زن در سینمای ایران قبل و بعد از انقلاب

زن در سینمای ایران قبل و بعد از انقلاب

عذرا رهنمایی
گروه تحلیل:شاید وقتی فیلم دختر لر توسط عبدالحسین سپنتا ساخته می شد وروح انگیز، همسر یکی از کارمندان استودیو نقش گلنار در فیلم دختر لر را بازی می کرد تا به عنوان اولین حضور زن در سینمای ایران بعدها یادی ازاو شود هیچکس به اتفاقات مختلفی که در این عرصه بعد ها خواهد افتاد فکر هم نکرده بود.
در سال ۱۳۱۲ اولین فیلم ناطق ایران با نام دختر لر ساخته شد و بازیگر نقش دختر لر با بی مهری از طرف هموطنانش روبرو شد. پس از آن و در سال ۱۳۳۵ شهلا ریاحی بعد از ۱۲ سال بازیگری در تئاتر و سینما به عنوان اولین کارگردان زن، اولین و آخرین فیلم خود مرجان را ساخت که چون فیلمی مناسب با گیشه آن زمان نبود، ورشکست شد و ریاحی ترجیح داد دوباره به عرصه بازیگری برگردد. بعد از آن در سال ۱۳۴۱ شاهد فیلم مستند «خانه سیاه است» ساخته فروغ فرخ زاد هستیم که این شاعر شناخته شده کشورمان در حالی که ۱۲ روز در خانه جذامیان تبریز با جذامی ها زندگی کرد این فیلم را ساخت و شاعرانگی خود را در این فیلم به نمایش گذاشت. پس از آن تا انقلاب و حتی چندین سال پس از انقلاب شاهد حضور چشمگیری از زنان نبودیم.
دهه ۴۰ آغاز نگاه پدرسالاری به زن:دهه ۴۰ را باید دهه تسلط نگاه سنتی و پدرسالارانه به زنان دانست. البته به قول هواکو از اساتید هنر و سینما « مضامین فیلمهای هر دوره بازتاب شرایط اجتماعی آن دوره است.» در این دوره مردان، قهرمان داستان بودند و وجود سکس و خشونت در فیلمها شاید بازتاب شرایط اجتماعی آن دوران تلقی می شد. در فیلم «قیصر» ساخته مسعود کیمایی، زن، مظهر ناموس پرستی و ارزش های مادی شناخته می شود.
دهه ۵۰ تداوم دهه ۴۰ به شکلی مدرن:دهه ۵۰ نیزمعرف تداوم همان مضامین پدر سالارانه بود با این تفاوت که تحت تاثیر فرهنگ غرب همه چیز ظاهر و صورتی مدرن داشت. در فیلمهایی مثل ممل آمریکایی (شاپور غریب ۱۳۵۳) و در امتداد شب (پرویز صیاد ۱۳۵۶) که پرفروش ترین فیلم های اکران سال های خود نیز بودند سکسوالیته، خشونت و فرا عقلانیت مردان کاملا به چشم می خورد.فیلم های قبل از انقلاب دارای دیدگاهی پدر سالارانه به روابط جنسی است و غالبا مردان شخصیت قهرمان داستان هستند و زن موجودی منفعل و وابسته وطفیلی هستند. زن یا خانه دار است یا بدکاره و وسیله ای برای برآوردن نیازهای مرد است.
انقلاب اسلامی ایران آغاز دگرگونی سینما:در سال ۱۳۵۷با وقوع انقلاب اسلامی ایران همه گذشته ایران تغییر یافت و همه چیز دستخوش این تغییرات شد. بعد از انقلاب کسی نمی دانست که با سینما، این رسانه ای که هنوز سال‌های حضور اولیه را در ایران طی می کرد چه باید کرد اما مثل همیشه سخن تاریخی امام (ره) نقطه عطفی بود برای تصمیم در زمینه این هنر تأثیر گذار: »ما با سینما مخالف نیستیم ما با مرکز فحشا مخالفیم.«
زنان برهنه و نیمه برهنه دهه ۵۰ سینما، جای خود را به زنان غایب دهه ۶۰ دادند و زن همچون غباری در سینمای دهه ۶۰ محو شد و البته در بعضی از فیلم ها، زن الهه پاک و به شکل اسطوره وار نقشی کم رنگ داشت. یک مادر نمونه، همسر خوب و خواهری بردبار تصویری اسطوره ای از زن ساخت که البته جنگ نیز در وقوع این نقش‌ها تأثیری به سزایی داشت. فیلم های سناتور (۱۳۶۲) و بایکوت (۱۳۶۵) که فضای عشق و تقدس و ارزش همسری در آن، کمی پیدا هویدا بود در این دوران ساخته شد والبته فیلم اجاره نشین ها محصول ۱۳۶۶ ساخته داریوش مهرجویی سعی بر همسنگ کردن زنان و مردان داشت.شخصیتی مثل سوسن تسلیمی در فیلم مادیان (۱۳۶۳) ساخته علی ژکان و باشو غریبه ای کوچک (۱۳۶۴) ساخته بهرام بیضایی، به عنوان نقش اول زن، بهترین بازیگر نقش اول زن این سالها بود که به عنوان یک زن سنتی روستایی ایفای نقش کرد.جنگ عنصری مردانه بود وبه ناچار زنان نقشی در آن نداشتند البته گاهی زنان به عنوان پزشک و یا یک همسر فداکاربا حضوری کم رنگ در این ژانر از فیلم ها ایفای نقش کردند.بعد از انقلاب و از سال ۱۳۵۸تا ۱۳۶۸ جریان های پرهیجان پس از انقلاب و جنگ تحمیلی علیه ایران خود به خود باعث می شد تا جریان ایدئولوژی برتر در مقابل ایدئولوژی مدرن شکل بگیرد و سنت ها احیا شوند و البته این ایدئولوژی به زنان اجازه حضور در جامعه را نمی داد و با نوعی افراطی گری نسبت به زنان روبرو هستیم .
اما با پایان یافتن جنگ و پیروی از تحولات اجتماعی با حضور کارگردانان زن به طوری جدی در عرصه سینما مواجه می شویم.
نیمه اول ده? هفتاد و سینمای دوران بازسازی:در دوران بازسازی بعد از جنگ شاهد حضور «رخشان بنی اعتماد، پوران درخشنده، تهمینه میلانی، فریال بهزاد، مرضیه برومند» به عنوان اولین کارگردانان زن پس از انقلاب بودیم.دهه ۷۰ نیز شاهد شکوفایی و حضور پررنگ زنان و البته تحولات در سینما هستیم و این دهه را باید به دونیمه تقسیم نمود که نیمه اول دهه ۷۰ قبل از انتخابات دوم خرداد ۷۶ است و نیمه دوم آن پس از دوم خرداد ۷۶ شکل می گیرد. دهه ۷۰ سینمای ایران و به طور پررنگ سینمای زن شاهد تحولات عظیمی در همه دوره های عمر خود می باشد.نیمه اول دهه ۷۰ زن، در سینمای ایران دوره انفعالی خود را می گذراند و زمینه پرداخت به مسائل زنان شکل می گیرد و شاهد دیدگاه‌های فمنیستی مسلک ِ برابری طلبانه در مقابل مردان هستیم.
در این سال هاست که داریوش مهرجویی کارگردان پر آوازه ایران فیلمهایی همچون: بانو (۱۳۷۱)، سارا (۱۳۷۲)، پری (۱۳۷۴) و لیلا (۱۳۷۵) را می سازد که حتی عنوان آنها هم زنانه است و به نحوی در همه این فیلم‌ها از نوعی حقوق پایمال شده زنان دفاع می کند. رخشان بنی اعتماد نیز با ساخت فیلمهایی چون نرگس (۱۳۷۰) و روسری آبی (۱۳۷۶۳) در این سالها از زبان زنان حرف می زند و فیلم می سازد. تهمینه میلانی که او را باید فمینیست ترین فیلمساز زن ایران دانست با اولین ساخته خود به نام بچه های طلاق درسال ۱۳۶۸ پا به عرصه فیلمسازی گذاشت و پس از ساخت فیلم کمدی دیگه چه خبر؟ تمام فیلم های خود را در دفاع جدی از زنان ساخته است .تغییر مدیریت ها در سال ۱۳۶۸تا ۱۳۷۱ بیانگر یک فضای نسبتا باز سیاسی بود که اجازه طرح مضامین جدید در حوزه سینمای زنان را می داد و در این میان شاهد تولید فیلم های واقع گرایانه و ساخت فیلم هایی مثل نرگس از رخشان بنی اعتماد (۱۳۷۰) و نوبت عاشقی از محسن مخملباف (۱۳۶۹)هستیم. اماهمچنان سینمای ایران با ممیزی های سختی مواجه بود.
اصلاحات وهجوم مضامین زن در سینما:پس از انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ و به وجود آمدن فضای باز سیاسی همزمان با شروع کار دولت‌اصلاحات همه چیز به یکباره تغییر یافت و زنان فرصت بیشتری برای حرف زدن یافتند و فیلمسازان زن فرصت ابراز عقاید و مشکلات خود راپیدا کردند علاوه بر آن کارگردانان مرد نیز در این عرصه پاگذاشتند و سینمای زن به طوری جدی تر دنبال شد. البته باید گفت رفت و آمد عوامل غربی به کشور در دوره اصلاحات در ایجاد این موج بی تاثیر نبود.
برای مثال آلن تورن که به عنوان پدر نظریات جنبش های اجتماعی و مدنی معروف است در این دوره به ایران سفر کرد و در قابل یک بسته پیشنهادی به برخی از عوامل غرب زده دولت نظیر عطاا.. مهاجرانی پیشنهاد داد تا از طریق سرمایه گذاری بر تولید جنبش زنان و به خصوص جنبش های دانشجویی دختران، زمینه را برای براندازی نرم در ایران فراهم کنند. بانوی اردیبهشت ساخته رخشان بنی اعتماد (۱۳۷۶) از نخستین فیلمهایی است که در آن نقش اصلی و مضمون اصلی زن است. در این فیلم زن ابراز عشق می کند ،تحصیل کرده است، نویسنده بوده و دارای اعتقاداتی مدرن است.در فیلم قرمز ساخته فریدون جیرانی که پرفروش ترین فیلم ۱۳۷۸ می شود، زن قاتل شوهر روان پریش خود می شود و شروع نوعی فمینیسم رادیکال را در این فیلم شاهد هستیم.
جیرانی در فیلم بعدیش با نام آب و آتش ( ۱۳۷۹) به مساله زنان خیابانی می پردازد و تابوی این قبیل موضوعات نیز شکسته می شود. تهمینه میلانی نیز با فیلم دوزن ( ۱۳۷۷)خود به دنیای مردسالار اعتراض می کند و به بیان مسائل و مشکلات زنان این دوره می پردازد. بهروز افخمی نیز در این دوران فیلم بحث برانگیز شوکران (۱۳۷۹) را می سازد.ویژگی مشترک فیلم های این دوره داشتن نگاهی فمنیستی به زن و طرح مطالباتی نظیر برابری جنسیتی و رد پوشش اسلامی، مرد ستیزی و به بیانی دیگر تقلیدی نسبتا کورکورانه از غرب بود.شاید اسطوره سازی مضاعف از زنانگی در دهه ۶۰ عامل انتقال وضعیت زنان در سینمای دهه ۷۰ بود زن از دنیای اسرار آمیز و اسطوره ای خود فرود می آید و همسنگ مرد قرار می گیرد. در نیمه اول دهه ۷۰ زن با مرد همسنگ می شود و در نیمه دوم به دنبال برتری است. در آخرین سال دهه هفتاد، منیژه حکمت فیلم زندان زنان را می سازد و وجه دیگری از زندگی زنان را آشکارمی سازد.
ده? هشتاد ده? تقابل بین معنا و ابتذال:از دهه ۷۰ شمسی رگه هایی از حضور فمینیسم در سینمای ایران را شاهد هستیم که صحیح و غلط حرفهایی در جهت حمایت از حقوق زنان زده شده است .اما در دهه ۸۰ سینما با پسرفت به سمت تولید فیلمفارسی دوران قبل از انقلاب و البته گاهی کپی از سینمای هالیوود و بالیوود، مسیر انحراف خود را طی کرد .در دهه ۸۰ و به خصوص نیمه اول آن تا پایان دوره اصلاحات می توان گفت اوضاع سینما تقریبا به همین منوال ادامه یافت و شاهد ظهور فیلمهای بیشتری با موضوعات و مشکلات زنان هستیم و البته شاید متفکرانه و بازسازی شده.در حالی که دهه ۸۰ را دوره افول سینمای ایران باید دانست اما به هر حال در این دهه بود که سینمای معنا گرا نیز وارد سینمای ایران شد دهه ۸۰ را باید دهه گذار سینمای ایران برای تجربه انواع ژانرها دانست، چرا که مبتذل ترین فیلم ها و شاید معناگراترین فیلم ها در این دوران ساخته می شود تا شاید بالاخره به تثبیت خود در دهه های بعدی برسد. تعداد فیلم هایی که در این دهه ساخته شده است قابل قیاس با دهه پیشین نیست اما از نظر مضامین به نظر می رسد در مقایسه با مقدار کمّی آنها چیز در خور و قابل توجهی نیست و این رخداد بر سینمای زن نیز اثر گذاشته است.در این دوره البته موضوعاتی که حول مسائل زن می چرخد بسیار زیاد و گسترده است.
از مسائل خانوادگی تا مسائل سیاسی و حقوقی و دینی و فرهنگی همه را در بر می گیرد. در این دوره خانواده موضوع محوری اغلب فیلم ها نیست. زندگی مجردی زیاد به چشم می خورد و موضوعی با عنوان ازدواج موقت نیز در همین دوره است که به طور باز در اکثر فیلم ها مطرح است. گفتگوهای دختران و پسران نامحرم زیاد می شود وبا ورود سینمای طنز به این دوره این اوضاع گاهی به ابتذال کشید می شود. روابط پنهانی دختر و پسر نیز بسیار به چشم می خورد. انواع طلاق ها، خیانت ها ی همسران مطرح می شود.
اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ تولید فیلمهایی شبیه طلا و مس ، هیس دختراها فریاد نمی زنند توانسته است به دور از هر گونه ابتذال به موضوعات مورد بحث زنان و خانواده بپردازد. دهه ۹۰ به نظر می‌رسد دهه کمی متفاوت از دهه ۸۰ است و شاید سینما سعی کرده است به دوران قبل از دهه ۸۰ که دوران اوج خود بوده است برگردد.
با اینکه هنوز صحبت در مورد تولیدات دهه ۹۰ زود است اما از اوایل دهه ۹۰ با فیلمهای ارزنده‌ای مثل شیار ۱۴۳ ساخته نرگس آبیار امید است سینمای زن حرف های زیاد و در خوری در این عرصه داشته باشد.به نظر می رسد هنوز تا رسیدن به قله ثبات در سینما حرف زیادی برای گفتن وجود داشته باشد. سینمای ایران از دوران ابتذال قبل از انقلاب به یکباره به دوران معنوی پس از انقلاب کشیده شد. تحولات صورت گرفته در جامعه منجر شد سینما نیز دستخوش این تغییرات قرار بگیرد که در لابلای این حوادث سینمای زن نیز از این قاعده مثتثنی نبوده است .

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۵:۳۲ ق.ظ

۱ نظر

نظر -49 - 0 از 1اولین« قبل بعد  » آخرین 
  1. 0

    به نام خدا
    باسلام ادب به محضر شما
    درسینمای ایران درطول زمان اززن درمدتی به عنوان کالایی تجاری بهره برده میشد اما بعد از انقلاب چهره واقعی خود راشناخت وزن جایگاه رفیع خودرا پیداکرد وتوانست آنچه شایسته آن است دست بیابد

نظر -49 - 0 از 1اولین« قبل بعد  » آخرین 

دیدگاه


× 6 = شش