلیل برتری یا مناسب‌تر بودن آن است و تخصص آنان بر قشر عام جامعه تاثیر می‌گذارد اما اینفلوئنسرهایی همانند هنرپیشه‌ها و ورزشکاران که تنها به دلیل مشهور بودن محبوب شده‌اند گاه تاثیرگذاری ارزشی بر مردم جامعه ندارند. در این میان، غالبا افراد ضعیف از منظر خودپنداره، برای ابراز وجود و ایجاد هویت مطلوب، از افراد مشهور و اینفلوئنسرها پیروی و تقلید می‌کنند. در چنین وضعیتی، گفته می شود افراد مذکور از اینفلوئنسرهای زرد تقلید می‌کنند.«
او ادامه می‌دهد: »به این دلیل باید در خصوص انتخاب اینفلوئنسرهای اجتماعی و اصلاح چنین الگوهایی اقدامات فرهنگی به عمل آید.
درخصوص اصلاح و انتخاب صحیح اینفلوئنسرها، شیوه‌های متنوعی همانند جشنواره‌ها، همایش‌ها و نشست‌های فرهنگی وجود دارد که با استفاده از نمادهای اسلامی و ایرانی، می توان مبنای فرهنگی صحیحی ایجاد کرد. این نشست‌ها باید با عادت رسانه‌ای افراد و جوانان سازگاری کامل داشته باشد. در سال‌های اخیر دنیای مجازی جایگاه ویژه‌ای یافته و به صراحت می‌توان بیان کرد، بخش عمده‌ای از وقت جوانان در دنیای مجازی سپری می‌شود. به همین دلیل باید برنامه‌هایی تنظیم و متناسب با جامعه مجازی و شبکه‌های اجتماعی اجرا شود. تاکنون موارد محدودی از چنین برنامه‌هایی اجرا هم شده است اما فاقد کاربرد بوده و نتوانسته تأثیری بر زندگی جوانان داشته باشد.«
این کارشناس حوزه مد و لباس مقوله مُد و توده را از هم جدا می‌کند اما گاهی آن را با هم درآمیخته می‌داند و بیان می‌کند: »یکی از نکاتی که باید به آن توجه کرد، این است که مردم در انتخاب لباس به چه نکاتی توجه می‌کنند. بدین‌معنی که توده‌وار و همراه با مُد عمل می‌کنند. باید به این نکته اشاره کرد که مُد از مقوله توده متفاوت است. ماهیت مُد بر رفتار جوانان، به خصوص جوانانی که کاستی‌های روحی و روانی دارند، تأثیر بیشتر و آشکارتری دارد. در این خصوص، رسانه‌ای وجود ندارد که به طور مستقیم مخاطب خود را هدف قرار داده و بر آنان تأثیر گذارد. تاکنون، اقداماتی انجام شده است اما در شبکه‌ها مشاهده شده که برخی از اینفلوئنسرها با رفتار و کردار خود باعث شکست و یا توقف کامل چنین برنامه‌هایی شده‌اند.«
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از مهر ، داودی درباره مُد توده‌وار می‌گوید: »بنابراین، مدگرایی با توده نیز متفاوت است؛ اما، در زمان‌هایی توده مردم را جوانانی تشکیل می دهد که دچار بحران فرهنگی هستند، توده و مُد اختلاط پیدا می‌کنند. به‌همین‌دلیل، باید چند اقدام اساسی در این حوزه انجام شود. نخست، بایستی از پیشینه اسلامی و ایرانی در مُد بهره برده و آن را با سیلقه جوانان سازگار کرد. دوم، باید به فکر عرضه مناسب مُد مطلوب در بازار هدف بوده و با برنامه‌ریزی استراتژیک مخاطب هدف را با شیوه ارتباطی مناسب جذب کرد، برنامه‌ریزی در زمینه اینفلوئنسرهای ارزش مدار که بر رفتار جوانان تاثیر قابل ملاحظه ایجاد می‌کنند هم ضرورت دارد، آگاهی‌بخشی از طریق رسانه‌هایی که عادت رسانه‌ای جوانان هستند نیز گام مهمی در این زمینه محسوب می‌شود.«
AraZazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱:۳۶ ب.ظ

دیدگاه


هفت + = 12