نگاهي به مشكلات و نيازهاي زنان سالمند

زنان سالمند، ‌تنهاتر از دیگران

زنان سالمند، ‌تنهاتر از دیگران

گروه خانواده : سالمندی، پدیده‌یی که زیر پوست شهر در حال رشد است و قرار است روزی همه شهر را خاکستری کند، تبدیل به دلمشغولی‌ای برای شهر و آدم هایش شده. جوان‌ها هم در انتظارند، در انتظار روزی که خیلی دور و دیر نیست، روزی که روزگار، گرد خاکستری بر سر و صورت و موهای‌شان بپاشد و دست‌ها و پاهای‌شان دیگر آرام و قرار جوانی نداشته باشد و دایم بلرزد. چرخه زندگی شکل دیگری به خود گرفته است، طوری که انگار نه انگار سال‌های پیش، نه خانه سالمندانی وجود داشت و نه سرایی برای آدم‌های خمیده، آنقدر همه‌چیز طبیعی جلو می‌رود و همه خیلی عادی، دست پدر و مادر پیرشان را می‌گیرند و به مدیر سرای سالمندان می‌سپرند، که آدم فکر می‌کند تا بوده چنین بوده.چند وقتی هم هست که پدیده زنانه شدن سالمندی مورد توجه قرار گرفته و دایم از آن سخن به میان می‌آید. جمعیت شناسان همواره اذعان داشته‌اند، شاید میزان تولد پسران از دختران در جامعه بیشتر باشد، ‌اما سن مرگ و میر در مردان پایین‌تر از زنان است و جامعه همواره با زنان سالمند بیشتر از مردان سالمند مواجه است.
بر اساس اطلاعات آماری جمعیت در مقابل هر ۱۰۰ دختر، ۱۰۵ پسر به دنیا می‌آید. این در حالی است که سن امید به زندگی در مردان حدود دو سال از زنان کمتر است.معاون رییس‌جمهور در امور زنان هم مدتی است به این مبحث پرداخته و از زنانه شدن این پدیده در جامعه سخن می‌گوید، ‌زنانی که نیازمند حمایت‌های بیشتر دولتند، زنانی که عمدتا سرپرست خانوارند، ‌از آنهایی که ازدواج نکرده‌اند و سرپرستی در زندگی ندارند تا آنهایی که مطلقه‌اند یا بیوه و حتی بدسرپرست.
این افراد از نگاه مولاوردی، نیازمند سیاستگذاری‌های ویژه‌یی هستند که برای تدوین آنها، نیازمند شناخت درست از این مساله هستند.افزایش امید به زندگی و افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار ازعواملی‌ هستند که در بروز هرچه بیشتر زنانه‌شدن سالمندی موثرند، ‌زنانی که در راه سالمندی‌اند باید با سبک زندگی متفاوتی روبه‌رو شوند. درصد تنهایی زنان سالمند در مقایسه با مردان، ‌بیشتر است و این بیشتر بودن، واگذاری بیشتر آنان را به مراکز نگهداری سالمندان درپی دارد.
*افسردگی، ‌در کمین زنان سالمند
دبیر سابق شورای ملی سالمندان، مشکلات زنان سالمند را چند برابر مردان می‌داند، او معتقد است در خیلی از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، وقتی به مشکلات سالمندی می‌رسیم، ‌با حجم انبوهی از مشکلات زنان سالمند نسبت به مردان مواجه می‌شویم. ‌وضعیت اقتصادی زنان نسبت به مردان، ‌میزان دریافتی حقوق بازنشستگی، سپرده‌ها، دارایی و عوایدی که نصیب‌شان می‌شود، نسبت به مردان در درجه پایین‌تری قرار دارد.سواد دانشگاهی کمتر زنان سالمند در مقایسه با مردان در حال حاضر مساله دیگری است. با وجود اینکه در سال‌های اخیر شاهد این هستیم که تعداد زنانی که به دانشگاه‌ها راه پیدا می‌کنند، ‌خیلی بیشتر از مردان است، ‌اما این عدد در میان سالمندان پایین‌تر است و درصد تحصیلکردگان در میان زنان سالمند کمتر از مردان است.
این مساله در روستاها از شدت بیشتری برخوردار است. زنان روستایی غیر از مساله تنهایی که خیلی در میان‌شان معنی‌دار نیست، در بقیه موارد همانند زنان شهری هستند، به خصوص از لحاظ اوضاع اقتصادی، در رتبه پایین‌تری از مردان قرار دارند.درصد افسردگی و بیماری‌های روحی روانی مزمن در میان زنان بیش از مردان دیده می‌شود، ‌همچنین سن ابتلا به این بیماری‌ها هم در زنان پایین‌تر از مردان است. خیلی از زنان به واسطه ازدست دادن زیبایی ظاهری، پایگاه اجتماعی و حامی خود در جامعه با مشکلات اینچنینی مواجه می‌شوند
کارکردهای اجتماعی مردان در جامعه، شرایط بیشتری را در اختیارشان قرار می‌دهد و باعث می‌شود بتوانند بیشتر از زنان در جامعه ظاهر شوند. از حضور مثبت در جمع‌های فامیلی به عنوان بزرگ‌تر و ریش سفید خانواده گرفته تا حضور فعال در نهادهای مردمی و انجمن‌های غیر دولتی و در اختیار گذاشتن تجارب کاری‌شان، و این در مقایسه با جایگاه زنان، ‌نشان از احساس مفید بودن بیشتری برای مردان می‌دهد، شرایط نابرابری که زنان را به گوشه میدان می‌راند.
بیماری‌های مخصوص سالمندان از دیدگاه این متخصص طب سالمندی، بیماری‌های شایعی است که در میان زنان و مردان دیده می‌شود. اما بیماری‌هایی چون پوکی استخوان به دلیل تفاوت در فیزیولوژی زنان و مردان، در زنان بیشتر دیده می‌شود که به تبع، شکستگی‌های استخوانی و انواع معلولیت را به همراه دارد، شکستگی‌هایی که به دنبال از دست دادن تعادل و سقوط در خانه یا در فضاهای شهری اتفاق می‌افتد.پدرسالاری در جامعه ایرانی، ‌از دیگر نکاتی است که باعث می‌شود فرزندان در خانواده، ‌ناخودآگاه در جبهه پدر باشند. ابهت همیشگی پدر، ‌ترس‌های دوران کودکی، وابستگی اقتصادی، علتش هرچه که باشد، پدران را در جایگاهی متفاوت از مادران نشانده، ‌آنقدر که مادران سالمند به محض تنها شدن و از دست دادن همسرشان، راهی خانه سالمندان می‌شوند، ‌در حالی که تا زمانی که همسر سالمندشان زنده باشد، ‌شاید فرزندان این اجازه را به خود ندهند.
*بیمه مراقبتی، نیاز اصلی سالمندان
فقدان نظام مراقبتی و حمایتی از سالمندان، ‌فقدان بیمه‌های مراقبتی باعث می‌شود خانواده‌ها به تنها راه‌حل موجود فکر کنند. فضای محدود آپارتمان‌ها از یک سو، مشکلات اقتصادی برای نگهداری سالمندان در کنار خانواده از سوی دیگر پاسخگو نبودن نظام بیمه‌یی هم در این میان مزید بر علت است تا سالمندان از سر ناچاری راهی خانه‌هایی شوند که هیچ کدام از آنها، آنجا را به نام خانه نمی‌شناسند، ‌چشم به در دوخته‌اند همه، ‌تا خبری از دختران و پسران‌شان بشنوند.
مساله فرهنگی، مشکل دیگری است که باعث رنجش سالمندان است و گوشه‌گیری و انزوای بیشتر آنها. زنی که به سالمندی می‌رسد، ‌از نگاه این متخصص طب سالمندی، ‌انگار که جز کنج عزلت، جایی برای سر کردن ندارد.
دیگر نه می‌تواند در هر مجلسی شرکت کند، نه می‌تواند هر رنگی لباس بپوشد، نه حتی می‌تواند برای پر کردن تنهایی‌اش و حمایت شدن، به خاطر تعصبات فرزندان، ازدواج کندآدم‌های سالمند، آدم‌های سالمی هستند که زمینگیر شده‌اند، چون شیوه زندگی‌شان صحیح نیست، ‌آدم‌هایی که شاید در کشورهای توسعه یافته، ‌به اندازه افرادی که می‌توانند به راحتی کار کنند، ‌بها دارند وکسی به چشم کسانی که باید چشم انتظار مرگ باشند، به آنها نگاه نمی‌کند؛ آدم‌هایی که شایسته محبتند و احترام.

نوشته شده توسط admin در جمعه, ۱۸ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۵:۲۷ ق.ظ

دیدگاه


نُه + 5 =