محفل شعر عاشورایی “آزادی در اسارت” در ارومیه برگزار شد

محفل شعر عاشورایی “آزادی در اسارت” در ارومیه  برگزار شد

گروه فرهنگی: به مناسبت ایام تاریخی اسارت اهل بیت امام حسین (ع) بعد از شهادت آن حضرت، محفل شعری با حضور جمعی از شاعران آیینی ارومیه، از سوی محفل ادبی هاتف اداره کل کتابخانه های عمومی آذربایجان غربی در کتابخانه مرکزی ارومیه برگزار شد.
به گزارش آراز آذربایجان،مصطفی قلیزاده‌علیار، در محفل شعر آئینی »آزادی در اسارت« ضمن تسلیت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) گفت: قیام عاشورا، از مهم ترین رویدادهای تاریخی در اسلام بود که پیامدها و نتایج ثمربخش آن، باقی و جاودان خواهد ماند و در طول تاریخ اسلام، اقوام زیادی اسیر شده‌اند، اما اسرای کربلا در طول تاریخ بسیار نقش آفرین بوده‌اند.
چرا که با ادامه راه امام حسین (ع)، پیام حق شهدا را به گوش جهانیان رساندند و در تاریخ ماندگار کردند.
وی ادامه داد: دکتر علی شریعتی متفکر مسلمان ایرانی، در بیان مبارزه با یزیدیان هر زمان و هر مکانی، مثلثی جاودان ترسیم کرده که ابعاد مبارزه و گروه‌های مسلمانان را بیان می‌کند، او می‌گوید: »آنان که رفتند، کار حسینی کردند، آنان که ماندند باید کار زینبی کنند، و گر نه، یزیدی‌اند«.
دبیر محفل ادبی هاتف ضمن بیان ویژگی‌ها و عناصر شعر عاشورایی گفت: حماسه، بیان مظلومیت و مصیبت، معرفت، بیان جنبه‌های تاریخی و … از عناصر شعر عاشورایی می‌باشد و واقعه عاشورا همواره مورد توجه ویژه ادیبان و شاعران بوده است؛ کتاب »گنجینه الاسرار« نوشته میرزا نورالله مشهور به عمان سامانی، دربردارنده یکی از بهترین و تأثیرگذارترین اشعار مذهبی در وصف امام حسین (ع) و حادثه عاشورا است: کیست این پنهان مرادر جان و تن کز زبان من همی گوید سخن؟
این که گوید از لب من راز کیست بنگرید این صاحب آواز کیست؟ در من اینسان خود نمایی می‌کند ادعای آشنایی می‌کند کیست این گویا و شنوا در تنم؟ باورم یارب نیاید کاین منم! متصلتر با همه دوری، به من از نگه با چشم و از لب با سخن!
قلیزاده علیار با اشاره به نقش حضرت زینب (س) در نهضت عاشورا گفت: ایشان نقش سرنوشت سازی در نهضت کربلا و حفظ این قیام عظیم داشت، امام حسین (ع) پدیدآورنده نهضت و حضرت زینب (س) ادامه دهنده آن بود؛ و پس از شهادت برادران و یاران امام، رسالت خویش را به خوبی انجام داد و با خطبه‌های آتشین، دشمن را رسوا کرد و این به معنای آزادی در اسارت می‌باشد.
وی افزود: یکی از شاعران عارف مسلک و بزرگ عاشورایی قرن ۱۳ و ۱۴ هجری مرحوم »عمّآن سامانی« صاحب کتاب مثنوی بی‌نظیر «گنجینه اسرار» در موضوع عاشورا است که نگاهی عرفانی به حادثه کربلا دارد و در بخشی از این منظومه بلند خود در قالب رسالت حضرت زینب در نهضت کربلا، به نقش زن در مبارزات و جریانات اجتماعی می پردازد و می‌گوید: در انجام وظایف الهی و سیاسی و اجتماعی و علمی و اخلاقی، انسان داریم نه مرد و یا زن؛ در مسیر زندگی، زن و مرد وظایفی یکسان به عنوان انسان دارند، زن و مرد فرقی ندارد، حسین و زینب، هر دو وظیفه ای دارند و انجام می دهند:
سرخوش از صهبای آگاهی شدم
دیگر اینجا زینب اللهی شدم
همتی باید، قدم در راه زن
صاحب آن، خواه مرد و خواه زن
غیرتی باید به مقصد رهنورد
خانه پرداز جهان، چه زن، چه مرد
شرط راه آمد، نمودن قطع راه
بر سر رهرو چه معجر، چه کلاه
قلیزاده علیار از آثار عاشورایی شعرای بزرگ همچون دعبل خزاعی، ملامحمد فضولی، محتشم کاشانی، نیّر تبریزی، شهریار، حسن حسینی، و … نام برد و معرفی کرد و از چهره جوان و فعال معاصر شعر آیینی همچون سید حمید برقعی، نغمه مستشار نظامی به عنوان شاعران جریان‌ساز آیینی نام برد.
بر پایه این گزارش، سید حیدرعلی آران، غلامعلی کریمی، سید رامین هاشمی، احد افخمی نیا، سهیلا پارسایی مهر، تبسم شدتی، نازیلا علیلو، سحر افضلی، میلاد حافظ، علی امامی، فاطمه جهانگیری، محمدعلی اباذری، خدیجه حسن‌پور، فریده حلاجی، ابوطالب معصوم زاده، سید تیمور جامعی، محمدتقی آقازاده و … به زبان ترکی و فارسی شعرهای خود را در موضوعات عاشورا، اسارت اهل بیت امام حسین (ع)، نقش تبیینی امام سجاد و حضرت زینب و اسرا، در نهضت عاشورا و حماسه‌ها و مظلومیت شهدا و اسرا و در افشای ستمگری یزید و یزیدیان و قاتلان امام حسین و یارانش و طفل صغیر شش ماهه حضرت علی اصغر، و … خواندند.
میلاد حافظ
دستِ ظلمیلن سوندوروبدولر ماهِ روشنی سود امر بالا
چوخ آغیر گلیر نیسگیلین منه، یاندیریر منی سود امر بالا
***
دیلسیز اصغریم ال ایاق چالیب، ائیلدین طلب اؤز نیازیوی
یانمادی سنین حالیوه عدو، یاندیریب ولی اوخ بوغازیوی
گاهواره‌وی ترپدیب سنین، چکمیشم علی، چوخلی نازیوی
دشمنِ دغا غارت ائتدی بوش گاهواره‌نی سود امر بالا
***
بیر هلال تک زیر بار غم، خم اولوب اوغول قامتیم منیم
بلبلم، گولون حسرتیندیم، یوخدی زره‌جه طاقتیم منیم
بیرده من سنی چوخ چتین گؤرم، آیریلیق اولوب قسمتیم منیم
هر زمان خیالاته غرق اولوب، سسلرم سنی سود امر بالا
***
حیّ لم یزل بئیله ایستییب درده توش اولا آلِ مصطفی?
آهیوی ملکلر ائشیتدیلر آسمانیده توتدولار عزا
اوخ اوتاندی دشمن اوتانمادی، حلقیوه اوخی ووردی بی حیا
تشنه لبلرین هئچ گتیرمه‌دی رحمه دشمنی سود امر بالا
***
من غریقِ رنج و مصیبتم، بحرِ غصّه‌ده باتدی قایقیم
تار ائدیبدیلر روزگاریمی غملیدیر منیم هر دقایقیم
سانکی گوللری تک به تک سولوب آلِ حیدرین ای شقایقیم
آتشه چکیب قومِ بدلقا بئیله گلشنی سود امر بالا
***
قاره گونلره منتظر اولوب، باشیمه قرا باغلارام اوغول
داغلییب سنین اوخ بوغازیوی، سینمی آچیب داغلارام اوغول
روز و شب سنین حسرتینده من، غرقِ غم اولوب آغلارام اوغول
تا ابد ربابین گئدر گؤیه آه و شیونی سود امر بالا
نازیلا علیلو
بشکن شکوه وشوکت نیرنگ،بیشتر
بانو بشوی از رُخشان رنگ،بیشتر
بگشای لب،که کوفه تو را نیک بنگرد
باید کشند بر رخ خود چنگ،بیشتر
بگشای لب،وعلی وار خطبه گوی
بر تو رسالتی ست،ز صد جنگ،بیشتر
شاید که گاه بر رخ زهرائیت زنند
از صورت حسین کمی سنگ،بیشتر
خون خداست لکه ی ننگی به جانشان
اعجاز تو فزوده بر این ننگ،بیشتر
بر سرخوشان صحنه ی خونین کربلا
فریاد کش،که عرصه کنی تنگ،بیشتر
وقت قیام توست،به طبل عزا بکوب
کَر گشته اند مردم صد رنگ،بیشتر
مگذار تا که حاکم بوزینه باز شهر
بر عترت رسول زند اَنگ،بیشتر
تیر سخن رها بکن از چله ی نبوغ
تا پای کفر را بکنی لنگ،بیشتر
آزادگیست درس تو،بانوی بی بدیل
طاغوت خوار میشود و منگ،بیشتر
عطر حسین می وزد انگار بانسیم
راهی نمانده جز دو سه فرسنگ،بیشتر
کوک است ساعت بیداری وقیام
هر قرن نو شود،زند آونگ،بیشتر

حجاب
ابوطالب معصوم‌زاده (ائلیار)
آچاندا رمز عشق ایله کیتابی
وئریر روح؛ ‌هر؛ سؤال وهرجوابی
اَیا ای مادره، راهِ حسینی
اوزون دَن آچما، بیر آندا نقابی
حسینه آغلایان، ساخلارحجابی
***
هوس دائم قاباقدا پشت سرده
سنی تهدید ائدیر هر؛ ره گذرده
گزیرسن دائما؛ عین خطرده
چالیر سئل کول کوسا گویا حبابی
حسینه آغلایان ساخلارحجابی
***
نه تنها آغلاماخلیق سوزو تب دی
ویا دوزلوگ دعای نیمه شب دی
حسینین نهضتی درس ادب دی
ادب رسمین اوتورمز انقلابی
حسینه آغلایان ساخلارحجابی
***
کیچیتمه دونیادا ایران زمینی
اوجاد تاعرشه بواهلِ یمینی
رعایت ائتمَسَن هرگه بودینی
فغان ائتمه اوتور، بوپیچ وتابی
حسینه آغلایان ساخلار حجابی
***
بیزه حفظ حجاب اول هدف دور
هدف ده، حفظ وناموس وشرف دور
صدف تا سینماییب گویا صدف دور
ائله کی سندی اولماز ارزیابی
حسینه آغلایان ساخلارحجابی
***
کلام اللهَ گر ائتسن ارادت
تاپار سان هرایکی دونیا سعادت
حجاب اوسته قورولموش تک بونهضت
توکولموش قان کی یوخ حددونصابی
حسینه آغلایان ساخلارحجابی
***
بو نهضت ده قیام ایلییب عطشان
وئریب لرباشلارین یئتمیش ایکی جان
خسارت گورمه سین تادین وایمان
آچیب لار باغلاما؛ سن گل بو بابی
حسینه آغلایان ساخلار حجابی
***
سلام وئرمه گورنده بدحجابه
شریک جُرم اولارسان بوعذابه
دوشرسن سنده بیرگون منجلابه
بیرآزگوزله یول اوسته منجلابی
حسینه آغلایان ساخلارحجابی
***
سوزوم خوش گلمَسه دورگئت داریخما
شریعت دَن ولی بیرآنی چیخما
اومژگان کیپریگی بیهوده سیخما
حساب ائیله گوناهیله ثوابی
حسینه آغلایان ساخلارحجابی
***
گوزآچ بیر حضرتِ هووا دیین اول
باخیب بیر مریم وسارا دیین اول
مسلمانسان اگر؛ زهرا دیین اول
اودور بومکتبین عالی جنابی
حسینه آغلایان ساخلار حجابی
***
بیزه او اورگه دیب درسِ نجابت
اودور دخترپیمبر کانِ عفت
گرگ زهرا تک اولسون هربیرعورت
بو اولسون ائلیارین آخر خطابی
حسینه آغلایان ساخلارحجابی

سحر افضلی
امشب اینجا این “قلم” دارد روایت می‌کند
مینویسد از تو، انجام رسالت می‌کند
***
داستانش، از شجاعت، آخر قصه خوش است
دارد از پیروزی ایمان حکایت می‌کند
می رسد هرجا به اسمت، رنگ رویش می پرد
نقطه نقطه،خط به خط آن را زیارت می‌کند
***
تا که میخواهم بگویم از عطش،از اشک و خون
شعر را بر چشمه ای دیگر هدایت می‌کند
او نماد باشکوه بُرد بُرد ماجراست
تا ابد این قصه ترسیم شهامت می‌کند
***
از غرور فتح نور، از عشق هم حرفی بزن
چون “حسین” اینگونه احساس رضایت می‌کند
غصه دارم؛ تا ابد در سوگ او اما دلم
از ” حسینی” بودنم حس سعادت می‌کند
***
غصه دارم چون که سردارم ندارد سر به تن
این تن بی سر مرا قائم به قامت می‌کند
گفته ای آزاده باش و امشب اینجا این قلم
عشق را آزاد از این بند اسارت می‌کند
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲:۳۵ ب.ظ

دیدگاه


2 + = هفت