صداوسیما چگونه مردم را به ماهواره سوق میدهد؟
گروه اجتماعی: طبقه مختلف جامعه اگرچه نقدهایی را بر عملکرد کلی صدا و سیما در عرصه فیلم و سریال وارد میدانند، اما عموماً تصور میکنند که در زمینه »اخبار« میتوان به تلویزیون نمره قبولی و حتی بیست داد!این تصور از آنجا ناشی میشود که این افراد، یا به ماهواره دسترسی ندارند و یا همواره تنها با نگاهی تهدید محورانه، آن را تماشا کردهاند و هیچگاه به مهارتها و قوتهای آن توجهی نداشتهاند.در این نوشتار نشان خواهیم داد که چقدر دفاتر خبری در زمینه تهیه خبر ضعیف بوده و به هیچ وجه نمره قبولی را نمیگیرد.
اولین و مهمترین دلیلی که جامعه را به سمت ماهواره سوق میدهد، حجم عظیم اخباری است که از آن پخش نمیشود. این اخبار را میتوان در چند دسته کلی طبقه بندی کرد.
۱٫اصولاً دفاتر خبری حداکثر تلاش خود را بکار میبندند تا اخباری که موجب ایجاد دغدغه و نگرانی در مخاطب شده را پخش نکنند و در نتیجه تصویری که مخاطب تلویزیون دریافت میکند اخباری کاملاً پرداخت شده بوده که عمدتاً فاصلهای چند فرسنگی با حقایق موجود دارد.
آنها تا جای ممکن تلاش میکنند اختلاف نظر مسئولین در زمینه های مختلف را پوشش خبری ندهد و اینگونه وانمود کند که همه با وحدت نظر و دوستی در حال پیگیری جهت واحدی هستند و این تنها خواسته عمده مسئولین میباشد.
اما اندک نگاهی به رسانه های خبری، واقعیتی ۱۸۰ درجه متفاوت با این را اثبات میکند. رسانه های مکتوب و مجازی عرصه اختلاف نظر مسئولین و نقدهای اساسی ایشان بر یکدیگر و حتی کارشکنی برخی نسبت به برخی دیگر است و این اولین سنگ بی اعتمادی مخاطب به رسانه ملی است.
مخاطب وقتی حتی بین آنچه در روزنامهها و سایتهای درون نظام که از فیلتر وزارت ارشاد عبور میکنند با آنچه که رسانه ملی ارائه میدهد، تا این حد تفاوت میبیند.
بدیهی است قائل به وجود حجم عظیمی از اخبار شود که اصلاً در رسانه های داخلی بازتابی ندارند و برای اطلاع از آنان میبایست به بی بی سی و VOA و… رجوع کند و بر این اساس است که سایت تحلیلی خبری آذرنــگاه با انعکاس شفاف واقعیتها در این مدت کوتاه توانسته بیشترین مخاطبان فضای مجازی شهرستان را به خود اختصاص دهد که این امر باعث دلگرمی گردانندگان آن شده است.
۲٫ برخی دفاتر خبری ترجیح میدهند همواره برای جلب رضایت برخی همواره تصویر تکراری آنها را با انجام مصاحبه های بی هدف در قاب شیشه ای نشان دهند و در این بین از نشان دادن چهره های شاخص شهرستان که مورد تأیید آنها نبوده، بی تفاوت بوده و به سادگی از کنار آنها میگذرند و در برخی موارد دیده شده که کارشناسان این دفاتر در بیرون با دست و پا کردن مقدمات کار به فکر تهیه برنامه تولیدی که در بیشتر موارد خروجی هم ندارد، هستند.
۳٫ سئوال اینکه چرا این دفاتر ترجیح میدهند تا جای ممکن شبهاتی را که رسانه های بیگانه نسبت به نظام مطرح میکنند را اصولاً بازتاب ندهند و آن چیزی نیست جز اینکه زحمت پاسخ و تحلیل آن را هم بر گردن نداشته باشند. مخاطب ماهواره، رسانه داخلی را کاملاً عاجز از پاسخگویی به نقدها مییابد.
۴٫ بجز خبر سراسری بیست و سی که اکنون تقریباً در تمام روزهای هفته بخشی را به بازتاب معضلات و مشکلات داخلی اختصاص میدهد، در اخبار استانی بازتابی از معضلات مردم وجود ندارد.ماهواره های فارسی زبان نیز از این خلاء استفاده تام و کامل را میبرند و با پخش ویدئوها و نظرات مردم در باب معضلاتشان، پناهگاهی برای مردمی که در رسانه خود جایی ندارند ایجاد کردهاند.
متأسفانه وقتی هم که شبکه استانی قصد پخش نظرات انتقادی مردم را دارد، آنها را در بخشی از خبر به صورت »گله ای« و پشت سر هم، بدون پیگیری و بدون توضیح و تأکید پخش میکند تا به خیال خود، آب نبات چوبی دست مردم استان داده باشد.
۵٫ شاید برای تمام اقشار تعجب آور باشد که بدانند برخی دفاتر خط قرمز ویژهای برای بازتاب اخبار مربوط به برخی از اشخاص که در جبهه فکری مقابل آنها هستند، دارند و فعالیتها، همایشها، سخنرانیهای بزرگان این جبهه فکری در ایام مختلف در بایکوت کامل خبری میباشند.
۶٫ در این دفاتر عموماً از افرادی کلیشه ای که تحلیلهایی سفارشی با حداقل جذابیت گفتاری دارند، استفاده میشود.
اصولاً خبرهای تکراری آنها که حرف مهمی غیر از آنچه همه میدانند برای گفته شدن ندارند و این در حالی است که برخی چهره های شهرستانی هم راهی به اخبار شبکه استانی ندارند و تمام مصاحبه های پخش شده گزینشی بوده و از افرادی که از قبل تعیین شدهاند صورت میگیرد و این مهم میتواند با بهکارگیری زنان و مردان مستعد شهرستانی که گفتاری روان، سلیس و مخاطب پسند دارند، باعث آشتی دادن مردم با شبکه استانی شود.
۷٫ یکی از مواردی که سستی دفاتر خبری در آن مشهود است، عدم پوشش کافی از معضلات اجتماعی کشورهای غربی و همسایگان مرزی است و هیچ بازتابی از معضلات عمیق و جدی مدرنیته برای خانواده، محیط زیست، افسردگی، بن بست های علم و… که تصویر خیالی بهشت گونه جامعه از غرب را زیر سوال ببرد، ندارند و اصولاً»نقد مدرنیته« در صدا و سیما جایی ندارد.
۸٫ در مقابل، شاهد پخش اخبار غیر مهم نظیر مراسمات خود تشکری و همایشهای کلیشه ای، اخبار فله ای بی اهمیت و اظهار نظرهای سطحی درست و غلطی که اهمیت خاصی ندارند در اخبار هستیم که اکثراً مخاطب این نوع اخبار نیز افرادی هستند که یا خودشان مصاحبه شدهاند و یا از مصاحبه قصد نشان دادن عملکردشان به رده های بالا دست را دارند.
۹٫ قالبها و فرمهای خبری آنها نیز (مانند سایر برنامه های آن) فاقد اولیات قالبهای اخبارگویی امروزی میباشند و از جمله آنها میتوان به استفاده از خبرنگاران و اخبارگوهای خُشک و تکراری، دکور و تیتراژ ثابت و خسته کننده، حداقلی بودن نظرسنجیها در مورد مسائل روز، مصاحبه های سفارشی و غیرچالشی (زدن حرف خود از دهان مردم و ندیدن دگراندیشان) و تحلیلهای جانبدارانه نسبت به اختلافات داخلی در شهرستان اشاره کرد.
۱۰٫ رسانه ملی که هر روز شاهد دیدن برنامه های آن اعم از اخبار، سریال و فیلم و مستند و … هستیم را میتوان در قالب کارشناسان زبده مورد بررسی و تحلیل قرار داد اما آنچه که در قالب اخبار، فیلم و برنامه تولیدی در استان اتفاق میافتد، از نظر مخاطبین عام و خاص قابل تحلیل و بررسی است و اینطور به نظر میآید که با نیم نگاهی به جشنواره تولیدات رادیو و تلویزیون رسانه ملی که در ماه گذشته به میزبانی شهر تبریز و با حضور رئیس رسانه ملی برگزار شد.
مشاهده کرد که استان ما نتوانست در هیچ کدام از بخشهای آن اعم از خبر، برنامه های مستند، تولیدی و غیره رتبه ای را به خود اختصاص دهد.
در اینجا سئوالی که ذهن مخاطب را به خود درگیر میکند اینکه آیا ظرفیتهای استان، نسبت به سایر استانهایی که توانستند رتبه های زیادی بدست آورند کم و محدود بود و یا صدا و سیمای استان در مجموع نتوانسته به آن هدف مورد نظر که تولید برنامه و اخبار مورد نظر مخاطب دست یابد. لذا در اینجا باید اذعان کرد که به دلیل عدم مخاطب پسندانه بودن برنامه های شبکه استانی، بخشی از مردم استان از دیدن آن روی گردان شده و به سمت ماهواره سوق پیدا کردهاند.
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۴:۱۵ ق.ظ