آراز آذربايجان گزارش مي‌دهد

صنعت چاقوسازی آذربایجان غربی نفس‌های آخرش را می‌کشد!؟

صنعت چاقوسازی آذربایجان غربی نفس‌های  آخرش را می‌کشد!؟

رویا سیدولیلو
گروه اجتماعی: بازار قدیمی راسته چاقو_سازان!! در گذر از کوچه پس کوچه‌های بازار قدیمی ارومیه مناطق بسیار قدیمی و تاریخی به چشم می‌خورد که یکی از این مناطق، راسته چاقو سازان است. یادم می‌آید زمانی که کوچک بودم چندین بار همراه پدرم از این راسته گذر کرده‌ایم. آن روزها این راسته مملوء از صنعتگرانی بود که هر چه چشم می‌گذراندی فقط و فقط چاقو ساز بودند و بس. اما اکنون دیگر از آن شور و حال گذشته خبری نیست، فعالان این صنعت تنها در یک گوشه‌ای از راسته جمع شده‌اند و تعداد انگشت شماری از آن‌ها دیگر باقی است. همگی پیر شده‌اند و تنها دو یا سه تن از جمعیتشان را جوانان تشکیل داده‌اند.
با مشاهده وضعیت این راسته، دوست داشتم دلایل کم‌رنگ شدن این صنعت را از زبان فعالان این صنعت جویا شوم و برای این منظور با پرس و جوهای بسیار، پیشکسوت صنعت چاقوسازی ارومیه را در بازار قدیم ارومیه یافتم.
پیرمردی که بیش از ۸۰ سال از عمرش می‌گذشت و بیشتر عمرش را در این صنعت به کار برده است. گزارش مقابل گفت و گویی است با یکی از پیشکسوتان صنعت چاقو سازی در بازار ارومیه که خبرنگار روزنامه آرازآذربایجان به ارائه آن می‌پردازد.
در حالی که دستان لرزان، چین و چروک و پینه بسته‌اش نشان از تجربه چندین ساله‌اش دارد و اینکه روزگاری در این صنعت حرفی برای گفتن داشت، سوالاتم را در ابتدا این‌گونه آغاز کردم که خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چند سال دارید و چند سال است که در این حرفه مشغول به فعالیت هستید؟
احمد بهاری هستم و ۸۰ سال دارم. تقریبا ۱۲ سال داشتم که وارد صنعت چاقوسازی شدم. در زمان گذشته تحصیلات به اندازه امروزی مطرح نبود و چون پدران درکارهای یدی و صنعتگری مشغول بودند بسیاری از فرزندان نیز حرفه آن‌ها را برای آینده خود انتخاب می‌کردند. با اینکه هیچ سوادی و تحصیلاتی نداشتم با علاقه به چاقو_سازی روی آوردم و اکنون ۶۸ سال است که در این حرفه مشغول به کار هستم.
از چگونگی روی آوردنتان به صنعت چاقو_سازی بگویید که چه عواملی باعث شد به این کار روی آورید؟
با اینکه پدر، عمو و اکثر مردان اطرافم در فامیل مشغول صنعتگری بودند اما دوست صمیمی داشتم که دایی او در صنعت چاقو سازی فعالیت می‌کرد بر این اساس بود که به این کار مشغول شدم. با علاقه‌ای که در این حرفه نشان دادم یک استاد چاقو سازی مرا به شاگردی پذیرفت و حدود ۶ سال در کنار او به شاگردی مشغول شدم و تمام فوت و فن چاقو سازی را یاد گرفتم.
در حالی که هیچ آگاهی از نوع فعالیتش نداشتم فرصت را غنیمت شمردم تا نوع کارش را جویا شوم.
خوب آقای بهاری اکنون مهم‌ترین کارتان در این راسته چیست و مواد اولیه چاقو را از کجا تامین می‌کنید؟
مهم‌ترین کارم ساخت قیچی، چاقو، تیشه گاو_آهن بوده و با دستی زحمت کش و عرق جوین طالب یک لقمه نان حلال برای خود و خانواده‌ام هستم. اما دیگر خبری از آن شور و شوق جوانی گذشته نیست و به علت کهولت سن فقط کار تعمیرات را انجام می‌دهد.
از جوابش بسیار ناراحت شدم و به فکر فرو رفتم که چگونه می‌شود شاهد عدم فعالیت چنین افراد با سابقه‌ای به دلیل کهولت سن در صنعت استانمان باشیم. به سوالاتم قانع نشدم و از سیر تحول وضعیت بازار قدیم ارومیه و راسته چاقو سازان از وی پرسیدم و اینکه در گذشته این راسته چاقو سازان چه حال و هوایی داشت؟
پاسخش را این‌گونه داد که روزگاری راسته چاقو سازان یکی از پر رونق ترین بخش‌های بازار قدیمی ارومیه را تشکیل می‌داد و اطراف راسته پر از صنعتگرانی بود که با ذوق و اشتیاق هر روز کارشان را آغاز می‌کردند اما اکنون صنعتگران گذشته همگی از دینا رفته‌اند و تنها این تعداد محدود در راسته وجود دارند و فعالیت می‌کنند.
تاکنون بارها شنیده بودم که صنعتگران چاقو_ساز هیچ شاگردی در کنارشان برای آموزش نمی‌پذیرند به همین منظور فرصت را غنیمت شمردم و سوالم را برای او در میان گذاشتم.پاسخش این بود که شغل ما هیچ ترقی ندارد اگر ترقی در این حرفه بود من به عنوان یک استاد کار پسرهایم را در کنار خود مشغول به کار می‌کرد بر این اساس چگونه می‌توان انتظار داشت که والدین اجازه دهند فرزندانشان در این حرفه فعالیت کنند.
در بین سخنانتان از مترقی نبودن فعالیتتان گفتید، در این باره توضیح دهید و اینکه آیا فرزندانتان علاقه‌ای به ادامه دادن صنعت چاقو سازی دارند؟
ترقی داشتن فعالیتی زمانی امکان پذیر است که فرد با انجام آن در چندین سال آینده دست آوردهای بزرگی داشته باشد و فعالیتش ارتقا یابد اما در ۶۸ سال فعالیتم این بوده و هیچ ارتقا در آن نیست. شاید باورتان نشود که پاسخ قسمت دوم سوالم را از این‌گونه دریافت کردم که اکنون دو پسر و یک دختر دارم و همگی ازدواج کرده‌اند اما پسرهایم هیچ کدام این حرفه مرا نمی‌پسندد در غیر این صورت اکنون در این جا هرگز تنها نمی‌ماندم.
سخنانش به فکر مشغولم کرد که صنعتی که روزی حرفی برای گفتن داشت این‌گونه در مقابل چشمانمان رو به افول است بدون آنکه برای نجاتش ذره‌ای تلاش شود.
سوالاتم را این‌گونه ادامه دادم که از آینده صنعت چاقو سازی برایمان بگویید و اینکه آینده این صنعت را چگونه می‌بینند؟
اگرچه تا ۱۰ سال آینده دیگر خبری از این صنعت نخواهد بود و بسیار کم‌رنگ در گوشه و کنار به چشم خواهد خورد اما باید امیدوار بود که شاید جوانانی بخواهند این کار ما را ادامه دهند و یا مسئولان تدابیری را برای مقابله با نابودی این صنعت بیندیشند.
سخنانش حکایت از آشفتگی حال صنعت چاقو سازی بود و اینکه در جامعه جایگاهی برای آن وجود ندارد اما خواستم جواب را از خودشان جویا شوم.
آقای بهاری دوست دارم درباره جایگاه شغلیتان در جامعه برایمان بگویید و اینکه به نظرتان در چه جایگاهی قرار دارد؟
در حالی که موجی از ناراحتی از آینده این صنعت از بین سخنانش نمایانگر بود ولی با کمال خونسردی جواب داد که اگر کسی با درک و فهم به صنعت چاقو سازی نگاه کند باید به ما افتخار کند که یک صنعتگر هستیم و دلیل همه تلاش‌هایمان تنها رفع نیازهایشان هست. اگر دقت کنید هستی وجود یک فعالیت در جامعه نیاز است اگر نیاز نبود هرگز این فعالیت‌ها ایجاد نمی‌شدند اکنون صنعت چاقوسازی نیز از این قاعده مستثنی نیست و باید همه بدانند که رفع نیاز هدف اصلی وجودی یک صنعت و صنعتگر در جامعه است.
درباره صنعتگران امروز و گذشته برایمان بگویید که چه فرقی با یکدیگر دارند؟
از نظر من برازندگی هر صنعتگر به دقت آن است. هر چه دقت و ظرافت کاری یک صنعتگر بسیار باشد علاوه بر خدمت به خود، برای جامعه نیز موقعیت خاصی را ایجاد می‌کند در غیر این صورت در مرتبه اول به خود صدمه زده است.
به عنوان سوال آخرم درباره درآمدتان برایمان بگویید و اینکه آیا با این وضعیت کفاف گذراندن زندگی‌تان را می‌کند؟
در آمد هرگز در صنعت معلوم نیست و هر روز با روز دیگر فرق دارد اما به لطف خداوند کفاف داشتن یک زندگی پاک را دارد و انسان را محتاج هیچ فرد دیگری نمی‌کند.
هرچند بیمه ندارم اما بر روی پای خود ایستاده‌ام و فرزندانم را نیز با این مزد پاک بزرگ کرده‌ام و با این وجود هرگز امیدم را به خدا از دست نداده‌ام.
به گزارش آرازاذربایجان پیشه چاقوسازی و آهنگری به شیوه سنتی در ارومیه قدمتی دیرینه دارد که متاسفانه امروزه در ارومیه به چند مغازه محدود شده است.
با وجود اینکه چاقوهای ساخت ارومیه از نظر شکل و مرغوبیت متفاوت بوده و قیمت آن‌ها نیز متغیر است و این صنعت به رغم ورود انواع چاقوهای خارجی به کشور با پایمردی استادکاران سخت کوش به حیات خود ادامه داده است اما به گونه‌ای است که دیگر در حال نابودی است.
اساتید این هنر دستی هنوز هم به رغم رسیدن به دوران بازنشستگی با خلق آثار برجسته در جهت حفظ اصالت و حیات صنعت دستی چاقوسازی تلاش می‌کنند و الگویی برای صنعتگران جوان محسوب می‌شوند ولی با این وجود انتظار می‌رود مسئولان نیز دیدی که بر آن‌ها دارند تغییر داده و در برابر نابودی کامل این صنعت نگرش اساسی ارائه دهند.
البته این امکان_پذیر نمی‌شود مگر با تغییر نگرش نسبت به حرفه صنعتگری در جامعه و ایجاد رغبت در جوانان برای ادامه این حرفه نسل‌های دیرینه.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۸:۴۵ ق.ظ

دیدگاه


نُه × 7 =