ضمانتی برای ایدهآل شدن طرف مقابل بعد از ازدواج وجود ندارد
مریم افضلی
گروه خانواده وسلامت:انتخاب همسر از مهمترین تصمیمات فرد در زندگی است، زیرا می_تواند آینده فرد را رقم بزند.
تشکیل خانواده سالم، متعادل و پایدار مانند هر امر مهم دیگری به تفکر منطقی و تلاش و کوشش نیازمند است. جوان می بایستی بر اساس معیارهای اصولی، منطقی همسر آینده خود را شناسایی و انتخاب نماید و آنگاه به انجام پیوند زناشویی اقدام کند. بصورت کلی اصالت خانوادگی به عنوان اساسی ترین معیار انتخاب همسر شناخته می شود. ایمان، اخلاق نیکو و روان سالم، و تناسب زوجین در ویژگیهای ظاهری، سنی، تحصیلی، فرهنگی، تربیتی و اعتقادی از موارد اساسی در انتخاب همسر است.
مهمترین امر برای شکل گرفتن یک ازدواج سالم این است که هرکدام از طرفین چه از لحاظ روانی و چه به لحاظ احساسی کاملا سالم باشند. این جمله به این معناست که شما باید درک درستی از خود داشته باشید و خواستگار خود را به دلیل آنچه اکنون هست انتخاب کنید نه اینکه به امید اصلاح شدن یا تغییری در آینده. البته بهطور منطقی او نیز باید شما را تنها همانگونه که هستید بهعنوان همسر قبول کند. وقتی میگوییم طرفین باید به لحاظ روانی و احساسی سالم باشند یعنی باید به بلوغ شخصیتی رسیده باشند. شما هردو باید دقیقا بفهمید وقتی حلقه ازدواج در انگشتانتان قرار میگیرد به این معنا نیست که همه مشکلات حل میشود و باید بدانید این حلقه، ضمانتی برای بهتر و ایدهآل شدن طرف مقابل بعد از ازدواج نیست شما باید فقط برمبنای امروز او تصمیم بگیرید. البته درست است که هر کسی بعد از ازدواج به واسطه تغییر شرایطش تا حدی تغییر میکند چون به هر صورت ازدواج، یکی از مراحل رشددهنده هر آدمی است اما فردی که شما امروز با او ازدواج میکنید بیشتر ویژگیهای رفتاری خود را در طول عمرش حفظ خواهد کرد و حتی ۲۰ سال بعد نیز همان فرد است. افراد پیش از ازدواج آنقدر در کلیات و حرفهای بزرگ غرق میشوند که فراموش میکنند پس از ازدواج در دام همان جزئیاتی میافتند که برایشان بیاهمیت بوده است؛ علایق شخصی، نوع وقتگذرانی و… بسیار مهم است.
بیشتر افرادی که قصد ازدواج دارند، به این مسئله فکر میکنند که چه فردی را برای همسری انتخاب کنند و طرف مقابل آنها چه ویژگیهایی داشته باشد و کمتر به این مسئله میاندیشند که آیا خودشان ویژگیهای مناسب برای مسئولیت همسری را دارند یا خیر؟ لازم است به این نکته اشاره شود که وقتی فردی تصمیم به ازدواج میگیرد، قبل از هر چیز باید به خودشناسی نسبی رسیده باشد.تا زمانیکه خودمان ویژگیهای شخصی خود را نشناسیم، نمیتوانیم فردی مناسب برای زندگی مشترک انتخاب کنیم. شناخت خودمان، خواستهها و هدفمان از زندگی مشترک، باید قبل از بررسی ویژگیهای طرف مقابل مورد توجه قرار گیرد.در موارد بسیاری به جوانانی برخورد میکنیم که خودشان هنوز نمیدانند هدفشان از زندگی و ازدواج چیست و چشمانداز روشنی برای خود ندارند. این عدم آگاهی میتواند معیارهای انتخاب آنها را بهشدت تحتتأثیر قرار دهد. نکته مهم دیگر رسیدن به استقلال اقتصادی، روانی و فکری است.شرط لازم برای ازدواج این است که شما بتوانید خانواده جدیدی تشکیل دهید و آن را به رسمیت بشناسید، نه اینکه با کوچکترین مشکلی به خانواده قبلی خود برگردید و تحتتأثیر صحبتهای اطرافیان و دوستان و آشنایان باشید و قدرت تصمیمگیری نداشته باشید.
توجه داشته باشید که اگر پیش از ازدواج در فشارهای خانوادگی، اجتماعی، عاطفی و… قرارگرفتهاید، برای فرار از آنها و در شرایط روحی نامناسب تصمیم به ازدواج نگیرید. ابتدا ازنظر روحی خود را آرام کنید و سپس با کمک متخصص تصمیم بگیرید؛ چون تصمیمگیری در شرایط نامناسب دقیقا مانند از چاله در چاه افتادن است.
دختران بسیاری برای فرار از سختگیری پدر یا برادر یا برای راحت شدن از شنیدن حرفوحدیث دیگران و برای ترس از بالا رفتن سن، تن به ازدواج میدهند یا پسران بسیاری بهدلیل رهایی از تنشها یا بهعلت اینکه به اطرافیان بفهمانند که بزرگ شدهاند و توجه دیگران را به خود جلب کنند، ازدواج میکنند.
افراد بسیاری پس از کشمکشهای عروسی و میهمانی و خوشوبشهای عروسی، تازه پس از آن متوجه میشوند که وارد گودی شدهاند و نمیدانند چطور از آن خارج شوند. گیر افتادن در تنشهایی که انتظارش را نداشتند و آمادگی پذیرش آنها را هم نداشتهاند، میتواند این افراد را بهسمت سرخوردگی و افسردگی و گاهی طلاق بکشاند.
آنچه مسلم است، توجه به آموزش پیش از ازدواج برای رسیدن به زندگی شادتر و لذتبخشتر است. لازم است تمامی افرادی که وارد مرحله تصمیمگیری و ازدواج میشوند، با یک روانشناس متخصص در تماس باشند و در کلاسهای گروهی که توسط متخصصان پیش از ازدواج برگزار میشود، شرکت کنند.
شناخت روحیات جنس مخالف، آموزش مهارتهای زندگی مانند مهارت حل مسئله و تصمیمگیری، آموزش روابط بین فردی و چگونگی ارتباط مؤثر، آموزش مهارتهای جنسی، نوع برخورد با خانواده همسر و…، ازجمله آموزشهایی است که افراد قبل از ازدواج باید فرابگیرند؛ چراکه نمیتوانند بهتنهایی نقاط ضعف موجود را تشخیص دهند.
بعضی از بیماریهای روحی در ابتدا خود را نشان نمیدهند یا ممکن است فردی که متخصص نباشد، تشخیص ندهد؛ مثلا ممکن است بدبینی و پارانویید بودن فردی را به غیرتی بودن او نسبت دهید یا فکر کنید چون شما را بسیار دوست دارد، اینقدر حساس است؛ پس در این مسئله بسیار دقت کنید.
افراد پیش از ازدواج آنقدر در کلیات و حرفهای بزرگ غرق میشوند که فراموش میکنند پس از ازدواج در دام همان جزئیاتی میافتند که برایشان بیاهمیت بوده است؛ بهعنوانمثال علایق شخصی، نوع وقتگذرانی و استفاده از اوقات فراغت و حتی ساعت خوابیدن و بیدار شدنتان بسیار مهم است.
فرض کنید شما عادت دارید که روزهای جمعه صبح زود از خواب بلند شوید و کوه بروید و همسرتان دوست دارد تا ظهر بخوابد و هیچکدام هم حاضر نیستید که از خواسته خود بگذرید؛ همین مسئله بهظاهر کوچک، آغاز مشاجرات بزرگ است.
خانواده طرف مقابل را خوب بررسی کنید؛ چون بسیار مهم است شخصی که قرار است همسر شما شود، در همان خانواده و با همان آدابورسوم بزرگ شده و قرار نیست پس از ازدواج خانواده خود را ترک کند و کنار بگذارد. توافقات و تفاهمهای فرهنگی دو خانواده بسیار مهم است.
حتی به نوع صحبت کردن و صدازدن افراد دقت کنید. از نظر آنها هر فردی در خانواده چه مسئولیتهایی دارد؟
چون نوع نگاه آنها حتماً در آینده بر انتظاراتی که از شما بهعنوان عروس یا داماد خواهند داشت، تأثیر میگذارد. هول نشوید؛ در ابتدا همه فکر میکنند طرف من با بقیه فرق میکند اما پس از اینکه وارد زندگی شدید و هیجانات فروکش کرد، اختلافات سلیقهای و فرهنگی خود را نشان میدهد.
اگر برای آینده تحصیلی یا کاری خود برنامهای دارید، حتماً با یکدیگر صحبت کنید و متوجه شوید که همسری که قرار است انتخاب کنید، چقدر با آن موافق است و کمکتان خواهد کرد. خجالت نکشید؛ حتماً درباره بچهدار شدن حتی تعداد و نوع تربیت آن باهم صحبت کنید.
شما بهعنوان پدر و مادر آینده، لازم است که در اینباره باهم همنظر باشید. در پایان این جمله را در ذهن داشته باشید و هیچوقت به این امید نباشید که من او را عوض خواهم کرد! زیرا افراد به این راحتی تغییر نخواهند کرد و اگر هم تغییر اندکی داشته باشند، با انرژی بسیاری که برای آن گذاشتهاید، شما را فرسوده خواهد کرد. حتما قبل از اینکه تصمیم نهایی را بگیرید، پس از چند جلسه آشنایی و صحبت درباره کلیات، به مشاور یا روانشناس متخصص مراجعه کنید تا به شما کمک کند که تصمیم بهتری بگیرید.
ازدواج یکی از مهمترین مراحل در زندگی هر فردی است که سعادت و شقاوت زندگی بعد از انتخاب، بیتردید بهدست آن رقم میخورد، پس در نخستین گام مشخص کنید منظورتان از مشکل پسندی چیست؟ چرا خودتان را مشکل پسند میدانید؟
آیا خود به این نتیجه رسیدهاید یا آنکه دیگران شما را به این عنوان لقب نهادهاند. شناخت این خصیصه و ابعاد آن بسیار ضروری است، چه بسا دختران امروز متفاوت از دختران دیروز اندیشه و رفتار میکنند و بهطور حتم این تفاوت، هرگز در معنای مشکل پسندی قابل ترجمه نیست، چه بسا برخی از دختران بواسطه تحصیلات دانشگاهی و شاغل بودن، نظر گاهی کاملاً متفاوت از دیگر دختران همسن و سال خود به ازدواج، مرد مورد علاقه و زندگی مشترکشان پیدا میکنند که این دریافت مهم، گاهی عین حقیقت است و خواسته و انتظار بحقی محسوب میشود، مثلاً اگر دختری به دنبال شغل ثابت همسر آیندهاش است و از پذیرفتن خواستگاری که مدام تعویض شغل دارد یا بیکار است، امتناع میکند، با دختری که خواهان ازدواج با مردی ثروتمند است و بسیار دور از ذهن و رؤیایی اندیشه میکند؛ توفیر بسیاری وجود دارد؛ بیتردید دختر اول مهمترین امر را مورد توجه قرار داده و هیچ گاه نباید مورد مؤاخذه و سرزنش قرار گیرد.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۷:۲۲ ق.ظ