سلامت روان از نیازهای جامعه
فرید براتیسده
گروه اجتماعی:روح و بدن، هریک برای خود سلامتی و بیماری ویژه دارند و احیانا بیماری یکی از آنها سبب بیماری دیگری نیز میشود. تا جایی که میگویند: عقل سالم در بدن سالم قرار دارد. یکی از ارکان روح سالم را میتوان سلامت روان دانست.
بنابر تعریف صاحب نظران سلامت روان به احساس آرامش، رفاه ذهنی، اجتماعی روانشناختی و معنوی در افراد اطلاق میشود. این مهم در نتیجه کارکردهای مثبت و بهینه در زندگی خانوادگی، فردی، اجتماعی و شغلی ایجاد میشود و به نسبت این کارکردها با حس آرامش و رفاه همراه است.
در گذشته تعریف سلامت روان معادل نداشتن بیماری و مشکلات روانی بود، اما بعد از اینکه سازمان بهداشت جهانی در تعریف خود سلامت را به عنوان رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی دانست و نه صرفا نبود کم و کاستیها در زندگی به نسبت در تعریف سلامت روان نیز موضوع رفاه، آسایش روانی، ذهنی، اجتماعی و جسمی مورد توجه قرار گرفته است. به همین ترتیب صرف نبود علائم یا بیماری روانی به معنای نداشتن سلامت روان نیست.
هر فرد دارای سلامت روان نباید از لحاظ کارکردهای اجتماعی و روانی علائم روانپزشکی خاص داشته باشد و باید در زندگی خود هدف خاصی را دنبال کند. برای مثال اگر فردی خانهدار است، اینکه بتواند کارهایش را به شکل مطلوب انجام دهد یا هر مسئولیت دیگری را به نحو احسن انجام دهد میتوان گفت که او از سلامت روانی برخوردار است. امروزه سلامت روان، نبود بیماری و کارکردهای مطلوب در زندگی اشخاص تعریف نمیشود، بلکه بنابر بر تعریف، سلامت روانی با نشاط، شادی و داشتن توانمندی برای انجام کارها تخمین زده میشود و به این ترتیب میتوان خودشناسی و دستیابی به حس مفید بودن را در جامعه علامت برخورداری فرد از سلامت روانی دانست. سلامت اجتماعی به عنوان بخشی از سلامت روانی قلمداد میشود که اگر احساس شود جامعه از منطق خاصی پیروی میکند به نسبت قابل پیشبینی خواهد بود. اتفاقات لحظهای باعث نمیشود که هر لحظه برنامهریزیها به هم بریزد، بلکه احساس کنترل شرایط و پیشبینیپذیری شرایط مهم است تا بتوان در جامعه به اهداف دست یافت. در حقیقت رضایت از زندگی، احساس شادی و نشاط در گذر زمان و وجود این حس که جامعه نیازمند توانمندیها و مسئولیتهای فرد است زمینه مشارکتهای اجتماعی را به وجود میآورد. اگر این حس مطلوب در بین افراد در جامعه بروز کند به نسبت فرصت خودشکوفایی و رشد ایجاد میشود و از سوی دیگر، بهداشت و بهزیستی روانی نیز در بین افراد رواج پیدا میکند. در واقع این امر با شناخت نقاط ضعف و قوت در بین افراد بروز میکند و به این ترتیب میتوان به ایجاد حس خودشکوفایی و ایجاد روابط مثبت با افراد مبادرت ورزید. همچنین اگر افراد هدف خاصی را در زندگی دنبال و بتوانند رضایت نسبی را از زندگی خود کسب کنند همین امر باعث افزایش سلامت اجتماعی در جامعه میشود. باید توجه داشت که هر یک از این عوامل در تشکیل سلامت روانی کامل ثمربخش است. اگر سلامت روان میان افراد جامعه وجود نداشته باشد یا اگر مشکلاتی در این زمینه بروز کند، فرد نمیتواند کارکردها و وظایف اصلی زندگی را انجام دهد و ایجاد سلامت اجتماعی منوط به کارکردهای اجتماعی و کارکردهای شغلی است. اگر در جامعه شاهد کاهش سلامت اجتماعی و روانی هستیم این امر باعث بروز علائم و مشکلات گوناگونی برای فرد و اطرافیان میشود. بنابراین افرادی که در این زمینه مشکل دارند باید بدون هیچگونه واهمهای به متخصصان، مشاوران و… مراجعه کرده و درخواست کمک کنند تا هرچه زودتر بتوانند به زندگی مطلوب دست یابند. اگر هرچه سریعتر به متخصص مراجعه کنند به نسبت مشاوران و روانشناسان هم به شکل مطلوبتری به ارائه خدمات میپردازند. این مسائل جزو حق و حقوق افراد است و به همان میزان که به سلامت جسمی و روانی توجه میشود قاعدتا در زمینه دریافت خدمات حرفهای و مشاورهای نیز باید خدماتی کارآمد و راهگشا از کارشناسان در این مورد دریافت کرد. یک جامعه شناس دیگر تاکید کرد: جلوی ایجاد نشاط و شادی سالم را در جامعه نگیریم. عادل مزاری گفت: در حوزه نشاط و شادی سالم سخت گیری نکنیم، زمانی که نشاط و شادی حلال را از مردم می گیریم، مردم به دنبال شادی های کاذب از جمله مواد مخدر می روند. وی با طرح این سوال که چرا خواننده های زیر زمینی آنقدر مورد استقبال قرار گرفتند، افزود مهمترین دلیل این امر سخت گیری در حوزه شادی و نشاط سالم در جامعه است. مزاری تاکید کرد: اسلام سخت گیر نیست، باید جوان ها را جذب کنیم، و دفع کردن جوانان هنر نیست. باید برای حفظ جوانان فضا ایجاد کنیم، تعطیلی موسیقی در فرهنگسراها تنگنظری است. وی با اشاره به اینکه جوانی که به دنبال ورزش میرود، به دنبال مواد مخدر و دود نمیرود، ادامه داد: برگزاری اینگونه جشنوارهها، تشویقی برای جوانان است، باید برای جوانان الگوسازی کنیم ما حسین فهمیده را به عنوان الگو داشته ایم اما چقدر توانستیم آن را برای جوانان جا بیندازیم و یکی از ایرادات موجود این است که نتوانستیم برای جوانان الگوسازی کنیم. مزاری اظهار کرد بیکاری مادر بلاهاست و باید برای رفع آن تدبیر بیندیشیم و یکی از راهکارهای حل این مشکل بحث گردشگری است. وی با تاکید بر اینکه باید به شهروندان آموزش های شهروندی را ارائه دهیم، توضیح داد: یکی از علت هایی که موجب شده تا میزان کشته های ما در تصادفات کاهش نیابد، عدم ارائه این آموزش ها است بطوریکه در حال حاضر میزان کشته های ما بر اثر تصادفات بیشتر از شهدای دفاع مقدس هستند. وی با تصریح بر اینکه هم اکنون دشمن تلاش می کند تا با جنگ نرم جوانان ما را بی هویت کند، گفت: شبکه جم یکی از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان است و هر ماه یک کانال اضافه می کند و به دنبال آن است تا فرهنگ غربی را در خانواده های ما حاکم کند. مزاری با اشاره به اینکه یکی از سریال های پخش شده در این شبکه فقط با موضوع خیانت بوده است، افزود: امروزه در جامعه آمار طلاق روز به روز در حال افزایش می باشد و این امر به واسطه این شبکه ها بوده است. دشمن می خواهد نهاد خانواده را فروبپاشاند و برای این امر نیز برنامه دارد.
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۶:۳۹ ق.ظ