فشارهای اجتماعی آستانه صبر را کاهش داده است
آیدین پورخامنه
گروه اجتماعی: تنها یک جمله میتواند زمینهساز مشاجره در مترو شود، بحث و گفتگویی که حتی گاهی به کتککاری و صدمه رساندن به یکدیگر هم میرسد. این رفتار آنقدر در جامعه زیاد شده که سایر مسافران تنها با گفتن چند جمله مانند خانم این چه حرفیه!» یا آقا ولش کن بره! عکسالعمل نشان میدهند. شاید هم این جملات کوتاه برای دور ماندن از درگیری و جلوگیری از اتفاقهایی است که در صورت دخالت بیشتر برایشان دور از انتظار نیست.
اما فقط اتوبوس نیست که در آنها شاهد افزایش بروز خشم هستیم. خیابان، پارک یا حتی زمانی که افراد برای استراحت و تفریح اختصاص دادهاند میتواند با کوچکترین تغییری در رفتار افراد، تبدیل به ساعتی پر از استرس و ناراحتی شود. تغییری در اجتماع که به مرور زمان در حال تبدیل شدن به یک عادت و حتی ناهنجاری اجتماعی است.
در همین رابطه قمر فلاح، جامعهشناس در گفتوگویی با تاکید بر اینکه عصبی بودن مردم عامل اساسی در کاهش آستانه صبر آنها در زندگی اجتماعی است، گفت: گاهی تحمل افراد کم یعنی اشباع میشود.
اینجا دو مسئله مطرح است؛ یکی اینکه رفتار ما در فضای عمومی چطور است و اینکه آیا تربیت شدهایم تا در فضای عمومی رفتار اجتماعی درست از خود نشان دهیم؟ حتی اگر این تربیت را داشته باشیم، در چه شرایطی قادریم بهترین رفتار را از خود نشان دهیم؟ آیا در شرایط سخت همان افرادی که مجهز به رفتار اجتماعی هستند از خود رفتاری ناشایست نشان میدهند؟
وی افزود: پس دو مسیر را باید بررسی کنیم؛ آیا الآن در فضای عمومی که با دیگران همسفر هستیم و در مجاور هم قرار میگیریم، حقوق دیگران را رعایت میکنیم؟ آیا بیاعتنایی مدنی را در رابطه با دیگران میتوانیم در نظر بگیریم؟
*بیاعتنایی مدنی با بیتفاوتی فرق میکند
این پژوهشگر در تعریفی از بیاعتنایی اجتماعی اظهار داشت: بیاعتنایی اجتماعی یعنی کاری به کسی نداریم که موها یا لباسش به چه صورت است. بیاعتنایی مدنی با بیتفاوتی فرق میکند؛ یعنی به دیگری آزادی میدهیم که هر جور بخواهد (تا جایی که خللی به کار دیگری وارد نکند) رفتار کند.برای طرز لباس پوشیدن افراد یا رفتاری که از خود نشان میدهند به آنها نگاه خشونتآمیز و پر از پرسش نمیکنیم. این یک تربیت اجتماعی است. باید پرسید که ما این فرهنگ را پیدا کردیم که رفتارهای اجتماعی داشته باشیم و به دیگری حق وجود و حق انتخاب ظاهر را بدهیم یا نه! به این صورت به نوعی تعیین میشود که صبر ما چقدر است.
فلاح بر تاثیرگذاری مسائل اقتصادی و اجتماعی جوامع بر رفتار شهروندانش اشاره و بیان کرد: در کنار این موارد مسائل اقتصادی و اجتماعی آنقدر میتواند روی افراد اعمال فشار کند که حتی اگر شخص به بیاعتنایی مدنی هم مجهز باشد باز هم نتواند تحمل بالایی از خود در مقابل این مسائل نشان دهد. این بیصبری در جامعه بیشتر به این دلیل است که افراد خود را از نظر روانی خالی میکنند. در این نوع از برخورد، رفتاری که طرف مقابل نشان میدهند مهم نیست بلکه فرد بر اساس فشارهایی که در زندگی متحمل میشود، رفتاری از خود بروز میدهند که نمادی از خالی کردن روانی است.
وی افزود: اگر مترو را در این زمینه مثال بزنم، رفتار افراد با سالهای اول فرق کرده، تحمل مردم در جامعه ما بیشتر شده است؛ اما در کل فضای اجتماعی بر اثر فشارهای اجتماعی که در سطح بالایی قرار دارند و مردمی که ابزاری برای تخلیه خود ندارند، با رفتارهای نامناسبی همراه است.
در جامعه ما فشار اقتصادی و فشار اجتماعی بالا مانند بیمسکنی، گرانی، بیکاری، هزینههای بالای تحصیل کودکان، هزینه بالای فرزندآوری و … همه مردم را به ستوه آورده است.این شرایط بیش از آستانه تحمل افراد است و در فضای اجتماعی باعث بروز انواع خشونت خواهد شد.
این کارشناس حوزه جامعهشناسی شهری ادامه داد: یعنی صبر و شکیبایی نداریم. افرادی که از خارج از کشور به ایران میآیند همه میگویند که جو اجتماعی سنگینی دارد. همه افراد در جامعه زیر نظر بقیه هستند. حتی ممکن است به دلیل محبت و مهربانی، طرف مقابل را زیر میکروسکپ قرار دهیم. اینها نشاندهنده این است که آموزش رفتار اجتماعی روی افراد انجامگرفته است.
مگر گروه خیلی کوچکی که کاری به کار دیگران ندارند، اکثر افراد این کشور به کار همدیگر کار دارند. برای رفتار اجتماعی مناسب در جامعه باید با برنامهریزی، افراد آموزش ببینند که در ایران این بخش از آموزش را نداریم.
*تفکر روستایی همچنان حاکم بر ارتباطات اجتماعی مردم ایران
این جامعهشناس درباره اصول زندگی در جامعه شهری گفت: اینکه فردی به خود اجازه بدهد در مورد زندگی دیگری اظهارنظر کند نشاندهنده این است که ما هنوز شهروند نشدهایم، ما هنوز در ارتباطات با دیگران تفکر روستایی داریم. ارتباطات ما ارتباط چهره به چهره و نخستین است. در اتوبوس و مترو با اندک نزدیکی، افراد قصهی زندگی خود را به دیگران میگویند، شروع به درد و دل کرده و باهم دوست میشوند. در جامعه شهری در عین کثرت افراد با یکدیگر فاصله دارند.در جامعه ایران هنوز به آداب شهرنشینی مجهز نشدهایم. هنوز روابط نخستین و چهره به چهره داریم. مسئله اصلی به نظر من این است. فلاح با بیان اینکه راهکار برونرفت از این وضعیت آموزش و تکثرگرایی است، افزود: باید آموزش ببینیم تا بتوانیم دیگران را هر جور که هستند قبول کنیم و در کار دیگران فضولی نکنیم.
در آموزههای خود هم پیرامون اهمیت این موضوع آمده است اما به این آموزهها بها داده نمیشود. در هر صورت این خصلت باعث میشود که جامعه به سویی رود که ذرهبینهای اجتماعی قویتر شوند. بخشی هم ناشی از گشت ارشاد است که آدمها را زیر ذرهبین میبرد و نگاهها و کنجکاوی مردم را برانگیخته میکند.وی تصریح کرد: در جامعه ما نهی از منکر را بد تعریف کردهاند، در نهی از منکر، منکرات طبقهبندی میشوند. در قرآن از حجاب دو بار نام برده شده ولی از دروغگویی بیش از هزار بار سخن به میان آمده است. ناصحان اجتماعی ما به اهمیت موضوعات دقت زیادی نمیکنند. فرعیات را مهم کردیم و به اصول توجهی نمیکنیم. مسئله فرهنگ گروه حاکم مطرح است. در این زمینه فرهنگی که حاکمها در جامعه ایجاد میکنند دارای ضریب اهمیت بالایی است. مردم خیلی راحت این گفتههای این افراد را میپذیرند و آن نوع نگاه و فرهنگ سریع تکثیر میشود.
*هرچه شهر بزرگتر، دخالت کمتر
این پژوهشگر نکته مهم را ایجاد تغییر در دستگاههای اجرایی دانست و گفت: روندی برای شهرنشینی وجود دارد که هرچقدر شهر بزرگتر باشد، دخالت در کار دیگران کمتر خواهد شد. اینکه میبینیم در شهرهای بزرگ آستانه صبر افراد پایین است به دلیل بالا بودن فشار در زندگی افراد است.
برای مثال اگر اختلافی در یک روستا یا قوم و عشیره ایجاد شود حاصل آن درگیری دست جمعی و کشت و کشتار است ولی اگر برخوردی در شهر اتفاق بیفتد، نتیجهاش برخورد و نهایت چاقوکشی خواهد بود.
در این شرایط چند نفر کشته نمیشوند. حال شما این فرض را برای جامعه که جمعیت کمی دارد و تهران که در آن ۱۰ میلیون نفر رفتوآمد میکنند، در نظر بگیرید. معلوم است که تعداد درگیریها بر اثر افزایش تعداد ساکنین، بیشتر میشود ولی شدت و غلظت درگیریها کاهش پیدا میکند. جرمهای شهرنشینی غیرمستقیم و پنهان است. افراد یکدیگر را از ریشه میزنند ولی غیرمشهود است. ولی جرمهای افراد روستایی مشهود است و با قساوت بیشتری همراه است.
وی افزود: در جامعهشناسی جرم، در جوامع کوچک همیشه قساوتها و خشونتها شدیدتر است.
وقتی بین یک فرد با فرد دیگر اختلاف به وجود میآید، قومهای این افراد درگیر خواهند شد. بحث دیگری که مطرح است این است که الآن شرایط به گونهای است که فشار اجتماعی بالاست که موجب کاهش صبر مردم میشود؛ یعنی اگر در این شرایط مردم به انواع آموزههای اجتماعی مجهز باشند، باز هم میتوانند رفتاری نادرست از خود نشان دهند. در این شرایط رفتار افراد ناشی از ندانستن و کمبود آموزش نیست، بلکه این به دلیل نیاز مردم به تخلیه روانی است. شما میتوانید ببینید مردم اروپا هم که به انواع آموزهها مجهزند، بعد از بازی فوتبال وقتی فشار بالاست به خیابانها آمده و یکدیگر را هم میزنند یا حتی میکشند.فلاح با بیان اینکه در کشورهای اروپایی هم وقتی رکود اقتصادی میشود ضریب دزدی افزایش و امنیت کاهش پیدا میکند، گفت: آنجا هم وقتی فشار اجتماعی زیاد میشود، خشونت ابزار تخلیه جوانان میشود. در این کشورها قانون وجود دارد اگر هر کسی جرمی مرتکب شود با او طبق قانون برخورد خواهد شد ولی در ایران موازین اجتماعی با هنجارها و باورهای اجتماعی اجرا میشود یعنی کسی که در ذهن خود وجدان و دیگرخواهی بالایی دارد، آستانه تحملش بالاتر از دیگران خواهد شد. ابزارها فرق میکند. ولی در کشورهای اروپایی ناهنجاریها به صورت موردی اتفاق میافتد و همهگیر نیست و بیشتر جوانان مشکل دارند.?
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۸:۱۷ ق.ظ