فرهنگ پویا و جامعه زنده به روایتی مستند
علی رزم آرای
گروه فرهنگی:اشاره،چندی است که نویسنده این نوشتار پیرامون ویژگی های فرهنگ پویا و جامعه زنده در کنکاش و تحقیق است. حاصل این کنکاش و تحقیق البته به شکل کلی در نوشتار مستقل دیگری تحت عنوان؟» علائم رکود فرهنگی در کلانشهر ارومیه« پیش از این به قلم سپرده شده و در این صفحه منتشر شده است.
در این نوشتار چنین آمده بود:پویایی فرهنگی درجهان امروزملازم نوآوری اجتماعی است و از ذات زندگی هر یک از افراد انسانی سرچشمه می¬گیرد. ازلحاظ پویایی¬شناسی هیچ جامعه¬ای، چه ابتدایی، چه متمدن، از دگرگونی برکنار نیست ولی برخی از جوامع مرتبه¬ها تندتر از جوامع دیگر حرکت می¬کنند. جوامع ایستا برخلاف جوامع¬ پویا بر اثر عوامل گوناگون تاریخی و جغرافیایی در جریان تولید اقتصادی و فرهنگی از تحول اساسی باز می¬ماند.چنین جوامعی رویه¬ای ثابت دارند و سنت¬ها با قهر و غلبه ی تام بر مردم حکومت می¬کنند. تولید اقتصادی با شیوه¬ی کهن صورت می¬پذیرد، باورهای معنوی و نهادهای اجتماعی تغییر ناپذیرند. تحرک اجتماعی تقریباً محال است و اخلاق اجتماعی اسیر عرف است. در چنین جامعه¬ای سال خوردگان ودین¬پروران خزانه¬ی تمام سنت¬ها به شمار می¬روند واینان جامعه را می¬گردانند. محیط¬های اجتماعی هیچگونه تحرک تازه¬ای بر اشخاص وارد نمی¬کنند و آنان را به نقادی و ابتکار نمی¬کشانند، هر کاری به وجه ثابت وقوع می¬یابد و همه-ی کارها حتی طرز پوشیدن لباس و دستورالعمل جویدن غذا و… از قبل تهیه شده¬اند. جامعه امید و انتظار بهبود ندارد و زندگی یکنواخت و تیره است از این رو مردم خود را از یک سو خود را با خوشی¬های کوچک روزانه سرگرم می¬کنند و از سوی دیگر به زندگی خوشی که به گمان آنان پس از مرگ آغاز می¬شود دل خوش می¬دارند. ( پورتال فرهنگ و علوم¬انسانی)
اما نوشتار حاضر از زوایه مستندتر و به روایت معیاری کلی از زبان کسی که مشاور بزرگترین مقام اجرایی کشور یعنی رییس جمهور است سخن خواهد گفت. از نظر شخص مشاورارشد رییس جمهور یعنی دکتر سریع القلم موارد زیر( به استثنای موارد کلی که از سوی نویسنده این نوشتار در فهرست زیر نیامده) از نشانه¬های عمده و کلی یک جامعه زنده با فرهنگی پویا است. یکایک موارد زیر را بخوایند و با وضعیت و شرایط استان و کلانشهر ارومیه بسنجید:که در عرصه¬های اقتصاد، هنر، علم، سیاست، میان شهروندان رقابت قاعده¬مند وجود داشته باشدکه آموزش اخلاق و مسئولیت اجتماعی در دوره دبستان تمام شده باشد؛ که تعداد رسانه¬های غیردولتی حداقل دو برابر دولتی باشد.که در جاده¬های آن در هر صدکیلومتر برای شهروندان، استراحتگاه ساخته شده باشدکه شهروندان آن به وفور به هم اعتماد کنند.که حداکثر هزینه¬های غذا و مسکن، ۳۵ درصد درآمد شهروندان باشدکه شهروندان آن وقتی به چهار راهها می¬رسند، اتومبیل خود را کاملاً متوقف کنند.که نرخ تورم در آن یک رقمی باشد که اساتید دانشگاه آن به کار دانشگاهی صرفاً به عنوان شغل نگاه نکنند بلکه برای خود، مسؤولیت و رسالت اجتماعی قایل باشند.که شهروندان آن به انجام کارهای صحیح و منظم توام با سلامتی مالی عادت کرده باشندکه تکمیل پیچیده¬ترین طرح¬های “عمرانی” در آن، حداکثر ۳ سال به طول انجامدکه مجموعه جامعه و سیستم از مرحله امنیت و بقا عبور کرده باشد که شهروندان آن پس از تصادف رانندگی که پیش می¬آید، حتی یک واژه ناپسند نسبت به طرف مقابل استفاده نکنند مبتنی بر سعی و خطا نباشد که مدیریت آن جامعه که شهروندان نظافت محیط عمومی، خیابان¬ها، جاده¬ها و سواحل را با نظافت محل سکونت و اتومبیل خود مساوی بدانند که شهروندان آن نگران آینده خود نباشند که دستگاه‌های اجرایی آن با»فکت« تحلیل کنند و نه با تخیل که در آن فرهنگ مکتوب بر فرهنگ شفاهی غالب باشداخلاقی بودن و رعایت حریم¬های اجتماعی که شهروندان آن ازلذت ببرندکه شان و احترام و منزلت تولیدکننده از صاحب سمت بالاتر باشد.
واژه های “ببخشید “، “عذر می¬خواهم” و “اشتباه کردم” به وفور در میان شهروندان رواج داشته باشدکه وقتی پلیس راهنمایی، اتومبیلی را به خاطر تخلف رانندگی متوقف می¬کند، پلیس سراغ راننده برود نه بالعکسکه حفظ تعالی، شکوفایی وطن و کشور بر هر امر دیگری اولویت داشته باشدکه در آن شهروندان علاقه¬ای به داشتن سمت دولتی نداشته باشند بلکه با فکر، همت و توانایی¬های خود زندگی کنند! کلام اضافه بعد از این فهرست نسبتاً بلند، کلی و خلاصه¬وار اما گویا توضیح واضحات است و اینکه قابل توجه دولتمردان دولت حاضر که مشاورارشد دولت مطبوع شما چنین مواردی را فهرست کرده و برشمرده¬اند!
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۳:۴۱ ق.ظ
